پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۲۰۸۳۸
تعداد نظرات: ۴ نظر
تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱۳۹۹ - ۲۱:۲۲
در این مطلب به بررسی تاثیرات گفتگو اب خود با صدای بلند، پرداخته شده و ابعاد روانی و مهارتی و گفتاری آن بررسی شده است.
شعار سال: تا به حال پیش آمده با خودتان با صدای بلند حرف زده باشید؟ گفتگوی با خود با صدای بلند شاید کاری عجیب و غیر عاقلانه به نظر بیاید، اما افراد زیادی هستند که آگاهانه یا ناخودآگاه گاهی با صدای بلند خود با حرف می‌زنند و در جایگاه مخاطبی فرضی ایده ها، افکار و رفتار و اندیشه‌های خود را مرور کرده یا به نقد می‌کشند. مطالعات علمی نشان داده اند گفتگو با خود با صدای بلند بر خلاف مکالمه درونی خاموش، نه تنها بازبینی و بررسی ایده، فکر و اندیشه را برای فرد ممکن می‌کند بلکه فرایندی خلاق است که به نوبه خود تفکر ایجاد می‌کند. به عبارت دیگر هر کلمه و جمله‌ای که گفته می‌شود فقط فکر موجود را به وجود نمی‌آورد، بلکه باعث ایجاد ارتباطات ذهنی و زبانی جدیدی می‌شود؛ گفتگوی شخصی اطلاعات جدیدی را به روند ذهنی اضافه کرده و آبشار‌های ذهنی جدیدی ایجاد می‌کند.

به همین دلیل بهترین راه حل برای زمانی که فکرمان کار نمی‌کند این نیست که مقابل یک صفحه خالی بنشینیم تا ایده و راه حل از راه برسد، بلکه باید با بلند صحبت کردن با خود یا نوشتن (هرچیزی) موجب شکل گیری و پردازش افکارمان شویم. در این درس می‌آموزیم که چرا و چگونه با خود بلند صحبت کردن باعث افزایش مهارت تفکر و گفتار می‌شود. چگونه گفتگوی شخصی نه تنها در ایجاد انگیزه و تنظیم عاطفی، بلکه در برخی عملکرد‌های شناختی بالاتر مانند توسعه فراشناخت و استدلال نیز نقش دارد. پس خود را آماده کنید که برخی اوقات به دیگران بگویید: " ببخشید، الان نمی‌توانم! فعلاً مشغول صحبت با خودم هستم ".
 
گفتگو باخود، روشی برای تفکرخلاق و پردازش شناختی

پیشینه علمی و تاریخی
این ایده که بلند صحبت کردن و تفکر با هم ارتباط نزدیک دارند موضوع جدیدی نیست. در یونان باستان و روم، سخنور بزرگی مانند مارکوس تولیوس سیسرون با این شیوه توانست نام خود را در تاریخ به عنوان سخنور جاودانه کند. اما شاید جذاب‌ترین پیشرفت مدرن این ایده در مقاله "درباره شکل گیری تدریجی اندیشه‌ها در حین سخنرانی" (۱۸۰۵) توسط نویسنده آلمانی هاینریش فون کلایست ظاهر شد. در این مقاله، کلایست استفاده از گفتگو با خود با صدای بلند را به عنوان روشی برای تفکر توصیف می‌کند و می‌گوید که اگر نتوانیم چیزی را فقط با اندیشیدن در مورد آن کشف کنیم، می‌توانیم آن را در روند گفتگو با خود با صدای بلند کشف کنیم. او می‌نویسد که ما معمولاً یک فکر را به صورت انتزاعی در ذهن شروع می‌کنیم، اما گفتگو با خود راجع به آن فکر، به تبدیل آن اندیشۀ مبهم به یک ایده کامل کمک می‌کند. در واقع با صدای بلند صحبت کردن نه تنها یک وسیله ارتباطی است، بلکه یک فن آوری تفکر است که شکل گیری و پردازش افکار را تسریع می‌کند.
به نوشته کلایست، این فکر نیست که تولید گفتار می‌کند بلکه، گفتار یک فرایند خلاقانه است که به نوبه خود تفکر ایجاد می‌کند. همانطور که "اشت‌ها همراه با غذا خوردن پدید می‌آید. "

من مانند بسیاری از ما، گاهی اوقات با صدای بلند با خودم صحبت می‌کنم، اگرچه غالباً این کار را در فضا‌های عمومی انجام نمی‌دهم، اما وقتی پیاده روی می‌کنم معمولا با صدای بلند با خودم حرف می‌زنم. هر زمان که بخواهم برای مسئله‌ای راه حلی پیدا کنم، یا وقتی ایده‌ای در ذهن دارم، یا روی نوشتن مقاله‌ای کار می‌کنم، به این روال کاری یعنی گفتگو با خود روی می‌آورم. این کار باعث افزایش مهارت تفکر و گفتار من می‌شود.

نظریه‌های معاصر در زمینه شناخت و علم یادگیری، گمانه زنی‌های کلایست را مجدداً تأیید می‌کنند و نشان می‌دهند که چگونه گفتگوی شخصی نه تنها در ایجاد انگیزه و تنظیم عاطفی، بلکه در برخی عملکرد‌های شناختی بالاتر مانند توسعه فراشناخت و استدلال نیز نقش دارد. در واقع همانطور که همانطور که کلایست می‌گوید، صحبت کردن شخص با خود یک ابزار شناختی و فکری است که امکان استفاده گسترده از موارد احتمالی را فراهم می‌کند.

گفتگو با خود در کودکی
اگر صحبت کردن با خود بسیار مفید است، چرا ما همیشه با خودمان صحبت نمی‌کنیم؟
ارتباط بین گفتار با خود و مکالمه درونی می‌تواند توضیح دهد که چرا اینگونه شده و ما از گفتگوی با خود در کودکی به مکالمه درونی در بزرگسالی می‌رسیم.

در دهه ۱۹۲۰ یک روانشناس رشد به نام لو ویگوتسکی نشان داد که خود-گفتاری در کودکان نقش ذهنی فعالی دارد. وی مشاهده کرد که کودکان در حالی که با صدای بلند با خود صحبت می‌کردند مشغول انجام وظایف بودند و به این نتیجه رسید که "گفتگوی خصوصی" آن‌ها مرحله مهمی در رشد ذهنی آنهاست. گفتارِ با خود به تدریج و با تعامل کودک با دیگران به مکالمه‌ای واقعی تبدیل می‌شود تا زمانی که در بزرگسالی دوباره تبدیل به مکالمه درونی خاموش شود.

با این حال، درونی شدن گفتگو با خود لزوماً شواهدی از بلوغِ شناختی نیست، بلکه می‌تواند نمایانگر انحطاط یک مهارت اساسی شناختی در برابر فشار اجتماعی باشد.
اروینگ گافمن، جامعه شناس، میگوید که گفتگو با خود "تابو" است، زیرا "تهدیدی برای میان سوژه" است و این فرض اجتماعی را که گفتار عملی ارتباطی است، نقض می‌کند. همانطور که او در کتابش فرم‌های گفتگو (۱۹۸۱) نوشت: "هیچ شرایطی وجود ندارد که بتوانیم بگوییم:" ببخشید، الان نمی‌توانم بیایم، من مشغول صحبت با خودم هستم ". بدین ترتیب جامعه گفتگو با خود را تنها توسط کودکان، افراد دارای معلولیت ذهنی یا در گفتگو‌های تئاتری و نمایشی مجاز دانست و نتیجتاً ما عادت کردیم که در فضا‌های عمومی با خودمان بلند صحبت نکنیم تا برچسب دیوانه نخوریم.

مزایای گفتگو با خود

در بزرگسالان گفتگو با خود با صدای بلند مزایای خاصی نسبت به مکالمه درونی دارد.
مکالمه درونی اغلب به صورت "فشرده" و جزئی ظاهر می‌شود. همانطور که Fernyhough نشان داده است، ما اغلب تمایل داریم که با استفاده از تک کلمات و جملات پیچیده در سکوت با خود صحبت کنیم. در مقابل، وقتی با صدای بلند صحبت می‌کنیم، افکار ما با استفاده از ریتم و لحنی که بر معنای عملی و استدلالی آن‌ها تأکید دارد، بازیابی شده و شخص به ایجاد ایده‌های پیچیده و پیشرفته تشویق می‌شود.

گفتار نه تنها ایده‌های قبلی را در ذهن ما بازیابی می‌کند، بلکه در فرآیند بازیابی، اطلاعات جدیدی ایجاد می‌کند، دقیقاً مانند فرآیند نوشتن.

بلند صحبت کردن نوعی اختراع و خلاقیت است - هر کلمه و جمله‌ای که گفته می‌شود فقط فکر موجود را به وجود نمی‌آورد، بلکه باعث ایجاد ارتباطات ذهنی و زبانی جدیدی می‌شود. در هر دو حالت - گفتار و نوشتار - مادیت زبان دچار دگرگونی می‌شود (به اصوات شنیدنی یا نشانه‌های نوشتاری) که به نوبه خود باعث ایجاد تغییر ذهنی می‌شود. این تحول فقط ترجمه افکار به مجموعه‌ای دیگر از نشانه‌ها نیست - بلکه اطلاعات جدیدی را به روند ذهنی اضافه می‌کند و آبشار‌های ذهنی جدیدی را پدید می‌آورد.
به همین دلیل بهترین راه حل برای زمانی که فکرمان کار نمی‌کند این نیست که مقابل یک صفحه خالی بنشینیم تا ایده و راه حل از راه برسد، بلکه باید با بلند صحبت کردن با خود یا نوشتن (هرچیزی) موجب شکل گیری و پردازش افکارمان شویم. اگرچه مخاطب قابل رویتی نداریم، اما صحبت با خودْ، ما را تشویق می‌کند تا تصویری از مخاطب بسازیم – به این ترتیب توانایی درک حالات روحی دیگران را می‌یابیم، و می‌توانیم مطابق انتظارات تصور شده آن‌ها صحبت و رفتار کنیم.

گفتگوی با خود با مجبور کردن ما برای بیان کاملتر خود، به ما این امکان را می‌دهد که با اتخاذ یک دیدگاه بیرونی نسبت به ایده‌های خود، انتقاد بیشتری از خود داشته باشیم.

ممکن است متوجه شده باشید که گفتگو با خود اغلب به صورت شهودی هنگام حرکت یا راه رفتن فرد انجام می‌شود. اگر تا به حال در حالی که سعی دارید چیزی را بیان کنید در اتاق خود پایین و بالا رفته باشید، به طور شهودی از این روش استفاده کرده اید. رفتاری که فیلسوفان مشائی از جمله ابوعلی سینا به آن مشهور بودند.
تصادفی نیست که وقتی می‌خواهیم فکر کنیم راه می‌رویم: شواهد نشان می‌دهد این حرکت باعث افزایش تفکر و یادگیری می‌شود. دو عملکردی که هر دو در مرکز کنترل حرکتی در مغز فعال می‌شوند.

در زیرمجموعه علوم شناختی که به شناخت "مجسم" مربوط می‌شود، یک نظریۀ برجسته این است که اعمالْ خود سازندۀ فرایند‌های شناختی هستند. یعنی اینطور نیست که فعالیت‌هایی مانند نواختن ساز موسیقی، نوشتن، صحبت کردن یا رقصیدن ابتدا در مغز شروع شود و سپس به عنوان عمل به بدن منتقل شود؛ بلکه این فعالیت‌ها کلیت ذهن و بدن را که به عنوان یک کل خلاق، یکپارچه کار می‌کنند، درگیر کرده و به نوبه خود بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند؛ بنابراین یک مشکل قابل توجه این است که بسیاری از ما در محیطی کار و مطالعه می‌کنیم که به ما اجازه نمی‌دهد این عضلات شناختی بصری را فعال کنیم، و در واقع اغلب حتی ما را ترغیب می‌کنند که از آن‌ها اجتناب کنیم.

تحولات فنی و فناوری‌های نوین که باعث می‌شود صحبت کردن زائد به نظر برسد نیز مانعی برای پذیرش کامل توانایی شناختی ماست. به تازگی، ایلون ماسک، کارآفرین فناوری، اعلام کرده است که ما در حال حرکت به سمت آینده‌ای نزدیک و بدون زبان هستیم، در این حالت می‌توانیم مستقیماً بین ذهن دیگری و ذهن خود از طریق پیوند‌های عصبی ارتباط برقرار کنیم.
وی در مصاحبه خود می‌گوید: "مغز ما برای فشرده سازی یک مفهوم پیچیده و تبدیل آن به کلمات تلاش زیادی می‌کند و اطلاعات زیادی هنگام این فشرده سازی از دست می‌رود. " با این حال، آنچه ماسک به عنوان "تلاش"، اصطکاک و از دست دادن اطلاعات نشان می‌دهد، شامل افزایش شناختی است.

گفتار صرفاً مجرای انتقال ایده یا واسطه‌ای قابل تعویض برای ارتباط مستقیم نیست، بلکه فعالیتی مولد است که تفکر را تقویت می‌کند.
پیوند‌های عصبی ممکن است ارتباط بین ذهنی را آسان کنند، اما آن‌ها نمی‌توانند جایگزین فناوری تفکر هنگام گفتار شوند.

همانطور که کلایست بیش از ۲۰۰ سال پیش متوجه شد، هیچ ایده قبلی وجود ندارد، بلکه فرایندی ابتکاری است که به وسیله آن گفتار و اندیشه یکدیگر را می‌سازند؛ بنابراین، دفعه بعد که شخصی را در خیابان در حال گشت و گذار و صحبت با خود دیدید، قبل از قضاوت درباره او صبر کنید - ممکن است او در وسط پردازش ایده یا تفکری باشد.
شاید آرزو کند کاش می‌توانست بگوید: "ببخشید، من الان نمی‌توانم گپ بزنم، من مشغول صحبت با خودم هستم. " و شاید، فقط شاید، ممکن است شما یک روز خود را در حال انجام این گفتگوی شخصی پیدا کنید.

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات، برگرفته از سواد زندگی، تاریخ انتشار:۱۶ دی ۱۳۹۹، کد خبر:۶۱۳، www.savadezendegi.com
اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Netherlands
۲۲:۵۸ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۶
0
0
اصلا خیلی چیزارو تا الان بهمون یاد ندادن باید کمی هم که شده تامل کنیم در درون و تنها باشیم
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۱۱ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۷
0
0
قبول كنيم كه در زمينه تفكر خلاق در دبيرستان ها مون داريم كم كاري مضحكي ميكنيم
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۴۰ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۷
0
0
گفتار با خود رو زماني ميتونيم به درجه حقيقت ورزي برسونيم كه با خودمون كار كرده باشيم
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۱۳ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۷
0
0
گفت و گو با خود خيلي خيلي در كودكي بيشتر از بزرگسالي هست
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین