شعار سال: محسن جلالپور در دورهای که نایب رییس اتاق ایران بود و چه در دورهای که ریاست اتاق ایران را به دست گرفت بیشترین حضور را در نشستهای بالای دولتهای دهم ویازده داشت و با اقتصاد کلان ایران به خوبی آشناست. اومی گوید: در حال حاضر دو خطر جدی پیش روی اقتصاد ایران میبینم؛ یکی بورس و دیگری کسری بودجه دولت. هر دو این مسالهها مانند دو نقطه انفجار هستند.
اگر دولت بخواهد بورس حمایت کند و به هر شکلی پول به آن تزریق کند تا منافع سهامداران حفظ شود، با مصیبتی غیرقابل جبران مواجه خواهیم شد. هرچند که اگر حمایت مصنوعی دولت از بورس هم قطع شود احتمالاً تعداد زیادی از سهامداران بهویژه سهامداران خرد بخشی از سرمایه خود را از دست میدهند و این هم نگرانی بزرگی است، اما برای جلوگیری از روند طبیعی این بازار، نباید با تامین مالی از منابع ناموجود ملی، یک بمب ساعتی دیگر را فعال کرد. وی در یک میزگرد در مجله تجارت فردا گفت: خطر بزرگ دیگر نحوه مواجهه دولت با کسری بودجه است که اگر قرار باشد همچنان با خلق پول و تسعیر ارز و اقداماتی که منجر به افزایش پایه پولی، نقدینگی و تورم میشود، انجام گیرد؛ پایان سال را برای همه مردم و آحاد اقتصادی تلختر و تلختر و ۱۴۰۰ را پرخطرترین سال خواهد کرد. این دو خطر بزرگی است که به تمامی ابرچالشهای گذشته افزوده شده است. راهکار سادهای هم پیش روی ما نیست و مسیر سخت و گردنههای پرخطری در پیش رو داریم؛ خطراتی که به نظر من هیچوقت تا این اندازه بزرگ و تهدیدآمیز نبودهاند.
آنچه میتوان در این مدت انجام داد باید حرکت به سمت کاهش حتیالامکان هزینههای دولت باشد. نگاهها نباید معطوف به مولفههایی، چون نزدیک شدن به رقابتهای انتخاباتی، نزدیک شدن به پایان کار دولت و مسائل اینچنینی باشد که صرفاً هزینههای بیشتری بر اقتصاد تحمیل خواهد شد، بلکه نگاه به این مسائل باید صرفاً از دید کارشناسی اقتصادی باشد. حمایتهای نابجا و افزودن به نقدینگی نباید تداوم داشته باشد که منجر به افزایش هرچه بیشتر تورم میشود. ما باید با حداقل هزینه ممکن با فشاری که حتماً به دولت و بخش خصوصی و عامه مردم خواهد آمد، این دوران را بگذرانیم. من تصور نمیکنم در ماههای پایانی دولت آقای روحانی هیچ کار زیربنایی و زیرساختی در اقتصاد کشور اتفاق بیفتد. از نظر من تمام هم و غم دولت به گذران روزانه امور است. انجام کارهایی در سطح اصلاح ساختار و روندها که تقریباً محال است. اما در همین ششماه هم روشی که دولت در پیش میگیرد باید در سطح حداقل ایجاد هزینه برای آینده و حداقل ایجاد نقدینگی و تورم باشد. ناگزیر هستیم که این دوران را با سختی و عسرت تحمل کنیم. ما در حال گذراندن سختترین دوران اقتصادی پس از انقلاب هستیم و دولتمردان و حاکمان باید سختترین تصمیمات را بگیرند و تلخترین حرفها را هم بشنوند و تحمل داشته باشند تا با تحمل مضیقه و سختیهای کنونی از این گردنه خطرناک عبور کنیم. برای این عبور هم باید یک اجماع اقتصادی و سیاسی و اجتماعی شکل بگیرد.
من به عنوان یک فعال اقتصادی دیگر معتقد نیستم که مشکلات اقتصادی کنونی کشور صرفاً با راهکار اقتصادی قابل حل باشد. حتی اگر بزرگترین اقتصاددانهای دنیا هم به ایران بیایند تا برای ما تصمیمگیری و سیاستگذاری کنند نمیتوانند با راهکار اقتصادی صرف از پس مسائل بینالمللی و سیاست داخلی و مشکلات عدیدهای، چون فساد فراگیر که به نظر من اگر از شش ابرچالش اقتصاد ایران که دکتر مسعود نیلی همواره اشاره دارند بزرگتر نباشد کوچکتر هم نیست، بربیایند. توقع این است که دولت در کمال وطندوستی و خدمت به مردم و حفظ کیان کشور کمترین تصمیمات تورمزا را بگیرد.
آنچه من به شدت نگرانش هستم گسترش بیاخلاقی در فضای کسبوکار کشور است که به نظر من به صورت تصاعدی در حال بالا رفتن است و لطمات غیرقابل جبرانی به اقتصاد کشور وارد میکند. امروز اگر کسی بخواهد اخلاقمدارانه کار کند باید در واقع هیچ کاری نکند. افزایش شدید فشارها بر فعالان اقتصادی، شکلگیری رقابتهای ناسالم، تعدد تصمیمات نادرست و رانتزا و رواج سفتهبازی و دلالی در بازارهای کاذب باعث شده تا سالم کار کردن تقریباً غیرممکن شود. ما نهفقط در حال از دست دادن اقتصاد که جلوتر و بدتر از آن در حال از دست دادن اخلاقیات کسبوکار هستیم. این خطر بزرگتر و غیرقابل جبرانی است که من نگران آن هستم، چون اطمینان و اعتماد افراد به هم، افراد به دولت و حاکمیت و متقابلاً از سوی بنگاه و دولت به مردم را از بین میبرد.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات، برگرفته از خبرگزاری ساعت ۲۴، تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۳۹۹، کد خبر: ۵۲۸۰۰۹، www.saat۲۴.news.