پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۷۵۹۸۹
تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱۳۹۷ - ۰۹:۲۹
مهتاب کرامتي، بازيگر و تهيه‌کننده سينماي ايران كه به‌عنوان يكي از داوران بخش‌هاي بين‌الملل و 90 ثانيه،‌ بيست‌ويكمين جشنواره قصه‌گويي در اين جشنواره حضور پيدا كرده است، دليل انتخابش را علاقه به شنيدن قصه و قصه‌گويي عنوان مي‌كند.

شعار سال: در ادامه با اين بازيگر درباره جشنواره قصه‌گويي، كيفيت آثاري كه مورد داوري قرار داده و جايگاه قصه و قصه‌گويي در ايران به صحبت نشستيم که مشروح آن را در زير مي‌خوانيد.

اولين قصه‌اي که به خاطر مي‌آوريد چيست و چه کسي آن را براي شما تعريف کرد؟
به نظر من قصه‌شنيدن براي همه جذاب است و ارتباطي به سن کسي ندارد. هرچند قصه‌گويي خيلي سخت است، اما من به اين دليل در کنار داوران بيست‌ويکمين جشنواره قصه‌گويي قرار گرفتم که قصه‌شنيدن را دوست دارم. قصه‌شنيدن ارتباط مستقيمي با حال خوب دارد و انسان را به رؤيا نزديک مي‌کند. قصه‌اي که هميشه در ذهنم مانده است و مادربزرگم برايم تعريف مي‌کرد و جذاب بود، قصه «سنگ صبور» بود که اتفاقا آن را به شکل ديگري در سينما در فيلم «آتش سبز» به نويسندگي و کارگرداني محمدرضا اصلاني تجربه کردم. من به‌خاطر علاقه‌اي كه به قصه و داستان دارم، در اين سال‌ها داستان زياد خوانده‌ام، اما يکي از داستان‌هايي که خيلي روي من تأثيرگذار بود، «بابا لنگ‌دراز» است، حتي چندبار به اين داستان برگشتم و هنوز هم برايم جذاب است و به نظرم اين خاصيت قصه‌گويي است. خاصيت قصه است که هميشه براي مخاطبش جذاب باشد و به انسان پيام و درس بدهد و خاطره بگويد.
همه ما بايد از شرايط و فضاي جشنواره قصه‌گويي استفاده کنيم، چون در همين جشنواره پدربزرگ و مادربزرگ‌هايي را مي‌بينيم که قصه‌هايشان را با ما شريک مي‌شوند و اين موضوع بي‌نهايت جذاب است. نکته جالب در جشنواره قصه‌گويي براي من اين بود که کودکان قصه‌هاي جذاب و زيبايي نقل مي‌کنند و اين به آن معناست که والدين و پدربزرگ و مادربزرگشان براي آنها قصه گفته و اين کودکان نيز قصه‌گويي را ياد گرفته‌اند و در اين زمينه نقش پررنگ کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان هميشه در اين مسير خودش را نشان مي‌دهد.
فکر مي‌کنيد چرا از رونق قصه‌گويي کاسته شده است؟ آيا عواملي مانند پيشرفت تکنولوژي در اين مورد مؤثر است؟
تکنولوژي، هم مي‌تواند کمک‌کننده باشد و هم مخرب. تکنولوژي اگر ما را از فضاي خانه، خانواده، دورهمي، قصه‌گويي و قصه‌شنيدن و گفت‌وگو با هم دور کند، خيلي مخرب است، اما اگر به ما کمک کند تا قصه‌هاي ما زنده بمانند، نقطه قوت محسوب مي‌شود. شايد يکي از عواملي که قصه‌گويي از رونق افتاده است، حال بد انسان‌هاست و اينکه در همه حال اخبار بد به گوش ما مي‌رسد و این سبب شده ما حال‌وحوصله قصه‌شنيدن نداشته باشيم، اما اگر خودمان را به دنياي قصه‌ها بسپاريم حالمان خوب مي‌شود. امکان ندارد کسي قصه خوبي بشنود و حالش خوب نشود.
وقتي كه آثار ارسالي به جشنواره را داوري مي‌كرديد چه حسي داشتيد؟
وقتي در حال داوري آثار جشنواره قصه‌گويي از زبان کودکان، بزرگ‌سالان و مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها بودم، حالم خيلي خوب بود. با خودم فكر مي‌كردم کاش قصه‌گويي کم‌رنگ نشود. کوچک‌شدن خانواده‌ها، کم‌شدن تعداد خواهر و برادرها، دوربودن اعضاي خانواده از هم و کم‌شدن در کنار هم‌بودن‌ها، به نظر من سبب کم‌رنگ‌شدن قصه‌گويي‌ها شده است.
از قصه‌گويي در شب يلدا خاطره‌اي داريد؟
از شب يلدا خاطره‌هاي زيادي دارم. به نظرم اين سنت‌هاي خوب‌مان بايد زنده بمانند تا براي کودکان نسل جديد هم آشنا باشند. من دور‌هم‌بودن را در اين سنت‌ها تجربه کردم؛ ولي اگر قرار باشد اين سنت‌ها و فرهنگ‌مان کم‌رنگ‌تر شود، قطعا کودکان ما نيز اينها را از ياد مي‌برند و اينجا وظيفه ماست که از آن جلوگيري کنيم. هميشه شب يلدا براي ما خاطره قصه‌گويي و دورهم‌بودن خانواده را دارد و شايد در اين شب، کتاب‌خواندن و ضرب‌المثل تعريف‌کردن و قصه‌گويي، خاطرات خوشي را براي ما به همراه داشته باشد. کاش اين موضوع حذف و کم‌رنگ نشود و زماني که اعضاي خانواده کنار هم هستند، سرشان در گوشي موبايل نباشد و با هم صحبت کنند و حال خوب را در خانواده به جريان بيندازند. قصه‌گويي در شب يلدا که بلندترين شب سال است، در فضاي تلخ امروز جهاني که بيشتر خبرهاي بد به همراه دارد، مي‌تواند به ما انرژي دهد.
بيشتر از خاطره قصه‌گويي در شب يلدا و دورهمي‌هاي خانوادگي، ضرب‌المثل‌هايي که پدربزرگ و مادربزرگ‌ها برايمان مي‌گفتند، خنده‌ها و گفت‌و‌شنودها در ذهن من مانده است. البته اينکه همه بنشينيم و کسي برايمان قصه بگويد، مختص به شب يلدا نبود و هميشه به ياد دارم براي خواب‌هاي بعدازظهر، منتظر قصه‌هاي پدربزرگ و مادربزرگم بودم.
به نظرتان تلاش كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان براي ثبت شب يلدا به‌عنوان شب قصه‌گويي در تقويم، اتفاق خوبي است و تأثيري در پررنگ‌شدن نقش قصه‌گويي خواهد داشت؟
حتما اتفاق خوبي خواهد بود. اولا بايد شب يلدا به‌عنوان يكي از سنت‌هاي زيباي ايراني كه از دوران كهن ايرانيان آن را جشن مي‌گرفتند، حفظ شود و ثانیا اينکه تبديل به شب قصه‌گويي شود. بايد براي اين امر مهم، فرهنگ‌سازي و فضاسازي کنيم و مراسم مختلفي در اين زمينه ترتيب دهيم تا اين شب به‌عنوان شب قصه‌گويي به مرور ميان خردسالان و کودکان و حتي بزرگ‌ترها جا بيفتد.
چه اقدامات و کارهايي مي‌توانيم انجام دهيم تا قصه‌گويي مثل گذشته رونق بگيرد؟
به نظر من بايد قصه‌ها را زنده نگه داشت. براي بچه‌ها فضاي مناسب فراهم کرد و به قصه‌هايشان گوش داد و قصه‌گويي يادشان داد. همچنين بهتر است قصه‌گويي در مدارس و مهدکودک‌ها آموزش داده شود و جشنواره‌هايي نظير جشنواره قصه‌گويي بيشتر شکل بگيرد. مي‌دانم که امسال بيست‌ويکمين دوره جشنواره قصه‌گويي است؛ اما خود من حتي با اين جشنواره آشنا نبودم و چقدر خوب است اين موضوع رسانه‌اي شود و تبليغات پررنگ‌تري حول آن صورت گيرد.
فکر مي‌کنيد چه کاري مي‌توانيم انجام دهيم تا قصه‌ها نسبت به گذشته متنوع‌تر شود؟
همان‌طور که سينماي ما فرق کرده و ادبيات ما به دليل سرعت بالاي زندگي، به سمت ميني‌ماليست‌شدن رفته است، شايد بايد توجه ويژه‌اي به قصه‌هاي کوتاه داشته باشيم و به نظرم روندي كه تا به امروز در اين زمينه طي شده، خيلي خوب هم جواب داده است. از طرف ديگر برخورد با نوجوانان و جوانان در زمينه فرهنگ‌سازي قصه‌گويي، وظيفه کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان است که بايد نمود گسترده‌تر و پرشورتري داشته باشد.
فکر مي‌کنيد جشنواره قصه‌گويي چقدر مي‌تواند بر رونق قصه‌گويي در کشور مؤثر باشد؟
قطعا جشنواره‌هايي نظير جشنواره قصه‌گويي در فرهنگ‌سازي بين کودکان و نوجوانان و حتي بزرگسالان براي رواج قصه‌گويي مؤثر خواهد بود و نتيجه آن را در سال‌های بعد شاهد خواهيم بود. به نظرم جشنواره قصه‌گويي نتايج مثبتي به همراه خواهد داشت و طبعا اين جشنواره مخاطبان خودش را نيز دارد. اميدوارم امسال كه جشنواره شکل و شمايل متفاوتي دارد، باعث شود در سال آينده بازتاب گسترده‌تر و مخاطبان بيشتري هم داشته باشد.
ارزيابي‌تان از قصه‌هايي که در جشنواره روايت شد، چه بود؟
من دو بخش از جشنواره يعني بخش بين‌الملل و بخش قصه‌گويي 90‌ثانيه‌اي را ديدم. در بخش بين‌الملل که کمي با آن آشنايي داشتم، ديدن اينکه از فضا، لباس، زبان بدن، بيان و داستان‌هاي تأثيرگذار براي قصه‌گويي استفاده کرده بودند، برايم جالب و تجربه متفاوتي بود. در داوري بخش قصه‌گويي 90‌ثانيه‌اي، کار سختي را انجام داديم؛ چون ما از قصه‌گويي يک پدربزرگ 70‌ساله تا قصه‌گويي يک کودک هفت‌ساله داشتيم و هر دو خيلي شيرين داستان‌هايشان را روايت کرده بودند. رقابت در اين بخش سنگين بود؛ اما براي شخص من تجربه فوق‌العاده‌اي بود و ضمن اينکه داوري مي‌کردم، 180 قصه شنيدم که خيلي از آنها خوب بودند و با شنيدن آنها خاطرات خوب و برخي مواقع، خاطرات غم‌انگيزي برايم زنده شد.

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 24 آذر 97، شماره: 3316


اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین