در این عصر مسئلهی مرزها و جغرافیا در مواردی از معنای گذشته فاصلهی جدی گرفته است و در بسیاری از موارد امواج تعیینکننده شده است نه داشتهها و دستاوردهای گذشته.
نباید غصه خورد که چرا اینگونه شده است؟! بلکه باید راهی پیدا کرد که از دنیا عقب نمانیم و در تبادل فرهنگی و…حرفی برای گفتن و دستاوردی برای سوغات و انتقال داشته باشیم وگرنه قافیه را باختهایم.
آموزشوپرورش بیمار ما نیاز به تحول دارد؛ تغییراتی که سالیان درازی است از آن سخن میگوییم؛ ولی خبری از آن نیست. بسیار دستبهعصا میرویم؛ و بشدت میترسیم. از ناحیه برخی افراد سنتی و متحجر بشدت تحتفشاریم چون فکر میکنند در صورت وقوع تحول نظام آموزشی ما به کفرمیرسد و دین و ایمان فرزندان ما از بین خواهد رفت! درصورتیکه اینگونه نیست و با این کار دین و سنتگریزی بیشتر خواهد شد. چون ما در دنیای بسته قرار نداریم؛ و نباید هم قرار داشته باشیم. گرچه عدهای فکر میکنند؛ که ایکاش میتوانستیم جلوی امواج را بگیریم!
گرچه باید به کمیت هم توجه کرد؛ اما لشکر سیاه، و نیروی کمعمق فکری کار آیی لازم را نخواهند داشت. لذا افراد باید در معرض افکار و دستاوردهای دیگران نیز قرار گیرند. تا پختهتر و در مواردی از آن بهره برند.
* تعاریف
راهبرد: راهبرد(استراتژی) یعنی تعیین جهت و مسیر حرکت برای رسیدن به هدف موردنظر و تعیینشده
** تعریف جهانیشدن
* جهانیشدن و تاثیرات آن(ابعاد جهانیشدن)
فشردگی زمان و مکان ناشی از امواج پربار، بیرحم و شکننده است. که از مرزها بهراحتی عبور میکند. و با منافع مادی و معنوی و نیز با داشتههای مادی و معنوی ارتباط، معامله، تعامل و بعضا در تعارض قرار میگیرد. در چنین حالتی اگر استراتژی مناسب اتخاذ نشود؛ و به شیوهی سنتی محض حرکت کنیم؛ بیتردید پایان خوشی نخواهد داشت.
در این راستا پدیده جهانیشدن بر همهی ابعاد بشری تاثیر جدی گذاشته؛ که بیشک آموزشوپرورش از آن مستثنا نیست.
* اهداف آموزشوپرورش ما
بیتردید از آموزشوپرورشی که اینهمه هزینهها را مصرف میکند؛ چه انتظاری داریم؟ بهطورکلی انتظارات ذیل امری طبیعی است.
۱-تقویت روحیهی حقیقتجویی و ایمان اسلامی به همراه پذیرش نظم و انضباط.
۲-تقویت روحیه تفکر، تعقل، عواطف انسانی و نقادی
۳-آموزش علوم و فنون موردنیاز و ضروری جامعه، که تامین کنند نیازهای اقتصادی، صنعتی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و… جامعه باشد. این سه محور کلی تا حدودی به ما یکچشم انداز روشنی را خواهند بخشید. که بعدا بیشتر به آن خواهم پرداخت.
* ورود انسان به فاز و مرحله جدید
چالشهای به وجود آمده و یا احتمالی، آموزشوپرورش با جهانیشدن نیاز به نگاه و جهتگیری نو، متناسب و اتخاذ راهبردهای آموزشی همسو و موثر را طلب میکند. وگرنه ادامهی کار را بسیار بغرنج خواهد ساخت.
"زمانی که در مسئله فضا، آمریکا از شوروی عقب ماند؛ آمریکا علت عقبماندگیاش را در نظام آموزشی دید. و به اصلاح آن پرداخت. و در زمان اندک جبرانش کرد.”
توسعه و ترقی، مدیون آموزشوپرورش و آموزش عالی است. اما ساختار کهنه نمیتواند پاسخگو باشد. ازاینرو از استاد تا نحوهی آموزش و مواد درسی و غیره باید از سوی صاحبان و مدیران نظام بازخوانی و بازتعریف شود. این مهم فقط به دست مدیران و ساختار دموکراتیک میسر است.
روشهای گذشته در بسیاری موارد از کار آیی افتاده است. و خروجیها از کیفیت و مرغوبیت لازم برخوردار نیست. با عصر جهانیشدن و ارتباطات نمیتوان ساده و شوخی کرد؛ و بهراحتی از کنار آن گذشت و نیز نمیتوان از آن انتظار ترحم و گذشت را مطالبه کرد.
عصر جهانیشدن؛ مرحلهی نوینی از زندگی بشر است. که با گذشته تفاوت، و در تعارض است. این عصر سازوکار و روش مناسب با خود را طلب میکند. ازاینرو باید هوشمندانه با آن وفق و هماهنگ شد وگرنه خرد و حذف میشویم.
این به معنای خودباختگی نیست. بلکه عین خرد و عقلانیت است. باید قوی باشی تا بتوانی در مواردی بر آن تاثیر گذار و چانهزنی کنی؛ البته جهانیشدن اتوپیا و مدینهی فاضله نیست. از طرفی یکسره ظلم و فساد و بیعدالتی هم نیست.
قضاوتهای جزیرهای، صفر و یکی بر آن، زیبا به نظر نمیرسد. جهانیشدن توانسته است؛ دیدگاههای جدیدی را در آموزشوپرورش وارد کند.
رویکردهای جدید ناشی از تحولات علمی و فناوریهای جدید است؛ که از مرزهای جغرافیایی و ملی عبور، و در مقیاس جهانی در حال حکمرانی و عرضاندام است. این تحولات با خود علاوه بر پیام، ورود به دنیای بهتر را که میدهد؛ با خودش چالش را هم به همراه دارد؛ چالش با گذشته و سنت.
ایستادگی در برابر تحول و تغییرات در آموزشوپرورش نمیتواند؛ کارگشا باشد. این امربر خلاقیتها و نوآوریها تاثیر منفی خواهد گذاشت. توجه به آیندهی بهتر ایجاب میکند؛ از تقدسهای بیجا و تفکرات بیخاصیت و ناکارآمد عبور کنیم.
این مهم فقط به دست سرآمدان و انسانهایی که شرایط جهانی را خوب درک میکنند؛ و بر نیازهای حال و آیندهی بشریت واقفاند ساخته است. نیز تغییر ذهنیتها و ساختارها باید دیده شود.
نگاه به آموزشوپرورش در عصر حاضر دقیقا باید بر محور آموزش، یادگیری نوین، کاربست آن و روزآمد کردن آنها باشد. علم و فنآوریها لحظهبهلحظه تولید و از دور خارج، و نو میشوند و یقیناً ثبات در آنها معنا ندارد.
این سرعت در بسیاری موارد با صحت همراه و بر میزان برخورداری مادی و تمدنی بشر میافزاید. وگرنه چالشها در آینده بسیار شکننده خواهد بود. برای پرهیز از این مهم پاسخ به سوال چه باید کرد؟ تا حدودی راهگشا خواهد بود.
* تهدیدها
باور داریم؛ جهانیشدن تهدیدهایی چون، خدشهدار شدن ارزشهای ماندگار و تاریخی و انسانی را نیز تضعیف؛ فرهنگهای بومی و تقویت تک فرهنگی، تضعیف هویت ملی و تاریخی را به دنبال دارد.
اما از طرفی نباید از فرصتهای ممتاز آن، از قبیل توسعه و تقویت مسائل علمی، فرهنگی، صنعتی، اجتماعی و … آموزش در جهت حفظ محیطزیست، بهطوریکه آلودگیهای زیستمحیطی کرهی زمین را به شکل بیسابقهای مورد تهدید قرار داده است؛ غافل شویم.
و همچنین موضوع حقوق شهروندی و مشارکتهای مدنی جهت تعیین سرنوشت، و برقراری دموکراسی (مردمسالاری) و نیز تقویت و آموزش، بهداشت فردی و عمومی، کنترل جمعیت و مهاجرتها، صلح داخلی و جهانی، حفظ محیطزیست، عدالت ورزی، مبارزه با ظلم، کمک به دیگران و بهطور کل رسیدن به توسعهی پایدار؛ همگی مقولهها و فرصتهایی است؛ که میتوان از جهانیشدن مطالبه، انتظار و پیگیری نمود.
آموزش موارد مذکور باید در دل آموزشوپرورش نوین دیده شود. به عبارتی موارد مذکور از رسالت نظام آموزشی است.
خروجیهای چنین آموزشی همگی سفیران و پیامآوران دنیای بهتر، دنیای عاری از ظلم و ستم، بیعدالتی، رهایی بشر و … در آن موردتوجه قرار خواهد گرفت.
* چه باید کرد؟
برای این پرسش سخت و مهم باید یک کار تحقیقی تیمی صورت گیرد. اما بهطور اجمال و اشاره وار عرض میشود که:
باید شیوهی آموزش و یادگیری تغییر اساسی و مدرن شود. تا بتواند به نیازهای جامعه پاسخ شایسته دهد. و نیز به محور آموزش، یعنی معلم، باید به لحاظ معیشت، علمی، انگیزه، منزلت، گزینش و … توجه ویژه، و برنامهریزی اساسی صورت گیرد. تا در این فرآیند خروجی( نیروی انسانی) بتواند به خلاقیت، شکوفایی و به بالندگی همهجانبه برسد. نهتنها سربار جامعه نباشد؛ بلکه فردی مسئول، مفید، شهروندی آگاه و توانا باشد.
بدین منظور آموزش باید از تناسب، اعتبار و کار آیی لازم برخوردار باشد. و از دادن اطلاعات غیرضروری پرهیز کند. در غیر این صورت یک یا چند جای کار لنگ است؛ آن چیزی را که اکنون شاهدیم.
در عصر حاضر با وضع موجود و ادامه آن نتیجهای نخواهیم گرفت. شعارهای دهنپر کن هیچوقت ما را به مقصد نخواهد رساند. بارها گفتهشده که نیروی انسانی برتر با امکانات و اختیارات مناسب در مدیریتی دموکراتیک میتواند، بر بسیاری از معضلات از طریق برنامهریزی درست حلوفصل کند. در این راستا قیدوبندهای دست و پاگیر و چالشبرانگیز کار را سخت خواهد کرد.
تحجر، ترس، نگاههای بسته، انتصابات باندی، جناحی، ایلی، سنتی و عادتهای کهنه، کم بازده و … ما را بهجایی نخواهد رساند. بیتردید شایستهسالاری در بسیاری موارد حلقه مفقودهای است؛ که شعارش را شنیدهایم اما در مقام عمل به فراموشی سپردیم و بجایش بلهقربانگوها را بهاء و میدان دادیم.
در جهانیشدن اگر فرآیند یادگیری مستمر، مفید و بهروز نباشد؛ و از دل آن استعدادها شکوفا و به بار ننشیند؛ از اعتبار ساقط است.
بیتردید در آموزشوپرورش نوین کسب دانش و معرفت و پرورش ذهنیت افراد باید با عینیت و نیازمندیهای جامعه، همسانی و همخوانی لازم را داشته باشد.
در این فرآیند رشد شخصیت چندبعدی دانشآموزان و دانشجویان نباید فراموش شود تا بتوانند در عرصهی رقابتهای جهانی وجودشان را به منصهی ظهور رسانند. که در قسمت اهداف بهطورکلی به آن اشاره رفت.
با بهرهگیری و استفاده از گچ، تختهسیاه و سبز، در کنار اعتراضات بیحاصل معلمان و امثالهم به کجا خواهیم رسید؟
به بسیاری از درصد نمره و معدلها، اعتباری نیست. نباید خود را فریب دهیم. شان ما بیش از این حرفهاست. ما میتوانیم دیگری شویم؛ منتهی نه با سبک موجود.
برای این منظور عواملی چون اراده نظام نقش اول را دارد. این اراده باید از طریق مدیریت دموکراتیک و انسانهای توانمند، کار را در اسرع وقت شروع کنند. گرچه تا حدودی دیر شده است.
در این مسیر ترس و واهمه؛ هدف و کار را از هویت و اصالت خارج خواهد کرد. عملیاتی کردن این بحث علاوه بر برنامهریزی مدرن از سوی مدیران نخبه؛ نیازمند به بودجهی لازم است، که تامین بخشی از آن را میتوان از طریق بودجههای غیرضروری تامین کرد.
بیتردید در نظام جهانی و ورود در آن، آموزش و فراگیری جدی زبان بینالمللی از ابزارهای بسیار ضروری است. محکوم کردن و یا بیتوجهی به زبان و یا زبانهای بینالمللی کار را دررسیدن به اهداف و چشماندازهای تدوینشده دور خواهد ساخت.
به نظر میرسد؛ بسیاری از مسئولین و برنامه ریزان کشورهای درحالتوسعه هنوز به جهانیشدن ورود نکردهاند. از آن ترسان و گریزانند؛ و به توان و اعتبار آن واقف نیستند. درحالیکه راه فراری نیست؛ و فرار چاره کار نیست. اینیک نقص بزرگ و جدی است. که باید تجدیدنظر شود.
* جمعبندی و پیشنهادها
چون جهانیشدن توانسته است همهی ابعاد زندگی بشر را تحت تاثیر قرار دهد ازاینرو تحول در آموزشوپرورش باید از مرحله شعار به عمل درآید. نظام بینالملل از طریق فنآوریها، مرزها را کم اعتبار کرده است.
ازاینرو در کنار هویت ملی، به هویت جهانی جوانان، دانشآموزان و دانشجویان باید لحاظ و توجه جدی شود. بسیاری از باورها و مفاهیم گذشته باید بازتعریف شوند. جهانیشدن بر روح و ذهن انسانها، خصوصا جوانان ما، تاثیر جدی و ویژهای نهاده است.
ازاینرو ساختارهای آموزشی باید متناسب با شرایط پیشآمده تعبیه و تنظیم شود. برای این منظور باید از نخبگان داخلی و خارجی و به حاشیه راندهشدهها و حاشیهنشینهای کشور که توانا و دلسوزند باید دعوت شوند؛ و از آنها استمداد طلبید. آموزشوپرورش را باید از جولانگاه سیاستبازان نجات و پاکسازی کرد.
از ظرفیتهای جهان توسعهیافته نباید غفلت ورزید. در گزینش معلمان باید تجدیدنظر شود. و با ایجاد انگیزه، بهترینها را باید وارد آموزشوپرورش کرد.
از چنین معلمانی میتوان انتظار داشت، که بر تقویت باورهای دینی و ملی در دل جهانیشدن نقشآفرینی کنند. تا زمانی که بهگزینش برتر توجه نشود. به قصهی انتصابات فک و فامیلی و باندی خاتمه داده نشود از نخبگان و فرهیختگان جهت برنامهریزی و همکاری دعوت نشود؛ به بودجهی آموزشوپرورش، به تقویت انگیزهها در آموزشوپرورش، چه معلم چه دانشآموز توجه نشود و مهمتر از همه اراده جدی و قوی در این راستا پدید نیاید؛ از تحول در آموزشوپرورش خبری نخواهد بود.
و همهچیز باد هوا و خودفریبی و نظام جهانی نیز راه خود را تقویت و کشورهای ضعیف و ناتوان حاشیهنشین شده؛ و در مواردی حذف خواهند شد. مدیریت دموکراتیک از طریق شایستهسالاری، گردش قدرت و… میتواند، موارد مذکور را بسامان کند.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت خبری گیل نگاه، تاریخ انتشار: جمعه 2 مهر 1395، کد خبر: 69855، www.gilnegah.ir