شعارسال: "در زمین دیگری خانه کردن "و کار دیگری را انجام دادن و سنگر دیگران اشغال و تسخیرکردن معضل بزرگیست که متاسفانه و متاثرانه در جامعه پسا انقلاب ما نهادینه شده است و بصورت یک رسم یک سنت و نحوه زندگی و طریق زیستن درآمده است.باید مراقب بود در معرفی وزیر به وزارت جدید چنین نشود و مداحان و بقالان سرکوچه و خیابان به مجلسیان معرفی نشوند که از چاله درآمدن و بچاه افتادن است
مردم ما هم آن مهر تایید و تصویب مهم و مبارک تاسیس وزارت میراث فرهنگی،صنایع دستی وگردشگری را به یاد خواهند داشت. هم این مخالفتها ومعاندتهای ضدملی برخی دولتیان و رئیسان و مدیران سازمان را که مصلحت ومنفعت و مطامع خُرد خود را بر منافع و مصالح کلان مُلک وملت ومیهن مقدم داشتهاند بخاطرخواهند سپرد و بخاطر و بیاد خواهند داشت.
چهاردهه در ترازوی عمرکوتاه بشری ما زمان اندکی نیست.عمر یک نسل را فراپوشانده است.کارنامه سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در چهاردهه جامعه پسا انقلاب میهن ما نه تنها درخشان و مقبول و موفق نبوده است که دهه به دهه از هنگام تاسیسش تیرهتر و مردودتر و مترودتر نیز شده است.سازمانی که انتظارمیرفت و میتوانست کانون شکوفان و درخشان و فروزان شدن هرچه بیشتر و بیشتر وحدت و انسجام و اقتدار و اعتبار ملی و عزّت و منزلت مدنی و شوکت و شکوه معنوی مُلک و ملت ما بشود نه تنها چنین نشد و چنین اتفاق نیافتاد و چنین نکرد و چنین نیاندیشید و چنین گام برنگرفت که متاسفانه حیات خلوت و خانه امنی شد برای نو دولتیان نوکیسه و رئیسان و مدیران زرپرست زراندوزی که نه احساسی از ایرانی بودن در ذهن و ضمیرشان بود نه عقل وهوشی ازمفهوم ملت و هویت ملی درفکر و در سرداشتند و نه اصلا"واساسا" بهرهای از دانش و دانایی دولتداری و کشورداری و آگاهی تاریخی از عقبه تاریخی و پیشینه مدنی و سابقه معنوی مردم و ملت و میهن خویش در جانشان آشیانه داشت.
مخالفت معاون رئیس جمهور دولتیان دوازدهم آقای امیری با مصوبه مجلسیان شورای اسلامی که در آن تاسیس وزارت میراث فرهنگی،صنایع دستی وگردشگری به دولت اعلام شده است یک اتفاق ساده نیست؛مهرتایید وانگشت تاکید دیگریست بر بیخبری تاریخی و فرهنگ ناشناسی نو دولتیان و مدیرانی که نه میدانند بر چه تاریخ وفرهنگ ومیراثی تکیه زدهاند نه میفهمند ایرانی بودن محمل چه معنائیست. برزخ و بیخبری تاریخی و فرهنگ ناشناسی معضلیست که اینک بیش از هر زمان گریبان جامعه ما را گرفته است و گلوی ملت ما را میفشارد.
تاسیس و تکوین وزارت میراث فرهنگی ،صنایع دستی وگردشگری در کشوری که بر جغرافیای تاریخی و فرهنگی و مدنی و معنویش هیچ مرزی مترتب نیست و تاریخ وفرهنگ و میراثش چنان با تاریخ،فرهنگ، و میراث جامعه وجهان بشری هم در مقیاسی منطقهای، هم سیارهای درهم تنیده و درپیچیده است تصمیمی بوده است بغایت مهم و بسیارهوشمندانه و خردمندانه در ابعادی ملی. باید مراقب بود مخالفان و معاندان این تصمیم و مصوبه مبارک، نیش و زهر و سمشان را در جای دیگر بر پیکر وزارت جدیدالتاسیس نپاشند.مجلسیان نمیباید تن به هر وزیر فرهنگ ناشناس سودازده بیتاریخی که به آنها معرفی میشود بدهند.وزیر وزارت جدیدالتاسیس سازمان میراث فرهنگی و...میباید بداند و بشناسد و بفهمد که وزیر تاریخ و فرهنگ و میراث ملتیست تاریخی و میراثدار مآثر تاریخی و امانتدارصدیق مواریث فرهنگی ملتی بزرگ. بزرگ و تاریخی، نبوی و با عقبه تاریخی و فرهنگی و مدنی و معنوی بسیار غنی و تاثیرگذار بر تاریخ جهانی.او میباید بداند و بشناسد و بفهمد ایرانی بودن مسئولیتیست بس خطیر، بس سنگین و بس عظیم.باید بداند و بشناسد و بفهمد که ما ملتی هستیم نبوی با سنت و میراثی نبوی در قلب خاورمیانه نبوی. وزیر وزارت جدیدالتاسیس میباید نیک بداند و نیک ببیند و نیک بشناسد و عمیق بفهمد که تقدیر تاریخ ما با تقدیر تاریخ همه ملتهای منطقه علیالخصوص خاورمیانه نبوی درهم تنیده است وهمه بر خوان ضیافت میراث مشترک بشری گرد آمدهایم و از آن قوت و قوّت گرفتهایم و ستاندهایم.باید بداند و بیند و بشناسد و بفهمد ایران یک نام نیست.ایران یک جغرافیای طبیعی محصور در جغرافیای سیاسی اکنونش نیست. ایران یک جهان تاریخ است و اقلیم و عالم معنوی پرمایه و غنی و زنده و تاثیرگذار بر تاریخ و فرهنگ جهانی بشری ما برای شناختن و شناساندن و معرفی بیطرفانه و صادقانه و پیراسته از تعصبات قومی این اقلیم و عالم معنوی میباید برنامه ریخت، میباید به پایش عمر و اندیشه هزینه و عالمی را به خوان ضیافت آن فراخواند.
بساط مدیریتها و معاونتهای سود و سودا و شرکتکدههای باستانشناسی و مرمت و معماری و موزهداری یکبار و برای همیشه از وزارت جدیدالتاسیس میبایست بر چیده شود . فارغ التحصیلان زُبده رشته باستانشناسی و مرمت و معماری و موزهداری علی الخصوص فارغ التحصیلال دورههای کارشناسی ارشد و دکتری که به دلیل بیکفایتی و عملکرد غلط رئیسان و مدیران نامتخصص سازمان برای امرارمعاش و زنده ماندن به شغلها و حرفههای نامرتبط و نامانوس به رشته و دانشی که سرمایه عمر خویش را به پایش ریختهاند؛ پناه بردهاند میباید در وزارتخانه جدید به خدمت فراخوانده شوند و دانش و دانایی و تجربیات علمی و حرفهای آنها را در خدمت صیانت از مواریث فرهنگی و معرفی تاریخ و فرهنگ کشور در مقیاسی جهانی به جهانیان بکارانداخت و بکار گرفت.
ایران امارات و سرزمین آلاسکانیست.کشور جدیدالتاسیس دیروز امروزهم نیست.ایران یک جهان تاریخ است ویک جهان مواریث فرهنگی و مآثرتاریخی. به هر میزان بیشتر و بیشتر بشناسیمش بیشتر و بیشتردوستش خواهیم داشت.عمیقتر با آن احساس دلبستگی خواهیم کرد.مصممتر مواریثش را پاس خواهیم داشت."قدر زر زرگرشناسد قدرگوهر گوهری".ایران شناسان بزرگ و بنام جهان ایران را دوست داشتهاند . با تاریخ و فرهنگ غنی آن عمیقا"احساس دلبستگی کردهاند.«ریچارد فرای» فقید دوست می داشت در ایران بخاک سپرده شود که متاسفانه چنین نشد.«هانری کربن» جانی و ضمیری عمیقا" ایرانی داشت. بصراحت به آن ایمان داشت و اعتراف میکرد.انسان جاهل، یک جامعه و جهان جاهل و بیخبر از اقلیم و عالم و جغرافیایی که در آن زندگی میکند و در آن بسر میبرد حتی ناتوان و ناکام از دوست داشتن و همدلی با خویش است چه رسد به همدلی با اقلیم و عالمی که در آن زندگی میکند. پیوند و پیوستگی میان دوست داشتن و صیانت کردن میان صیانت کردن و مراقبت کردن سرشتین و گوهرین است.نمیتوان کسی را و چیزی را دوست داشت و در صیانت و مراقت از آن بیتفاوت بود و بی تفاوت ماند و بیتفاوت از کنارش گذشت.
از جفایی که مدیران دولتیان نامحمود سلف نهم و دهم به مآثرتاریخی و مواریث فرهنگی کشور کردند درس عبرت بیاموزیم و جبران مافات کنیم و طرح وزارتی نو را با ساختاری نو و برنامههای نو در اندازیم و خادمان مُلک و ملت را بخدمت بطلبیم و بساط خائنان را از سازمان پیشین و وزارتخانه جدید برچینیم.
رییسان و مدیران ناباستانشناس و تاریخ ناشناس و فرهنگ ناشناس سازمان بجای لشکرکشی به مجلس و تطمیع ناکام مجلسیان و مانع افکندن بر سر راه طرح تصویب و تاسیس و تکوین وزارت میراث فرهنگی،صنایع دستی وگردشگری معقولتر این است میراث و میراثیان را به سنگربانان و میراثدارانش وانهند به و حجره پیشین خود بازگردند که هم سودش برایشان فراوان تراست هم انبانشان از زرپرتر!سنگر میراث و میراثیان سنگر نام و نان نیست.شما چنانکه شماری از دولتیان و مدیران و مسئولان کشور ما به اشتباه یا به زور و به زر و به تطمیع و تزویر و قوّت بازو، سنگرهایی را غصب و اشغال کردهاید که نه در صلاحیتتان است و نه به مصلحت و منفعت مُلک و ملت و میهن.
و هیچ ستمی اهریمنیتر از این نیست که بر کرسی و برجایگاهی به زور و به زر و به تطمیع و تزویر تکیه بزنی و بنشینی که برازندهاش نیستی و شایستگی و لیاقت و برازندگیش در تو نیست."در زمین دیگری خانه کردن "و کار دیگری را انجام دادن و سنگر دیگران اشغال و تسخیرکردن معضل بزرگیست که متاسفانه و متاثرانه در جامعه پسا انقلاب ما نهادینه شده است و بصورت یک رسم یک سنت و نحوه زندگی و طریق زیستن درآمده است.باید مراقب بود در معرفی وزیر به وزارت جدید چنین نشود و مداحان و بقالان سرکوچه و خیابان به مجلسیان معرفی نشوند که از چاله درآمدن و بچاه افتادن است.
هیأت علمی گروه باستانشناسی دانشگاه تهران:۱۶/۵/۱۳۹۸هجری خورشیدی
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته ازسایت خبری اسکان نیوز ، تاریخ انتشار 18 مرداد 98، کد خبر:21933 ، www.eskannews.com