پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۹۹۲۱۹
تاریخ انتشار : ۱۶ فروردين ۱۳۹۸ - ۰۸:۰۳
محمد فاضلی، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، در یادداشتی تلگرامی با عنوان «فردوسی پور ، مدیری و انحصار رسانه‌ای» نوشت.

شعار سال: پرده اول: میلیون‌ها ایرانی به حمایت از «عادل فردوسی‌پور» برخاستند تا او را در برنامه نود حفظ کنند. برخی مخالفان فردوسی‌پور ضرورت گردش نخبگان را مطرح می‌کنند و برخی دیگر از مخالفان او هم معتقدند فردوسی‌پور از امکانات رسانه دولتی صدا و سیما استفاده کرده و حالا هم باید همه اطاعت امر کنند و رفتن او را بپذیرند.

پرده دوم: «مهران مدیری» استندآپ کمدی اجرا می‌کند و یک پای ثابت استندآپ‌های او، تاختن بر دولت و نقد مسئولان دولتی است. طرفداران این استندآپ‌های انتقادی‌ مهران مدیری، نقد کردن را حق او می‌دانند و رسانه صدا و سیما را بابت اجازه دادن به این گونه انتقادها، ستایش هم می‌کنند.

پرده اول و دوم، بر دو گزاره بنا شده‌اند که ظاهری جذاب دارند. گزاره اول: «گردش نخبگان ضروری است.» گزاره دوم: «انتقادی بودن، حق و وظیفه رسانه است.» من هم به گردش نخبگان و رسانه انتقادی معتقدم. هر دو گزاره به‌طور کلی درست‌اند؛ اما یک واژه هست که کل بازی را به هم می‌ریزد: «انحصار

مجریان بزرگ تلویزیون‌های دنیا که گاه تا دو سه دهه برنامه‌های خود را ادامه داده‌اند، در فضای انحصار رسانه‌ای کار نکرده‌اند. آن‌ها فرصت داشته‌اند تا در تلویزیون‌های خصوصی، برنامه‌های پرطرفدار تولید کنند و بیست سی سال هم آن‌ها را ادامه دهند. آیا چنین فضایی در اختیار عادل فردوسی‌پور یا هر چهره تلویزیونی دیگری قرار گرفته است؟

اگر انحصار نبود شاید فردوسی‌پور در فضای رقابتی و در شبکه‌ای خصوصی، برنامه نود را تولید می‌کرد و به همین شهرت می‌رسید. شاید هم او چندین رقیب در بقیه شبکه‌های خصوصی می‌یافت و هرگز به چنین جایگاهی نمی‌رسید. می‌شود به فردوسی‌پور دستور داد برنامه‌ نود را ترک کند، مشروط به این‌که حق داشته باشد یک شبکه تلویزیونی خصوصی راه‌اندازی و برنامه خودش را تولید کند. فکر می‌کنید اگر صدا و سیما انحصار نداشت، ضرورتی برای اصرار بر باقی ماندن او در برنامه نود وجود می‌داشت یا اصلاً او کارش را در صدا و سیما ادامه می‌داد؟

انحصار رسانه‌ای، سیاست یک بام و دو هواست. از طرفی به افراد اجازه داده نمی‌شود در فضای رقابت رسانه‌ای آزاد رشد کنند و از طرف دیگر حکم می‌شود که چون با استفاده از امکانات رسانه حکومتی رشد کرده‌اند، حالا هم باید به فرمان همان رسانه گردن بنهد و مردم نیز مطالبه متفاوتی نداشته باشند.

انحصار رسانه‌ای در داستان استندآپ‌های انتقادی مهران مدیری هم نقش مهمی ایفا می‌کند. استندآپ انتقادی حق رسانه صدا و سیماست، منوط به آن‌که انحصار رسانه‌ای، به محدود کردن دایره انتقادات منجر نشود. سؤالات مهمی در ارتباط با انحصار رسانه‌ای و مهران مدیری و استندآپ‌هایش مطرح است:

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین