پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
شنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 20
کد خبر: ۳۵۰۹۴۰
تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱۴۰۰ - ۲۲:۳۱
تشکل‌هایی که تاکنون عملکردشان فربه سازی آموزش ایدئولوژیک در حوزه تعلیم و تربیت بوده است لازم است که در متدولوژی ورود به " حوزه عمومی " تجدیدنظری داشته باشند و نگاه شان را به آموزش به عنوان کلید توسعه پایدار و نجات جامعه تغییر دهند»

شعار سال:مطابق خبری که " فارس " در پانزدهم تیر ماه منتشر کرده ،  بیش از 70 دفتر بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان سراسر کشور طی نامه ای به اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی از این شورا به جد خواسته اند که از تصویب آیین نامه «نحوه مشارکت دانشگاه‌ها، موسسات آموزش عالی و حوزه های علمیه در تربیت منابع انسانی وزارت آموزش و پرورش» و « آیین نامه گواهی نامه صلاحیت معلمی » خودداری کند .
 
در این نامه آمده است :


« احتراما پیرو ماده واحده مصوب شورای انقلاب فرهنگی پیرامون نحوه جذب منابع انسانی آموزش پرورش که قرار بود بر اساس آن، وزارت آموزش و پرورش مکلف شود با استناد به سیاستهای کلی تحول در نظام آموزش و پرورش (ابلاغی مقام معظم رهبری) منابع انسانی مورد نیاز خود در مشاغل آموزشی و تربیتی را در چارچوب شایستگی‌های مندرج در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، صرفا از طریق دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تأمین نماید و هر گونه استخدام خارج از این طریق ممنوع باشد؛ اما اکنون براساس آیین‌نامه «نحوه مشارکت دانشگاه‌ها، موسسات آموزش عالی و حوزه های علمیه در تربیت منابع انسانی وزارت آموزش و پرورش» و «آیین نامه گواهینامه صلاحیت معلمی» که به پیشنهاد شورای عالی آموزش و پرورش قرار است در صحن شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب برسد نه تنها این اهداف نقض می شود بلکه این مصوبه صراحتا منجر به تضعیف و به حاشیه رفتن دانشگاه های تربیت معلم می شود .
 
حال با توجه به ایرادات جدی این آیین نامه و مغایرت آن با اسناد بالادستی و به خصوص سیاست های کلان ابلاغی مقام معظم رهبری ضروری است با جلوگیری از تصویب این آیین نامه که آورده ای جز از بین بردن تربیت معلم و ضربه به پیکره نظام تعلیم و تربیت نخواهد داشت، با استفاده از ظرفیت کارشناسی دلسوزان تربیت معلم و نیرو های بدنه انقلاب آیین نامه ای در راستای حمایت از دانشگاه های تربیت معلم تدوین و تصویب گردد »
سیاست اصلی در «آیین نامه نحوه مشارکت دانشگاه‌ها، موسسات آموزش عالی و حوزه‌های علمیه در تربیت منابع انسانی آموزش و پرورش»این گونه تعریف شده است :
 
« سیاست اصلی این آیین نامه تأکید بر توسعه نقش راهبری دانشگاه‌های تربیت معلم به عنوان مرجع اصلی تربیت حرفه‌ای تخصصی معلمان کشور با جلب مشارکت حداکثری و استفاده از ظرفیت و توانمندی‌های سایر مراکز برای انجام بهینه مأموریت ملی تربیت معلم است. این دو دانشگاه فقط در رشته‌های مورد نیاز وزارت آموزش و پرورش مجاز به جذب دانشجو هستند . » دانشگاه فرهنگیان هم که در امتداد تجمیع مراکز تربیت معلم شکل گرفت تاکنون خروجی اش ، " معلم حرفه ای " نبوده است .
 
نخستین نکته مهم آن است که در این آیین نامه سعی شده همه ظرفیت ها و پتانسیل های موجود در حوزه " تربیت معلم " دیده شوند .
 
آیا کسانی که به بهانه تخالف با اسناد بالادستی کلیت این ایده را زیر سوال می برند ، اندکی به مقوله " موازی کاری "  مزمن و بی حد و حصر در این کشور اندیشیده اند ؟
 
( پیش تر و در یادداشت ها و گزارش های متعدد به این موضوع راهبردی اشاره کرده ام . سخن من این است که ؛
 
درست کردن یک تشکیلات خاص با بودجه نسبتا بالا که به قول خود مسئولان آموزش و پرورش به تدریج در حال تبدیل شدن به پارکینگ وزارت آموزش و پرورش است در کنار حضور دانشکده های علوم تربیتی که سابقه ای طولانی تر ،قابل اتکاتر و تخصصی تر در زمینه های علمی و پژوهشی دارند نوعی موازی کاری و اتلاف بودجه عمومی است .
 

ضمن آن که قانون ، وظیفه وزارت آموزش و پرورش را تربیت نیرو تا پایان دوره متوسطه اعلام کرده است و الزامی برای وزارت آموزش و پرورش برای ورود به مقوله آموزش عالی تعیین نکرده است .
 
پیشنهاد من این بود که کار نظارت بر کیفیت آموزش و یا اصطلاحا کنترل کیفیت بر عهده دانشکده های علوم تربیتی گذاشته شود و وزارت آموزش و پرورش نیز به عنوان کارفرما به کارکردهای نظارتی و کنترل مبادرت ورزد .
 
چرا نباید از دانشگاه و یا واحد آموزش عالی که امکانات و شرایط بهتر و با کیفیت تری برای تربیت معلم دارد استفاده نکرد ؟
 
این همه انحصارگرایی و دگماتیسم در یک سویه دیدن پدیده ها و جریانات از چه و از کجا ناشی می شود ؟
 
 در ماده 8-  الزامات اجرایی – چنین آمده است :
 
 « وزارت علوم، وزارت بهداشت، دانشگاه‌های تربیت معلم و سایر دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی و حوزه‌های علمیه با تامین منابع مالی و پیش‌بینی بودجه مورد نیاز همه ساز و کارها و تمهیدات لازم را برای اجرایی و عملیاتی کردن مفاد این آیین‌نامه فراهم خواهند کرد .
 
دانشگاه‌های تربیت معلم موظفند در تعامل با وزارتخانه‌های علوم و آموزش و پرورش در مدت 6 ماه پس از تصویب این آیین‌نامه شاخص‌های ناظر بر اجرایی شدن مفاد آن را در تمامی فرآیند‌ها بازطراحی و پس از تصویب در هیئت امنای مربوط، عملیاتی و اجرایی کند.
 
در فرایند پذیرش دانشجو در دانشگاه تربیت معلم و سایر مراکز، رعایت شاخص‌ها و استانداردهای مورد تایید وزارت علوم و وزارت آموزش و پرورش الزامی است .
 
 در ماده 9 -  نظارت – هم چنین آمده است :
 
« وزارت آموزش و پرورش موظف است گزارش اجرای مفاد این آیین نامه را به صورت دو سالانه از مسیر شورای عالی آموزش و پرورش به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه کند . »
 
بسیج های دانشجویی و مخالفان این آیین نامه توضیح دهند که با کجای این موارد مشکل دارند ؟
 
و اما عجیب تر و غیرقابل هضم تر ، مخالفت این افراد و جریان ها با « آیین نامه گواهینامه صلاحیت معلمی » است .
 
پرسش من این است که آیا همه این هفتاد بسیج دانشجویی با دقت و با تکیه بر مطالعات تطبیقی این آیین نامه را مطالعه کرده اند ؟
 

این آیین نامه، به كارگيري منابع‌انساني‌ فاقد ‌گواهي نامه صلاحيت‌ معلمی را ممنوع دانسته و با فرد خاطی بر اساس قانون رسیدگی به تخلفات اداری کارکنان و سایر قوانین مربوط، رفتار خواهد شد .
 
مطابق این آیین نامه ، در تعریف صلاحیت معلمی چنین آمده است :
 
« مجموعه ای از شایستگی های ناظر بر جنبه های هویت فردی و حرفه ای ( اخلاق و تعهد حرفه ای ، دانش تخصصی ، دانش و مهارت های تربیتی ) که معلم باید در جهت درک شایسته موقعیت خود و دیگران و عمل برای بهبود مستمر آن کسب کند و برآیند صلاحیت های عمومی ، تخصصی و حرفه ای است .
 
از نظر نگارنده ؛ مهم ترین نقطه قوت این آیین نامه تعریف مفهوم « نظام آموزش جامع معلمان » در ماده 4 – توانمندسازی و بازآموزی – است و مهم ترین ضعف این آیین نامه مربوط به ماده دو این آیین نامه است که به روش سنجش صلاحیت معلمی اختصاص دارد .
 
تجارب و شواهد حاکی از آن است که مهم ترین ضعف در بخش " اجرا " ست .
 
بهترین قانون و آیین نامه بدون داشتن مدیر توان مند ، دقیق و دلسوز محکوم به شکست است .
 
من در این جا قصد ندارم این آیین نامه را مورد نقد محتوایی و شکلی قرار دهم اما پرسش این است که مجری با صلاحیت و متخصص این آیین نامه برای سنجش صلاحیت های حرفه ای معلمان جز " سازمان نظام معلمی " چه نهادی خواهد بود ؟
 
آن چه مبرهن است  این که در طول چهار دهه پس از انقلاب اسلامی فرمول جامع و تخصصی برای مدیریت منابع انسانی در حوزه آموزش دیده نشده است .
 
بحران کمبود معلم هم بهترین مدعا برای فقدان چنین نگاه استراتژیک در سایه حضور مدیران کوتوله و مدیریت های روزمره بوده است .
 

معلمی به عنوان یک حرفه و تخصص در جامعه ما دیده نشده است .
 
دانشگاه فرهنگیان هم که در امتداد تجمیع مراکز تربیت معلم شکل گرفت تاکنون خروجی اش ، " معلم حرفه ای " نبوده است .
 
اگر می خواهیم که آموزش ما توسعه محور باشد و بتواند تحولی در سازه های فرهنگی و فکری جامعه ایجاد کند راهش استمرار فرمول های شکست خورده و ناکارآمد پیشین نیست .
 
تشکل هایی که تاکنون عملکردشان فربه سازی آموزش ایدئولوژیک در حوزه تعلیم و تربیت بوده است لازم است که در متدولوژی ورود به " حوزه عمومی " تجدیدنظری داشته باشند و نگاه شان را به آموزش به عنوان کلید توسعه پایدار و نجات جامعه تغییر دهند .


شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته ازپایگاه خبری تحلیلی  معلمان ایران، تاریخ انتشار: 20 تیر  1400، کدخبر: 21283، www.sedayemoallem.ir

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین