پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۱۷۴۲۹
تاریخ انتشار : ۲۶ آذر ۱۳۹۹ - ۲۱:۴۳
بد نیست بدانیم؛ در شرایطی که برخی در تریبون‌های پرمخاطبی که در اختیار دارند، از لحنی نامناسب برای اشاره به شغلی مثل رانندگی تاکسی استفاده می‌کنند، «صابر بشیری» راننده تاکسی در کرمانشاه، به‌دور از هیاهوی روزگار و حتی نیشخند‌های برخی مسافران، بخشی از فضای وسیله نقلیه خود را به کتابخانه‌ای برای استفاده عموم تبدیل کرده است.
شعار سال: به‌صورت تصادفی، مسافر تاکسی آقای بشیری شدم؛ خودرویی متفاوت که به بوی فرهنگ و کتاب آغشته شده بود و با درج یک جمله ورود مسافران به تاکسی کتابخانه‌ای را خوشامد می‌گفت.

حال و هوای خاص و منحصر به‌فردی که این تاکسی داشت، موجب می‌شد تا خیال و نگاه مسافران از خستگی یک روز کاری، آلودگی صوتی و ترافیک بی‌وقفه خیابان‌ها، به سمت کتاب و دنیای جذابِ دانستن مشغول و توجهات به‌سمت بانی این کار که راننده‌ای ساده و فرهنگ‌دوست است، معطوف شود.

صابر بشیری در سال ۱۳۶۰ در شهرستان سنقر و کُلیایی و در خانواده‌­ای فرهنگی، کتاب­خوان و شاعرپرور متولد و بزرگ شد و از همان دوران کودکی به مطالعه و خواندن کتاب علاقه­‌مند شد. راننده تاکسی کتابدوستِ ما بیش از سه سال است که از وسیله نقلیه خود برای ترویج فرهنگ مطالعه و کتاب‌خوانی هم  استفاده می‌کند. آقای بشیری به‌عنوان بانی نخستین تاکسی کتاب­خوانی در کرمانشاه و غرب کشور شناخته شده است.  

او معتقد است که رانندگان تاکسی به‌جهت تعامل بسیارشان با افراد مختلف جامعه، می­‌توانند فرهنگ‌ساز باشند و فضای تاکسی را به فضایی فرهنگی تبدیل کنند، زیرا دنیای کتاب دنیایی فراخ و بی نتهاست. بیشتر افرادی که مسافر تاکسی آقای بشیری می­‌شوند، مجذوب کتاب‌های درون تاکسی و راننده خوش‌ذوق آن می‌شوند. مشتاق شدم از واکنش‌های مردم به این کار فرهنگی او مطلع شوم. گفت‌وگوی ما را با این راننده تاکسی کتابدوست در ادامه بخوانید.
 
ایده تاکسی کتابخانه‌ای چطور به ذهن شما رسید؟ از واکنش‌های اولیه مسافران برایمان بگوئید.

من علاقه زیادی به کتاب و کتاب­خوانی دارم، چون خانواده‌­ام فرهنگی و اهل مطالعه هستند. این علاقه از دوران کودکی در من به وجود آمد. اوایل که اقدام به این کار کردم و در ماشینم کتاب گذاشتم، مورد تمسخر برخی از مردم، مسافران و حتی همکاران خودم قرار می­‌گرفتم، اما این موارد باعث نشد تا از تصمیم خودم برای ترویج فرهنگ زیبای مطالعه و کتا­بخوانی منصرف شوم، زیرا من عاشق کرمانشاه و کرمانشاهیان هستم و دوست دارم فرهنگ این مرز و بوم را تا آنجا که می‌­توانم، ترویج دهم.
 
شاید درآمد هیچ شغلی به‌اندازه کتابفروشی و رانندگی تاکسی حلال نباشد

چقدر برای تهیه و خرید کتاب‌ها در تاکسی هزینه می‌کنید؟

این کار را از ۲۴ اردیبهشت سال ۱۳۹۶ با کتاب­‌هایی که در کتابخانه شخصی‌­ام داشتم، شروع کردم. آن‌ها را در ماشین قرار دادم و تعدادی کتاب هم خودم خریدم و به آن‌ها اضافه کردم. خوشبختانه اکنون اداره‌کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کرمانشاه از این کار فرهنگی حمایت می­‌کند و هر کتابی را که درخواست می­‌دهیم، در اختیار ما قرار می‌­دهد.
 
حامیان و مشوقان این کار فرهنگی چه کسانی بودند؟

اداره‌کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان از این اقدام فرهنگی حمایت می­‌کند و مدیرکل این ارگان، به‌تازگی به من قول داده است تا با رئیس سازمان تاکسیرانی کرمانشاه رایزنی­‌هایی را در خصوص گسترش این اقدام و تجهیز تعدادی از تاکسی‌­های کرمانشاه به کتاب انجام دهد.

ضمن اینکه قبل از شیوع ویروس کرونا طی جلسه­‌ای که با مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری کرمانشاه داشتیم، مقرر شد با هماهنگی اداره‌کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کرمانشاه و سازمان تاکسیرانی کرمانشاه چند دستگاه تاکسی دیگر تجهیز شوند تا از این طریق فرهنگ کتابخوانی ترویج یابد و حتی اسامی حدود ۴۰ نفر از همکارانم را که برای این کار اعلام آمادگی کرده بودند، دادم؛ اما بعد از شیوع کرونا دیگر پیگیر این موضوع نشدیم و اقدامی هم ازسوی استانداری صورت نگرفت.

درخواستی که دارم، این است که مسئولانی که متولی فرهنگ هستند و نسبت به بنده که راننده تاکسی هستم، دست و بالشان برای ترویج فرهنگ و کتاب­خوانی باز است، پیگیر انجام این کار فرهنگی باشند.

فکر می‌کنید چقدر توانسته‌اید به الگویی برای دیگر رانندگان تبدیل شوید؟

بعد از من، چهار نفر از همکاران بنده به نام‌­های وحید مرادی، سعید محمدی، علی بقایی و علی قاسمی در تاکسی­‌های خودشان به ترویج فرهنگ مطالعه و کتاب­خوانی اقدام کردند.  

شاید درآمد هیچ شغلی به‌اندازه کتابفروشی و رانندگی تاکسی حلال نباشد

به نظر شما، کرونا در کم‌میلی مسافران به مطالعه تاثیرگذار بوده است؟

علیرغم اینکه در ایام کرونا میزان مطالعه مردم نسبت به گذشته بسیار کمتر شده، اما باز هم بسیاری از افرادی که فضای فرهنگی تاکسی من را می­‌بینند، ذوق‌زده می‌شوند و حتی من را تشویق به ادامه این کار می‌کنند. من به احترام مردم شهر و دیارم این کار را انجام دادم و محیطی را ایجاد کردم که مسافر احساس امنیت خاطر داشته باشد. البته یکی دیگر از دلایل عدم تمایل بعضی از مردم به مطالعه کتاب می‌تواند مشکلات اقتصادی باشد که در این برهه زمانی مردم با آن دست و پنجه نرم می‌کنند.
 
به‌طور تقریبی چه تعداد از مسافران از کتاب‌های عرضه‌شده در تاکسی شما استفاده می‌کنند؟

در این روز‌ها که البته مردم به خاطر در امان ماندن از بیماری کرونا کمتر از منزل بیرون می­‌آیند. در هر حال، از حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ مسافر که در روز سوار تاکسی من می­‌شوند، تقریبا ۵۰ نفر از آن‌ها کتاب‌ها را مطالعه می‌کنند. 

شاید درآمد هیچ شغلی به‌اندازه کتابفروشی و رانندگی تاکسی حلال نباشد

با توجه به سختی‌های شغل مسافرکشی، شما تنها به قرار دادن کتاب در تاکسی بسنده می‌کنید و یا پیوند خودتان را هم با مطالعه و کتابخوانی حفظ کرده‌اید؟

من حافظ بیش از ۵ هزار غزل هستم و بیش از ۲۵ ساعت (با خنده) می‌­توانم اشعار بسیاری از شعرا را به‌صورت حفظ بیان کنم، اما خودم خیلی کم شعر می­‌سرایم. کتاب دنیای بی‌انت‌هایی دارد، من هر چه دارم از کتاب است و مطالب فراوانی را از کتاب آموخته‌­ام و با وجود اینکه روزانه ۹ تا ۱۱ ساعت در حال رانندگی هستم، اما هیچ‌وقت از مطالعه نمی­‌گذرم و شب‌ها با اینکه خسته‌­ام حداقل ۴۵ دقیقه تا یک ساعت کتاب مطالعه می­‌کنم.

اخیرا در یکی از برنامه‌های تلویزیونی، مجری برنامه از یکی از شرکت‌کنندگان در مسابقه، سوال عجیب و توهین‌آمیزی در رابطه با شغل پدرش که راننده تاکسی بود، پرسید که با واکنش‌های زیادی در شبکه‌های اجتماعی روبه‌رو شد. می‌خواهم نظر شما را به‌عنوان یک راننده‌ی تاکسیِ کتابخوان و کتابدوست در این باره بپرسم.

«دستپخت» برنامه خوب و جذابی است، ولی به نظرم مجری آن صلاحیت اجرای این برنامه را ندارد؛ چون اگر صلاحیت داشت، حرف را پخته و سنجیده بیان می‌کرد و دیگر لازم نبود تا در برنامه‌های دیگر بابت این موضوع عذرخواهی کند.

هر انسان قبل از انجام هرکاری به تفکر نیاز دارد و به‌ویژه در برنامه‌های حساسی همچون صدا و سیما نمی‌توان هر سخنی را بیان کرد و نباید کاری کرد که پشیمانی به بار آورد. پاسخ دخترخانم شرکت‌کننده در این مسابقه پُخته و معقول بود که عنوان کرد «این کار نیز یک شغل است و حتما نباید همه پدرها، دکتر و مهندس باشند». به نظر من درآمد هیچ شغلی به‌اندازه کتابفروشی و تاکسیرانی حلال نیست چراکه تعرفه آن کاملا مشخص است و‌ای کاش همه افراد بدانند برای کسب یک لقمه نان حلال، ما تا چه اندازه با زحمت و مشکل مواجه می‌شویم.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از ایبنا، تاریخ انتشار:۲۶ آذر۱۳۹۹، کدخبر:۲۹۹۹۵۷، ibna.ir
اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین