پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۳۰۲۰۸
تاریخ انتشار : ۰۹ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۴:۲۴
محمود صادقی، عضو فراکسیون امید مجلس‌ دهم، گفت: در یکی از جلسات به مزاح به آقای ظریف گفتم دست‌کم اجازه دهند «مجلس در جریان امور باشد». چون واقعاً در بسیاری از مواقع، مجلس حتی در جریان امور نیست.
شعارسال: سید محمد خاتمی در شرایطی از عملکرد دولت و مجلس انتقاد کرد که تقریباً روزشمار انتخابات مجلس ‌یازدهم آغاز شده است.

بر همین اساس به ‌سراغ محمود صادقی یکی از فعال‌ترین اعضای فراکسیون‌ امید مجلس ‌دهم رفتیم تا به واکاوی‌ دلیل یا دلایل انتقاداتی بپردازد که از همان سال‌ اول مجلس‌نشینی مجلس‌نشینان فعلی، چه از طرف رقیب و چه از جانب هم‌سلیقه‌های سیاسی، مطرح می‌شد.

مشروح گفت‌وگوی اعتمادآنلاین با محمودصاقی در زیر می‌آید:

نارضایتی در بین مردم ایجاد شده است

*هفتم اسفند 94 شما در انتخاباتی رای آوردید که با شور و حالی عجیب برگزار شد. فکر نمی‌کنید عملکرد فراکسیون امید نتوانست آن‌طور که باید، توقع‌ها را برآورده کند؟

این موضوع نیاز به فرصت مناسب‌تری دارد تا به ‌طور مفصل درباره عملکرد فراکسیون امید صحبت کنیم. در واقع عملکرد مجلس دهم و اصلاح‌طلبان مجلس نیاز به بررسی همه‌جانبه دارد. البته شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاحات برنامه‌ای دارد که عملکرد نمایندگان را به ‌طور تفصیلی مورد ارزیابی قرار می‌دهد که گزارش آن بعداً منتشر می‌شود.

در مجموع به نظر من فراکسیون امید طی سه سال گذشته عملکردش به ‌خوبی ارائه نشده و آقای خاتمی هم در مصاحبه اخیرشان اشاره کردند که فراکسیون امید در اطلاع‌رسانی ضعف داشته است. و اقدامات متعددی که به صورت نهادی یعنی خود نهاد فراکسیون و به صورت کنش‌های فردی نمایندگان، انجام دادند، به ‌طور منظمی اطلاع‌رسانی نشده است.

در عین ‌حال ممکن است پاره‌ای ضعف‌ها و نقایص هم در کار وجود داشته باشد که این‌هم باز به دو بخش تقسیم می‌شود؛ بخشی از آن امکان دارد به خاطر ضعف در کار تشکیلاتی فراکسیون باشد و بخشی هم به ‌خاطر عملکرد خود افراد.

اما در مجموع باید یک ارزیابی کارشناسی از مجموع عملکرد فراکسیون و اشخاص صورت بگیرد. نکته مسلم اینکه به دلیل شرایط خاصی که کشور با آن مواجه شد، به‌خصوص در بُعد اقتصادی و بحث تحریم‌ها و خروج آمریکا از برجام از حدود سال 96 به بعد، وضعیت ویژه اقتصادی‌ای شکل گرفت و در نتیجه نارضایتی گسترده‌ای از مجموعه حاکمیت در بین مردم ایجاد شده است، از جمله کسانی که در مجلس هستند و به ‌طور مشخص اصلاح‌طلبان مجلس.

فراکسیون امید ضعف‌هایی دارد که باید دیده شود

بنابراین قضاوتی که در حال‌ حاضر از فراکسیون امید وجود دارد، از قضاوت عمومی و احساس نارضایتی‌ای که از کل شرایط فعلی وجود دارد، جدا نیست. آیا مردم از عملکرد اصولگرایان در مجلس راضی هستند؟ آیا از عملکرد فراکسیون مستقلین راضی هستند؟ این نارضایتی از کل مجلس، از کل دولت و به ‌نوعی از کل حاکمیت است و اگر این را صرفاً به حساب فراکسیون امید بگذاریم، غیرواقع‌بینانه است.

در عین‌ حال همان‌طور که اشاره کردم، فراکسیون امید ضعف‌هایی دارد که باید در جای خود دیده شود؛ از جمله در حوزه حمایت و دخالت در حقوق اساسی و حقوق شهروندی مردم که البته بخشی از ضعف‌ها بدان خاطر است که حدود اختیارات مجلس در این زمینه، به اندازه‌ای‌ نیست که نمایندگان بتوانند تاثیرگذار باشند.

برای نمونه، در بخش مربوط به عملکرد دستگاه قضایی اصولاً مجلس نمی‌تواند قوه ‌قضاییه را مورد سوال و استیضاح قرار دهد. البته بخشی از نارضایتی‌ها هم شاید به سبب ضعف خود نمایندگان باشد که اهتمام لازم را برای پیگیری امور ندارند، یا ممکن است در خیلی از موارد نوعی محافظه‌کاری و احتیاط بیش از حد در پیش گیرند.

راهبرد اصلاحات در سال 94 انتظارات حداقلی و مشارکت حداکثری بود

*می‌توان گفت فضای انتخاباتی هفتم اسفند 94 توقع‌ها را به نوعی غیرمنطقی بالا برد؟

بله، این نکته وجود دارد. البته در سال 94 اصل این بود که مجلس‌ دهم نسبت به مجالس سه‌گانه هفتم تا نهم تغییر کند که اتفاقاً این تغییر صورت گرفت. اما به دلیل اینکه رد صلاحیت گسترده‌ای در سال 94 انجام شد و اکثراً نیروهای دست‌اول اصلاح‌طلبان ردصلاحیت شدند، قابل پیش‌بینی بود که منتخبان لیست ‌امید ‌نتوانند انتظارات حداکثری را برآورده کنند.

طبیعتاً همان زمان هم استراتژی اصلاح‌طلبان بیش از این نبود. در واقع راهبردشان انتظارات حداقلی و مشارکت حداکثری بود. حتی در ایام تبلیغات انتخاباتی برخی از کاندیداها که کمی مطالبات را صریح‌تر مطرح می‌کردند، برخی از بزرگان اصلاحات به آنها هشدار ‌دادند که قرار نیست مجلس دهم، مجلس ششم شود. در واقع انتظار خود شخصیت‌ها و افرادی که پیشکسوت بودند از منتخبان، انتظاری متوسط به پایین بود و بعضاً گفته می‌شد که قرار نیست مجلس دهم مجلس ششم شود. اما در سطح جامعه به این انتظارات دامن زده شد.

با وجود این تکرار می‌کنم، قضاوتی که ما نسبت به یک جزء می‌کنیم نباید منفک از کل باشد. اساساً نهاد قوه‌ مقننه در طول زمان جایگاه خودش را از دست داده و مجلسی که در رأس امور بود به لحاظ جایگاهی و کارآمدی تنزل پیدا کرده است.

دست‌کم اجازه دهند مجلس در جریان امور باشد

به همین دلیل در خیلی از حوزه‌هایی که مردم انتظار نقش‌آفرینی از نمایندگان دارند، مجلس در مورد آن موضوع عملاً دارای اختیار نیست. در واقع با تشکیل یکسری نهادهای موازی روزبه‌روز اختیارات مجلس بیشتر سلب می‌شود یا کاهش می‌یابد. در چنین حالتی طبیعی است انتظاراتی که با تصور «مجلسی در رأس امور» طرح می‌شود پاسخ داده نشود.

در یکی از جلسات به مزاح به آقای ظریف گفتم دست‌کم اجازه بدهند «مجلس در جریان امور باشد». چون واقعاً در بسیاری از مواقع، مجلس حتی در جریان امور نیست.

به عنوان مثال تصمیم‌های مسائل امنیتی و سیاست خارجی غیر از دولت، در شورای عالی امنیت ملی اخذ می‌شود یا در مسائل علمی آموزشی در سطح دانشگاه عمدتاً در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری می‌شود، همچنین درباره فضای مجازی در شورای عالی فضای مجازی تصمیم‌سازی می‌شود.

در حوزه اقتصادی هم اخیراً در شورای هماهنگی سران قوا تصمیم‌گیری شده است. در واقع موازی‌کاری‌ها باعث شده روزبه‌روز از اختیارات مجلس کاسته شود و مردم فکر ‌کنند مجلسی که بر اساس قانون ‌اساسی اختیاراتی دارد، کارآمدی لازم را ندارد. البته منظورم از این حرف‌ها تایید یا رد موازی‌کاری نیست.

هرچند شاید اگر اشخاص توانمندتری در مجلس بودند یا محافظه‌کار نبودند، بهتر از این هم می‌شد عمل کرد تا نمایندگان حداقل صدای مردم باشند و در مواقع لزوم اخطار و تذکر بدهند و نطق کنند و در حوزه قانون‌گذاری و نظارتی بیشتر اثرگذار باشند؛ یعنی باز با همین مقدار اختیارات هم که باقی مانده است، اگر نمایندگان توانمندتری در مجلس حاضر بودند، قطعاً می‌توانستند اثرگذار هم باشند.

برخی نمایندگان توهم ترس یا ترس واقعی از رد صلاحیت دارند

*آقای غلامرضا حیدری و تا حدودی خانم پروانه ‌سلحشوری و چند نفر دیگر، مشخصاً درباره شخص شما، می‌گویند در انتخابات آتی رد صلاحیت می‌شوید. بالاخره اصلاح‌طلبان باید چه‌کار کنند؟ در مجلس مثل شما موضع‌گیری کنند با خطر ردصلاحیت روبه‌رو می‌شوند و خنثی هم باشند مجلس‌نشینی‌شان چه دلیل یا فایده‌ای دارد؟

به هرحال همین شک هم هست که به نحوی منتخبان را در محذوراتی قرار می‌دهد؛ از یک طرف می‌‌خواهند وظایف‌شان را به درستی ایفا کنند و از طرفی یا توهم ترس یا ترس واقعی از رد صلاحیت دارند، از طرف دیگر اگر احتیاط کنند، زیر تیغ انتقادات مردم هستند.

من که شخصاً معتقدم وقتی نماینده‌ای از طرف مردم انتخاب می‌شود، باید حداکثر توانش را بگذارد و تلاش کند تا در چارچوب‌های قانونی وظایف خود را انجام دهد و از رد صلاحیت هیچ‌گونه واهمه‌ای نداشته باشد. در واقع ترس از رد صلاحیت باعث ناکارآمد شدن انسان می‌‌شود و بهتر است وارد آن حوزه نشود؛ یعنی به نظر من نماینده‌ای حداقل یک دوره حضور داشته باشد و همان یک دوره برای مردم خدمت کند و اثرگذار باشد، بهتر از آن است که چند دوره برود و منفعل و بی‌اثر باشد.

پارلمان باید احیا شود

*به دلیل برخی نکات که اشاره کردید، مجلس حتی در جریان امور هم نیست. افکار عمومی خیلی با این موانع آشنا نیستند. شما به عنوان یک نماینده اصلاح‌طلب که دغدغه مشارکت دارد، چطور باید مردم را تفهیم کنید که اگر نتوانستید کاری کنید، دلیلش وجود موانع بوده است؟ اگر این موانع را شرح دهید، شاید برای حضور در انتخابات رغبت پیدا کنند، آن هم در برهه‌ای که به دلیل موقعیت کشور در نظام بین‌الملل انتخابات پر رای از هر لازمی لازم‌تر است.

یکی از برنامه‌های دوره آینده مجلس چه برای اصلاح‌طلبان چه حتی غیراصلاح‌طلبان باید احیای جایگاه پارلمان باشد. یکی از برنامه‌هایی که می‌نویسیم باید این باشد که چگونه می‌توان مجلس را اثرگذارتر کرد و سطحش را ارتقا داد. چون بخشی از کاهش یا تنزل سطح مجلس مثلاً به‌ خاطر آیین‌نامه داخلی خودِ مجلس است.

ما می‌گوییم مجلس کاره‌ای نیست ولی در همه شوراهای موازی‌کاری که بحث آن پیش آمد، رئیس ‌مجلس عضو است؛ یعنی هم در شورای عالی امنیت ملی عضو است، هم در شورای انقلاب فرهنگی عضو است، هم در شورای عالی فضای مجازی و هم در مجمع تشخیص مصلحت. اما ما می‌توانیم حداقل آیین‌نامه را به ‌گونه‌ای اصلاح کنیم که این عضویت به منزله نمایندگی از طرف مجلس باشد؛ یعنی مجلس را مشارکت دهد و فرد شخص رئیس‌ مجلس به عنوان شخص حقیقی عضو نباشد و از طرف نمایندگان مجلس در جلسه‌ها شرکت کند. بنابراین می‌شد با اصلاحاتی در آیین‌نامه مشارکت نمایندگان مجلس را در همان شوراهای موازی نیز افزایش داد.

ما باید این دست برنامه‌ها را، آن‌ هم به صورت قابل عمل، پیش‌بینی کنیم. به نظر من یکی از حوزه‌هایی که ما برای دوره آینده وعده ‌و برنامه ‌می‌دهیم، باید ارتقای سطح اثرگذاری مجلس در مجموعه نظام سیاسی کشور باشد.

بخشی از تنزل از مجرای خود مجلس است

*شما به اصلاح آیین‌نامه داخلی اشاره کردید، اما به ‌نظر می‌رسد اگر مجلس جایگاه صددرصدی هم داشته باشد، به نحوی اراده اصلی در دست برخی از نهادهای خاص خواهد ماند؟

بخشی از آن قاعدتاً همین‌طور است، اما بخشی از همان اراده حاکمیت، از طریق خود نمایندگان تعمق پیدا کرده یا بعضاً مثلاً از طریق رئیس هیات‌رئیسه مداخله شده است. این روند الان هم در مجلس ساری و جاری است. در شروع کار این دوره، ما چون تجربه کافی نداشتیم، هیچ عضو موثری از نمایندگان اصلاح‌طلب در کمیسیون تدوین آیین‌نامه حضور ندارد. در حالی ‌که یکی از مهم‌ترین جایگاه‌ها کمیسیون آیین‌نامه داخلی است.

به‌ هر حال بخشی از تنزل از مجرای خود مجلس است. اگر حضور قوی‌ای در کمیسیون آیین‌نامه داشته باشیم، به ‌گونه‌ای که هیچ مغایرتی با قانون اساسی نداشته باشد و با ایراد شورای نگهبان روبه‌رو نشود، می‌توانیم مجلس را کارآمدتر کنیم؛ حتی با اصلاح خودِ قانون در داخل مجلس.

اصلاح‌طلبان باید از عملکرد خود دفاع کنند

*از بحث مجلس و انتخابات خارج شویم. اصلاح‌طلبان در دهه 80 خیلی حاشیه‌نشین و حتی به نحوی از سیستم خارج شده بودند. سپس در سال‌های 92 و 94 با یک منطق‌گرایی و عقل‌مداری با اعتدالیون ائتلاف کردند و از آن حاشینه‌نشینی و شرایط بد بیرون آمدند. اما در 14، 15 ماه اخیر اوضاع به هم ریخت و نارضایتی‌های جدی‌ای پدید آمد و اکنون این خطر احساس می‌شود که مردم پای صندوق‌های رای نیایند. شما این مساله را چطور ارزیابی می‌کنید؟

فعلاً پیش‌بینی‌ها تقریباً این است که سطح مشارکت به ‌طور کلی فرق‌ خواهد کرد، اما معمولاً در غیاب مردم اصولگرایان با یک مشارکت حداقلی در انتخابات برنده می‌شوند و به مجلس راه پیدا می‌کنند.

به عقیده من بخشی از این فضا ناشی از جنگ روانی است که خود اصولگرایان، با کمک رسانه‌های مسلط شبکه‌ای‌شان، به آن دامن می‌زنند. در همین انتخابات شورایاری‌ها در تهران با اینکه اشکالات قانونی ایجاد شده بود، و سازمان بازرسی ایراد گرفته بود، صداوسیما اصلاً تبلیغات نمی‌کرد یا تبلیغات منفی می‌‌کرد و جنگ‌ روانی غیرمستقیم راه انداخته بود، مشارکت بالای 500 هزار نفری داشتیم. این می‌تواند علامتی باشد که مردم با وجود تمام کاستی‌ها و ناکامی‌ها، باز معتقدند هر گاه مجالی برای نقش‌آفرینی داشته باشند حضور پیدا می‌کنند.

نکته‌ای که وجود دارد این است که ما اصلاح‌طلبان مجموعاً باید بتوانیم از عملکرد خود به ‌درستی دفاع کنیم، مقتضیات را بگوییم، عوامل و موانع را بگوییم و بعد هم راهکار متقاعدکننده‌ای برای آینده در نظر گیریم. البته معلوم نیست این احساسی که الان حاکم است در ماه‌ها و روزهای منتهی به انتخابات وجود داشته باشد و مشارکت پایین باشد.

من فکر می‌کنم اکثر مردم متوجه موقعیت‌ها هستند و بخش قابل ‌توجهی از مردم این ذهنیت را دارند که قادرند از همین روزنه‌هایی که برای نقش‌آفرینی باقی مانده، استفاده کنند.

مردم علت مشکلات را درک می‌کنند

*فکر نمی‌کنید نظرات شما خیلی خوش‌بینانه است؟ چون مردم خیلی شاکی هستند.

حرف من به ‌هیچ‌ وجه به معنای آن نیست که مردم از اوضاع راضی هستند. چند بار تکرار کردم، مردم از وضعیت موجود به ‌خصوص معیشت اقتصادی ناراضی‌اند، اما من می‌گویم همین مردم علتش را درک می‌کنند.

مثلاً اگر اعلام یک رفراندوم کنید- که برای اولین ‌بار به نوعی انتخابات سال 92 را رفراندوم در خصوص حوزه سیاست خارجی می‌دانم-، به عنوان نمونه اگر درباره برجام یک رفراندوم برگزار شود، پیش‌بینی می‌شود اکثر مردم به برجام رای می‌دهند چون موانع داخلی یعنی غیر از موانع خارجی برجام را به خوبی می‌شناسند.

در واقع اکثریت جامعه با وجود نارضایتی‌‌ از خود دولت، در عین حال متوجه هستند بخش قابل توجهی از مشکلات ریشه در سنگ‌اندازی‌هایی دارد که در راستای تخریب برجام در داخل کشور صورت گرفت.

انتخابات مجلس با انتخابات ریاست جمهوری کاملاً متفاوت است

می‌خواهم بگویم مردم با وجود اینکه از اوضاع ناراضی و تحت فشار هستند، اما به این درجه از بلوغ رسیده‌اند که هر جا لازم باشد حضور پیدا کنند. البته اگر ببینند نامزدها و کاندیداها اراده و توانایی پیگیری مطالبات‌شات را دارند، بیشتر به رای دادن ترغیب می‌شوند. گرچه این نکته را هم نباید فراموش کرد که انتخابات مجلس با انتخابات ریاست جمهوری کاملاً متفاوت است.

در انتخابات مجلس همواره مشارکت بیشتر بوده است چون غیر از مسائل سیاسی و عمومی، معمولاً انگیزه‌های محلی و انتخاب کاندیداها بر اساس علایق قومی و قبیله‌ای موثر است. البته ممکن است در برخی از شهرهای بزرگ مثل تهران مشارکت پایین‌تر باشد، اما در سطح کلان کشور این‌گونه نیست. همچنین اصلاح‌طلبان نباید فریب فضاسازی رسانه و جنگ روانی رسانه‌ای راه‌افتاده را بخورند.

همه باید به این واقعیت توجه کنیم که مشارکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی همیشه در بدترین حالت‌ها، اگرچه در شهرهای بزرگ‌تر معمولاً افت‌وخیز داشته، اما در سطح کلان کشور بالا بوده است.

مردم ناراضی، از برجام دفاع می‌کنند

*با همه این توضیحات، آقای خاتمی 2 سه ماه پیش گفتند سخت است باز هم از مردم بخواهیم رای بدهند.

من هم این حرف را تایید می‌کنم؛‌ اینکه تفکیک می‌کنم در واقع از این لحاظ است.

*خطری که در حال‌ حاضر احساس می‌شود بازگشت تندروهاست. این را چطور می‌توان برای مردم توضیح داد؟ مردم هنوز هم با وجود نارضایتی‌ها می‌گویند اگر فلانی رئیس‌جمهور می‌شد، اوضاع بدتر بود. اگر با ظریف اوضاع به این صورت است، با سعید جلیلی چطور می‌شد؟

تجربه‌ای داشتم که برای من خیلی جالب بود. من در مورد برجام سوالی از آقای ظریف پرسیدم؛ اینکه چرا وقتی آمریکا بعد از هفت هشت ماه از برجام خارج شد، ما از آن ظرفیت خود برجام برای کاهش تعهدات استفاده نمی‌کنیم؟

بعد از طرح این سوال درباره کاهش تعهدات در برجام، چه در فضای مجازی چه در برخوردهای مردم، اغلب به شدت از من انتقاد شد که چرا می‌خواهید برجام را متزلزل کنید و از برجام خارج شوید. این نشان می‌دهد مردم در حوزه سیاست‌های خارجی بیشتر به یک تعامل سازنده فکر می‌کنند و حرکتی را که مخل آن تعامل سازنده باشد قبول ندارند.

پس جدا از اینکه ممکن است مردم از دولت روحانی به دلایل وضعیت اقتصادی ناراضی باشند، حتماً به نکته‌های کلیدی توجه دارند. منتها گاهی اوقات در تبلیغات، در این فضای روانی و به‌ خصوص در این تنگناهای اقتصادی، ممکن است فضا کمی غبارآلود و تصمیم‌گیری مشکل شود. این بر عهده اصلاح‌طلبان است که هم بتوانند عملکرد خود را توضیح بدهند و حتماً به کاستی‌ها و ایرادات اعتراف کنند و در عین ‌حال بتوانند برنامه برانگیزاننده و قابل دفاع و عملیاتی نیز برای آینده تظیم کنند.

می‌توانیم انتخابات اسفندماه را به ‌نفع مردم رقم بزنیم

علاوه ‌بر این مجموعه تشکل‌های اصلاح‌طلب باید بتوانند با یکدیگر همکاری و همبستگی و هم‌افزایی مناسبی داشته باشند. به‌ خصوص توان‌شان را در حوزه‌های انتخابی کوچک و بزرگ به ‌کار گیرند و این‌طور نباشد که تمام هم‌و‌غم‌شان را روی تهران و چند شهر بزرگ بگذارند. به‌ هر حال در مجلس رای نماینده‌ای که مثلاً 10 تا 20 هزار رای از یک حوزه انتخابی می‌گیرد با رای نماینده‌ای که در تهران یک میلیون رای می‌آورد، برابر است. بنابراین هر کرسی اهمیت دارد و به‌ همین دلیل در دورافتاده‌ترین حوزه‌های ‌انتخابی هم باید برای کسب این کرسی‌ها برنامه داشته باشیم.

در پایان، با همه اوضاع و احوالی که توصیف کردم، معتقدم اگر ما با تمام توان وارد صحنه شویم، می‌توانیم انتخابات اسفندماه را به‌ نفع مردم رقم بزنیم.

شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از سایت اعتمادآنلاین ، تاریخ انتشار: 9 شهریور 1398 ، کدخبر: 329620 ، www.etemadonline.com

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین