شعار سال:سیوسه زن لباسها، ظرفوظروف، دستسازههای سنتی و شیرینی و ترشی خانگیشان را از بازارچه صنایع دستی زنان آبادان جمع کرده و به خانههایشان بردهاند. ملک کنار بازارچهای که در هشتسال گذشته برای بسیاری از آنها خانه امید بوده، پارکینگی است که حالا قرار است آن را یکی از برجسازان شهر بسازد و به آنها که اغلبشان سرپرست خانوارند و بار و سختی زندگی هر روز بر دوشهایشان سنگینی میکند، گفته شده که باید وسایلشان را جمع کنند و منتظر بمانند تا شاید مکان جدیدی برای ایجاد بازارچه در نظر گرفته شود. مریم در روزهای گذشته بارها حرفهای مختلف از سازمانهای گوناگون شنیده و میگوید وضعش از زنان دیگر بهتر است، چون کارگاه دارد و میتواند کارهایش را در کارگاهش پیگیری کند و بفروشد، اما بسیاری دیگر از زنان باید خرج زندگیشان را بدهند و حالا این بیکاری برایشان گران تمام شده است.
بازارچه صنایع دستی زنان اواخر سال ٩١ در آبادان به دستور فرمانداری و با همکاری منطقه آزاد و شهرداری به راه افتاد. همان زمان امور زنان فرمانداری فراخوان داد و زنان توانمند با اولویت زنان سرپرست خانوار به آنجا آمدند تا کارهای دستی و خوراکیهای خانگیشان را به فروش برسانند. مریم میگوید که هرچند بازارچه جای نسبتا مناسبی داشت و کنار پارکینگ طبقاتی و بازار مرکزی شهر بود، اما فضایش برای فروش صنایع دستی و کار زنان مناسب نبود: «خیلی وقتها مسافران نوروزی به دلیل فضای نامناسب حتی داخل این پاساژ هم نمیآمدند. اگرچه کرایه این غرفهها کم بود، اما پول برقمان تجاری حساب میشد و گاهی حتی تا ۴٠میلیون تومان هم ماهانه پول برق میآمد.»
او ١٠ سال قبل از اهواز به آبادان آمد و از همان اول، ظروف میناکاریاش را به بازارچه آورد و در همه این سالها هم در همین کار ماند. افراد زیادی آمدند و رفتند و زنان بسیاری بارها برای گرفتن یکی از غرفههای بازارچه کارهایشان را به امور زنان فرمانداری بردند و توانستند غرفهای را برای خودشان دستوپا کنند، اما حالا آنها جایی برای فروش آثارشان ندارند و این غمی است بزرگ: «در این بازارچه ٩٠درصد صنایع دستی به فروش میرسید و ١٠درصد خوراکی بود. تهویه نداشتیم و بوی ترشیها در گرمای بالای آبادان آنقدر آزاردهنده میشد که کسی نمیتوانست تحمل کند. با این حال، قبل از عید یکی از برجسازان مشهور شهر آمد و با امور زنان فرمانداری جلسه گذاشت تا این ملک را بسازد.»
آنها نمیدانند صاحب ملک چه کسی بوده و حالا این ملک به سازنده جدید فروخته شده یا خیر، اما سازنده جدید به آنها گفته به یکی از پاساژهایش با نام پاساژ الماس جنوب بروند. پاساژی که رونقی ندارد و ازجمله پاساژهای بیرفتوآمد شهر است: «این پاساژ ناشناخته است و رفتن به آنجا برای ما هیچ ثمری ندارد. این درحالی است که در این مدت صحبتها به شدت ضد و نقیض بوده است و سازنده هربار حرف جدیدی میزند که باعث شده نتوانیم به حرفهایش اعتماد کنیم و به تفاهمی برسیم.» مریم میگوید سازنده حتی برایشان تعیین و تکلیف کرده است که از صبح تا شب باید در پاساژ بمانند و میگوید چطور و به چه حقی او میتواند چنین چیزی را از آنها بخواهد: «او صاحبکار ما نیست، اما اینطور رفتار میشود و ما بسیار متعجب هستیم. ما گفتیم همهمان تولیدکننده صنایع دستی و خوراکیایم و اغلب صبحها در کارگاهها یا خانهمان مشغول به کاریم و عصرها میآییم.» براساس اطلاعاتی که به «شهروند» رسیده، مالک ساختمان جنب این بازارچه، برجسازی است که سهسال پیش در اقدامی جنجالی، خانه بچاری را که یکی از آثار تاریخی آبادان بود، به قصد برجسازی تخریب کرد.
برای زنانی که اغلب آنها نانآور خانهاند ماههای گذشته با وجود شیوع کرونا به سختی سپری شد و این در حالی است که سازنده جدید هم به دلیل شروع کار و جابهجایی تیرآهن در این بازارچه آسیب فراوانی به تعدادی از غرفهها وارد کرده و مریم میگوید حالا به آنها قول دادهاند که خسارت این اتفاق به آنها داده شود اما مذاکرات تاکنون بینتیجه بوده است: «نظر جمع زنان بر این بود که به مجتمع تجاری جدیدی که مالک پیشنهاد داده نرویم. ما معتقدیم الان میگویند از شما کرایه نمیخواهیم اما حتما بعد از مدت زمان کوتاهی مبلغ هنگفتی از ما خواهند گرفت.» و همین اتفاقات هم آنها را ترسانده. شیرین هم در همه سالهای گذشته دستساختههای خودش را به این بازارچه آورده و میگوید سازنده بابت هر روز بیکاری بچهها باید پولی بهعنوان خسارت میداد اما اینطور نشد و زنان سرپرست خانوار با فشار زیادی روبهرو شدهاند: «یک زمان میگویند بازار هنر قرار است راه بیفتد و یک زمان میگویند بازار قبلی را برایتان راه میاندازیم و بار دیگر میگویند به پاساژ بروید. ما نمیدانیم در این شرایط باید چه کرد. اما ماجرا این است که بازار هنر در منطقه پرتی از شهر و در پارکی قرار دارد که در آن معتاد وجود دارد و رفتن به آنجا هم سختی خودش را برایمان خواهد داشت.»
از بازار هنر حالا بهعنوان جایگزین فعلی بازارچه صنایع دستی نام برده میشود. زنان، این بازارچه را دوست ندارند اما محسن سیفقلی، مدیر روابطعمومی فرمانداری آبادان به «شهروند» میگوید این مکان موقتی است و قرار نیست دائمی باشد. او از جلساتی میگوید که در روزهای اخیر بین فرمانداری و شهرداری و مالک جدید برگزار شده. جلساتی که زنان بازارچه نمایندهای در آن نداشتهاند و فقط چند روز پس از آن نتیجه به گوششان رسیده. سیفقلی میگوید آنها تلاش کردهاند زنان این بازارچه به پاساژی منتقل نشوند چراکه کارهای هنری آنها در پاساژی که اجناس چینی و… به فروش میرسد، نباید فروخته شود: «ماجرای دیگر این است که این بازارچه در طرح تفصیلی گسترش خیابانها قرار دارد و درنهایت این اتفاق برایش میافتاد و ساکنانش مجبور به ترک آن میشدند. حالا یکی از مشکلات این است که زمان تخریب سازه جنب بازارچه، خسارتی به کسبه بازارچه وارد شده و چون ساختمان بازارچه متعلق به شهرداری است و زنان هم زیرنظر فرمانداری کار میکردند، ما وارد عمل شدیم.»
او میگوید بازارچه هنر ملکی است نزدیک بازار فعلی و چون نام بازار هنر دارد، روح و فضای هنری در آن حاکم است و از رفتن به هر پاساژی بهتر است: «برای همین هم از زنان خواستیم کمی صبوری کنند و با وجود شرایط سخت تاب بیاورند تا وضع این ملک مشخص شود.» آرش بهفر، عضو شورای شهر آبادان هم به «شهروند» میگوید مالک با این عنوان که میخواهد بازارچه را احیا و بازسازی کند، وارد عمل شد، چرا که این بازارچه اصلا فضا و بنای مناسبی برای حضور این تعداد از افراد برای کار نداشت: «سه موقعیت مکانی جدید به اداره شهرسازی شهرداری پیشنهاد داده شده تا درنهایت در میان آنها به نتیجهای برسیم و یکی را موقتا برای اسکان زنان انتخاب کنیم.»
او میگوید در جلسه اخیری که در اینباره برگزار شده، قرار است مالک، بازارچه را احیا و خسارتهای وارده را پرداخت کند و زنان به همین مکان برای کار برگردند. درنتیجه احیای این بازار هم زمان زیادی نخواهد برد و معتقدیم زنان باید به این مکان برگردند: «ما تمام قد پشت این افراد ایستادهایم و اجازه نمیدهیم شرایط از این سختتر شود. مالک با تخریب ملک کناری بیش از ٢٠ درصد خسارت به وسایل زنان ساکن در بازارچه وارد کرده که حتما هم باید خسارت آنها را بدهد.» زنان اما میگویند در هیچکدام از این مذاکرهها شرکت نداشتهاند و هنوز هیچ خسارتی به آنها داده نشده. آنها میخواهند این وضع هرچه زودتر مشخص شود و بتوانند برای جنسهایشان که ماههاست کرونا و مالک جدید ساختمان به پستوی خانههایشان برده، راهی برای بیرون آوردن و فروش پیدا کنند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه صبح ایران شهروند، به تاریخ: 17 تیر ۱۳۹۹، کد خبر:57966،www.shahrvanddaily.ir