اما ما از نظر ابتلا و میزان مرگ و میر ناشی از بیماری در شیب کند حرکت می کردیم. اکنون بیش از چهار ماه از آغاز مقابله با کرونا در این سه کشور می گذرد، روندها را که مقایسه می کنیم، می بینیم، آن دو کشـور مدتی است که آمار بیماری و مرگ و میرشان رو به پایین است ولی ما بعد از دو سه هفته ای داشتن سیر نزولی، حالا همچنان آمار رو به بالایی داریم و نگرانی ها روز به روز هم گسترش می یابد.
علت چیست؟
علت اصلی را در انتخاب نوع استراتژی مقابله با بیماری و تغییر مکرر آن و عدم مداومت بر استراتژی واحد، تا نیل به نقطه ای مطمئن، بایستی جستجو کرد.
ما متاسفانه پس از گذراندن «روز طبیعت» کم کم، مراقبت ها و محدودیت ها را بدون محاسبه کم کردیم و کار را به جایی رساندیم که در استان تهران اکنون مراقبت ها به ۱۱ درصد و دیگر استان ها، مراقبت ها به کمتر از ۳٠ درصد کاهش یافته است.
از یک طرف دولت با کم طاقتی و برخوردهای عجله ای و کم اثر رسانه ای و حرفهای بالا و پایین، نظر مردم را نسبت به موازین پیشگیری سست کرد.
از طرفی نه تنها در رعایت مقررات پیشگیری تسهیلات خاصی به عموم مردم نداد، بلکه عملا نتوانست در این ماهها، جلوی گرانی افسار گسیخته کالاها و دشواری تامین هزینه های زندگی مردم را بگیرد و حاصل این شد که مردم دنبال معیشت روزانه رفتند و اکنون می بینیم پس از چند ماه مبارزه با کرونا، وضع ما نسبت به قبل تغییر محسوسی نداشته است.
با این همه ایثار و از خود گذشتگی نیروهای بهداشت و درمان و سایر اقشار و گروه های جهادی، اینکه خستگی بر تن این عزیزان بماند و جای نگرانی های بیشتر نیز باقی باشد، در حالی که بخشی از نیروها، فرسوده و یا مریض شده اند و مابقی نیز نیازمند تجدید قوا هستند، جای رسیدگی جدی بر روندها دارد.
برخی مسئولین وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، گاهی غافل از اینکه در خط مقدم بر نیروها چه می گذرد، با یک پیروزی مقطعی، به فکر گرفتن مدال لیاقت و جشن تاریخی برای خود رفتند!
همانطور که قبلا نیز در یادداشت «مبارزه با کرونا، جنگ استراتژی ها» پیش بینی شده بود، این وزارتخانه نیازمند تاب و توان مدیریت علمی، عملی و هوشمندانه تری می باشد.
یادداشت دکتر خلیل علی محمدزاده