* مهمترین موانع در راه رشد شرکتهای دانشبنیان را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
1- کمبود منابع مالی برای سرمایهگذاریهای ریسکپذیر در امور دانشبنیان: محصولات دانشبنیان عموما در طول فرآیند تولیدشان که از یک ایده معمولا دانشگاهی شروع میشوند تا ساخت نمونههای آزمایشگاهی، نیمه صنعتی و صنعتی از فراز و نشیبهای بسیار زیادی برخوردار هستند. گاهی اوقات در یک مرحله از مراحل تحقیقات و توسعه هزینههای پیشبینی نشده زیادی به همراه صرف زمانی طولانی رخ میدهد. وجود صندوقهای سرمایهگذاری که از مدیریتی هوشمند و آگاه به اقتصاد دانشبنیان بهرهمند باشد، در این مسیر بسیار ضروری است، تا بتوانند از شرکتهای دانشبنیان طی این مراحل مختلف حمایت داشته باشند و ریسکهای مربوطه را پوشش دهند.
2- کمبود منابع مالی برای ارائه وامهای با بهره پایین در امور دانشبنیان: تولید محصولات دانشبنیان گرچه ارزش افزوده بالایی به همراه دارند، اما به علت ماهیت تحقیقاتی و تکنولوژی بالایی که دارند؛ معمولا دیربازدهتر از سایر محصولات هستند. از آنجایی که معمولا شرکتهای دانشبنیان بخشی از سرمایه مورد نیاز خود را برای تحقیق و توسعه از طریق وامهای بانکی تامین میکنند، بهره بانکی بالا (که البته متاثر از نرخ تورم بالا است) میتواند عامل کندی و کمبازدهی رشد شرکتهای دانشبنیان بشود.
3- نبود بازار مناسب داخلی برای محصولات دانشبنیان: اصولا توسعه شرکتهای دانشبنیان وابسته به وجود بازار دانشبنیان است. بازار داخلی در مقایسه با کل پتانسیل ایجاد محصولات دانشبنیان در حال حاضر نسبتا محدود و کوچک است. صنایع مختلف داخلی تا حد زیادی به صورت سنتی و براساس رفع نیازهای اولیه و اصطلاحا دم دستیشان مدیریت میشوند. علاقه به استفاده از ایدههای دانش محور و در نتیجه خرید محصولات دانشبنیان که منجر به افزایش کیفیت کار صنایع داخلی و رشد شرکتهای دانشبنیان میشود باید بیش از پیش رشد پیدا کند.
4- عدم دسترسی به بازارهای جهانی محصولات دانشبنیان: همانطور که اشاره شد، بازار داخلی محصولات دانشبنیان نسبتا محدود و کوچک است. از این رو ضرورتا باید هر شرکت دانشبنیانی برای رشد و توسعه وارد عرصههای بینالمللی بشود. مشکلات زیادی در این خصوص در سر راه شرکتهای دانشبنیان وجود دارد. شرکتهای دانشبنیان عموما از توانایی مالی بالایی برای فراهم کردن تضامین مالی در تجارتهای بینالمللی برخوردار نیستند. حتی بعضا توانایی شرکت و عرضه محصولات خود در نمایشگاههای فناوری بینالمللی را نیز ندارند.
5- عدم تمکن مالی شرکتهای دانشبنیان برای رساندن محصولات خود به سطح استانداردهای مناسب بینالمللی: از ضروریات ورود به عرصههای بینالمللی و ارائه محصولات دانشبنیان اخذ استانداردهای جهانی است. این استانداردها شامل استانداردهای صنعتی و فنی و استانداردهای مدیریتی و تجاری است. این مستلزم صرف زمان و بالطبع هزینه بسیار است، که دانش و سرمایه مالی آن اساسا در بسیاری از شرکتهای دانشبنیان وجود ندارد.
6- وجود رقبای خارجی با برندهای معروف و عدم توانایی در رقابت با این شرکتها: شرکتهای دانشبنیان رقبای خارجی بسیاری چه برای ورود به بازارهای داخلی و چه برای ورود به بازارهای بینالمللی دارند. متاسفانه بسیاری از محصولات دانشبنیان حتی در داخل کشور به علت وجود رقبای معروف خارجی قابلیت فروش پیدا نمیکند.
7- نبود دانش کافی در علم تجارت و بازاریابی در بین شرکتهای دانشبنیان: بسیاری از شرکتهای دانشبنیان در بدو تاسیس گرچه از توانایی فنی و علمی بالایی برخوردار هستند، اما از دانش تجارت دانشبنیان و بازاریابی دانشبنیان کمبهرهاند. شناخت صحیح نیاز بازار دانشبنیان و عرضه صحیح محصول، جلب درست سرمایه از پیش نیازهای هر شرکت دانشبنیان است، که باید به صورت علمی و اصولی دنبال شود.
* برای تسریع در فرآیند رشد شرکتهای دانشبنیان رفع موانع فوق ضروری است. بر این اساس راهکارهای زیر پیشنهاد میشود:
1- توسعه بیش از پیش صندوقهای سرمایهگذاری ریسک پذیر دولتی و غیردولتی.
2- ارائه بیش از پیش وامهای با بهره پایین یا بدون بهره با زمان تنفس کافی به شرکتهای دانشبنیان.
3- تشویق و حمایت از صنایع داخلی برای خرید از شرکتهای دانشبنیان به شکل دادن سوبسید برای خرید محصول دانشبنیان داخلی در مقابل رقبای خارجی یا هر ساز و کار دیگر برای فرهنگسازی در این خصوص.
4- ایجاد بسترهای حمایتی مالی از شرکتهای دانشبنیان برای ورود به عرصههای بینالمللی و نمایشگاههای بینالمللی.
5- ایجاد بسترهای حمایتی مالی و فنی از شرکتهای دانشبنیان برای اخذ استانداردهای فنی، مدیریتی و تجاری جهانی.
6- آموزش و حمایت از شرکتهای دانشبنیان در تجاریسازی و بازاریابی.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از روزنامه دنیای اقتصاد، صفحه 23، تاریخ انتشار: یکشنبه 24 مرداد 1395، شماره: 3837 .