پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 April 19
کد خبر: ۱۹۵۷۵۴
تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۲:۵۹
«این معاونت در کلیشه‌های دهه 60مونده و باور نمی‌کنه که نیازهای دانش‌آموزان متفاوت و فراتر از گروه سرود و برگزاری مسابقات است. این برنامه‌ها با واقعیت موجود در بین نوجوانان فاصله معناداری داره.»

شعارسال: «وسط مونولوگ‌های مربی پرورشی، درست وقتی که همه بچه‌ها خمیازه می‌کشیدند از جام بلند شدم و گفتم که خانم می‌شه یک‌بار برای همیشه دست از سر موضوع گروه سرود مدرسه رقیب و تذکر به ما که حواسمون به شرکت در مراسم‌ها نیست، بردارید و به جاش برامون توضیح بدید که چطور می‌تونیم از اپلیکیشن‌های گوشی موبایلمون استفاده بهینه کنیم یا چطور می‌تونیم احساساتمون رو مقابل جنس مخالف درست کنترل کنیم که ضربه روحی نخوریم یا میشه به جای این حرف‌ها یه فیلم خوب اجتماعی بذاریم و در مورد موضوعش حرف بزنیم؟ معاون پرورشی یه چشم غره بهم رفت و از کلاس بیرونم انداخت.» اینها نقد طاهره سیدضیاء دانش‌آموز دیروز مدرسه مطهری و دانشجوی امروز رشته علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی به نقش معاون پرورشی در مدارس است. «این معاونت در کلیشه‌های دهه 60مونده و باور نمی‌کنه که نیازهای دانش‌آموزان متفاوت و فراتر از گروه سرود و برگزاری مسابقات است. این برنامه‌ها با واقعیت موجود در بین نوجوانان فاصله معناداری داره

معاونت پرورشی که در اواسط دهه 70به سازمان دانش‌آموزی تبدیل شده بود در سال 1385بار دیگر احیا شد تا براساس تبصره 6 اساسنامه آن بتواند «سیاست تلفیق آموزش با پرورش و تعمیم رسالت پرورشی در معلمان دروس مختلف را در قالب برنامه‌ها و آیین‌نامه‌های مشخص در موارد جذب و تربیت معلم، ارزیابی‌های شغلی و تدوین کتب درسی تنظیم کند.» این معاونت خیلی زود شکل گرفت و دفاتر آن هم راه‌اندازی شد و تمام کسانی که در دهه 70 زیرمجموعه این معاونت فعالیت می‌کردند به صحنه برگشتند تا به قول خودشان نقش تربیتی دانش‌آموزان را به‌عهده بگیرند. اما به گفته خودشان تغییر مداوم مدیران و کسری بودجه شدید باعث شد نتوانند آنطور که باید موفق عمل کنند. نظر منتقدان و کارشناسان اما چیز دیگری است، آنها می‌گویند که اصولا معاونت پرورشی نخواسته و نتوانسته که خود را منطبق با نیازهای روز دانش‌آموزان پیش ببرد و همین باعث ناموفق بودن برنامه‌های آن است.

معاونت پرورشی به مناسک‌گرایی محدود شده

مهین برخورداری، استاد دانشگاه و دکترای علوم تربیتی در این‌باره گفت: «معاونت پرورشی به مناسک‌گرایی محدود شده و مربیان پرورشی ما تنها درگیر مسائلی مانند رسیدگی به حجاب و لباس کودکان و نوجوانان، نماز جماعت، سرودها، مسابقات و... هستند و آموزش اصول اخلاقی دیگر مانند رعایت حقوق دیگران، آموزش مسائل زیست‌محیطی، مهارت‌های زندگی، ترویج صلح و دوستی را در زمره وظایف خود نمی‌دانند

او با بیان اینکه جدا کردن و منفک دیدن آموزش از پرورش اصولا اشتباه است و نباید برای تربیت جایگاهی متفاوت از آموزش درنظر گرفت، اظهار داشت: «درواقع وظیفه نظام آموزشی در همه جای دنیا یک چیز است و آن رشد انسان متعالی است، اما در ایران این دو مفهوم را از هم جدا کرده‌اند که ضربه زیادی به مدارس ما زده است؛ به‌طور مثال مگر می‌شود معلم ریاضی یا علوم در کلاس فقط به فکر آموزش یکسری مواد تئوری خام باشد و به ارتقا و رشد دانش‌آموز فکر نکند؟ آیا وظیفه آنها نیست که کارگروهی، همدلی و صبوری در یادگیری، خلاقیت و نوآوری، آموزش اخلاق فردی و اجتماعی را به دانش‌آموز آموزش دهند؟ آیا نیاز نیست که حین آموزش مسائل تربیتی هم لحاظ شود؟»

برنامه‌های معاونت پرورشی کهنه و قدیمی اند

به عقیده برخورداری این جداسازی علاوه بر هزینه‌های گزافی که بر دوش دولت‌ها گذاشته، در عمل ناکام هم بوده است: «از سوی دیگر نظام آموزشی کشور در 40سال اخیر هیچ تغییر بنیادی نکرده و این در حالی است که همه‌‌چیز در جامعه به سرعت در حال تغییر است. برنامه‌ریزان تربیتی و حتی آموزشی باید باور کنند لباسی که 40سال پیش می‌شد تن دانش‌آموزی کرد، امسال به تن او نمی‌رود و حتی گاهی اوقات آنقدر مندرس است که هر لحظه احتمال می‌رود پاره شود و نیاز به تعویض دارد

این استاد دانشگاه با تأکید براینکه آسیب‌های اجتماعی روند رو به رشدی در سال‌های اخیر پیدا کرده‌اند، اظهار داشت: « مدیران ارشد معاونت پرورشی سری به مدارس بزنند و ببینند که دانش‌آموزان با چه مسائل و مشکلاتی دست و پنجه نرم می‌کنند؛ رابطه‌های خطرناک، مصرف مواد‌مخدر، رفتارهای فردگرایانه به‌شدت منفی مانند خودخواهی، خشونت کلامی و رفتاری، چاقی مفرط نوجوانان و ده‌ها نمونه دیگر را ببینند و بعد قضاوت کنند که آیا برنامه‌هایی که برای اجرا به مدارس ارائه می‌دهند، مؤثر است یا خیر؟»

مربی پرورشی در یک باغ و ما در باغ دیگر

نظر دانش‌آموزان درباره مربیان پرورشی چندان متفاوت از منتقدان نیست. آنها می‌گویند که نگاهشان به مربی و ساعات پرورشی مثل درس دینی است و به‌ نظرشان این دو با هم فرقی ندارند.« مربی می‌یاد سر کلاس، در خوش‌بینانه‌ترین حالت یکسری نصیحت‌های کلی می‌کنه که با پسرا دوست نشید، اگر بالغ شدید ازدواج کنید، آرایش نکنید، عضو اینستاگرام و تلگرام و اینا نشید، موهاتون رو رنگ نکنید، ابروهاتون رو برندارین، بلند نخندین، فقط و فقط درس بخونید؛ این حرفا رو که مامان‌هامون هم بهمون می‌زنن، این کارو بکن و اون کارو نکن رو تو خونه هم داریم.» مژده ف، دانش‌آموز پایه دهم این نقدها را به مربی پرورشی مدرسه‌شان می‌کند و با بی‌حوصلگی می‌گوید که از این همه فرمان خسته شده است. «یک‌بار نشد که وقتی میان سر کلاس به جای نصیحت کردن، یه راه‌حل یاد بدن که چطور میشه با جنس مخالف یه رابطه سالم داشت که آخرش آسیب نباشد، یا به جای اینکه جاسوس بفرستن صفحه اینستاگرام ما رو پیدا کنه و آمار بده بهشون که تولد فلانی چه خبر بوده، بیان بگن که فلان شعرایی که تو پیچت گفتی قشنگه یا اون داستانکت ایرادش اینه.» او و دوستانش نقدهای جدی به معاونت پرورشی دارند و دائم لابه لای حرف‌هایشان تأکید می‌کنند که چیزی درست نمی‌شود. «مربی‌مون از وقتی فهمیده من ویلون می‌زنم رسما با من بد شده و دائم تو کلاس منو ضایع می‌کنه. بعد شما میخواین چی درست بشه، اصلا اونا تو یه باغن و ما تو یه باغ دیگه

یک خاطره تلخ از مشاوره تربیتی رهایم نمی‌کند

فاصله معنادار بین مشکلات و خواسته‌های نوجوانان با برنامه‌های معاونت پرورشی پرتکرارترین نکته‌ای است که دانش‌آموزان به آن اشاره می‌کنند. مهناز نعمتی، دانش‌آموزان پایه نهم که به قول خودش حرف‌های مگوی زیادی دارد، با کنایه و تمسخر از ساعات پرورشی و مشاوره در مدرسه‌شان صحبت می‌کند و جایی از مصاحبه گریه‌اش می‌گیرد. «یکی از دوستای صمیمی من به‌خاطر مشکل خانوادگی و کنکور که در هم شده بود، یه قرصی می‌خورد که بهش اعتیاد پیدا کرده بود، من خیلی نگرانش بودم و جرأت هم نمی‌کردم به مادرش بگم از بس بداخلاق و غیرمنطقی بود، رفتم پیش مشاوره‌مون و بعد از کلی التماس که نمی‌خوام مادرش بفهمه و می‌خوام خودت مشکلش رو حل کنی موضوع رو بهش گفتم، دوستم ظهر رسیده بوده خونه مادرش کتک و کتک‌کاری که چرا قرص می‌خوری و از اونجا که فقط من از ماجرا خبر داشتم، به من بدبین شد و الان چند ماهه باهام قهره. رفتم به مشاوره می‌گم که چرا به مادرش گفتی؟ مگه من التماس نکردم که نگو، برگشته می‌گه نمی‌شه باید مادرش در جریان قرار می‌گرفت، می‌گم باشه حداقل موضوع رو یه جوری می‌گفتی که اینطوری نشه؛ مثلا مادرش رو صداش می‌کردی و باهاش در مورد مشکلات سارا و فشاری که روشه حرف می‌زدی، اما او هیچ جوابی نداد. آخه این چه مشاوره‌ایه؟ ما دیگه چطوری بهش اعتماد کنیم

مربی پرورشی یعنی تذکر، نصیحت و توبیخ

نقد دانش‌آموزان به مشاوره و مربیان پرورشی زیاد است، بیشتر هم روی عدم‌درک مسائل و دور بودن از دغدغه‌ها و خواسته‌های آنهاست. هادی طالبی، دانش‌آموز پایه یازدهم یک هنرستان فنی حرفه‌ای مطرح تهران است. او از اینکه معاون پرورشی‌شان همیشه بابت بلندی موهای و خط ریشش به او تذکر می‌دهد، شاکی است. «هر روز صبح بلااستثنا ما را سر صف نگه می‌داره و برامون سخنرانی می‌کنه، ما هم خواب‌آلود مجبوریم گوش کنیم. برای شرکت در مراسم‌ها امتیاز گذاشته و یه بار که همزمان با نماز داشتیم فوتبال بازی می‌کردیم کلی داد و بیداد کرد که این چه کاریه. گیر دادن به بلندی مو و خط ریش بچه‌ها هم که کار همیشگی شه.» او می‌گوید که از نظر مربی پرورشی دانش‌آموزی خوب است که درسش خوب باشد، در مراسم‌ها شرکت کند و کتاب‌هایی که او می‌گوید بخواند. «چند وقت پیش تو پارک نزدیک مدرسه یکی از بچه‌ها رو دیده که سیگار می‌کشه، آنچنان خوابونده زیر گوش پسره که برق از سه فازش پریده، بعد هم کار به توبیخ و پدرت بیاد و اخراج و این حرف‌ها کشیده. حالا بدبخت اصلا دفعه اولش بوده این همه بلا سرش اومده. من نمی‌گم اصلا سیگار خوبه ولی حتما با کتک چیزی درست نمی‌شه

مربی نصیحت می‌کرد که کتاب فلسفی نخوان

متین اوتادی دوست هادی تا حرف کتاب می‌شود، داغ دلش تازه می‌شود. «ببینید مربی‌های پرورشی اینطوری هم نیست که خیلی در مسائل دینی غوطه ور باشن و از مشکلات ما سررشته نداشته باشن. اتفاقا بعضی‌هاشون خیلی آدم‌های منطقی و روشنی هستن و حرف ما رو می‌فهمن ولی به همون اندازه یا شاید هم بیشتر مربی‌هایی رو داریم که درکی از موقعیت و خواسته‌های ما ندارن. مثلا پایه نهم که بودم، مربی سرکلاس پرسید چه کتاب‌هایی می‌خونید؟ من با ذوق و شوق از رمان‌ها و کتاب‌های فلسفی که خوندم گفتم و حسم این بود که الان تشویقم می‌کنه، وقتی اسم کتاب دنیای سوفی اثر یوستین گردر رو بردم، کلی من رو نصیحت کرد که به جای اینها کتاب‌های مذهبی فقط بخوانم. من هر چی گفتم که این دو موضوع رو با هم قاطی نکنیم، بازم هم حرف خودش رو می‌زد و نمی‌پذیرفت که هر دوی این کتاب‌ها در جای خودش مهم است.» با همه این تفاسیر و انتقادهای مکرر به عملکرد معاونت پرورشی در طول تمام این سال‌ها از سوی کارشناسان و دانش‌آموزان، آنها کار خودشان را می‌کنند و اعتقادی به تغییر استراتژی در برنامه‌های خود و به روز کردن روش‌های آموزشی و تربیتی باتوجه به نیازهای امروز دانش‌آموزان ندارند.

امور تربیتی ناموفق و لزوم بازنگری در برنامه‌ها

جواد بابازاده ـ معلم و کارشناس آموزشی

در سال‌های نخست پیروزی انقلاب اسلامی، نهاد «امور تربیتی» با هدف گسترش و تعمیق ارزش‌های انقلاب اسلامی در آموزش و پرورش کشور راه‌اندازی شد و در هشتم اسفند‌ماه سال 1359هم «ستاد امر تربیتی» در مدارس کشور به همت شهیدان رجائی و باهنر شکل گرفت. 3 هدف و وظیفه برای امور تربیتی تعریف شده بود: زدودن نمادهای طاغوتی و نیروهای طاغوتی از مدارس، مقابله با گروه‌های مخالف نظام و پیام‌رسانی و تعمیق ارزش‌های انقلاب اسلامی بین دانش‌آموزان. امور تربیتی تا دهه ۷۰ ویترین ایدئولوژیک و سیاسی آموزش و پرورش بود، به تبع آن هم مربیان تربیتی نماینده پرنفوذ اداره در مدارس بودند. اما از دهه‌۷۰ که نماد و نیروهای طاغوتی حذف و جنگ هم تمام ‌شده بود، مربیان پرورشی از فلسفه وجودی و کاری خود تهی شدند. در دهه‌های۷۰ و ۸۰ بحث‌های بسیاری درخصوص لزوم ادامه کار مستقل مربیان تربیتی و پرورشی در جریان بود که در نهایت مرتضی حاجی طرح ادغام امور تربیتی با آموزشی را اجرا کرد ولی این امر با مخالفت شدید اصولگرایان و مربیان پرورشی همراه شد؛ به‌طوری که مربیان پرورشی چندین بار برای اعتراض به خیابان‌ها آمدند. بعد از رفتن حاجی از وزارت آموزش و پرورش، در سال 1385، مجلس طرح ایجاد معاونت پرورشی را تصویب کرد که تا به امروز ادامه داشته است. اما جدا از همه بحث‌ها درخصوص لزوم یا عدم‌لزوم وجود چنین معاونتی در سال‌های گذشته، موافقان این معاونت همچون مخالفان آن معترفند که امور تربیتی و مربیان پرورشی در رسیدن به اهداف بیان شده چندان موفق نبودند، ولی مسئله این است مدیران آموزش و پرورش، سیاسی عمل می‌کنند و شهامت بیان علنی آن را ندارند و سعی می‌کنند با توجیه مسائل این عدم‌موفقیت‌ها را توجیه کنند؛ چنانچه علیرضا کاظمی، معاون پرورشی در روز امور تربیتی کمبود نیرو و بودجه را دلیل ناکارآمدی دانست. ولی آنچه مشخص است اینها دلیل اساسی بر عدم‌موفقیت این راه نیست، بلکه پافشاری و اصرار نظریه پردازان و مجریان امور تربیتی بر اصول اولیه و روش‌های رایج‌شان است؛ حال آنکه ما در مدارس با موجودی زنده سر و کار داریم که روزبه‌روز تغییر می‌کند، باهوش است و با فرمول و دستور مشخص پیش نمی‌رود. امور تربیتی و فرهنگی بیشتر از مسائل آموزشی با خانواده‌ها و جامعه درگیر است و باید بتواند خود را با آنها منطبق و همسو کند یا حداقل در تضاد با آنها نباشند؛ به بیانی دیگر زمانی که ارزش‌های تعلیمی از طرف جامعه یا خانواده‌ها پس زده شود دستاورد قابل بیانی نخواهد بود.

آموزش و پرورش باید بپذیرد که تغییر روش‌های تربیتی متناسب با نیازهای روز کودکان و نوجوانان را باید سریع‌تر سرلوحه کار خود قرار دهد و آنچه مشهود است اگر تغییرات اساسی در امور پرورشی و تربیتی انجام نگیرد این روش‌ها روزبه‌روز خاصیت خود را از دست داده و حتی در مواردی به ضد‌تربیتی بدل خواهند شد.

سایت شعارسال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از روزنامه همشهری، تاریخ انتشار:19اسفند1397 ، کدخبر: 50367: www.newspaper.hamshahri.org


اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین