پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۱۶۲۵۷
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۱۹ آذر ۱۳۹۹ - ۲۳:۱۸
شرکت ایران کاوه تا قبل از اینکه در سال ۵۸ مصادره شود ۲ هزار کارگر داشت و ۵۰ هزار کامیون «ماک» ساخته و روانه جاده‌های ایران کرده بود
  شعار سال:در گفتگو با اصغر قندچي موسس اين شركت،  از او درباره ماجراي روز مصادره كارخانه سوال كرديم:
 
آقاي قندچي! شاید يادآوري پاره‌ای خاطرات که به مصادرة «ایران کاوه» انجامید برای شما ناخوشایند باشد. يادتان هست كه دقيقا چه اتفاقي افتاد؟
 
آنقدر مملکت ما این ور و آن ور افتاده که هیچ چیز آن قابل فهم نیست که چی شده و چی نشده است. شركت ايران كاوه تنها جایی بود كه كار خودش را مي‌كرد و اتكايي هم به جايي نداشت. هيچ وقت هم از سختي‌هاي كار جا نزديم و تحت هر شرايطي به كارمان ادامه داديم و آن زمان{با وقوع انقلاب} هم قصد ما ادامه كار بود.
 
شعارنويسي‌هايي آن زمان هنوز روي ديوار شرکت شما هست؟
 
بله. آن زمان برای لغو قرارداد بزرگی مربوط به شرکت، در آمریکا بودم. خبر رسيد كه در ايران انقلاب شده است. در آمریکا دوستان و آشنایانی بودند که به من می‌گفتند همین جا بمان و برنگرد! اگر هم پول نداری ما داریم و به تو کمک می‌کنیم. اما من گفتم تحت هر شرایطی بر‌می‌گردم. برگشتم و مستقیم رفتم کارخانه. به بچه‌ها گفتم که خوب انقلاب شده. ما تابعیم، اما باید به تولید خود ادامه دهیم. برای کارگران صحبت کردم و کار را شروع کردیم. آنجا چند نفری از دولت آمده بودند در ایران‌ کاوه. گفتند که تولید کنید، مشکلی نیست. اما مدیریت و مالکیت را فراموش کنید!
 
بالاخره تکلیف «ایران کاوه» چه شد؟ سازمان حفاظت از صنایعْ کارخانه را گرفت؟
 
اصلا اینها را نپرسید! نفهمیدیم که كارخانه را کی گرفت و برای چی گرفت، و وقتی گرفت، چه کار کرد. همه کار را تعطیل کردند. گفتند مشمول بند «ج» است.{ بند «ج» شامل صنایعی بود که به نظر شورای انقلاب «از آنها فسادی ثبت نشده بود» اما «دچار مشکلات مالی، ضعف مدیریت یا ضعف مالی بودند»}.
 
در جایی گفته بودید که ایران کاوه مثل فرزندم بود. زمانی که فهمیدید کار از کار گذشته و دیگر مالک ایران‌ کاوه نیستید، چه حسی داشتید؟
 
آخر چه بگوییم؟ چقدر بگوییم؟ هی داغ خودمان را تازه کنیم؟ هیچ کاری نباید مي‌كرديم، فقط بايد « فقط آسه بریم و آسه بیایم!» ای کاش حالا که برده بودند، درست و صحیح جلو می‌بردند تا آدم می‌دید ثمره تلاشش از بین نرفته و کارخانه پیشرفت می‌کند. ولي ديديد كه ادامه نيافت.
 
بعد از اینکه کارخانه را گرفتند، روند تولید چگونه شد؟
 
هیچ!!! 15 سال جنس فروختند و ارتزاق کردند. انبار را خالی کردند. لب به لب دیوارهای «ایران ‌کاوه» جنس بود. شاسی‌ها، ریش تریلی، اتاق‌ها و … بود. 4-5 هزار ماشینی که سی‌کی‌دی سفارش داده شده بود، سرهم کردند و فروختند!
 
سرنوشت ایران کاوه چی شد؟ خوب بالاخره كارخانه و سرمايه شما بود!
 
اگر شما رفتی دنبالش، ما هم رفتیم! چیزی دیگر نماند. برای ساکت کردن زبان مردم، یک اسمی هم روی آن می‌گذارند. اگر بپرسید الان چی شد؟ می‌گویند شد «سایپا دیزل». من فقط یک چیزی فهمیدم که همان یک چیز همه درس‌های لازم برای ماست، اینکه که صنعت در مملکت ما صاحب نداشته و ندارد. همان قبل انقلاب هم یک حرکت کورمالی بود. بعد انقلاب همان هم تمام شد. فقط بی‌صاحبی تمام ماند.
 
شما این ‌همه در ایران کار کردید، به فکر نیفتادید سرمایه‌گذاری در خارج کنید و پس‌اندازی بیرون از ایران داشته باشید؟
 
خارج (با لحن کنایی)؟! ما تازه از خارج پول می‌آوردیم در داخل خرج مي‌كرديم، به مملکتمان علاقه داشتیم، مملکتمان را می‌شناختیم.
 


شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری کارخانه دار ، تاریخ انتشار:  18 آذر  1399  ، کدخبر: ،www.karkhanedar.com
اخبار مرتبط
خواندنیها -دانستنیها
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۳۰ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۲
0
1
ای خدا قیامت کی باید جوابشو بده
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین