پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۹۵۹۷۷
تاریخ انتشار : ۰۲ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۲:۱۵
رفتارهای پروپاگاندایی و روش‌های پوپولیستی حاجی مایلی او را به بدترین شکل ممکن در رسانه‌ها وایرال کرده؛ حالا همه از او تصویر یک مرد جنجالی را به یاد خواهند آورد، نه یک پیشکسوت بزرگ!

شعار سال : فوتبال پر اُفت و خیز ایران همواره مملو بوده از روزهای سخت و آسان، پیروزی و شکست، قهرمانی و حذف و خداحافظی و ورود.

همیشه در ایران داشته‌ایم روزهایی را که یک پیشکسوت در عرصه بازیگری و یا حتی سرمربی‌گری بخواهد بازنشسته شود و جوانانی هم باشند که جایش را پر کنند. این قانون نانوشته همیشه همراه و آویزه گوش یک فوتبالیست حرفه‌ای و یک سرمربی واقع‌گرا بوده که بالاخره روزی خواهد رسید برخلاف همه دوران درخشش و یکه‌تازی، نوبت به خداحافظی و دور شدن از گود میدان اخبار و رسانه‌ها نیز باشد.

بسیاری از پیشکسوت‌ها پس از اتمام دوره حضورشان کنار و یا داخل زمین رو به کارشناسی فوتبال در برنامه‌های تلویزیونی و یا دایر کردن مدارس فوتبال برای اعتلای استعدادهای وطنی می‌پردازند، برخی هم برخلاف دوران حرفه‌ای خود که همیشه درگیر فوتبال و سبک زندگی ورزشی بوده‌اند؛ از همه‌چیز بیزار می‌شوند و به بیزینس‌های شخصی می‌پردازند. اما ماجرای «حاجی مایلی» کمی متناقض‌تر و متفاوت‌تر از رویکرد اکثر پیشکسوتان است. وضعیت محمد آقا هیچ‌وقت مشخص نیست و کسی نمی‌داند او از حرف‌های عموماً بی‌منطق و افشاگری‌های بی‌اساس و نافرجامش چه می‌خواهد. 

تکلیف محمد مایلی‌کهن هرگز نه‌تنها با اطرافیان و رسانه‌ها، بلکه گویی با خودش هم نیز معلوم نبوده است. حاجی مایلی معلوم نیست حب علی را فریاد می‌زند و یا از بغض معاویه دفاع می‌کند. مایلی‌کهن گویی در یک چالش همیشگی گیر کرده و رفتارهای عجیب و غریبش هم مهر تاییدی بر درگیری‌های روزمره‌اش است.

در روزهایی که بازیکنان با نهایتاً یک سال حضور در استقلال و پرسپولیس برای سال‌های آینده خود نام و اعتبار بسیاری کسب می‌کنند و از اسم این دو باشگاه حداقل 10 سال پس از پایان دوره بازیگری خود با پیشنهادهای چرب سرمربی‌گری مواجه می‌شوند؛ حاجی مایلی با 14 سال حضور در جمع سرخ‌پوشان و سابقه بازی‌های ملی نتوانسته به‌عنوان یک فرد ذی‌نفوذ و معتبر در فوتبال ایران روی بیلبوردها نقش ببندد و همه او را بیشتر با صدای اعتراض همیشگی و قیل‌وقال‌هایش به یاد دارند، تا روزهای درخشش‌اش لبه خط.

مایلی‌کهن که این روزها برای بیشتر دیده شدن و فراموش نشدن در اذهان عمومی به تاخت و تاز در بسترهای مجازی و شبکه‌های اینترنتی می‌پردازد و اظهارنظرهای کلان‌تر از حیطه کاری خود را افاضه می‌کند، همانی‌ست که مهم‌ترین تصویر از او در اینترنت مربوط به گریه‌های پروپاگاندایی‌اش در کنفرانس‌های خبری باز می‌گردد. مرد فراموش شده فوتبال ایران که از یاد رفتن را دوست ندارد، با رفتارهای ضدونقیض و دوگانه‌اش آن‌قدر پل‌های پشت سرش را تخریب کرده که دیگر جایی برای ایستادن در فوتبال و نیمکتی برای نشستن روی آن ندارد و حالا برای بیشتر زنده ماندن به سیاست ورود می‌کند.

محمد مایلی‌کهن از اولین کسانی بود که با ورود سیاسیون به ورزش و سیاسیزه کردن فوتبال مشکل داشت و بارها فریاد می‌زد که این کار عقلانی و صحیح نیست؛ حال چه شده که آقای فوتبالیست سابق و سرمربی اسبق تیم ملی به سیاست و مسائل کلان امنیتی کشور ناخنک می‌زند؟ مگر مایلی همانی نبود که می‌گفت هرکه را برای کاری آفریده‌اند و هر مسئولی باید در حیطه وظایف خود کار کند؟ علت این ورود ناشیانه حاجی مایلی به سیاست چیست؟ آیا پای شهوت دیده شدن در میان است.

مهره‌های سوخته در فوتبال ما کم نیستند، اما بعضی‌ها نمی‌خواهند با سوخته بودن خود کنار بیایند و مایلی‌کهن نیز جزء همان دسته‌هاست. آخرین باری که وی برای هدایت یک تیم روی نیمکت نشست به سال 95-96 بازمی‌گردد که ملوان دسته یکی را تحویل گرفت و مانند همه تجربه‌هایش به یک‌باره رها کرد و آخرین حضور حاجی مایلی روی نیمکت یک تیم لیگ برتر به سال 91-92 منتهی می‌شود. فردی که قریب به 7 سال از فوتبال ایران دور افتاده و هیچ توجهی را به سمت خود نمی‌بیند، برای دیده شدن به همین اظهارنظرها روی می‌آورد که یک شبه آبروی 100 ساله‌ای را اگر هم باشد، برباد دهد.

مایلی‌کهن را بیش از این‌که یک سرمربی و یا یک فوتبالیست ببینیم، مرد حاشیه‌ها دیده‌ایم؛ مردی که هیچ‌وقت نخواست بفهمد که از فوتبال چه می‌خواهد. مایلی همیشه درگیر اعتراض بوده و استعفا، درگیر دعوا بوده و افترا، درگیر زندان بوده و دادگاه. 

مایلی یک روز بدِ کی‌روش را می‌گوید و فردایش به تمرین تیم ملی می‌رود تا با همان کی‌روش عکس یادگاری بگیرد. مایلی‌کهن یک جمع اضداد غیرمتعارف در فوتبال ایران است.

پس از اظهارات سیاسی-امنیتی عجیب و شائبه‌برانگیز حاجی مایلی در یک برنامه اینترنتی، وی درمورد مسئله مارک ویلموتس و فدراسیون فوتبال مدعی شد: مگر من فوتبالی هستم که نظری بدهم؟
نه آقای مایلی‌کهن؛ شما اصلاً فوتبالی نیستید. راستش را بخواهید شما خودتان هم نمی‌دانید چه هستید. یک روز در صداوسیمای این مملکت حرف می‌زنید و در برنامه زنده شرکت می‌کنید، و فردایش در شبکه‌های ماهواره‌ای معاند فوتبال‌ها را کارشناسی می‌کنید.

شما درگیر یک عطش شدید به بیلبورد شدن و یک تشنگی توجه هستید که برای آن حاضرید از آبرویتان هم بگذرید.

برای یک مهره سوخته بهتر است با سوخته بودنش کنار بیاید تا دیگران زشتی‌هایش را زودتر فراموش کنند و خاطرات را مکدر نبینند. 

مرد انزلی‌چی فوتبال ایران هنوز هم نمی‌داند چرا با خودش و همه‌چیز مشکل دارد و چرا به آبروی خودش آتش می‌ریزد. حاجی مایلی برای فوتبالی‌ها خیلی‌وقت است دوره اش تمام شده؛ منتهی خودش نمی‌خواهد این را قبول کند.

شعار سال ، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت دانا ، تاریخ انتشار 31 مرداد 99 ، کد خبر : 1638921 ، dana.ir

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین