شعار سال: این روزها همه چیز کرونایی شده است! از بام تا شام و در هرمکانی فکر و ذکر همه این ویروس خطرناک و کماکان ناشناخته است؛ به همین منظور با امیر محمود حریرچی جامعه شناس و عضو هئیت علمی دانشکده علوم بهزیستی و توانبخشی تهران به گفتگو پرداختهایم و ایشان به این سوالات پاسخ داده است که دولت در بروز چنین بحرانی باید چگونه عمل کند؟ دلایل نگرانی و ترس مردم چست؟ در ادامه میخوانید:
آقای حریرچی، نظرتان درباره اعداد و ارقامی که در رسانه ملی توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش اعلام میشود، چیست؟
با توجه به اینکه در ایپدمولوژی (همه گیرشناسی) تخصص دارم؛ بر این باورم رقم واقعی مبتلا شدگان ۵۰ برابر رقمی است که وزارت بهداشت اعلام کرده است، با توجه به اینکه دوران نهفته کرونا بیش از دو هفته است بنابراین به آمارهای وزارت بهداشت باید افرادی که هنوز شناسایی نشده اند را هم اضافه کرد. دولت از ابتدای امر باید واقعیت آمارها را بیان میکرد و از کلی گویی دست برمی داشت. در حوزه سلامت باید به جزئیات پرداخت. دولت با مردم تعارف نکند.
پرسنل بیمارستانها و درمانگاه ها، به طور شبانه روزی به حفظ سنگرها پرداختند. آنها علی رغم فقدان امکانات بهداشتی، تا پای جان برای حفظ سلامت مردم ایستاده اند. این طور که از شواهد امر پیداست؛ پایان این جنگ فقط از عهده سربازان حوزه سلامت بر میآید. اگر پرستاران و پزشکان نبود وضعیت به شدت وخیمتر میشد. نقطه مقابل ایثارگری و جانفشانی کادر درمانی افرادی هستند که کرونا را به جک و شوخی تبدیل کردند. به نظرم شوخی با این ویروس در اصل بی اهمیتی به جان مردم است.
البته باید به این هم اشاره کرد که مسئولانی که با حالت قهرمان گونه فیلمهایی را از خودشان منتشر کرده و گفتند که به کرونا مبتلا شدند، پیام ناخوشایندی را به مردم دادند. این ژست کرونا گرفتنشان تنها چیزی که در ذهن مردم تداعی میکند این است که ما (مسئولان) خونمان از شما رنگینتر است، چرا که به راحتی کیت تشخیص در اختیارمان قرار میگیرد؛ پاسخ تست با سرعت مشخص میشود، اما پاسخ تست مردم چند روز طول میکشد. در صورتی که پرستارهایی که در خط مقدم حضور دارند بعضا جواب تست شان بعد از مرگ آنها میآید؛ و برای مسئولان تنها ژست «من کرونا گرفتم» میماند.
در وضعیتی که نظام سلامت در بحران به سر میبرد، مردم بعضا از رفتار کادر درمانی ناراحت هستند و انتظار دارند که سریعا تست کرونا از آنها گرفته شود و در صورت ابتلا بستری شوند؟ این در حالی است که نظام سلامت در بحران به سر میبرند و امکانات آنها هم کم است، بنظر شما این احساس مردم منطقی است؟
ایران، کره جنوبی و ایتالیا اقدامات موثری برای پیشگیری و درمان انجام ندادند؛ لذا دچار بحران در نظام سلامت شده اند حالا در اینجا فقط درباره ایران سخن میگوئیم. احساس بی مهری مسئولان به مردم، از حوادث قبل از کرونا ایجاد شده است بنابراین با ورود کووید-۱۹ در ایران این حس در مردم پررنگتر شد. در این بخش از سخنان به آنها حق میدهم و کاملا این حس منطقی است.
اما مردم در بحبوهه کرونا به شدت در سراسر کشور از کمبود ملزومات بهداشتی نگران هستند از سوی دیگر پرسنل بیمارستانی و درمانگاهی با در اختیار نداشتن لباسهای حفاظتی رنج میبرند و از طرف دیگر هم نگران جان خود و بیماران کرونایی هستند.
درست است مردم باید تمام امکانات لازم را در دسترس داشته باشد، اما به هرحال وضعیت کنونی کشور این چنین است و کادر درمان توانایی سروکله زدن با فردی که مثلا سرفه میکند را ندارند؛ بنابراین مردم با داشتن یک علائم به بیمارستان مراجعه نکنند و توقع گرفتن تست را هم نداشته باشند چرا که خیلی از افراد هستند که علائم حادتری دارند آنها باید در اولویت باشند. شهروندان نباید در این شرایط حساس بار اضافه و فشار بیش از اندازه به کادر بیمارستانی وارد کنند. مردم با عدم رعایت نکات بهداشتی علاوه براینکه جان خودشان را بلکه جان دیگران را به خطر میاندازند و حق انتخاب را برای ادامه زندگی از اطرافیان میگیرند. در این شرایط این بی مهری نیست بلکه خودخواهی است.
نیروی درمانی امکان دارد به دلیل نبود تخت شما را بستری نکند و دارو تجویز کند؛ شما را راهنمایی کند که بروید و در منزل استراحت کنید تا خوب شوید نباید از رفتار کادر درمان عصبی شد بلکه آنها به نوعی شما را به قرنطینه کردن در منزل سوق میدهند.
کرونا مساوی با مرگ نیست! این را فراموش نکنید؛ با اطمینان خاطر عرض میکنم، اگر به توصیههای بهداشتی گوش دهید و خود مراقبتی نه خود درمانی داشته باشید اصلا به این ویروس مبتلا نمیشوید. این بیماری برای افراد ۵۰ سال به بالا و بیمارهای کلیوی، قلبی، فشار خون و... خطرناک است.
کشور با بحران روبرو شده؛ گویا مسئولیت اصلی فقط به وزارت بهداشت محول شده و سازمانهای دیگر مانند سازمان هلال احمر، خودشان را کنار کشیده اند، شما با این موافق هستید؟بله صدرصد؛ کرونا بار دیگر ما را با بی دولتی روبرو کرد. کرونا بار دیگر نشان داد جان مردم برای دولت اهمیت ندارد. از روزی که در ووهان وضعیت قرمز اعلام شد، تدابیری برای این روزهای باید در نظر میگرفت.
وظیفه سازمان هلال احمر خدمت رسانی به مردم است؛ اما متاسفانه در بحران کرونا نقش خود را به تب سنجی مسافر و خودورهای بین شهری تقلیل داده است. این در حالی است که عملکرد هلال احمر در زلزله بم و رودبار شاهکار بود. این سازمان با وجود ثروت و امکانات بسیار در ماجرای کرونا تنها تب سنج ملت شده است، که آنرا هم به درستی اجرا نمیکند.
البته تنها دستگاههای اجرایی نیستند. بلکه انتظار از قوه مقننه هم بود که فعالانه برخورد کند. مجلس شورای اسلامی چرا در بحران کرونا تعطیل شد؟ آنها باید به صورت عادی به بررسی لایحه بودجه میپرداختند. شغل آنها، این است که در شرایط سخت در کنار مردم و حوزه انتخابیه خودشان باشند، نه اینکه خانه نشین شوند. مگر آنها کارمند هستند که تعطیل شدند. نمایندگان تنها یک روز به مجلس رفتند و لوازم بهداشتی در ساکهای شیک و پیک گرفتند و بعد هم مجلس را تعطیل کردند.
مردم نگران ابتلا به کرونا هستند؛ آنها از ترس از دست دادن اعضای خانواده ایشان، مضطراب شده اند. به نظر شما این رفتار طبیعی است؟ایرانیها از دوران کودکی و نوجوانی آموزشهای مواجه با بحران را ندیده اند؛ بنابراین طبیعی است در چنین وضعی تنها رویکرد آنها، ترس، نگرانی و افسردگی باشد. ایرانیان با فشارهای اقتصادی و اجتماعی که در زندگی متحمل میشوند، معمولا دائم افسرده و مضطرب هستند. به هرحال وقتی بحران به وجود میآید و مردم تناقض رفتاری و کلامی مسئولان را هم مشاهده میکنند، بیشتر از گذشته دچار مشکلات روانی میشوند. به عنوان مثال اصلا مشخص نشد که قاچاق ماسک را چه کسانی انجام دادند؟ چه کسانی این ماسکها را تولید و به کجا قاچاق کردند؟ مسئول جلوگیری از بروز چنین اتفاقاتی وزارت صمت است، اما آیا کسی از این وزارتخانه سوالی پرسیده است؟ ماجرای کرونا و دیگر حوادث ناگوار سال جاری و سالهای قبل همگی باعث بی اعتماد مردم نسبت به مسئولان شده است.
در شبکههای اجتماعی چالشهای مختلفی مانند «#چالش-لبخند»، «# چالش -رقص –پرستاران» راه افتاده است، نظرتان درباره این چالشها چیست؟مردم به رغم بی تدبیری مسئولان همچنان در برابر این بیماری مقاومت میکنند و بیش از قبل کنار یکدیگرند و از همدیگر حمایت میکنند. روزهای سخت کشور بهترین فرصت است تا کنار هم بودن را تجربه کنیم و هر کسی از هر طریقی که میتواند به دیگری آرامش بدهد.
چالشهایی که نام بردید همگی به این معناست؛ برای ادامه به زندگی امید داشته باشید، کرونا کشنده و خطرناک نیست. چالش رقص پرستاران اقدامی برای تزریق امید و شادی به جامعه بود. رقصها برای روحیه دادن به جامعه و بیماران کرونایی استای کاش مسئولان نیز با فراهم کردن لباسهای حفاظتی از جان آنها محافظت میکردنند. هر چقدر چالشهایی مانند رقص زیاد شود، بعد از اتمام این بیماری، مردم کمتر دچار بیماریهای روحی و روانی میشوند. یادمان باشد که افسردگی و روحیه ضعیف این بیماری را قدرتمند میکند.
فقط چالش رقصها باعث خوشحالی نشد بلکه اقدامات دیگر پرستاران نیز امیدوار کننده بود. سوپروازیرر پرستاران مراسم ازدواجش را برای خدمت رسانی به تعویق انداخت، پرستار دیگری به رغم بارداری و وضعیت سخت جسمانی، حاضر به ترک محیط کارش نشد. در مقابل این ایثارگریها مسئولان میدان بازی را خالی کردند و در شرایط سخت روزگار در کنار آنها نبودند.
آقای دکتر این بار اول و آخر هم نخواهد بود که کشور درگیر چنین بحرانهایی میشود، فقط بحرانها تغییر ماهیت میدهند؛ چه توصیههایی برای انجام وظایف مسئولان دارید؟بحرانها رنگ و بویشان تغییر میکند، قطعا کشور با چنین بحرانهای سختی روبرو میشود. به نظرم دولتها باید از افراد کارآمد و متخصص مشورت بگیرند و به پیشنهادها و توصیههای آنها جامه عمل بپوشاند. به عنوان مثال در چنین شرایطی در حوزه کودکان کار و زنان معتاد باید از خانم لیلا ارشد که سالها در این زمینهها فعالیت کرده اند، راهنمایی میخواستند. چرا که به نظرم طرح جمع آوری کودکان کار و زنان معتاد اقدام مناسبی نیست و اوضاع را بدتر هم میکند.
مسئولان در روزگار سخت کرونا در هتلها نشسته اند و در کمال آرامش و به دور از ابتلا شدن میبرند و میدوزند و اگر در این میان فردی به نکتهای اشاره کند او را توبیخ و اخراج میکنند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پایگاه خبری پیام نو، تاریخ انتشار: 8 مرداد 1399، کد خبر: 1961، www.payameno.com