شعار سال: عظمت این سفره آبی که به شکل رود در عمق یکهزار متری زمین در جریان است، حیرتانگیز است. اکنون کل مصرف آب شرب کشور طبق آمار سال ۹۶ حدود هفت میلیارد متر مکعب است، اما به لطف خدای مهربان این سفره زیر زمینی به تنهایی بیشتر از یکهزار میلیارد مترمکعب آب سالم و شیرین را در خود جای داده است؛ یعنی حدود ۱۷۳ سال مصرف آب شرب کل ایران. به محض انتشار این خبر واکنشهای متفاوت آغاز شد. برخی آن را دروغی بزرگ خواندند و برخی دیگر آن را دستاندازی تازه مدیران به آخرین گزینهای که مایه حیات ایرانیان خواهد بود، دانستند. عدهای کیفیت پایین و هزینههای بسیار بالای برداشت آبهای ژرف را یادآور شدند و عدهای هم نسبت به خطرات احتمالی همچون فرونشست زمین هشدار دادند. آیا چنین آبخوانی به راستی وجود دارد؟ آیا امکان برداشت آب از آن را داریم؟ آیا برداشت آبهای ژرف ایران را نجات میدهد؟
توسعه پایدار یعنی از همه منابع ممکن استفاده کنیم
یک کارشناس حوزه ژئوفیزیک زیستمحیطی و اکتشاف منابع آب میگوید: اینکه ما سفرههای آب ژرف داریم یا نداریم و اینکه حجمش چقدر است و چقدر نیست، بحثی است که اگر کسی بخواهد چالشی بحث کند، تا مطالعه دقیقی انجام نشود، نمیتواند قطعی این موضوع را رد بکند. حمید سرخیل تأکید میکند: دلایلی که برای امکان وجود آبهای ژرف از نظر علمی هست، خیلی ساده است. ما در کشورمان تعداد بسیار زیادی یعنی بیش از ۱۵۰ میدان نفتی داریم که در حوزه جنوب زاگرس استخراج میشود و در عمق دو هزار متری و چهار و پنج هزار متری متری دائم با حضور آب همراه است؛ یعنی کلاً یکی از مسائل شرکت نفت در قسمت اکتشاف و بهرهبرداری نفت این است که ما با هجوم آب به مخازن نفت چه کنیم و چطور این آب را مدیریت کنیم. پس ما در ۱۵۰ میدان نفتی با معضل حضور آب ژرف مواجهیم. چطور این بحث پیش میآید که آب ژرف نداریم؟ وی ادامه میدهد: جدا از این گسلهای زیرسطحی طویلی داریم و مثلاً گسلی داریم که از خراسان جنوبی شروع میشود و شاخهای از آن در کرمان و شاخهای دیگر در سیستان است، به نام گسل نهبندان. این گسل به صورت شاخ و برگی است. گسلها شکستگیهای زیرسطحی هستند یا گاه رودخانههای زیرزمینی هستند که آب در مسیر آنها فرار و حرکت میکند. عمقشان هم تا هفت کیلومتری میتواند باشد. با توجه به خاستگاه یا ساختار زمین شناختی ایران که ایران در فلات پارسی است و این صفحه پارسی توسط فلات عربستان و فلات روسیه از دو طرف تحت فشار است، کشور ما بهشدت تکتونیزه و پر شکستگی و گسل است و تمام این گسلها گسلهایی هستند که زیرسطحی هستند و به احتمال خیلی زیاد غالب اینها آب دارند و اینها دلایل خیلی واضحی است که ما آب ژرف داریم.
این عضو هیئت علمی دانشکده محیطزیست درباره خبری که در شبکههای اجتماعی درباره سفره آب زیرزمینی از هندوکش تا سیستان منتشر شده، میگوید: از نظر علمی وجودش ممکن است و این چیزی نیست که به این راحتی بتوان آن را رد کرد، چرا که کوههای هندوکش کوههای مرتفعی هستند که برفگیرند و بارندگی خوبی به خاطر اقلیم خاص منطقه دارند. برف و آبی که در این کوهها هست، به تدریج در زیرسطح نفوذ میکند و اگر شیب زمین یا شکستگی زمین در این منطقه در جهت مناسب باشد، این آبها توسط این شیب یا شکستگی منتقل میشود. پس اینکه از نظر علمی این مسأله امکانپذیر است یا نه، بله ممکن است، اما اینکه این مورد خاص آیا شایعه است یا واقعیت دارد، من به صورت رسمی شنیدم که توسط چندین نهاد در کشور مطالعات انجام شده و با استفاده از ژئوفیزیک و بحث الکترومغناطیس از کشور روسیه کمک گرفتهاند و بودجهاش را هم به چند نهاد از جمله ریاستجمهوری، استانداری سیستان و بلوچستان و چندین دستگاه دیگر نسبت دادهاند.
سرخیل تأکید میکند: مطالعات الکترومغناطیسی را در اطراف زابل کار کردند و توانستند یک شکستگی آبدار عمیق یا یک سفره آب ژرف عمیق را شناسایی بکنند و میگویند که حفاری انجام شده و پس از حدود دو تا سه هزار متر توانستند به آب ژرف برسند. اینها صحبتهایی است که رسمی و غیررسمی شنیده میشود و از نظر علمی هم امکانپذیر است و میتواند بالای ۹۰ درصد درست باشد. وی درباره مسأله کیفیت آب استخراج شده هم میگوید: بعضاً میگویند آبی که از چاه درآمده املاح داشته و غیرقابل استفاده بوده و مواد رادیو اکتیو داشته است. خب، وقتی چاهی حفر میشود، باید مهار دیوار چاه انجام شود و به اصطلاح آستربندی کنید و میتوانند به هر زونی که میرسند، اگر آب آلوده دارد، آن آب را فیکس کنند و نگذارند وارد چاه بشود و بروند به لایهای برسند که آب کمشورتر و بدون خطرتر داشته باشد. این کارها را میتوان حین حفاری و بهرهبرداری مدیریت کرد و دلیلی بر این نمیشود که فردی یا مجموعهای قضاوت کند که این چاه ژرف چاهی است که امکان دارد آب خوبی به ما ندهد و این صحبتها دور از واقعیت است. این کارشناس ژئوفیزیک زیستمحیطی درباره شبهههای مرتبط با هزینه برداشت آبهای ژرف هم میگوید: ارزشگذاری اقتصادی پروژه را معمولاً به صورت بومی بررسی میکنند. در منطقهای که با خشکسالی مواجه است، مثلاً در سیستان و بلوچستان و بخشهایی از کرمان و جنوب خراسان یا جاهای دیگر ایران، باید ببینیم هزینه مهاجرت افراد به خاطر خشکسالی و هزینه این جابهجاییها و مسائل فرهنگی که پیش میآید و هزینه پیدا نکردن شغلهای جایگزین برای مردم و مانند اینها چقدر است. بعد ببینیم این هزینه چقدر برای یک سیستم، یک دولت یا کل کشور مسألهساز است و آن را مقایسه کنیم با هزینه یک چاه دو هزار متری که شرکت نفت در واقع دائم دارد در مخازنش مشابه این چاهها را حفر میکند. از میان آن ۱۵۰ میدان نفتی شاید در بیش از ۵۰ میدان چاه پنج هزار متری حفر شده باشد. پس ما اگر صرفاً بخواهیم بگوییم آب تمام شده از حفاری چاه آب ژرف چقدر برای ما هزینه دارد، باید بیاییم هزینههای اجتماعی و مسائلی را که از خشکسالی پیش میآید هم در نظر بگیریم. اگر همه اینها را با هم ببینیم، خواهیم دید که سراسر منفعت است. حفاری انجام میدهیم که کشورمان به صورت متداول میتواند انجامش بدهد و نیاز به هیچ کمک دیگری از جایی ندارد و آن هم وقتی که ما یک چاه حفاری آب ژرف عمیق متناسب روی مخزن آب ژرفی داریم که میتواند تاریخی باشد؛ یعنی آب مناطق بالادست را بیاورد و سالیان سال آبدهی برای منطقه داشته باشد. سرخیل در پاسخ به این پرسش که آیا بهتر نیست این هزینه صرف بازچرخانی آب و بهبود راندمان آبیاری کشاورزی و شبکه توزیع و دیگر موارد هدررفت آب در کشور شود و بعد به سراغ منابع تازه احتمالی برویم، میگوید: اینکه ما قطعاً باید کمتر مصرف کنیم و مصرف ما بهینه باشد و تکنولوژیهای آبرسانی شهری یا کشاورزیمان را توسعه بدهیم، در اینها اصلاً شکی نیست، ولی ما از توسعه پایدار حرف میزنیم و توسعه پایدار هم اساسش بر انسان متمرکز است و میگوید ما باید از محیطزیست حفاظت بکنیم، برای اینکه انسان در آن زندگی میکند. اگر میخواهیم توسعه پایدار و همهجانبه داشته باشیم، چرا از همه ظرفیتهایمان استفاده نکنیم؟ چرا اول بیاییم به فکر این باشیم کم مصرف کنیم و به جای آنکه کشاورزی خود را رونق بدهیم، آبهای ژرف را نادیده بگیریم؟ یک جاهایی مثل استان سیستان و بلوچستان، کرمان، جنوب خراسان، یزد و طبس مناطقی هست که اصلاً آبی وجود ندارد که بیاییم درباره کممصرف شدنش بخواهیم بحث بکنیم. وقتی آن زیر یک پتانسیل آب ژرف وجود دارد که دائم هم شارژ میشود، چرا استفاده نکنیم؟ وی تأکید میکند: این آبی نیست که مثلاً فرض کنیم یک کپسول آب زیرزمینی وجود دارد که اگر این را مصرف کنیم، دیگر تمام میشود. این کپسول از بالادست از مناطق مرتفع کوهستانی دوباره شارژ میشود. کما اینکه اگر از این ذخیره استفاده نکنید، توسط شکستگیهای دیگر یا شیب زمین در سازندهای دیگر به مناطق دیگر میرود و هرز میرود؛ یعنی میرود و با آبهای شور اختلاط پیدا میکند و شاید مثلاً به دریای عمان و خلیج فارس وارد شود. خب ما یک مخزنی به نام آب ژرف داریم که این تجدیدپذیر هم است و دوباره شارژ میشود؛ چرا این منبع را هم جزو منابع محلی نیاوریم که جلوگیری نکنیم از مهاجرت و مشکل مردم محلی را بتوانیم به صورت فوری یا میانمدت حل کنیم؟ 100 درصد مسائل دیگر هم مهم است. بهبود تکنولوژی، کاهش مصرف آب، ساماندهی کشاورزی محصولاتی که داخل کشور باید تولید بکنیم و محصولاتی که باید خارج از کشور تولید بکنیم، همه اینها هست، اما در توسعه پایدار ما چرا یک عامل را نادیده بگیریم.
سرخیل در پایان میگوید: این عملیات هیچ مسأله محیطزیستی هم ندارد. بعضاً این اشتباه وجود دارد که مثلاً منجر به فرونشست و … میشود. اصلاً فرونشست برای آبهای زیرزمینی است و نه آبهای ژرف. این آب اصلاً در سازندهای عمیق است و هیچ تأثیری بر لایههای سطحی ندارد؛ ضمن اینکه اینها قابل مطالعه و رصد است. سازند زمینشناسی بالایی آن منطقه را میشود مطالعه کرد تا ببینیم آیا رس است، سست است، یا نه. یعنی با کار علمی این بحثهای بسیار ناچیزی که درباره فرونشست هست یا حتی مثلاً برای زلزله هست همه قابل کنترل و پیشگیری است و برداشت آبهای ژرف هیچ مسأله محیط زیستی ندارد و اتفاقاً به محیط زیست کشور کمک میکند.
برداشت در تجدیدشوندگی مشکلی ندارد
با این حال همه کارشناسان با قاطعیت و قطعیت سرخیل صحبت نمیکنند. مخالفت با برداشت آبهای ژرف و خطرات احتمالیاش برای محیط زیست به فعالان محیط زیست محدود نیست. معاون مدیرکل دفتر برنامهریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو درباره ادعای تجدیدپذیر بودن آبهای ژرف و اینکه مرتباً از مناطق بالادست تجدید میشود، میگوید: چطور این موضوع را تحقیق کردند؟ به هر حال ما در یک کشوری هستیم که قرار است از منابع آب موجود خود بهینه استفاده کنیم و اگر آبهای ژرف تجدیدپذیری باشد که در کشور بشود استفاده کرد، چرا از آن بهره نگیریم؟ هدایت فهمی تصریح میکند: حتی اگر از نظر اقتصادی بهصرفه نباشد، اگر در دسترس باشد، در حد میزان تجدید شوندگیاش که لطمهای به محیط زیست نزند و از نظر زمینشناسی هم باعث فرونشست یا پدیده دیگری نشود، حتماً برای شرب باید استفاده کنیم و در این شکی نیست. اما آن چیزی که در کشور خیلی خطرناک است، آدرس غلط دادن به مسئولان و مردم است. وی توضیح میدهد: یک چاه اکتشافی زده شده در یک منطقه بسیار وسیع. تا عمق دو هزار و ۲۰۰ متر پایین رفتند تا به آب برسند، اما شوری این آب در حد ۲۵ گرم در لیتر است و شوری آب دریا ۴۵ است. پس این آب بسیار شوری است؛ ضمن اینکه این آبهایی که در عمق بیش از یکهزار و 500 اکتشاف میشود، اکثرا آلوده به مواد رادیو اکتیو یا فلزات سنگین هم هستند. وی تأکید میکند: متخصص بدون اسناد و مدارک و آزمایش نباید اظهارنظر کند. اینکه این آب در زمانی شش لیتر بوده و بعد چهار و بعد دو لیتر شده، خب طبیعی است، چون چاه اکتشافی است و بهرهبرداری نیست. اما این همه تبلیغات بکنند و اینکه با یک چاه اکتشافی بشود حجم آبی را که آن زیر هست حدس بزنیم، در قرن ۲۱ واقعاً بیشتر به یک شوخی بسیار بسیار عجیب و غریب میماند و احتمالاً با رمل و اسطرلاب این کار را کردهاند. معاون مدیرکل دفتر برنامهریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو تصریح میکند: مسائل آبهای در عمق پایین مطالعات ژئوفیزیک خیلی سنگین و لرزهنگاری میخواهد. ژئوالکتریک و دهها آزمایش دیگر همچون ژئوشیمی میخواهد و تفکیک عکسهای ماهوارهای و تصاویر دیگری که هست و... . باید صحتسنجی کنید تا بتوانید بهطور تقریبی ببینید این ابرحوضه کجاست. فهمی هشدار میدهد: اصلاً طرح این موضوع که این آب از مناطق دوردست کشورهای خارجی میآید، ادعا علیه کشور ما ایجاد میکند و منافع ملی ما را به خطر میاندازد. وقتی میرویم با طرفهای دیگر برای مذاکره؛ میگویند شما که آب کشور ما را میبرید. یا مثلاً ما حقابه در رودخانههای شرقی داریم که وابسته به این کشورهاست. کسی که اینها را مطرح میکند، به منافع ملی توجه ندارد. اینکه در روزنامهها بگوییم چنین آبی از کجا میآید، اصلاً درست نیست. من اسم نمیبرم، چون همین الان هم اینها علیه ما استفاده شده است. وقتی با افغانها بر سر حقابه هیرمند و هامون صحبت میکنیم، میگویند شما آب ما را قرار است ببرید. چه کسی این طور به خودش گل میزند؟
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه سبزینه تاریخ انتشار -------، کدخبر: 62081، www.sabzineh.org