پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۲۷۱۶۷
تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱۳۹۸ - ۰۸:۵۸
دولت در حوزه فرهنگ دغدغه و اولویت ندارد و بیشتر نگاه رتق و فتق محافظه کارانه دارد و هیچ جسارتی مشاهده نمی‌شود در حالی که حوزه فرهنگ حوزه جسارت است.باید عوارض ناشی از این وزارتخانه شدن را در نظر داشت و با قانونی شدن ماجرا دست به مطالبه‌هایی جدی زد که از میزان این عوارض سیاسی‌تر شدن و ایهام بیشتر در مناسبات میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بکاهد.

شعارسال: رضا دبیری نژاد:جناب علیرضا افشاری برمتن اینجانب که در اسکان نيوز منتشر شده بود نقدی با عنوان «وزارتخانه شدن سازمان میراث فرهنگی؛ تلنگری به روزمرگی و بی‌توجهی» نوشته‌اند که لازم است چند نکته‌ای را توضیح دهم یا متن پیشینم را کامل تر کنم:

ایشان نقد مرا در زمره مخالفان وزارتخانه شدن تلقی کرده‌اند که باید توضیح دهم که بنده با وزارتخانه شدن مخالفتی ندارم اما معتقدم بیش از این سازمان مذکور نیازمند دگرگونی ساختاری و فرآیندی است و معتقدم در شرایط فعلی تشکیل وزارتخانه تنها در برابر پاسخگو نبودن سازمان مذکور شکل گرفته است، در حالی که ترکیب سازمان مذکور دچار پرسش‌های زیربنایی است. درست که سه حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در ظاهر بهره برداری در امتداد هم قرار دارند اما آیا مدیریت دولتی آنها از یک جنس است؟ آیا مدیریت زیرساختی گردشگری با سیاست تولی‌گری میراث فرهنگی همانند است؟ در حالی که قرابت وظایفی حوزه مدیریت میراث فرهنگی با حوزه مدیریت کتابخانه و اسناد ملی همخوان‌تر است و مواردی دیگر که جای بحث دیگری دارد. اما اگر بخواهیم با رویکرد بهره‌برداری از همین فرصت ادغام پیش آمده نگاهی داشته باشیم تنها وصله کردن آنها نتیجه بخش نبوده و نیست بلکه نیازمند تلاقی ساختاری هستند. چنانکه در سالهای پساادغام شاهد بوده‌ایم که هیچگونه تلاقی مگر در ایده‌های دستوری از بالا و مقاومت‌های پایین اتفاق نیفتاده و حاصلی نداشته است. از این رو اولین نقد من در رویکرد برای اصلاح وضعیت و پیشنهاد استفاده از این فرصت برای دگرگون سازی ساختاری است و همانطور که جناب افشاری گفته اند نیازمند برنامه از درون سازمان و دولت است که با وجود مخالفت دولت با وزارتخانه شدن تصوری وجود ندارد که برنامه‌ای هم حاصل شود. همین مخالفت دولت خودش یکی از دلایل به درازا کشیدن زمان و رسیدن به زمان نامناسب است. از سوی دیگر وقتی خود دولت مخالف بوده است چگونه می تواند انگیزه‌ای برای بهره‌برداری مناسب از این فرصت و قانون داشته باشد. برای دوستانی که تصور دارند که با وزارتخانه شدن دوباره سه سازمان برای سه حوزه موضوعی در زیرمجموعه وزارتخانه مزبور به وجود می‌آید باید عرض کنم وقتی دولت می‌گوید تشکیل وزارتخانه بار مالی دارد و مخالف بوده است چگونه ممکن است بار مالی سه وزارتخانه را پذیرا شود؟

از سوی دیگر جناب افشاری تلویحی نقد مرا در زمره دفاع از عملکرد سازمان قرار داده‌اند ارجاع دهم به همان متن پیشینن که نظرم این بود که دولت در حوزه فرهنگ دغدغه و اولویت ندارد و بیشتر نگاه رتق و فتق محافظه کارانه دارد و هیچ جسارتی مشاهده نمی‌شود در حالی که حوزه فرهنگ حوزه جسارت است.

باید عرض کنم که من هم موافقم که رویکرد دولتها در مواجهه با سازمان میراث در این 16 سال سیاسی بوده است و متن خویش هم از پسوند «تر» استفاده کردم و گفتم «سیاسی‌تر شدن» را در پیش خواهد داشت. بنده معتقدم تا نگاه سیاسی و سهم‌خواهی سیاسی وجود دارد به قولی بار شکننده شیشه فرهنگ همواره می‌شکند. این سیاسی بودن هم تنها مربوط به رأس مدیریت برنمی‌گردد بلکه تا سطوح پایین هم کشانده شده است و حالا در این اختلاط پیش آمده چگونه توقع بهبود از اوضاع عالم داریم؟ بنده در همان متن پیشین گفته بودم که در رویکرد شش سال گذشته دولت هیچ چشم‌انداز و برنامه‌ای مشاهده نمی‌شود و حتا باید اعتراف کنیم که برخی دلسوزان و خوشنام‌های پیشین دست به محافظه کاری زده و حتا از کمترین کارهای شدنی اکراه کرده‌اند تا در نسبت خود با صاحب منصبان سیاسی به تثبیت و تعادل حاصل از سکوت دست یابند نمونه‌اش هم می‌توانم به درخواست سه ماه پیش موزه داران از مدیرکل امور موزه‌ها اشاره کنم که خواسته بودند حداقا کاری که قانونی می توانند یعنی شاخص‌های انتخاب و انتصاب مدیران را اعلام کنند که با طرح نامه مخالفتهایی از بالاتر پیش آمد و در این مدت ترجیح دادند با سکوت سه ماهه از کنار ماجرا بگذرند به امید فراموشی و این پیش بینی بسیاری از کسانی بود که همان وقت از سرناامیدی تن به امضای نامه ندادند.( البته در این مورد نامه ای به مدیرکل موزه ها نوشته ام که شاید در آینده منتشرش کنم) این خود شمه‌ای گویا از رویکرد شش سال گذشته بوده است.

در واقع باید بگوییم قبح میراث شکسته است و دیگر کسی ابایی از ابزاری کردن این حوزه‌ها ندارد. با سیاست‌های تجربه شده و تکثیر شده عدم پاسخگویی که از زمان مشایی و بقایی برجامانده است چگونه امیدوارید که وزارتخانه شدن امکان پاسخگویی بسازد؟ آنهم پاسخگویی با چه معیاری و به استناد کدام برنامه و تعریف؟ نقد بنده تذکر به این موضوع بود که باید عوارض ناشی از این وزارتخانه شدن را در نظر داشت و با قانونی شدن ماجرا دست به مطالبه‌هایی جدی زد که از میزان این عوارض سیاسی‌تر شدن و ایهام بیشتر در مناسبات میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بکاهد.

سایت شعارسال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت اسکان نیوز، تاریخ انتشار:22مرداد1398 ، کدخبر: 22006: www.eskannews.com


اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین