شعار سال: غلامرضا انصاری نماینده مردم مشهد و کلات
در دوره چهارم مجلس شورای اسلامی و رییس سازمان بهزیستی کشور در دولت اول خاتمی
بوده و مدتی هم سفیر ایران در ترکمنستان بوده است. عضویت در شورای چهارم شهر تهران
دیگر مسوولیت او بود. قائم مقامی حزب اتحاد ملت ایران
نیز مهمترین فعالیت سیاسی غیردولتی انصاری است.
او به تشریح وقایع مهم دوران مسوولیت خود می پردازد. او همچنین از سال
های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی می گوید.
بخش اول گفت و گو با این فعال سیاسی بیشتر مربوط به سال های پیش از
انقلاب است.
چگونه وارد فعالیت های انقلابی شدید؟
انصاری: ارادت نسبت به انقلابیون به خصوص امام خمینی.
دانشگاه فردوسی مشهد از پایگاه های اصلی کادرسازی دکتر علی شریعتی بود.
مرحوم ابطحی پدر آقای محمدعلی ابطحی( رییس دفتر اسبق آقای سیدمحمدخاتمی) کانونی داشت
به نام بحث وانتقادات دینی. محمدتقی شریعتی کانون بحث و اندیشه اسلامی را داشت.
آقای خامنه ای در جلسات مسجد امام حسن و مسجد کرامت کلاس تفسیر و سخنرانی داشتند.
همین طور منصور بازرگان. مسعود رجوی،فاطمه امینی و فرشته ازهدی از
بینانگذاران سازمان منافقین هم اهل مشهد بودند.گروه های واپس گرایی چون انجمن
حجتیه به رهبری شیخ محمودحلبی در این شهر خیلی فعال بودند.
من آن موقع دبیرستان بودم و به اتفاق برادرم در جلسات سخنرانی آیت الله
خامنه ای و محمدتقی شریعتی و هاشمی نژاد شرکت می کردم.
یادم هست دکتر شریعتی کلاس های اسلام شناسی در دانشکده ادبیات برگزار
می کرد که در آن جا برای نشستن پیدا نمی شد. از بس دانشجویان از کلاس ها و دانشکده
های دیگر برای شرکت دراین کلاس می آمدند. این کلاس ها به سبک مساجد روی زمین
برگزار می شد. وقتی هم از دانشگاه می رفت ازخود دانشکده ادبیات تا میدان تختی در
محاصره دانشجویان بود.
من مشهدی ام. مشهد پس از قم و تبریز در برگزاری راهپیمایی و جلسات
سخنرانی علیه شاه در میان شهرهای کشور پیشتاز بود.
محور مبارزاتی این شهرها هم در اختیار آقایان آیت الله سیدعلی خامنه
ای، شهیدعبدالکریم هاشمی نژاد و واعظ طبسی بود.
22 ساله بودم که انقلاب پیروز شد. اولین شورای شهر در مشهد تشکیل شد.
راه اندازی شوراها از اولین شعارهای انقلاب بود و به ویژه آیت االله طالقانی
روی آن تاکید داشت. اما قبل از طرح قانون شوراها در کمیسیون شوراهای مجلس اول که
با پیگیری شهید دیالمه دنبال می شد ما با انتخاباتی خودجوش از مسجد در محله، مساجد
در ناحیه، ناحیه در منطقه و منطقه در شورای شهر اولین شورای شهر انقلابیون را در
مشهد راه انداختیم. البته با این عنوان که سن من پایین است مرا از این شورا حذف
کردند.
چطور؟
انصاری: روزنامه انقلاب اسلامی بنی صدر
مطلبی را نوشت که یکی از پیش شرط های شرکت در انتخابات شوراهای شهر و روستا داشتن
حداقل 24 سال سن است. من 22 سالم بود و به همین بهانه کنار گذاشته شدم. در حالی که
هنوز این قانون تصویب نشده بود و در حد حرف بود.
به هر ترتیب این شورا ها جایگزین انجمن های ایالتی و ولایتی زمان شاه
شده بود. اولین استاندار خراسان آقای طاهرزاده بود.
ما با آقای احمدزاده درگیری داشتیم. ایشان در جنوب شهر مشهد زمین و
املاک فراوان و گاوداری داشت و تمکن مالی بسیار وسیعی داشت. اما
زیست شخصی اش را متناسب با پایین ترین سطح زندگی مردم برگزیده بود. بعد ازظهر ها
با دوچرخه از استانداری به خانه اش برمی گشت. ما انتظار داشتیم ایشان اقدامات انقلابی
انجام دهد.
استاندار آن موقع قدرت خیلی زیادی داشت. چون دولت انقلاب تازه شکل
گرفته بود و بسیاری از نهادهای رژیم سابق از بین رفته بودند و نهادهای جدید در حال
راه اندازی بود. تازه کمیته انقلاب اسلامی هم شکل گرفته بود. اما ایشان افرادی را
به کار گرفته بود که وابسته به چپ های غیرمذهبی بودند. ما با این چپ ها زاویه
داشتیم.
ایشان سیاستش حفظ وضع موجود بود. یک دو معاونش هم از گروه های التقاطی
چپ بودند و با تفکر انقلابی امام همگام نبودند.
ایشان البته ارتباط نزدیکی با آقایان خامنه ای و هاشمی نژاد و طبسی
داشت و همه احترامشان را حفظ می کردند. اما ما به تبع جوان بودنمان انتقادات
تندتری نسبت به ایشان می کردیم.
یا مثلا برای شهرداری مشهد یک شهردار کادر انجمن حجتیه را برگزیده بود.
این شخص می خواست پارک ها و فضای سبز مشهد را از بین ببرد و می گفت آنها نماد غرب
گرایی وطاغوتی هستند. یا منطقه 600 دستگاهی که خانه های سازمانی زمان شاه بود و از
نظر مبلمان شهری و گلکاری بسیار زیبا ساخته شده بود را می خواست خراب کند.
ما می گفتیم فضای سبز نعمت خداست. به آن چه کار دارید؟
احمدزاده این شهردار را برکنار نکرد.
یادم هست سخنرانی کرد و گفت من با دوچرخه سرکار می آیم. من در جمع
گفتم: شما با هلوکوپتر بیا و برو ولی برای انقلاب کار کن.
البته آقای احمدزاده رابطه خیلی محبت آمیز و پدرانه ای با ما داشت و
ساعت ها می نشست و با ما گفت و گو و بحث و جدل می کرد.
از دکتر شریعتی گفتید. ایشان چه جذابیتی برای شما داشت؟
انصاری: نحوه بیان و ادبیاتی که مطرح می
کرد. یک کتاب از ایشان گیر می آوردیم دوشبانه روز بیدار می ماندیم تا آن را
بخوانیم و بدهیم نفر بعدی.
در دبیرستان ها هم جو انقلابی بود. مثلا کلاس انشا تبدیل به کلاس
مبارزه علیه شاه شده بود. یادم است معلم انشامان در سال چهارم دبیرستان از شاگردان
دکتر شریعتی بود.
انشایی درباره عاشورا نوشتم که مقدمه بسیارزیبای محمدرضا حکیمی بر کتاب
حق پیروز است پرویز خرسند بود. نصف جلسه کلاس را گرفت.
دوره های قرآن که در سراسر مشهد برگزار می شد یکی از دیگر کانون های
مبارزه بود.
حتی وقتی فوتبال بازی می کردیم طلاب انقلابی به جمع ما می آمدند و به
بهانه بازی افکار روحانیون انقلابی را بین ما نشر می دادند.
مشهد اولین جایی بود که سپاه پاسداران در آن شکل گرفت. نخستین نیروی
مسلحی که برای مبارزه با چریک های فدایی خلق و شورشیان ترکمن صحرا روانه شد از
مشهد بود.
افکار انقلابی چطور شکل گرفت؟
انصاری: فساد، تبعیض و برخوردهای خشنی که با انقلابیون
صورت می گرفت وعدم پذیرش اصلاحات درنظام فاسد وقت زمینه ساز براندازی شاه
وظهورانقلاب شد.
اوایل دهه 50 شما به همسایه دیوار به دیوارت هم نمی توانستی اعتماد کنی
و فکر می کردی او ساواکی است. اختناق زیادی بود. مردم از سایه خود هم می ترسیدند.
برخی مسائل دیگر هم خشم مردم را برانگیخت. مثلا وقتی شاه بحرین را به
انگلستان بخشید برای مردم به خصوص جوانان این سوال ایجاد شد که چرا شاهی که دم از
اهدای جان خود برای وطنش می زند استان سیزدهم خود را دو دستی تقدیم بیگانه کرده است.
بحرین استانی از استان های ایران بود. هنوز هم 90 درصد بحرینی ها به
فارسی حرف می زنند و هویتشان کاملا ایرانی است.
نحوه تعامل شما با گروه موسوم به سازمان مجاهدین خلق چگونه بود؟
انصاری: آقای هاشمی نژاد از همان قبل انقلاب می گفت این ها
منافقین هستند نه مجاهدین خلق.
یادم هست در اولین اعتصاب غذای سراسری دانشگاه مشهد در آبان 57 آقای
هاشمی نژاد برای دانشجویان ومتحصنین سخنرانی کرد. دانشجویان شعار آزادی زندانیان سیاسی
را می دادند. آقای هاشمی نژاد هم برای آزادی آقایان طالقانی و منتظری وچهره های
انقلابی دربنددعا کرد.
عده ای از جمع گفتند برای آزادی مسعودرجوی و موسی خیابانی هم دعا کند.
ایشان سرانجام گفت: به من خیلی فشار می آوردند و مرا مجبور می کنند که
برای برخی دعا کنم. الهی موسی خیابانی و مسعود رجوی را ابتدا هدایت و سپس از زندان
آزاد کن.
یکی از طرفداران سازمان به من گفت برو به هاشمی نژاد بگو شما که برادر
خودت جزو سازمان است چرا این حرف های تفرقه انگیز را پای تریبون می زنی؟ مگر الان
وقت وحدت نیست؟؟
من به آقای هاشمی نژاد این حرف را منتقل کردم.
ایشان همان روزها در جلسه ای پاسخ مرا داد و گفت: رژیم شاه مندرس و
پوسیده است و پیروزی ما بر این نظام بسیار آسان است. انقلاب به سادگی و به زودی
پیروز می شود، اما ضربه ای که ما از این گروه به اصطلاح مجاهدین خلق و در اصل منافقین
می خوریم بسیار بیشتر از ضرباتی است که ساواک شاه به ما زد.
انقلاب که پیروز شد آقای هاشمی نژاد خیلی تاکید داشت که جوان های
طرفدار امام به داخل سازمان منافقین نفوذ کنند و سر از کار آن ها دربیاورند. مکرر
می گفت: منافقین در ما نفوذی دارند و
کادرهای اصلی انقلاب را می زنند. ما هم باید در آنها نفوذ کنیم.
یادم است هفت، هشت نفر از جوان هایی که قبل از انقلاب اعلامیه های امام
و سازمان منافقین را پخش می کردند را بسیج کرد و برای نفوذ داخل سازمان فرستاد.
اما سیستم اطلاعاتی سازمان خیلی قوی بود. همان ابتدا دو نفر از این افراد را
شناسایی و اخراج کرد. چند نفر دیگر را هم بعد از یک ماه اخراج کرد. چند نفر باقی
مانده نیز جذب خود کرد. یعنی نفوذی های هاشمی نژاد را جذب خود کرد. این چند نفر در
درگیری های سپاه با منافقین در ابتدای انقلاب به هلاکت رسیدند.
منافقین به نیروهای طرفدار امام برچسب مرتجع و واپس گرا می زدند.
همان موقع زلزله طبس رخ داد؟ این زلزله هم گویی به نارضایتی ها دامن
زد؟
انصاری: بله. زلزله طبس یکی از نقاط عطف
انقلاب در مشهد بود. آقایان خامنه ای و طبسی و هاشمی نژاد محوریت کمک به زلزله زده
ها را در طبس برعهده گرفتند و راهی آنجا شدند.
شیر و خورشید آن زمان بسیار فاسد بود. ژنرال های بازنشسته شاه آن را
اداره می کردند. علیرغم کمک های بسیار گسترده ای که از سراسر دنیا به ایران شده
بود. این کمک ها از فرودگاه طبس وارد می شد اما به جای این که در طبس توزیع شود
شایعه شده بود که به تهران برده می شود و در طبس دیده نمی شد.
یادم هست روز سوم زلزله هنوز بسیاری از روستاهای طبس هیچ کمکی دریافت
نکرده بودند.
آقای حسن فیروزآبادی که بعدها فرمانده ستادکل نیروهای مسلح شد و لیدرکلاس
های آیت الله خامنه ای بود با همکاری سه روحانی بزرگواری که عرض کردم کار کمک رسانی
مردمی در منطقه را برعهده گرفت.
طبس نابود شده بود و جز چند ساختمان و پارک چیزی از آن باقی نمانده بود.
شب دوم و سوم زلزله جوانان انقلابی به انبارهای شیر خورشید حمله کردیم
و کمک های خارجی موادغذایی و امدادی را بار کردیم و به دست زلزله زده ها رساندیم. آقای فیروزآبادی آن موقع دانشجوی پزشکی مشهد بود. بعد
از بهزادنیا که منصوب بنی صدر بود دومین رییس هلال احمر کشور شد.
وقتی آیت الله خامنه ای در قبل از انقلاب کلاس های تفسیر قرآن خود را
در مشهد آغاز کرد آقای فیروزآبادی مسوول هماهنگی و برگزاری این کلاس ها بود.
آقایان فرهادی وزیر اسبق علوم هم شاگرد این جلسات بود .آقای رییسی رییس فعلی تولیت
آستان قدس هم شاگرد این کلاس ها بود.
امدادرسانی به طبس چند ماه طول کشید. اولین سازماندهی بزرگ نیروهای
انقلابی در خراسان و کشور در همین زلزله طبس شکل گرفت. علاوه بر کمک های غذایی و
پتو و غیره در بین مردم زلزله زده، رساله و بیانیه ها و نوارهای سخنرانی امام و
دیگر انقلابیون نیز پخش می شد. ما اسم این کالاهای انقلابی را مین گذاشته بودیم که
داخل کمک ها جاسازی شده بود.
دولت در زلزله طبس کاملا منفعل عمل کرد. در عوض انقلابیون سازماندهی
خیلی خوبی داشتند و حتی پس از انقلاب وقتی آقای واعظ طبسی تولیت آستان را برعهده
گرفت بازسازی مناطق زلزله زده را با کمک نیروهای انقلابی و آستان قدس تداوم داد.
در کل این زلزله بستر خراسان را بسیار آماده انقلاب علیه شاه کرد و سازماندهی خیلی
خوبی بین انقلابیون داخل خراسان به وجود آورد و روند انقلاب را تسریع کرد.
رشته درسی شما چه بود؟
انصاری: روستا پزشکی. رشته ای بود که چهار سال در آن درس
می خواندیم و با اصول پزشکی و چهار عمل اصلی آن آشنا می شدیم. بعد پنج سال راهی
روستا می شدیم و آن جا کار عملی می کردیم. بعد دوباره به دانشگاه برمی گشتیم و در
رشته پزشکی درس می خواندیم. متاسفانه این رشته در انقلاب
فرهنگی کنار گذاشته شد. در حالی که رشته بسیار خوبی بود. برخی از بهترین پزشکان
کنونی همان روستا پزشکان زمان شاه هستند.
درس ما به انقلاب خورد. بعد از انقلاب فرهنگی اعلام کردند هر دانشجوی
روستا پزشکی که بیش از 40 واحد درسی قبل از انقلاب گذارنده وارد رشته پزشکی می شود
و مابقی به رشته های پیراپزشکی نظیر علوم آزمایشگاهی و توانبخشی و مامایی می روند.
من هم چون علاقه داشتیم و پذیرش در علوم آزمایشگاهی نیازمند نمره بالا بود در این
رشته ادامه تحصیل دادم.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری ایرنا، تاریخ 7 بهمن 97، کد مطلب: 83187118: www.irna.ir