پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۵۲۸۸
تاریخ انتشار : ۲۸ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۴
با روي كار آمدن دولت يازدهم و تغيير تيم مذاكره‌كننده‌ هسته‌اي، روند جديدي از اين مذاكرات شروع شد كه نهايتاً به پديده‌اي به نام «برجام» ختم شد؛ توافقي كه اكنون بيش از يك سال از اعلام آن مي‌گذرد و اكنون دستاوردها و نتايج آن محل مناقشه‌ تحليلگران و افكار عمومي است.
شعارسال: با روي كار آمدن دولت يازدهم و تغيير تيم مذاكره‌كننده‌ هسته‌اي، روند جديدي از اين مذاكرات شروع شد كه نهايتاً به پديده‌اي به نام «برجام» ختم شد؛ توافقي كه اكنون بيش از يك سال از اعلام آن مي‌گذرد و اكنون دستاوردها و نتايج آن محل مناقشه‌ تحليلگران و افكار عمومي است.

همگي نيز به ياد داريم كه در ماه‌هاي پيش از برجام، تعداد قابل‌توجهي از چهره‌هاي اجرايي حامي سرسخت توافق، همه‌چيز را از جمله آب، حل مشكلات ازدواج و... منوط به توافق پيش‌رو مي‌دانستند و بر افزايش توقعات و انتظارات اجتماعي دامن مي‌زدند. به‌اين‌ترتيب بايد به افكار عمومي حق داد كه پرسشگر نتايج و دستاوردهاي «برجام» باشد.

* برجام پس از يك سال

حال براي ارزيابي برجام مي‌توان آن را بسان معادله‌اي دوسويه دانست كه در دو كفه‌ آن، آورده‌هاي هر يك از طرفين است، بنابراين در يك‌سو آورده‌هاي طرف ايراني، همان فعاليت‌هايي است كه ما در ابتداي كار انجام داده‌ايم و بعد منتظر بوديم تا طرف مقابل نيز متقابلاً به تعهدات خود عمل كند. اكنون با استناد به گزارش‌هاي مراجع بين‌الملل همچون آژانس بين‌المللي انرژي اتمي، روشن است كه ايران به تعهدات خود به‌صورت كامل عمل كرده است.

درخصوص پايبندي طرف مقابل به تعهدات برجام، بهترين شاهد مدعا، اظهاراتي است كه از برخي مديران اجرايي نقل مي‌شود. زماني كه رئيس‌كل بانك مركزي دستاوردهاي برجام را «تقريباً هيچ» مي‌‌داند و معاون رئيس‌جمهور از «دبه درآوردن» امريكايي‌ها سخن مي‌‌گويد، به‌وضوح مي‌توان كفه‌ امريكايي را وزن‌كشي كرد. در كنار اينها البته خود امريكايي‌ها نيز بارها تأكيد كرده‌اند كه بخشي از محدوديت‌ها را در قالب برجام نمي‌دانند و برطرف‌سازي آنها را منوط به مذاكرات جديد و امتيازدهي بيشتر مي‌كنند. اين در حالي است كه پيش‌تر چنين وعده‌اي داده مي‌شد كه براي مثال، با اجراي برجام، همه‌ تحريم‌هاي مالي و بانكي برطرف مي‌شود، ولي اكنون اين وعده نيز به سرنوشت حل مشكلات كشور در 100 روز دچار شده است. حتي اگر اين مستندات محكم در زمينه‌ عدم‌پايبندي طرف غربي به تعهداتش نبود، با معيارها و سنجه‌هايي به‌مراتب ساده‌تر نيز مي‌‌توان واقعيت‌هاي اين صحنه را سنجيد. اكنون بسياري از مردم با مشاهده‌ وضعيت معيشتي خود و مقايسه با آنچه در گذشته مرتباً وعده داده مي‌شد، مي‌توانند قضاوت كنند كه آيا برجام آنچه انتظار مي‌كشيدند، به‌همراه داشته است يا نه، البته بسياري از دورانديشان از همان ابتداي كار مذاكرات، چنين پيش‌بيني مي‌كردند كه اين مذاكرات آن نتيجه‌اي كه مدنظر مردم ايران است، به‌همراه نخواهد داشت و چندين‌بار نيز همين امر مورد تأكيد رهبر معظم انقلاب اسلامي نيز قرار گرفت، اما مصالح عاليه‌ كشور و نيز كسب تجربه‌ ملي ايجاب مي‌كرد كه فرايند اين مذاكرات تا مراحل نهايي دنبال شود و شايد همين تجربه‌ مجدد «عدم‌اعتماد به سلطه‌گران» خود دستاوردي ارزشمند باشد. اكنون با مقايسه‌ دو كفه‌ ترازوي برجام و بررسي تطبيقي آن با پيش‌بيني رهبر معظم انقلاب در آبان‌ماه 1392 (قبل از توافق ژنو) مي‌توان گفت، آنچه معظم‌له در خشت خام ديدند، بسياري از ذوق‌زدگان در آينه نديدند و پس از گذشت دو سال، واقعيت ماجرا تا حد زيادي آشكار شده است.

* تجربه‌ برجام، مهم‌ترين رهاورد آن

به نظر مي‌رسد برجام مهم‌تر از آنكه يك توافق حقوقي باشد، يك پديدار تاريخي است. نگاه تاريخي به برجام نه از سر ذوق‌زدگي بلكه به‌جهت نقشي كه در شكل‌گيري تاريخ يك ملت و البته ملل ديگر دارد، مهم است. به‌بيان‌ديگر، هرچند عده‌اي در روزهاي ابتدايي به هر دليل آن را يك توافق تاريخي مي‌دانستند و غريو شادي سر مي‌دادند، ولي دورانديشان به‌فراست دريافته بودند برجام هر اندازه بزرگ باشد، چيزي جز تكرار تاريخ نيست اما آنچه آن را با اهميت‌تر مي‌سازد، درس‌آموزتر بودن آن است. آنچه در ذات هر تجربه‌اي نهفته است، هزينه‌هايي است كه براي درك آن بايد پرداخت. همه آن جمله‌ معروف را به ياد داريم كه «تجربه آموزگار سختگيري است كه اول امتحان مي‌گيرد و سپس درس مي‌دهد.» براي درك برجام، هزينه‌هاي قابل‌توجهي داده‌ايم كه كم‌ارزش نبوده‌اند. هزينه‌هاي مادي و مستقيم اين تجربه، داده‌هاي ما بود كه در ابتداي اين معامله به نشان حسن‌نيت طرف ايراني به‌صورت نقد و پيش‌پرداخت عرضه شد و به اميد نسيه‌ امتيازات طرف مقابل و امضاي طرفين در پاي برجام نشستيم.

علاوه بر اينها، برجام هزينه‌هاي معنوي و غيرمستقيمي داشت كه به‌ مراتب مهم‌تر از هزينه‌هاي مادي و مستقيم آن بود. نزديك به چهار دهه دست رد بر التماس‌هاي مكرر نظام سلطه براي نشستن پشت ميز مذاكره چيز كمي نبود، خصوصاً تأثيري كه همين ايستادگي بر الگوسازي از استكبارستيزي در سطح جهان مستضعفين داشت. با اين‌‌ حال هر تجربه‌اي هزينه دارد. لاجرم برجام نيز بايد تجربه مي‌شد. اما چرا؟ مگر غير از اين است كه رهبر معظم انقلاب ‌اسلامي بارها و مكرراً بر بي‌نتيجه بودن اين مسير تأكيد و تصريح كرده بودند و دورانديشاني كه منافع ملي را مرجح بر همه‌چيز مي‌دانند نيز درخصوص حركت در كوچه‌ بن‌بست هشدار داده بودند؟
آن روزها براي جمعي از فعالان جبهه‌ مؤمن انقلابي اين سؤال بود كه اگر بي‌فايده يا احتمالاً زيان‌بار بودن مسير فعلي را مي‌دانيم، براي چه بدان تن مي‌دهيم. اين پرسش زماني جدي‌تر شد كه به نام برجام، ماشين‌هاي سانتريفيوژ جمع‌آوري شد، قلب رآكتور اراك خارج شد و. . . اكنون به‌مراتب آسان‌تر و مبسوط‌تر مي‌توان اين پرسش مهم را پاسخ داد. تجربه آن هدفي بود كه اين دستاوردهاي علمي براي كسب آن هزينه شد. حال ممكن است پرسيده شود آيا اين تجربه تا اين حد واجد اهميت بود كه چنين هزينه‌ گزافي براي آن پرداخت شود؟ پاسخ را بايد در دستاوردهاي مادي برجام جست‌وجو كرد. اكنون به اعتراف مسئولان اجرايي و برخي اعضاي منصف مذاكره‌كننده، رهاورد برجام «تقريباً هيچ» است و كارشناسان و افكار عمومي نيز اثري از آن را بر سر سفره‌ مردم نمي‌بينند. مگر غير از اين بود كه مذاكره و به‌تبع آن برجام براي حل مشكلات اقتصادي كشور دنبال شد و حاميان سرسخت آن حتي مشكلاتي همچون آب، ازدواج جوانان و... را منوط به اجراي آن مي‌دانستند. پس در كارنامه‌ يك‌ساله‌ برجام چه دستاوردي براي ملت ايران به چشم مي‌خورد؟

هرچند نتيجه‌ مادي برجام براي ما «تقريباً هيچ» بوده است، اما نمي‌توان انكار كرد كه رهاوردي معنوي براي ما داشته و آن «كسب يك تجربه‌ پرهزينه، اما باارزش» است. به پرهزينه بودن آن پيش‌تر اشاره شد، اما باارزش بودنش از آن‌رو است كه اين‌بار در يك نمونه براي آزمايش، تمام مسير آنچه به‌‌اصطلاح «تعامل‌گرايي» خوانده مي‌شد و به‌‌عنوان راه نجات تجويز مي‌گشت را پيموديم. در اين راه ورزيده‌ترين چهره‌هاي ديپلماتيكمان را به عرصه آورديم. براي هموارسازي مسير مذاكرات، حتي در موارد غيرمرتبط اغماض بسيار كرديم تا به گفته‌ آقايان، به‌‌اصطلاح چهره‌ امنيتي از كشور و نظام زدوده شود. كليت نظام به‌صورت يكپارچه از مذاكره‌كنندگان ايراني حمايت كرد و حتي براي آرامش بيشتر آنها، منتقدان به صبر و سكوت دعوت شدند. حتي با آنكه چكش‌كاري دقيقي روي برجام و ابهامات و جزئيات آن در مجلس انجام پذيرفت، نهايتاً در 20 دقيقه به تصويب رسيد. همه‌ اين هزينه‌ها ازآن‌رو بود كه در آينده كسي در اعتبار نتيجه‌ اين تجربه‌ «نرمش قهرمانانه»، ترديد به خود راه ندهد.

اكنون و در يك‌سالگي برجام، بيش از همه‌‌چيز «نقض عهد» طرف مقابل و به‌خصوص امريكايي‌ها عيان شده است. ما هرچه توانستيم در اثبات صداقت و وفاي به عهد خود كوشيديم و طرف ماقبل نيز همان‌گونه كه انتظار مي‌رفت، به سرشت بي‌وفايي خود، مكر و خدعه ورزيد. برجام اما همچنان روي كاغذ برجاست و تا زماني ‌كه رسماً از سوي غربي‌ها ملغي نشود (كه البته الغاي آن دور از انتظار نيز نيست) روي كاغذ خواهد ماند. اما اين كاغذ تاريخي شد و در دفتر قطور تجارب تاريخي ملت ايران، برگ مهمي خواهد ماند. با اين‌‌حال در صحنه‌ اجرا، چيزي به نام برجام «تقريباً» وجود خارجي ندارد و تنها به زينت‌المجالس سخنراني برخي مقامات اجرايي تبديل شده كه همه‌روزه از دستاوردهاي آن داد سخن مي‌دهند، اما مردم با واقعيت ماجرا آشنا شده‌اند. تنها نكته‌ عجيب و لاينحل آن است كه ذوق‌زدگان سابق و مجامله‌كاران فعلي، با اينكه بي‌نتيجه بودن تعامل‌گرايي و غيرقابل ‌اعتماد بودن سلطه‌گران ثابت ‌شده است، چرا همچنان مصراً به‌دنبال تعميم اين مسير غلط، پرهزينه و بي‌فايده در ميداني هستند كه عرصه‌ اقتدار و عزت ملت ايران است؟ آيا هزينه‌هاي گزافي كه براي ناكارآمدي برجام پرداخت شد، براي بيدار شدن و برخورد عقلاني با دشمن كافي نبود كه به‌دنبال معامله كردن امنيت ملي و اقتدار منطقه‌اي ايران اسلامي در ازاي «تقريباً هيچ‌ها» هستند؟

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از روزنامه جوان، صفحه 5، تاریخ انتشار: یکشنبه 24 مرداد 1395، شماره: 4884 .

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین