اما مطرحکردن مافیا، فقط و فقط یک عمل بیفایده و عمدتا انحرافی است. نه سندی دارد، نه جرمی و نه دادگاهی. پای حریف نامرئیای را وسط میکشد که نه میتوان یقهاش را گرفت و نه میتوان تبرئهاش کرد. معلوم نیست کجاست و کدام ناظر و بازرس باید سروَقتش برود. دشمن نامرئی را کجا میشود گیر انداخت؟
اما برای مقام مسئولی که ادعای وجود مافیای مخوف را پیش میکشد، یک فایده بزرگ دارد: تمام مخالفان و منتقدان ما مهرههای این مافیا هستند. هر برنامهریزیای که داریم و عملی نمیشود بهخاطر وجود مافیاست. دشمن نامرئی همه جا هست. ضمنا ما که نمیتوانیم بر مافیا نظارت کنیم. متولی رسیدگی به مافیایی که جرمش واضح و مشخص نیست کدام نهاد است؟ ما که نیستیم.
اما شاید بپرسید اگر مافیایی در کار نیست پس چرا کنکور حذف نمیشود؟ ناچارم سوال را با سوال پاسخ جواب بدهم: چه کسی گفته است که حذف کنکور فعلا ممکن است؟ میگویید کنکور به این شکل اصلا مطلوب نیست. قبول! اما، جایگزینِ کارشناسیشدهای که مشکل را بیشتر نکند کو؟
بعضی از مسئولین آ. پ میگویند تقسیم ارزشیابی به امتحانات پایان سال دوره دبیرستان (یا همان متوسطه دوم). اما این کار، بار کنکور را تقسیم نمیکند. بلکه فشار را بیشتر میکند. اتفاقی بدتر از تصمیمی که چند سال پیش در مورد تاثیر قطعی معدل کتبی دیپلم در کنکور گرفته شد. هیچ دانشآموز اهل اضطرابی نبود که معدل بالای دیپلمش از اضطرابش کم کند. چرا؟
چون معدل دیپلم هیچ نقطه امنی برای داوطلب ایجاد نمیکرد. هیچ کفِ رتبهای را تضمین نمیکرد. از آن سو، داوطلبی که معدل مطلوبی نداشت، تقریبا مطمئن بود که رتبههای عالی را نمیتواند بهدست آورد و در سطحی از ناامیدی به درسخواندن ادامه میداد. جنبه تهدید کار بر جنبه فرصتش غلبه داشت. کنکور دو مرحلهای نشده بود که داوطلب بخشی از راه را در مقطع دیپلم طی کرده باشد. انگار فقط چند ماده موثر و مهمش را یک سال زودتر پاسخ داده بودند. بهعبارتی کنکور دو برابر شده بود!
این را بگذارید کنارِ این مساله که تصحیح برگههای امتحانهای نهایی در حوزههای مختلف تصحیح، بستگی به روش و منش مصححان دارد و متفاوت است. بعضی از دانشآموزان سابق که سالهای گذشته به نمرههای نهاییشان اعتراض کردهاند، بهخوبی این مساله را بهخاطر دارند که بعضا چطور نمرهای پس از بررسی اعتراضها تغییر میکرد. سلیقهای بودن سبک و سطح سوالات بعضی از امتحانها به جای خود.
حذف کنکور یک شعار زیبا و فریبنده است. شاید بگویید این کنکور چه بلایی است که این همه وقت و سرمایه و اعصاب دانشآموزان و خانوادهها را میبلعد؟ پاسخ این است که تا زمانی که به خانوادهها آگاهی کافی داده نشود، فرهنگهای نادرست اصلاح نشود و نظارت بر فعالان و مراکز مدعی آموزش ضعیف باشد، هر جایگزینی تبدیل به بلای مشابهی خواهد شد.
همین سالهای اخیر هم مشکل تنها کنکور سراسری نبوده است. مثلا، تشکیل کلاسهای آمادگی المپیاد (که مربوط به سال یازدهم است) در مقاطع پایینتر و برای دانشآموزان بیگناه و بیخبرِ سال ششم و هفتم بعضی از مدارس غیردولتی چه معنایی دارد؟
اما در مورد ادعاها و تبلیغات اخیر یعنی آنچه گامهای بزرگ بهسوی حذف کنکور مینامند؛ تقسیم رشتهمحلها به دو حالت باآزمون و بر اساس سوابق تحصیلی(بدون آزمون)، اراده پولادین و شگفتانگیزی نمیخواهد.
وقتی که جمعیت دهه هفتادیها کمتر از دهه شصتیهاست و ظرفیت دانشگاهها و تعداد رشتهمحلها متناسب با نیاز نسل قبلی (یک وقت فکر نکنید بحث پول در میان بوده) از میانه دهه هشتاد افزایش یافته است، تقدیم صندلیهای خالیمانده به داوطلبانی که رتبههای عالی ندارند شاهکار بزرگی نیست.
داوطلبانی که، همسطحانشان سالهای قبل با تحویل دادن برگه پاسخنامه خالی، رتبه نامرغوبی را بهدست میآوردند که البته بالاخره میتوانستند با آن قبول شوند. کجا؟ همان جایی که الان تبدیل به انتخاب بدون آزمون شده است (تکمیل ظرفیتهای سابق بماند؛ که بخش عمدهای از آن ظرفیتهای منتظرِ تکمیل، همان صندلیهای خالیمانده بود). امسال هم در روالی طبیعی، رشتهمحلهای بدون آزمون افزایش یافتند. رشتهمحلهای پرطرفدار، همچنان رقابتی هستند.
در سالهای آینده باید منتظر شنیدن خبر ادعای حذف کنکور کارشناسی ارشد به همین شیوه زیبا باشیم. این جمعیتِ کمتر از صندلی، بالاخره به آن مقطع هم میرسد. همین حالا هم رشتهمحلهای بسیاری در مقطع کارشناسی ارشد و حتی دکتری، در عهدِ تکمیلظرفیت هستند که قبلا با آن آشنا شدهایم.
باید از آقایان آ. پ پرسید که این مافیای مورد ادعا، آیا در سازمان سنجش و وزارت علوم نفوذ دارد که مانع حذف کنکور میشود؟ یا در مجلس؟ یا کجا؟ ما پذیرفتیم که دامان آ. پ پاک است. اما انداختن توپ آن هم از نوع تخیلیاش در زمین نهادهای دیگر زیادی غیراخلاقی نیست؟
بهتر نیست بهجای این حرفها دکان دلالان بهاصطلاح آموزشی و کمکآموزشی را ببندیم که در روز روشن مشغول تجارت و بازی با بیم و امیدهای دانشآموزان و دانشجویان هستند؟ مافیا توهم محض است. اگر در روز روشنِ خیابان انقلاب، دلالها و دادزنهای پایاننامهفروش را میبینیم، گفتن از مافیای پایاننامه کاری مضحک است.
در همان نقطه اگر سر بچرخانیم، دلالان جزوهفروش و کتابسازان ویتریندار را هم میبینیم که نام ناشر و کتابفروش بر خود گذاشتهاند و در همان روز روشن مشغولند به کاسبیِ شیک از راه ابتذال هرچه بیشتر دانش و آموزش. حرف از مافیای کنکور مضحکتر است.
متاسفانه آ.پ همکاری سیستماتیک با برخی موسسات کمکآموزشی دارد. کار درستی که مسئولین آ.پ میتوانند انجام دهند اقدامات عملی در مقابله با مافیای کنکور انجام دهند، نهاینکه مدام از مافیای کنکور سخن بگویند اما همزمان آ.پ در بسیاری از موضوعات با موسسات کمکآموزشی همکاری کنند.
ادعای وجود مافیا از جانب مسئولین آ. پ، چیزی نیست غیر از فرافکنی و ساختن غول مخفی و مخوفی که همه جا مهره دارد و پنهانی همه کار میکند. چهره واقعیاش مشخص نیست و هر تیر غیبی لابد از طرف او آمده. هر جایی که شبهموفقیتی کسب کردیم، شاخ این غول را شکستهایم. هر جا هم که سنگ انداختند یا خواستند با ما مخالفت یا وزیرمان را استیضاح کنند، حتما دست این مافیا در کار است.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از جامعه خبری تحلیلی الف ، تاریخ انتشار: 2 بهمن 1397 ، کدخبر: 3971102020 ، www.alef.ir