پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۰۶۹۰۳
تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۶:۳۵
آیا این روزها رسانه‌ها می‌توانند در شرایط تحریم، جنگ اقتصادی و جنگ رسانه‌ای و مشکلاتی مانند سیل و زلزله راهی برای مدیریت وضعیت نابسامان داشته باشند؟ ابزار رسانه‌‌ها برای مدیریت بحران چیست؟

شعارسال: آیا این روزها رسانه‌ها می‌توانند در شرایط تحریم، جنگ اقتصادی و جنگ رسانه‌ای و مشکلاتی مانند سیل و زلزله راهی برای مدیریت وضعیت نابسامان داشته باشند؟ ابزار رسانه‌‌ها برای مدیریت بحران چیست؟

بحران‌ها چه در زندگی سنتی و چه در دوران مدرن وجود داشته‌اند؛ ولی وظیفه رسانه‌‌ها در این میان چیست؟ برخی می‌گویند که رسانه‌ها در بحران هستند؛ برخی دیگر هم بیان می‌کنند که روزنامه‌نگاری بحران نداریم. مدیریت هوشمندانه این وضعیت و آگاهی دادن به مردم و همچنین نقد کاستی‌ها در زمانه تحریم و بحران کار بزرگی است که همچنان بر دوش رسانه‌های رسمی است. این پرونده را در ادامه بخوانید.

ورشکستگی مطلق مطبوعات

محمد بلوری که یکی از روزنامه‌نگاران پیشکسوت است درباره بحران رسانه‌ای فعلی و روزنامه‌نگاری بحران می‌گوید: «مطبوعات ایران دچار چند مشکل اساسی است که باعث ورشکستگی مطلق شده است. خوانندگان هم از روزنامه‌خواندن روی گردانده‌اند. پس از انقلاب آمدند امتیازهای چاپ روزنامه را بدهند و این کار را هم کردند ولی امتیازها به گروه‌های سیاسی رسید. روزنامه‌ها هم راه افتادند ولی تنها نگاه سیاسی داشتند. به خاطر موقعیت خاص و برای رسیدن به آن با روش «آسه برو آسه بیا که گربه شاخت نزنه» پیش رفتند. بنابراین جلوی انتقادات و مقالات مهم را گرفتند. آنهایی که واقعاً محقق و نویسنده بودند هم از میدان خارج شدند. کارهای این گروه به درد سیاسی‌ها نمی‌خورد. در حال حاضر شاهد هستیم که رایانه‌ها را در روزنامه‌ها ریخته‌اند. شبکه‌های ماهواره‌ای هم هجوم آورده‌اند. این قضیه باعث شده است که خبرنگاران، چله‌نشین رایانه‌ها بشوند. هر چیزی که سایت‌ها منتشر می‌کنند، روزنامه‌ها هم بازنشر می‌کنند. روزنامه‌ها تبدیل به اخبار دیروز شده‌‌اند که مردم آنها را در سایت‌ها خوانده‌اند. نگاه سیاسی مشکلات فراوانی شکل داده است. این پدیده باعث شد تا مسائل زنان، جوانان، فرهنگ و اجتماع از روزنامه‌ها خارج شود. همه مطالب سیاسی شده است

بلوری اشاره می‌کند: «این روزها بحران‌ها در روزنامه‌‌ها دیده نمی‌شود. گروهی هستند که فقط بحران‌های خودساخته ایجاد می‌کنند. به نظرم باید در روزنامه‌ها، رایانه‌ها را تعطیل کنند! روزنامه‌نگاران باید به خیابان و به میان مردم بروند. روزنامه‌‌ها در شرایط بحرانی و غیر عادی رشد می‌کنند. زمان جنگ و انقلاب اسلامی را در نظر بگیرید.» وی در پایان تصریح می‌کند: «روزنامه‌ها در دورانی دوباره جهش پیدا کردند. از سال 1336 در روزنامه بودم و تا 1357 تنها دو قتل خانوادگی شدید دیدم! الآن جامعه پر از قتل شده است. یادم می‌آید در سال 1372 اعتیاد رشد شدیدی پیدا کرد. باید اعتیاد را به شکل بیماری می‌دیدند ولی متأسفانه به شکل جرم دیدند. از آقای بهروز بهزادی بپرسید که روزنامه‌ها در آن سال‌ها چه تأثیری روی مردم و مسئولان گذاشتند. تداوم نوشتن گزارش روی یک سوژه مهم، اصل کلیدی حرفه روزنامه‌نگاری است. شما روزنامه‌نگاران امروز هم باید تداوم موضوع داشته باشید».

رسانه‌ها با محدودیت‌ مواجه هستند

فریدون صدیقی که عضو شورای سردبیری روزنامه «انتخاب» بوده است، درباره روزنامه‌نگاری در زمانه بحران و تحریم می‌گوید: «از دو زاویه می‌توان به این پدیده نگاه کرد. اول، آیا رسانه‌ها از آزادی بیان کافی و لازم برخوردار هستند تا پاسخگوی مطالبات باشند؟ به گمان من، به دلایل مختلفی، روزنامه‌ها پاسخگوی این وضعیت نیستند. رسانه‌ها با گونه‌ها و ژانرهای مختلفی از محدودیت‌ مواجه هستند. نام ویژه محدودیت‌ها هم «خط قرمز» است. مراکز مختلف و فراوانی وجود دارند که این خطوط قرمز را تعیین می‌کنند. هر کسی هم تفسیر خودش از امنیت ملی را دارد. محدودیت‌ها باعث شده است مخاطبان رسانه‌ها به تدریج دچار واگرایی نسبت به برگرفت رسانه‌ها به عنوان مراجع اطلاع‌رسانی، سرگرمی و دانش‌افزایی و تحلیل رویدادها بشوند. منظور از رسانه‌ها هم همه آنها مانند رادیو، تلویزیون، روزنامه، خبرگزاری و غیره است. بنابراین با نوعی از ریزش مخاطب روبه‌رو هستیم. خواسته و ناخواسته مخاطب‌گریز شده‌ایم. مخاطبان هم به سایت‌ها، شبکه‌ها و رسانه‌های برون‌مرزی پناه برده‌اند. نتیجه به گونه‌ای شده است که دیگر در جایگاهی قرار نداریم تا برای رسانه‌ها تعیین تکلیف کنیم! یا این‌که بگوییم باید چگونه با مخاطبان رودررو شوند. اما نکته دوم، بدین گونه است که در شرایط تحریم قرار داریم و دولت هم با مشکلات عدیده‌ای دست و پنجه نرم می‌کند. بخشی از مشکلات داخلی است ولی بخش اعظم آن خارجی است. پرسش این است که وظیفه رسانه‌ها در این شرایط چیست؟ به زعم بنده، مهم‌ترین وظیفه رسانه‌ها در این شرایط، کمک به حفظ وحدت ملی، همگرایی، مساعدت و کوشش برای ارتقای جایگاه ایران است

صدیقی درباره شرایط خارج از تعادل نقد و تخریب فعلی می‌گوید: «این وضعیت وقتی به تعادل و توازن و تفاهم و وحدت رویه می‌رسد که مدیران کلان جامعه یعنی قوای سه‌گانه دارای وحدت رویه باشند. البته باید به تفاوت سلیقه‌ها هم نظر داشته باشیم. جریان‌های حزبی و سهم‌خواهی‌های جناحی و هزار موضوع دیگر که بحث مفصلی را هم می‌طلبد و جایش اینجا نیست؛ باعث شده‌اند که وحدت رویه حاصل نشود. البته نباید فراموش کنیم که اغلب رسانه‌های ما وابسته به نهادهای دولتی و شبه دولتی هستند. بنابراین، روزنامه‌ها متصل به جریان‌های سیاسی، احزاب، تشکل‌ها، نمایندگان مجلس و نهادهای قدرت هستند. با این حساب سران قوا باید به وحدت برسند. رسانه‌ها هم تریبون سران قوا هستند

دوره ابررسانه‌ها تمام شده است

داریوش جهان‌بین،مدیرکل پژوهش خبرگزاری ایرنا می‌گوید: «اطلاع‌رسانی و خبرنگاری در بحران‌ها بازوهای مدیریت بحران هستند. قطعاً اگر این دو نهاد بی‌تفاوت باشند خسارت‌ها در هر بحران بیشتر می‌شود. متأسفانه نتایج مطالعات بحران‌شناسی و نشست‌ها به فراموشی سپرده می‌شود. به نظرم، دوره ابررسانه‌ها تمام شده است. در حال حاضر دوره، دوره خبرنگاری تعاملی و رسانه‌های کوچک است. اطلاع‌رسانی مثل گذشته نیست و دیگر هیچ خبری نمی‌تواند از چشم و گوش مردم پنهان بماند. مخاطب امروز فعال است. دوره، دوره بازنشر خبر است. طبیعی است که فضای امروز رسانه‌ای هوشمند شده ولی باید بگویم که غیرحرفه‌ای‌تر هم شده است. ما شاهد هستیم که دامنه انتخاب کاربران دیگر محدود به رادیو، تلویزیون و رسانه‌های مکتوب رسمی نیست. این رسانه‌ها دیگر مشتری ندارند. براستی الان رسانه اول کدام است؟ در حال حاضر هر کدام از ما گوشی همراهی داریم و می‌توانیم خبر را با همین ابزار پوشش دهیم. این روزها خبرنگاران می‌توانند با توجه به اصول خبری و ارزش‌های آن، این کار را انجام دهند. البته خیلی از افراد همین کار را با دید غیرحرفه‌ای انجام می‌دهند

وی می‌افزاید: «با توجه به اینکه کشور بحران‌خیزی داریم طبیعی است که بحران‌هایی مثل سیل و زلزله اتفاق بیفتد. طبق صحبت‌هایی که در مورد فضای رسانه‌ای شده است شبکه‌های اجتماعی، کمک‌ خیلی خوبی در این بحران کردند. ما در فضای بحرانی انتظار داریم که رسانه‌های رسمی و مرجع ایفای نقش کنند؛ ولی شاهد بودیم که در عصر جدید شبکه‌های اجتماعی بیشترین ایفای نقش را دارند. البته این نکته را هم بگویم که همین مسأله باعث ایجاد «فیک نیوزها» (خبرهای کذب) هم شده است. فیک نیوزها لزوماً کارکرد منفی ندارند؛ چراکه از یک طرف باعث می‌شوند حساسیت و مسئولیت اجتماعی بالا برود و خلأ رسانه‌های رسمی بیشتر دیده شود

باید خبرنگار واقعی بسازیم

هوشنگ اعلم،سردبیر ماهنامه آزما می‌گوید: «با کمال تأسف باید بگویم که ما بیش از هفت یا هشت هزار خبرنگار داریم اما به معنای واقعی کلمه گمان نمی‌کنم تعداد خبرنگاران واقعی به ۵۰ یا ۶۰ نفر برسد. خبرنگار کسی است که حرفه‌اش را جدی می‌گیرد و نگاه عاشقانه به آن دارد و به‌دلیل همین عشق و علاقه اصول کار خود را یاد گرفته است. به نظرم اگر نقصی در پوشش خبری بحران سیل اخیر وجود دارد متوجه اشخاصی چون استادان ارتباطات است. خبرنگاری اساساً یک کار تخصصی است. خبرنگار باید بداند در هر شرایطی چگونه خبررسانی کند. این موضوع با اطلاع‌رسانی متفاوت است. ما در همین بحران اخیر هزاران شهروندخبرنگار را دیدیم که با موبایل‌های خود از وضعیت مناطق سیل‌زده اطلاع‌رسانی کردند؛ اما این اقدامات با روزنامه‌نگاری حرفه‌ای تفاوت دارد. یکی از نهادهایی که در این بحران‌ها حضور کم رنگی داشت، ستاد مدیریت بحران بود. این ستاد همکاری‌ مناسبی با رسانه‌ها برای انتشار مطالب نداشت. اگر این سازمان می‌توانست بولتن‌هایی را به صورت روزانه در اختیار رسانه‌ها قرار دهد تا این حد اخلال در روند اطلاع‌رسانی ایجاد نمی‌شد. از دیگر مسائل مهم در این بحران خلأ وجود روابط عمومی‌ها بود. مسئولان روابط عمومی کمترین حضور را داشتند در حالی که باید حضور فعال‌تری می‌داشتند. آنها باید به مسئولان تذکرهای لازم را می‌دادند که مثلاً تا سینه داخل آب نروند و عکس نگیرند

وی می‌افزاید: «وظیفه روابط‌عمومی‌ها فقط انتشار بولتن نیست. بزرگ‌ترین خدمت روابط عمومی‌ها، ایجاد ارتباط بین خبرنگاران با سیستم‌های دولتی و مسئولان است. این ارتباط هم نباید قطع شود. تأکید می‌کنم که باید خبرنگار واقعی بسازیم. متأسفانه در دانشگاه‌های ما چیز خاصی به دانشجویان روزنامه‌نگاری یاد نمی‌دهند. دانشگاه‌ها به دانشجویان نمی‌گویند که حتماً باید برای پوشش خبرها در میدان حضور داشته باشند. از سوی دیگر، ستادهای بحران باید کمیته‌ای زیر نظر بالاترین مقام آن ستاد داشته باشند که ارتباط خوبی با رسانه‌ها برقرار کند. از طریق همین ستاد، خبرنگارانی هم که مشتاق حضور در محل بحران هستند، شناسایی شوند و به مناطق بحرانی فرستاده شوند

باید فضای نقد باز باشد

مهدی رحمانیان، مدیرمسئول روزنامه «شرق» می‌گوید: «وقتی یک حادثه در یک شهر اتفاق می‌افتد تمام آحاد جامعه دچار مشکل می‌شوند. رسانه‌ها هم با مشکلاتی روبه‌رو شدند. کاغذ و ابزار چاپ چون وارداتی هستند با مشکل مواجه شده‌اند. به‌طور طبیعی اصحاب رسانه دچار آسیب شده‌اند. محدودیت ما بیشتر هم شده است. جهان جدید بدون رسانه امکان ندارد. برخی می‌گویند آرام آرام رسانه‌های چاپی به سوی پایان می‌روند. زمانی هم که رسانه‌های دیجیتال آمدند این زمزمه‌ها شنیده می‌شد

وی اشاره می‌کند: «رسانه با نقد معنا می‌یابد و اگر نقد را از آن بگیرید، هویتش را گرفته‌اید. باید فضای نقد باز باشد. رسانه‌ها باید نقد کنند. از رهگذر نقد است که به اشتباهات پی می‌بریم و شرایط به تعادل می‌رسد. رسانه‌ها هم نباید نقد را با تخریب اشتباه بگیرند. این‌ها دو مقوله متفاوت هستند. اگر رسانه‌ها به تخریب روی بیاروند سامانه و شیرازه جامعه از هم می‌پاشد. مسئولان هم نباید هر نقدی را مساوی با تخریب ببینند. آنها نباید هر چیزی را سیا‌ه‌نمایی ببینند. جامعه بدون نقد جامعه‌ای مرده و بدون حیات است. حیات یک جامعه به نقد است. نقد به تعبیر امام صادق(ع) هدیه‌ای است که به طرف مقابل داده می‌شود. باید آداب دادن هدیه را هم بدانیم. جامعه اگر بخواهد پویا باشد باید در معرض نقد و نظر قرار بگیرد. فضای زنده با نقد شکل می‌گیرد. جریانات مختلف باید برای به تعادل رساندن فضا به گفت‌وگو روی بیاورند. آنها نباید به صورت ذهنی با یکدیگر برخورد کنند. جریانات باید داده‌های درستی داشته باشند

مشارکت اجتماعی

مجید رضاییان، درباره روزنامه‌نگاری بحران و بحران روزنامه‌نگاری می‌گوید: «در روزنامه‌نگاری چیزی داریم به عنوان «پوشش بحران». روزنامه‌نگار وقتی در این موقعیت قرار بگیرد، دیگر مدیوم و محتوای کاری‌اش متفاوت می‌شود. این که ما بگوییم در بحران هستیم یا نه، وظیفه رسانه نیست. شرایط به خوبی نشان می‌دهد که در بحران جدی قرار داریم. به همین اندازه کافی است. نکته اساسی این است که در شرایط بحران باید به «تمامیت ارضی» و «منافع ملی» توجه کرد. اما آن چیزی که برای روزنامه‌نگار مهم است «مشارکت اجتماعی» است. انگیزه‌ها در شرایط بحرانی کم می‌شود و ابهام‌ها و تردیدها هم فراوان می‌شود. واقعیت اقتصادی و فشارها هم خودش را نشان می‌دهد. اینجا وظیفه روزنامه‌نگار این است که کاری کند تا مشارکت اجتماعی پایین نیاید. او باید برای ابهام‌ها و تردیدها پاسخ داشته باشد. معنای این حرف این نیست که روزنامه‌نگار باید توجیه کند

این استاد روزنامه‌نگاری تأکید می‌کند: «به مسئولان هم باید بگوییم که در این وضعیت، ضد و نقیض حرف‌زدن، هنر نیست. این کار باعث ایجاد بی‌اعتمادی در میان افکار عمومی می‌شود. اگر افکار عمومی حرف صادقانه بشنود، مهم نیست که بپذیرد ولی با شما همراهی و همدلی می‌کند. او ممکن است حرف شما را قبول نکند. یعنی این‌که با خودش بگوید چرا اصلاً تحریم شده‌ایم و این شرایط سخت شکل گرفته است! ممکن است نگاه مخاطب این باشد. روزنامه‌نگار باید توضیح بدهد چرا این شرایط شکل گرفته است و مردم را آماده کند. رسانه کارش دقیقاً همین است. در شرایط بحرانی باید گفته شود چه اتفاقی رخ خواهد داد

این استاد دانشگاه و پژوهشگر ژورنالیسم در پایان با اشاره به تفاوت نقد و تخریب در رسانه‌ها، تصریح می‌کند: «مسئولان بدانند که در شرایط بحران نباید همه چیز را رسانه‌ای کرد. در نظر بگیرید که در بحث بودجه مبالغی در نظر گرفته شده است و بخشی از آن هم معلوم نیست محقق بشود. هیچ الزامی ندارد رسانه‌ها این‌ موضوعات را بگویند. هر چیزی که خلاف منافع ملی است، نباید رسانه‌ای شود. نباید دشمنان بدانند که نقاط ضعف‌ کجاست. شرایط بحرانی تعاریف خودش را دارد. مسئولان نباید هر چیزی را بگویند. خیلی طبیعی است که در این شرایط باید بدانید در یک کشتی نشسته‌اید. اصلاً مهم نیست یک جناح بخورد زمین یا نه. الآن وقت این نیست تا یک جریان شکست بخورد. در حال حاضر باید گفت‌وگوی ملی شکل بگیرد. مردم وقتی ببینند که گفتمان‌ها به یکدیگر نزدیک شده است، اعتماد می‌کنند. اعتمادسازی هم شکل می‌گیرد».


شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از سایت خبری ایران آنلاین، تاریخ انتشار: 19اردیبهشت 1398 ، کدخبر: 468893،www.ion.ir

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین