شعار سال: در این یادداشت سعی میشود نگاه این بار به سمت نیروهای سد معبر و خدمات شهر بچرخد و ناگفتههایی با مخاطب در میان گذاشته شود که از دریچه دوربین شهروندی به دور میماند.
سد معبر فقط مختص دستفروشها نیست.
هر آنکس که با تجاوز به حقوق مردم در مسیرها و معابر عمومی مانع رفت و آمد مردم و مزاحمت برای دیگران شود و سلامت روان جامعه و زیبایی شهر را خدشه دار کند جزو این دسته قرار میگیرد که به چند نمونه از آنها اشاره میکنم.
بیشترین سد معبر و بستن پیاده روها و ایجاد اختلال در رفت و آمد مردم توسط صنوف صورت میگیرد. این تصور که با گذاشتن بار بیش از اندازه در خارج از مغازه میتوانند فروش بیشتری کنند زیبایی شهر و خیابانها را خدشه دار کرده و موجب مزاحمت در رفت و آمد مردم میشوند.
وانتهای دوره گرد با بلندگوها در کوچهها و معابر آلودگی صوتی ایجاد میکنند و گاها با بستن مسیرها علاوه بر وانت بار خود را در پیاده روها هم میچینند!
دست فروشان که در ساعتهای شلوغ و پر رفت و آمد سطح وسیعی از خیابانها و معابر را اشغال میکنند و هیچ تضمینی در سلامت و بهداشت و همچنین عرضه جنسهای تقلبی و به ظاهر ارزان آن بیشتر به جیب لطمه میزند و در بعضی قسمتهای خاص شهرها اجناس سرقتی نیز به فروش میرسد. دست فروشانی که محصولات محلی و خانگی میفروشند و یا اجناس سالم و مرغوب به فروش میرسانند و میتوانند حتی جاذبه گردشگری هم باشند چوب افرادی را میخورند که ذکرشان در بالا رفته است. ایجاد بازارچههای مخصوص توسط شهرداریها برای ساماندهی دست فروشها و ایجاد فرهنگ عمومی خرید نکردن از دست فروشی که تمام محل عبور را بند آورده میتواند در حل این معضل کمک کند.
کارتن خوابها و متکدیان هم جزو مواردی است که زیبایی شهر و بهداشت و روان عمومی را به خطر میاندازند و جمع آوری آنها و اسکان آنها در سامانکدهها و گرمخانهها و مراکز بهزیستی از وظایف شهرداری هاست.
نصب پلاکاردهای بدون مجوز و پارچه نوشتههای افقی در معابر، توقف و پارک ماشین در معابر و نقاطی که مانع رفت و آمد شود، ریختن مصالح و یا نخالههای ساختمانی و آهن آلات هنگام تعمیرات یا ساخت و ساز در مسیر مردم، موانع فیزیکی ثابت و غیر ثابت و غیرمجاز در معابر و پیاده روها، حفاریهای غیرمجاز و فاقد اصول ایمنی و تابلوهای هشدار دهنده از دیگر موارد سد معبر است که طبق قانون شهرداریها ملزم به برخورد با آنها هستند.
قانون در این موارد فصل الخطاب و لازم الاجراست چرا که مانع تنازعات و درگیریها شده و مانع تضیع حقوق مردم میشود و برطبق مواد ۱ و ۲ و ۳ قانون مدنی همه باید از آن تمکین کنند خصوصا در مورد مساله سد معبر که مرتبط با مدیریت شهری است و به حقوق عام مردم مرتبط است لذا برای موارد ذکر شده در بالا جرم انگاری نموده است.
احمد رضا فاتحی کارشناس ارشد حقوق عمومی در این خصوص میگوید: «طبق ماده (۶۹۰) فصل بیست و ششم از کتاب تعزیرات قانون مجازات اسلامی هرگونه تجاوز، تصرف عدوانی، ممانعت از حق و مزاحمت از حق در املاک دولتی، وابسته به دولت، شهرداریها و اوقاف مستوجب یک ماه تا سه سال حبس است؛ البته تعریف دقیق ممانعت و مزاحمت از حق مشمول تلفیق این ماده و مواد (۱۵۸) تا (۱۶۳) فصل هشتم آیین دادرسی مدنی است؛ از سوی دیگر طبق ماده (۵۵) قانون شهرداریها به این دستگاه اجازه داده شده بدون دستور قضایی برای برچیدن بساط سد معبر که از مصادیق مزاحمت است، اقدام کند؛ لذا ایجاد مزاحمت جرم است. البته سد معبر مصادیق زیادی دارد که بعضی از آنها مانند تکدیگری صراحتا در قانون مجازات اسلامی جرمانگاری شده است. ماموران شهرداری در این مورد طبق مواد (۲۸) و (۲۹) آیین دادرسی کیفری ضابط خاص دادگستری محسوب میشوند و طبق یک قاعده عام، ضابط دادگستری نباید در اعمال قانون از حد متعارف تجاوز کند، تشخیص این ضابطه هم عرفی است. مامور شهرداری موظف است مودبانه از عامل سدّ معبر بخواهد بساطش را جمع کند یا نخالهها را از محل دور کند یا ... اگر دستفروشی بدون مقاومت محل را ترک کرد یا مثلا با پاسخی مودبانه علت تقاضای مامور را بپرسد، باید پاسخی قانع کننده و مبتنی بر اصول ادب دریافت کند.
در اینگونه موارد تجری مامور شهرداری قطعا مسئولیت مدنی و جزایی به دنبال دارد، اما اگر عامل سد معبر با تمرد از امر آمر قانونی به حالتی گستاخانه به رفتار خود ادامه داد باید قائل به تفکیک شویم: دستگیری عامل جرم با مامور نیروی انتظامی و جمعآوری وسایل و ادوات سدّ معبر با مامور شهرداری است، وسایل جمعآوری شده از طرف مامور شهرداری نیز در حکم امانت است و اگر از وسایل ممنوعه نباشد باید پس از اولین تقاضای مالک یا در نخستین جلسه رسیدگی تعیین تکلیف و به وی مسترد شود؛ پس درگیری مامور شهرداری با عامل سدّ معبر جایز نیست.»
متاسفانه شهر رشت هم به شدت درگیر معضل سد معبر است و در این میان با مشکل عدم همکاری نیروی انتظامی نیز دست وپنجه نرم میکند. در مواقع جرم مشهودی مانند سد معبر که ذکرش در بالا گفته شده حضور پلیس میتواند سبب آرامش و هم مانع درگیری و فحاشی متخلفین به ماموران شود. این که چرا نیروی انتظامی در برچیدن این جرم مشهود با شهرداری همراهی نمیکند پرسشی است که باید توسط فرماندهی محترم نیروی انتظامی به مردم پاسخ داده شود.
از موارد شایع که مردم نمیبینند و نمیدانند حمله و فحاشی به ماموران خدمات شهر و سد معبر شهرداری است. مامور شهرداری اخطار تخلف ساختمانی میبرد و توسط ساختمان ساز و یا با تحریک او توسط کارگران مورد ضرب و شتم قرار میگیرد. بعضی دست فروشها با فحاشی و عربده کشی و چاقو کشی جلوی خانواده مردم به ماموران سد معبر حمله میکنند. برای نمونه در سبزه میدان به سمت شهرداری زن دستفروشی بساط پهن میکند که بیشتر پیاده راه را اشغال میکند و در هنگام تذکر لسانی با رکیکترین الفاظ با ماموران برخورد میکند و با فحاشی جنسی با صدای بلند در انظار عمومی و تهمتهای جنسی به پرسنل شهرداری موجب حیرت عموم مردم میشود و این حد وقاحت در تصور نمیگنجد و این مساله را شگردی میداند که ماموران که آقا هم هستند نتوانند به او نزدیک شوند که فیلم فحاشیهای او هم موجود است و بارها گزارشش به مراجع ذیصلاح داده شده، اما حمایت و برخوردی نمیشود. گویا پرسنل شهرداری موظفند بدترین فحاشی را بشنوند و یا کتک بخورند و هیچ وقت مظلومیت شان در دریچه دوربینها و فضای مجازی دیده نمیشود.
اگر نیروی انتظامی به وظیفه ذاتی خود در این زمینه جدیتر عمل کند و همراهی و تعامل سازنده تری با مدیریت شهری رشت داشته باشد مسلما هم عمل به قانون راحتتر انجام میپذیرد هم به زیبایی شهر کمک میشود و هم حقوق مردم و عابران تضییع نمیشود و مدیریت شهری میتواند نسبت به ساماندهی معضلات سد معبر بهتر اقدام نماید.
یادداشتی از: سروش علیزاده
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت حکایت گیلان، تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۴۰۰، کد خبر:۵۸۶۱، www.hekayatgilan.ir
برادر یا خواهر عزیز حداقل رسم امانت این است که نام نویسنده یاداشت ذکر شود.
با سلام و عرض ادب
رفرنس در انتهای متن آورده شده است. اما فرمایش حضرتعالی کاملا صحیح بوده و ضمن عرض پوزش، نام نویسنده در انتهای متن اضافه شده است.
مجددا از قلم شیوای ایشان تشکر نموده و مراتب ارادت خدمت آقای سروش علیزاده ابلاغ می گردد.