شعار سال: مؤلفههاي زيبايي و زيباييشناسي از عصري
به عصر ديگر متغير است و زيبايي، نه داراي معيارهاي مطلق، بلکه متکي بر اصول نسبي
است. فرهنگ زيباييشناسي حتي از کشوري به کشوري ديگر و از اقليمي به اقليم ديگر،
تغيير ميکند و تابعي از خردهفرهنگ و فرهنگ ملي محسوب ميشود. در دهه معاصر، دستکاريهاي
پزشکي براي رسيدن به توتمي از زيبايي که توسط برخي جريانهاي هاليوودي تبليغ ميشد،
سبب شد تا زنان در هر سرزميني دست به اقدامات تهاجمي متعددي زده و براي نزديککردن
خود به معيارهاي زيبايي تبليغاتي، اقدام به جراحي و تزريق کنند. جريانهايي که بيش
از يک دهه به عنوان ترند زنانه، دنبال ميشد و خوشبختانه از اعتبار پزشکي و
اجتماعي رنگ باخته است. از آنجا که زيبايي ظاهري هم کارکرد مهمي در اجتماع دارد،
عنصر زيبايي بسيار براي مخاطب مهم است. شايد يکي از نکاتي که در حوزه زيباييشناسي
مهم است، اين باور عمومي باشد که هر کس زيباتر است در اجتماع پيرامون خود بيشتر
مورد توجه قرار ميگيرد، بيشتر ديده ميشود و بيشتر مورد اعتماد اطرافيان است. بنابراين يکي از انگيزههاي اساسي که مخاطب ميکوشد
زيباتر شود اين است که توجه بيشتري جلب کند و بيشتر مورد توجه اطرافيان قرار گيرد.
براي همين است که اعتمادبهنفس و زيبايي با هم رابطه مستقيم دارند. خيلي وقتها
کسي را ميبينيد که با اينکه صورت زيبايي دارد اما چون اعتمادبهنفس ندارد از جذابيت
کافي برخوردار نيست يا کسي که چهره معمولي دارد اما به دليل اعتمادبهنفسي که
دارد جذابيت دروني بالاتري دارد.
«حسين خطيبي» روانشناس ميگويد: نکته مهمي که در توجه مخاطبان
مؤثر است «جذابيت» است که از درون يک فرد ميآيد. در يکي از کشورهاي اروپايي
آزمايش جالبي انجام شده است. در اين آزمايش، عکس گروهي از بانوان را در اختيار گروه
ديگري از آقايان قرار دادند و از آنان سؤال کردند که به نظر شما کداميک از بانوان
زيباتر است؟ در تستهاي تکميلي، ديده شد که آقايان به بانواني رأي دادهاند که با
او احساس همدلي بيشتر و همراهي بيشتري داشتند و به همين دليل اين فرد به نظر او
زيباتر آمده است. بنابراين محققان تأکيد کردند که شايد بتوان گفت «جذابيت» چيزي
متفاوت و جدا از «زيبايي ظاهري» است. به همين
دليل است که گاهي فردي را ميبينيد که تمام معيارهاي اوليه زيبايي را داراست اما
در برخورد نخستين يا اولين کلامآرايي، نه تنها حس خود را نسبت به او از دست ميدهيد
بلکه حس ميکنيد که اين فرد جذاب نيست، حتي ممکن است حس ناخوب و منفي هم نسبت به
اين فرد پيدا کنيد. اين حس به دليل همان عدم جذابيت دروني است. براي همين است که
گفته ميشود «زيبايي دروني» خيلي مهم است و رضايت پايدار را به همراه دارد. يکي از
نکاتي که بايد مورد توجه رسانهها قرار گيرد و آموزش داده شود اين است که هر فرد
با هر چهرهاي که دارد بايد بتواند جذابيتهاي دروني خود را به اندازهاي افزايش
دهد که بتواند در مقابل مخاطبان خود، عزيزتر، محبوبتر و پسنديدهتر ظاهر شود.
در سالهاي اخير ديده شده که بسياري از افراد در حوزه عملهاي جراحي و جراحيهاي
زيبايي وارد شده و براي جراحي زيبايي اقدام کردهاند. بخشي از اين گرايش اجتماعي،
قابل قبول و پسنديده است و براي کساني که عيوب خاصي در چهره دارند، توصيه ميشود
که براي برطرفکردن اين عيوب جراحي کنند. اعمال جراحي زيبايي هم از ابتدا با هدف
ترميم عيوب ايجاد شد ولي به تدريج شکل تجاري پيدا کرد و ديديد که در يک دهه اخير
چگونه افراد به طور مرتب وارد يک دور باطل و تسلسل باطلي شدهاند و براي زيباترشدن
و مقبولترشدن، مرتب از يک عمل جراحي زيبايي به عمل ديگر پناه ميبرند و از يک
نقطه شروع ميکنند و پشت سر هم و پيدرپي اعمال فراوان زيبايي انجام ميدهند به
طوري که در نهايت ظاهر اين افراد نهتنها زيبا نميشود بلکه ظاهر عجيبي هم پيدا ميکنند.
به باور محققان و کارشناسان، اين افراد هرگز «خودانگاري» خوبي نسبت به خويشتن
ندارند و از شخصيت خود راضي نيستند. علتهاي اين تمايل سيريناپذير به جراحيهاي
زيبايي، يکي گريز از پيري و ارائه جلوهاي دائمي از جواني است و ديگري نداشتن
اعتمادبهنفس و عزت نفس ناشي از عدم توجه. اين اشخاص به جاي اينکه اعتمادبهنفس
دروني ايجاد کنند تا بتوانند توجه بيشتري جذب کنند، سعي ميکنند با ايجاد تغييراتي
در چهره و با فرمهاي غريبي که در شکل ظاهري خود ايجاد ميکنند احساس مورد توجه
واقعشدن را در خود تقويت کنند. توجه بيش از حد به ظاهر، سبب ميشود
که اين افراد در اکثر مواقع موضوعات دروني را فراموش کنند و بر جذابيتهاي خاص و
ظاهري دوران جواني تمرکز کنند به همين دليل وقتي پا به سن ميگذارند و از جواني
فاصله ميگيرند چون ديگر چيزي ندارند عرضه کنند، دچار وضعيت روحي بدتري ميشوند و
به همين دليل به سوي اقدامات بيشتر و اعمال جراحي بيشتر کشيده ميشوند و فرمهاي
عجيبتري به خود ميدهند.
در فرهنگ خودمان، هنرپيشهاي که 40 سال پيش به عنوان نماد زيبايي محسوب
ميشد، در مقايسه با نمادهاي زيبايي امروز، ديگر زيبا محسوب نميشود و هنرپيشه
ديگري مطابق با معيارهاي امروز، از ديد مردم زيباست و نماد زيبايي قلمداد ميشود؛
در هر دوره، فرهنگ يا اجتماعي به فرم ديگري از زيبايي، برچسب زيبايي زده ميشود.
اين اصل در تمام دنيا صدق ميکند و در طول زمان فرمهاي زيبايي تغيير ميکند ولي
چيزي که ثابت و ماندگار است، جذابيت و زيبايي دروني است.
حتي معيارهاي جذابيت دروني هم در فرهنگهاي مختلف، فرق ميکند.
معيارهاي زيباييهاي دروني بسته به فرهنگهاي مختلف و سطوح مختلف تحصيلات و جايگاههاي
قومي و مليتي تفاوت ميکند. معيارهاي هر جامعه و هر قوم و هر طبقه اجتماعي نشان ميدهد
زيبايي و جذابيت دروني آن طبقه در چيست.
براي مثال زيبايي در فرهنگ آسياي جنوب شرقي يک مفهوم دارد و در اروپا مفهومي
ديگر و در ايران و حتي در کشورهاي عربي، با مفاهيم ديگري از زيبايي مواجه هستيم.
معيارهاي زيبايي ظاهري و دروني، مختص هر منطقه و هر فرهنگ است اما نفوذ رسانهها و
تبليغات باعث ميشود که در برهههاي زماني خاصي، برخي معيارهاي زيبايي مختص يک
منطقه خاص مثل آرايش خليجي يا گريم ترکيهاي که در سريالهايشان به شدت تبليغ ميشود،
به مناطق و فرهنگهاي ديگر هم کشيده شود و افراد در فرهنگها و مناطق مختلف بدون
توجه به اينکه معيارهاي منطقه ديگر با معيارها و فرهنگ زيباييشناسي خودشان منطبق
است، اقدام به زيباشدن بر اساس آن معيارها ميکنند که ممکن است در منطقه و فرهنگ
خود مورد پذيرش يا انتقاد قرار گيرند.
آموزش اينکه معيارهاي زيبايي در هر فرهنگ و منطقهاي متفاوت است و در زمانههاي
مختلف، عنصر زيبايي دستخوش تغيير ميشود، خيلي اهميت دارد. آموزش موضوع زيبايي
دروني و جاذبههاي دروني که شامل طرز «انديشه» و «کلام» است از همه اين معيارهاي
زيبايي، پايدارتر و ماندگارتر است.
«سهراب هادي» معتقد است در حال حاضر پيوندي عميق بين علوم پايه و
هنرهاي تزييني شکل گرفته است. اين امر موجب کشف نظرهايي است که با توسل به ملزومات
و با بهرهگيري از ابزار و ادوات، به سادگي قادر خواهيم بود تا در خطوط صورت و
شاخصههاي فيزيکي خود و ديگران دخل و تصرف کنيم و از هر چهرهاي، چهرهاي نوتر و
بديعتر طراحي و ارائه كنيم. اين امر در هنرهايي مانند تئاتر و سينما، توسعه
روزافزوني داشته است و از آنجايي که الگوسازي و ارائه تيپهاي اجتماعي نوعا از
طريق سينما معرفي و شناخته ميشوند، حضور در اجتماع عيني نيز، همين قدرت چهرهپردازي
با نام علمي «گريم» را در پيوند با آرايشي زيبا براي انسانها، عيان كرده و به
موضوعي جدي و جاري در جوامع تبديل کرده است.
پيشه و حرفه آرايشگاهي و فرمتسازيهاي متناسب با مضامين اجتماعي و
ارائه صورتها و پوزیسيونهاي آييني، سنتي و بومي هر يک سرمايههاي عظيمي از دانش و
علم گريم شده و با تبديل آنها به صورتهايي نو و بديع، موجب نشاط اجتماعي و افزونشدن
چهرههاي تازه و متنوع در جهاني شده که خود در مسير تحول، با پديده فراگيري مواجه
شده است: پديده گرايش اجتماعي همه اقشار به زيباترشدن و به تبع آن در جامعه تحولپذير
ايران امروز نيز، موضوع جلوههاي ويژه بصري و داشتن چهره و تيپهايي برخاسته از
اسطورههاي آييني، ديني و حماسي دستمايههاي ارزشمندي هستند براي الگوهاي آرايشي و
ايجاد چهرههاي دلنشين و برخوردار از مناسبات اجتماعي ايران امروز. گرايش همگاني
به زيباترشدن و زيبايي و اين پديده بسيار ارزشمند و بهوجودآورنده نشاط روح و حرکتهاي
موقرانه در حرکت اجتماعي، همچون هر جريان پسنديده ديگر جا دارد که مورد حمايت و
توجه جدي دستگاههاي فرهنگي و اجتماعي ذيربط واقع شود.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 21 اسفند 97، شماره: 3388