شعار سال: در اين نشست قرار بر اين شد تا اقدامات
قانوني و اجرائي براي شروع فعاليتهاي فدراسيون اسلامي ورزش زنان بهعنوان يکي از
فدراسيونهاي بينالمللي انجام شود، اما تا به امروز که حدود نه ماه از آن ميگذرد،
هيچ حرکتي در اين زمينه انجام نشده است. تنها حرکت، انتصاب الهه عربعامري بهعنوان
سرپرست اين فدراسيون بوده که بيشتر در جهت رسميتبخشيدن به مصوبه مشترک دو مقام
ارشد ورزش کشور بوده است.
آغاز يک تحول
تأسيس و راهاندازي فدراسيون اسلامي ورزش زنان درواقع طرحي اختصاصي
براي بانوان ايراني بود که به دليل پوششهاي مختلف و مغايرت آنها با مسائل شرعي و جامعه
اسلامي از شرکت در ميادين بينالمللي محروم شده بودند. اين موانع اما با ايده
خلاقانه فائزه هاشمي از ميان برداشته شد تا باعث شود ورزش زنان مسلمان هم به دنيا
شناسانده شود. دختر رئيسجمهور وقت در حالي اين طرح را مطرح کرد که پيشنهادش خيلي
زود با موافقت مسئولان کميته بينالمللي المپيک (IOC)
و شوراي المپيک آسيا (OCA) همراه شد. اينگونه
شد که فائزه کمي بعدتر در سال 1369 با حمايتهاي پدر (مرحوم اکبر
هاشميرفسنجاني) که همواره از حاميان ورزش زنان بود، فدراسيون اسلامي ورزش زنان را
راهاندازي کرد و رياست آن را برعهده گرفت.
برگزاري بازيهاي اسلامي بانوان مهمترين برنامه اين فدراسيون بود که
در دستور کار قرار گرفت و ايران توانست در چهار دوره در سالهاي 1993، 1997، 2001 و 2005 اين رويداد را که تعداد زيادي از رشتهها را
شامل ميشد، برگزار کند. اگرچه اساس برگزاري بازيهاي اسلامي بانوان بيشتر براي
زنان ايراني بود تا به اين طريق خلأ ناشي از حضورشان در ميادين آسيايي و جهاني را
پر کنند، اما اين فرصت براي ساير زنان مسلمان خارجي هم فراهم شده بود تا آنها هم
در اين بازيها شرکت داشته باشند. در سومين دوره بازيها شرايطي مهيا شد تا به جهت
ايجاد رقابت هرچه بيشتر و بالابردن سطح کيفي مسابقات به زنان غيرمسلمان هم اين
اجازه داده شود که به اين بازيها بيايند، طوري که در دوره چهارم تيم فوتبال
انگليس و چند نفر از ورزشکاران روس در رشتههاي انفرادي در اين ميدان حاضر شدند.
اختلافات سياسي، فدراسيون زنان را به کما برد
فدراسيون بينالمللي اسلامي ورزش زنان در حالي مشغول به
کار بود که بهيکباره بعد از دو دهه فعاليتهاي آن در سال 1389، در دولت محمود احمدينژاد،
به دلايل نامشخصی لغو شد. اين فدراسيون مدتي بعد نيز (خرداد 90) به
دليل تعلقنگرفتن بودجه از سوي سازمان تربيتبدني وقت تعطيل شد. شواهد موجود حاکي از اين است که علت انحلال فدراسيون
اسلامي ورزش زنان نه بهخاطر مسائل فني و ورزشي، بلکه به اختلافنظرهاي سياسي دولت
محمود احمدينژاد با مؤسسان اين فدراسيون که منتسب به رئيس دولت سازندگي بودند، ارتباط
داشت. افراد وابسته به سران دولت دهم با اين ادعا که اين فدراسيون به محلي براي
ميتينگهاي سياسي عليه آنها تبديل شده، به دفتر اين فدراسيون حمله کردند و بهاينترتيب
موجب انحلال آن شدند. از آن زمان تاکنون تلاشهاي زيادي از سوي مديران زن قديمي
ورزش شده تا فدراسيون اسلامي زنان احيا شود که هربار به بهانهاي و دليلي اين
اقدام به تعويق ميافتاد تا اينکه با بازگشت دوباره طاهره طاهريان به ورزش، اين
حرکت شکل جديتري به خود گرفت. البته بايد گفت که طي هشت سال تعطيلي فدراسيون
اسلامي ورزش زنان، هيچوقت، هيچيک از مسئولان ورزش کشور قاطعانه پيگير اين موضوع
نبودند که از حقوق ازدسترفته اين فدراسيون که حق بزرگي را به گردن ورزش ايران
دارد، دفاع کنند. بااينحال طاهريان که درحالحاضر نايبرئيسي کميته ملي المپيک را
برعهده دارد، با قدمهاي مثبتي که بهعنوان نماينده زنان در اين مجموعه برداشت،
توانست مجوز احياي دوباره فدراسيون اسلامي ورزش زنان را با حمايتهاي سلطانيفر و
صالحياميري بگيرد. او همواره از نزديکان فائزه هاشمي بود که حضوری اثرگذار در
برگزاري چهار دوره بازيهاي اسلامي بانوان داشت. طاهريان از سال 1365 تا 1385 در
سازمان تربيتبدني وقت مسئوليت ورزش زنان را برعهده داشت. او بيترديد يکي از
پيشگامان و زحمتکشان در اين عرصه به شمار ميآيد.
ضرورت حيات دوباره اين فدراسيون چيست
اما آنچه مسلم است اینکه ورزش بانوان ايران در مقايسه با 30 سال گذشته
که فدراسيون اسلامي ورزش زنان راهاندازي شد، تفاوت زيادي پيدا کرده است. ورزش زنان
ايران با گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامي و پشتسرگذاشتن موانع بسيار، حالا در
مسيري قرار گرفته که حرفهاي بيشتري براي گفتن دارد. افتخارآفريني
آنها در رويدادهاي المپيک، جهاني و آسيايي از حساسيت مقامات ارشد کشور در قبال اين
قشر کم کرده و درمقابل سران جهاني ورزش را نيز به اين باور رسانده که ديگر نميتوانند
بهدلیل موضوع حجاب، آنها را از هدفي که دارند باز دارند. بدون ترديد بايد گفت که
راهاندازي فدراسيون اسلامي ورزش زنان آغازگر اين تحول بزرگ در ورزش بانوان ايران
بود تا راه را براي رشد و ترقي آنها در ورزش قهرماني بيشتر
هموار کند. درحالحاضر زنان ورزشکار ايراني در حدود 35 رشته مجوز حجاب را از
مسئولان داخلي و خارجي گرفتهاند و ديگر ممانعتي براي شرکت در رويدادهاي بينالمللي
ندارند. وزرات ورزش و جوانان با تشکيل کارگروهي که متشکل از صاحبنظران مختلفي است
بحث طراحي لباسهاي بانوان را با جديت بيشتري نسبت به گذشته پيگيري ميکند تا بتواند
بعد از گرفتن هر مجوز آن را رسما در کتاب قانون هم ثبت کند. با اين اوصاف بايد گفت
که الان ديگر شرايط مثل دهه 60 و 70 نيست که بانوان ما براي حضور در مسابقات مشکل
پوشش داشته باشند. مشکل اين زنان تنها در معدود رشتههايي مثل شنا، شيرجه، واترپلو
و ژيمناستيک است که آن هم با توجه به نوع فعاليتي که در اين ورزشها وجود دارد
بعيد است بتوان راهحلي براي اسلاميکردن و البته متقاعدکردن سران جهاني آنها
پيدا کرد. حال سؤال اينجاست که ضرورت تشکيل دوباره فدراسيون بينالمللي ورزش زنان
مسلمان چيست؟ چه عاملي باعث شده تا مديران قديمي ورزش کشور به فکر راهاندازي
دوباره آن بيفتند؟
مسئله مهمتر وجود فدراسيون همبستگي کشورهاي اسلامي است. با تأسيس
چنين فدراسيوني ديگر چندان اين ضرورت احساس نميشود که فدراسيون اسلامي ورزش زنان
فعال باشد. تشکيلات فدراسيون همبستگي کشورهاي اسلامي در کشور عربستان قرار دارد.
عربها اين فدراسيون را بعد از فدراسيون بينالمللي ورزش زنان با تصميم سازمان
کنفرانس اسلامي تشکيل دادند. هدف اصلي آنها از تأسيس چنين فدراسيوني برگزاري بازيهاي
کشورهاي اسلامي به صورت گسترده هم براي زنان و هم مردان مسلمان است. اين بازيها
هر چهار سال يکبار برگزار ميشود و فقط ۵۷ کشور عضو در سازمان کنفرانس اسلامي حق حضور در آن را
دارند. تمامي افراد مرد و زن مسلمان و غيرمسلمان اين کشورها ميتوانند در اين بازيها
شرکت کنند. تا کنون چهار دوره بازيهاي کشورهاي اسلامي در سالهاي 2005، 2009، 2013 و 2017 برگزار شده است.
بايد به اين نکته هم اشاره کرد که تيم ورزشي رئيسجمهوري قبلي ايران
براي اينکه توجيهي منطقي از منحلکردن فدراسيون اسلامي ورزش زنان داشته باشند، تأسيس
فدراسيون همبستگي کشورهاي اسلامي را بهانه کردند که مانع از فعاليتهاي اين مجموعه
شوند. اينکه با وجود چنين تشکيلاتي جامع، ديگر نيازي به اين فدراسيون نيست. شايد
اگر اين فدراسيون به کارش ادامه داده بود و هشت سال به کما نميرفت، امروز اين
دستگاه ورزش ايران بود که ميتوانست آن را بسط و گسترش دهد و رفتهرفته تشکيلات
بزرگ فدراسيون همبستگي کشورهاي اسلامي را هم به نام خود به ثبت برساند. جاي افسوس
دارد که صاحبان اصلي اين عرصه و البته سياسيون کشور اين امتياز مهم بينالمللي را
از دست دادند و موجبات اين را فراهم کردند که عربستان از فرصت استفاده کند و
تشکيلات ورزش جهان اسلام را به نام خود بزند. با همه
اينها، با توجه به شرايط موجود تقريبا اين موضوع امري محال به نظر ميرسد که بتوان
با راهاندازي دوباره فدراسيون اسلامي زنان به جايگاه قابل اعتنايي در عرصه بينالمللي
رسيد. نمونه بارز اين بيميلي کشورهاي
اسلامي را ميتوان در رقابتهاي بينالمللي شنا و ژيمناستيک سال گذشته ديد.
مسئولان فدراسيونهاي اين دو رشته سال گذشته در نظر داشتند در ايام دهه فجر يک
رويداد بينالمللي را براي زنان مسلمان برگزار کنند که متأسفانه با عدم استقبال
تيمهاي خارجي، کلا برگزاري اين مسابقات کنسل شد.
تقابل دو فدراسيون در ورزش اسلام
تأخير در شروع فعاليتهاي جديد فدراسيون اسلامي ورزش زنان در حالي است
که به نظر ميرسد مسئولان ورزش کشور هم اين نکته را دريافتهاند که با وجود فدراسيون
همبستگي کشورهاي اسلامي، نميتوانند ابداع جديدي براي ورزش دنياي اسلام داشته
باشند. رضا صالحياميري، رئيس کميته ملي المپيک، دراينباره به «شرق» ميگويد:
«مشکلي که در حال حاضر مسئولان اين فدراسيون اسلامي زنان براي آغاز به کار دارند،
مشکل استقرار است. آنها هنوز نتوانستهاند فضايي را براي فدراسيون پيدا کنند. اما
نکتهاي که وجود دارد اين است که الان شرايط تغيير کرده و ديگر مثل گذشته نيست. آن
موقع در دنياي اسلام کسي مدعي نبود و ما اين فدراسيون را درست کرديم اما الان
عربستان فدراسيون همبستگي را تشکيل داده و به شکل وسيعي هم دارد مسابقات را برگزار
ميکند. بنابراين بايد بگوييم الان شرايط براي کارکردن سخت است و ما نميتوانيم
مثل قبل رويداد برگزار کنيم. من فکر ميکنم در خوشبينانهترين حالت ما تا پايان سال
جاري بايد نشستي را در تهران با مسئولان شوراي المپيک آسيا داشته باشيم. مذاکره
کنيم و اهداف و ايدههايمان از احياي دوباره فدراسيون زنان به آنها بگوييم و آنوقت
چشماندازي براي سال 1399 و 1400 تعريف کنيم. ما بايد ببينيم چهچيزي غير از
عربستانيها ميخواهيم.»
به هر حال اينها فقط بخشي از دغدغههايي است که در مسير تشکيل اين
فدراسيون وجود دارد و نبايد صرفا براي اينکه پاسخ يک رفتار سياسي اشتباه در گذشته داده
شود، فدراسيوني تشکيل شود. بلکه بايد ابتدا ضرورت تشکيل اين فدراسيون با جزئيات
نوشته شود و دربارهاش نظرسنجي شده، سپس مشخص شود که آيا اين فدراسيون از سوي
نهادهاي داخلي و بينالمللي حمايت میشود يا خير؟
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 18 اردیبهشت 98، شماره: 3422