شعار سال: دومین پیش همایش ملی انقلاب اسلامی و افق تمدنی آینده با موضوع «انقلاب اسلامی و کالاییسازی آموزش»، ۱۱ بهمنماه برگزار شد.
در ابتدای همایش، علی امینیان، عضو هیئت علمی دانشگاه جامع امام حسین (ع) اعلام کرد: ۱۶ مقاله به این پنل ارائه شده که هشت مقاله مورد پذیرش قرار گرفته است. در این همایش، علاوه بر مقالهها بخشی به عنوان ایدهپردازی در تحول آموزش و پرورش مطرح شد که در حوزه تعلیم و تربیت دو ایده دریافت کردیم.
وی علت تعداد کم ایدههای ارائه شده را معمول نبودن رویه دریافت ایده در چنین همایشهایی عنوان کرد و گفت: امیدواریم در همایشهای دیگر دریافت ایده مطرح و این مسئله به یک رویه معمول تبدیل شود.
حجتالاسلام سیدتقی موسوی، رئیس کارگروه تعلیم و تربیت در افق تمدنی و آینده انقلاب اسلامی دومین سخنران این همایش بود که با موضوع «وضعیت موجود گفتمان تربیت انقلابی» به سخنرانی پرداخت؛ وی گفت: انقلابها میتوانند تماماً بیتوجه به مسائل علم و فرهنگ بوده یا از متن علم و فرهنگ به پا خواسته باشند.
وی ادامه داد: سه نسبت بین انقلاب و تربیت مطرح است. در نسبت اول، تربیت تحت نفوذ قدرت و حاکمیت هست و تربیت، خادم دولت و سیاست است. در این دیدگاه، کارکرد نظام آموزش و پرورش رسمی انتقال فرهنگ، جامعه پذیری، کنترل اجتماعی و ترویج ایدئولوژی حاکم است تا پایههای نظام حاکم را استوار کند.
حجتالاسلام موسوی در تشریح رویکرد دوم، گفت: در رویکرد دوم، تربیت مخدوم سیاست است و بر این باور است که تربیت ابزار نیست و هدف است. اما در دیدگاه سوم، از دوگانه رقابت بین سیاست و تربیت خارج شده و حرف از رفاقت میزنند که نهاد قدرت میتواند در کنار آموزش و تربیت باشد.
وی در ادامه بر اساس سه رویکرد مطرح شده، در خصوص وضعیت گفتمان انقلاب اسلامی، گفت: برخلاف انقلابهای دیگر، انقلاب ایران از نهاد علم، دین و فرهنگ برخاسته بود. محل تولد آن و شعارهایش نیز فرهنگی بود.
این استاد دانشگاه افزود: برخی معتقدند انقلاب اسلامی ایران در یک مقطع تاریخی در بستر اقتصادی، سیاسی، بینالمللی و ... شکل گرفت و تمام شد. در نگاه دوم، عدهای تلاش میکنند انقلاب را در لباس جدید جمهوری اسلامی ایران تصویرگری کنند و به جای انقلاب اسلامی از جمهوری اسلامی نام میبرند و استدلال میکنند که انقلاب، حادثه دفعی بوده و تمام شده و بعد از آن ما با جمهوری اسلامی و اقتدار سیاسی جدیدی مواجه هستیم. در این نگاه هم انقلاب تمام شده و اکنون با جمهوری اسلامی مواجه هستیم. این نگاه حتی در مدیران جمهوری اسلامی نیز دیده میشود که از انقلاب اسلامی در لباس جمهوری اسلامی سخن میگویند.
وی نگاه سوم به انقلاب اسلامی که منطبق با نگاه امامین انقلاب است را اینگونه تشریح کرد: انقلاب نه یک حادثه در یک جغرافیای خاص بلکه یک گفتمان است به این معنی که کلان اندیشهای است که ایدههایی در اقتصاد، سیاست، فرهنگ و ... دارد و در جغرافیای خاصی مثل ایران میتواند رخ دهد یا قابل تکرار در سایر مناطق باشد.
حجتالاسلام موسوی ادامه داد: بیانیه گام دوم انقلاب هم از رویکرد سوم دفاع میکند و انقلاب اسلامی را پویا و زایا از درون میداند؛ انقلاب در این نگاه به انتها نمیرسد به این دلیل که پله پله باید توسعه پیدا کند و به اهدافش برسد.
وی با مطرح کردن این سؤال که گفتمان انقلاب برای نهاد تعلیم و تربیت (چه در نظام تربیتی رسمی و چه غیر رسمی و کارهای تبلیغی و ...) چه حرفها و چه دلالتهایی دارد؟ سخنان خود را ادامه داد و گفت: دال مرکزی گفتمان انقلاب که امامین انقلاب بر آن تأکید میکنند، توحید و توحید در ربوبیت تشریعی است که معتقد است اقتدار و اقتدار سیاسی منحصر به خدا است و باید وحی پایه باشد و بر اساس آن انسان شناسی تعریف میشود و میتواند در تعیین اهداف تربیت انقلابی و گفتمان انقلاب اسلامی جانمایی شود.
نفی طاغوتها و تلاش مستمر مبارزه گونه با طاغوتهای درون و بیرون در عرصه خودسازی، جامعه سازی و تعیین مرز حق و باطل دیگر دالهای مرکزی گفتمان انقلاب اسلامی بود که حجتالاسلام موسوی از آنها سخن گفت و افزود: این مباحث میتواند در اهداف تربیت، اصول حاکم و استراتژی تربیتی خود را نشان دهد.
وی ادامه داد: مقوله عدالت در گفتمان انقلاب اسلامی و آنچه در بیانات امامین انقلاب مطرح شده، ضریب داشته و عدالت ماهیتاً نفی طاغوت است؛ بنابراین تربیت انقلابی باید عدالت خواهانه باشد. عدالت جویی هم هدف تربیت انقلابی و هم روش و راهبرد و ابزار تربیت انقلابی است.
در مقوله عدالت تربیتی با فقر تئوریک مواجه هستیم
این استاد دانشگاه با انتقاد از اینکه در مقوله عدالت تربیتی با فقر تئوریک مواجه هستیم، گفت: اینکه چه قدر به عدالت آموزشی و تربیتی پرداخته شده و در تجربه مدیران و سیاستگذاران ارشد، عدالت مفهوما و مصداقاً به چه معنی پیش رفته، نکته بعدی نگاه انتقادی در این زمینه است. به عنوان مثال توجیه و فلسفه وجودی طراحی مدارس غیر انتفاعی که بعد انتفاعی و پولی شد، بسط عدالت آموزشی بود، اما در دهه ۹۰ به ضد خود تبدیل شد و اکنون مطرح است که این تبعیض آشکار مدارس غیردولتی، آتش به خرمن آموزش و پرورش میزند.
وی از دیگر مباحثی که باید به آن توجه شود را مشخص کردن وزن تربیت رسمی و غیر رسمی در گفتمان انقلاب اسلامی دانست و گفت: باید بررسی شود که تربیت رسمی مهمتر است یا تربیت غیررسمی؟ همچنین لزوم گفتوگوی انتقادی و خودانتقادی با هدف اصلاح، بازطراحی و سازماندهی مجدد در حوزه تعلیم و تربیت وجود دارد و نیز با خلأ تئوریک در حوزه آموزش رسمی و غیر رسمی مواجه هستیم.
غفلت از نگاه آینده پژوهانه به آموزش مجازی
حجتالاسلام موسوی ادامه داد: تولید علم بومی و نظریات تربیتی متعلق به زیست بوم ایرانی ـ اسلامی جزو فقدانهای بزرگ ما است. ما با تحولات سریع و سرعت تحولات فرهنگی در حوزه سبک زندگی مواجه هستیم، اما نظام آموزش و پرورش سالها از این تحولات عقب مانده است به عنوان مثال با شیوع کرونا مشخص شد که آموزش و پرورش باید آیندهپژوهانه به آموزش مجازی فکر میکرد، اما نکرد.
مرگ مدرسه را باور کنیم
وی افزود: باید قبول کرد تحولاتی در معنای علم، معلم و مدرسه رخ میدهد و به زودی این ساختارها باید تغییر کنند. باید بدانیم معنای معلم عوض میشود و افرادی که از مرگ مدرسه سخن میگویند، حرفشان صددرصد باطل نیست. اشکالات ساختاری فزایندهای در وزارتخانه و حکمرانی تربیتی وجود دارد که باید به آن فکر کرد. تعارض منافع در این خصوص بسیار آزار دهنده است.
حجتالاسلام موسوی در پایان سخنان خود با تأکید بر استانداردگرایی در مدیریت آموزش و پرورش، لزوم آیندهنگری شایسته بیانیه گام دوم انقلاب و توجه به دیپلماسی تربیتی قابل گفتگو، گفت: بسط نگاه بازاری به عرصه علم و آموزش از مذمومترین مشکلات و چالشهای پیش رو است.
خطر پولی شدن آموزشحجتالاسلام علی لطیفی، عضو هیئت علمی گروه علوم تربیتی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه نیز به موضوع کالایی شدن آموزش در سالهای اخیر اشاره کرد و گفت: پولی شدن آموزش به حدی گسترده و طبیعی شده که حتی در مجموعههای حوزوی هم شاهد این مسئله هستیم.
وی در خصوص اینکه مقصود از کالایی سازی چیست؟ گفت: کالایی سازی به معنای صرف هزینه برای آموزش نیست بلکه نوع رویکرد خاص به آموزش و پرورش است که اولاً نگاه اقتصادی به انسان و عالم دارد و به دنبال تعریف و توجیه تمام فعالیتها و فرایندهایی آموزش و پرورش از منظر بازاری است. منظور از بازار به معنای مفهوم اقتصادی شامل مناسبات و قواعدی مثل رقابت، سیاست عدم مداخله، منطق عرضه و تقاضا، سودآوری و ... میشود.
این استاد دانشگاه ادامه داد: در نظام بازاری فعالیت تعلیم و تربیت به مثابه خدماتی در نظر گرفته میشوند که در یک بازار مورد خرید و فروش واقع میشوند. تقلیل آموزش از تکلیف و حق حاکمیت به یک کالا اولین اتفاق در کالایی شدن است. مسئله دوم کالایی شدن به صورت خاص به این معناست که مجموعه ارائه کننده خدمات آموزشی از همان کسی که به او خدمت ارائه میکند، پول میگیرد.
وی ضمن هشدار نسبت به وخامت وضعیت کالایی شدن آموزش در آموزش و پرورش و آموزش عالی، گفت: در نظام آموزش عالی دورههای روزانه دولتی پولی نیستند، اما دورههای شبانه، آزاد، غیر دولتی و ... پولی هستند و فقط ۲۰ درصد کل دانشجویان ما غیر پولی درس میخوانند. دانشجویان دانشگاههای برتر کشور هم از دهکهای بالای کشور هستند یعنی آنهایی که پول کافی داشتند در مدارس خوب درس میخوانند، وارد دانشگاههای خوب میشوند و در ادامه نیز مشاغل خوب را به دست میآورند.
پولیشدن؛ از پیامدهای ناپسند خصوصیسازی آموزشیلطیفی، یکی از پیامدهای ناپسند خصوصیسازی آموزش را پولیشدن آموزش دانست و ادامه داد: مسئله خرید خدمات آموزشی در لایحههای بودجه آمده است. مسئله درآمدزایی از مدارس نیز به عنوان سازوکار حاشیهای برای پولی شدن آموزش مطرح میشود.
وی، افزایش هزینههای دولت و فشارهای بودجهای را از مهمترین دلایل کالایی شدن آموزش عنوان کرد و گفت: چرا فشار بودجه باید به آموزش و پرورش تحمیل شود؟ بسیاری مطرح میکنند اگر مجموعههای خصوصی وارد آموزش شوند، حق انتخاب خانوادهها و کیفیت آموزش بالا میرود و حتی مطرح میشود که هزینهها هم کاهش پیدا میکند. اما نتایج پژوهشهای داخلی و خارجی این ادعا را تأیید نمیکند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: نباید وضعیتی باشد که پولدار به دلیل پولدار بودن از آموزش بهتری برخوردار باشد و هیچ تدبیر دولتی مؤثری برای اصلاح این مسئله در نظر گرفته نشود.
علی خلیلی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین (ع)، نیز در این نشست با محور «آموزش و پرورش در تمدن نوین اسلامی» سخنرانی کرد و گفت: تمدن را در دو سطح میتوان بررسی کرد؛ سطح اول تمدن از افراد تشکیل شده است لذا تا زمانی که افراد همان افراد سابق هستند، محصول این افراد همان تمدن سابق است. در سطح دوم، واحد سازنده تمدن، نهادها هستند. اگر نهادها را واحد سازنده تمدن بدانیم و تمدنی که محصول این نهادهاست همان قبلی باشد، تحولی در تمدن رخ نخواهد داد و بدون تحول در این نهادها نمیتوانیم شاهد تمدن نوین باشیم.
وی ادامه داد: وقتی در خصوص نهادها صحبت میکنیم که تحول در آنها موجب ایجاد تمدن نوین میشود، یکی از این نهادها آموزش و پرورش است. از نظر تمدنی آموزش و پرورش چند اشکال بنیادی دارد.
خلیلی به تشریح اشکالات آموزش و پرورش پرداخت و گفت: اولین اشکال این است که اغلب معلوماتی که دانش آموزان فرا میگیرند، فراموش میکنند. اشکال دوم این است که آنچه در خاطرشان باقی مانده هم در طول زندگی گِرهی از مشکلات آنها باز نمیکند. اشکال بعدی این است که مسائلی در زندگی آنها بروز میکند که آموزشی برای آنها ندیدهاند. دانش آموزان ما انبوهی از مطالب را در مورد شناخت طبیعت یاد گرفتهاند، اما حتی نمیدانند پلاستیک به طبیعت باز نمیگردد و مخرب است.
وی ادامه داد: اشکال بعدی این است نهادی ساختهایم که به لحاظ ساختاری باعث فاسد شدن جامعه میشود. تمدن اسلامی باید بستر ارضای مشروع نیازها را فراهم کند، اما ما نهادهایی ایجاد میکنیم که امکان ارضای مشروع نیازها در قالب آن طراحی نشده است.
این استاد دانشگاه تشریح کرد: یکی از نیازهای جدی انسان، نیاز جنسی است و این نیاز متناقضنما است و از جهتی جزو قویترین و از جهتی جزو ضعیفترین نیازها است. در طراحی که برای زندگی فرد در جامعه کردهایم، از زمانی که این نیاز در فرد بیدار میشود تا زمانی که بتواند این نیاز را از طریق مشروع در اسلام یعنی تشکیل خانواده برطرف کند، حداقل هشت سال مجبور به سرکوب آن یا ارضا از طریق نامشروع است.
ساختار آموزشی افراد را به سمت روشهای نامشروع رفع نیاز سوق میدهند
وی ادامه داد: دانش آموز تا زمانی که بتواند دیپلم بگیرد و سپس دو سال هم سربازی برود، ۲۰ ساله میشود. یعنی در فاصله هشت سال تا زمانی که بتواند ازدواج کند به طور ساختاری به سمت روشهای نامشروع نیاز خود سوق پیدا میکند. در اصل ما ساختاری طراحی کردهایم که افراد را به سمت روشهای نامشروع سوق میدهد. ما با این طراحی، ساختار فساد را ایجاد میکنیم و حتی اگر فرد هیچ صحنه مستهجنی را نبیند هم اگر هشت سال نیازی را برطرف نکند، دچار انحراف خواهد شد.
خلیلی از دیگر معایب ساختار آموزشی کشور را ایجاد تأخیر در بلوغ اقتصادی دانست و گفت: در ۱۲ سال تحصیلی دانشآموز فقط وظیفه دارد درسش را خوب بخواند و بعد از سربازی در ۲۰ سالگی میخواهد وارد فرایند تولید ثروت شود. اما روشهای تولید ثروت در این دوران هم مناسب نیست و فسادزا است. هر چه سن ورود به مسئولیت به تأخیر بیفتد، بلوغ اجتماعی فرد هم به تأخیر میافتد پس ما نهاد آموزشی ایجاد کردهایم که باعث بلوغ دیررس اجتماعی میشود.
وی افزود: نظام آموزش و پرورشی که طراحی کردهایم باعث میشود فرد تا سنین بالایی به خانواده خود متکی باشد و وقتی فرد سالها به دیگری متکی میشود، وابسته بار میآید و این فرد وابسطه همیشه فردی طلبکار است؛ در ابتدا از خانواده طلبکار است و بعد که وارد جامعه میشود از حکومت.
آموزش و پرورش مانعی برای تحقق تمدن نوین اسلامی است
این عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین (ع)، یکی از موانع نهادی تحقق تمدن نوین اسلامی را خود نهاد آموزش و پرورش دانست و تصریح کرد: تا زمانی که این نهاد اینگونه وجود دارد، مسیر رسیدن به تمدن سخت میشود و اگر میخواهیم این مسیر هموار شود این هفت اشکال باید برطرف شود.
وی در ادامه به تشریح پیشنهادهای خود برای رفع معایب آموزش و پرورش پرداخت و گفت: آموزشها به دو دسته آموزش عمومی و تخصصی باید تقسیم شود. آموزشهای عمومی، آموزشهایی هستند که هر فرد برای زندگی در جامعه اسلامی به آنها نیاز دارد و آموزشهای تخصصی نیز برای این نیاز است که فرد بتواند شغلش را به نحو احسنت انجام دهد.
خلیلی ادامه داد: آموزش عمومی شش سال کفایت میکند و مابقی که در نظام آموزش و پرورش تدریس میشود به درد آموزش عمومی و تخصصی نمیخورد. به مشاغل موجود در جامعه نگاه کنید؛ چه قدر از ۱۲ سال تحصیل به درد زندگی عمومی و شغلی یک نانوا میخورد؟ ۸۰ درصد مشاغل نیازی به این آموزشها در ۱۲ سال ندارند. البته گفته میشود که آموزش و پرورش متوجه این مشکل شده و رشتههای فنی حرفهای و هنرستانها را ایجاد کرده است، اما فنی و حرفهایها مهارت، فرهنگ، آداب و اخلاق را برای شغل افراد آموزش نمیدهند و فقط به آموزش مهارت میپردازند. احکام و آداب کار نیز آموزش داده نمیشود. پس بهتر است افراد پس از شش سال عمومی وارد آموزش تخصصی شغل خود شوند که برای هر شغل این آموزشها تفاوت دارد. کسانی هم که نگران عقب افتادن جامعه از علوم طبیعی هستند، میتوانند آموزش علوم طبیعی و آنچه جنبه عمومی دارد را از آموزش فرمولی به آموزش تمثیلی تغییر دهند. ما نیاز داریم متفاوت به جهان و انسان نگاه کنیم.
بازطراحی الگوی حکمرانی در آموزش و پرورش
علی امینیان، عضو هیئت علمی دانشگاه جامع امام حسین (ع) در بخش پایانی این نشست، به تشریح طرح پیشنهادی برای تغییر در نظام آموزش و پرورش در قالب طرح «بازطراحی الگوی حکمرانی در آموزش و پرورش مبتنی بر رویکرد مردمی سازی» پرداخت و گفت: در آموزش و پرورش وضعیت نامطلوبی داریم پس نیازمند بازطراحی الگوی حکمرانی هستیم. اما چرا به سراغ حکمرانی میرویم؟ چون آموزش و پرورش، حوزه حاکمیتی است پس الگوی حکمرانی باید تغییر کند.
وی به تغییرات رخ داده در مسیر آموزش و پرورش در ایران اشاره کرد و گفت: یکی از این اتفاقها، چرخش از اداره مردمی آموزش به اداره دولتی آن است. در دوره قاجار و پهلوی اول از اداره مردمی حوزه آموزش به اداره دولتی رسیدیم. در پهلوی اول با آمدن رضاخان، قوانین دوره قاجار به صورت جدیتر اجرا شد. در پهلوی دوم نیز وزارت آموزش و پرورش و ساختارها ایجاد شد که موجب تمرکزگرایی، ایجاد بروکراسی چند لایه و بردن آموزش از مهمترین مأموریت انقلاب اسلامی به مأموریت دسته سوم و ایجاد یک نهاد مصرفی شد.
امینیان تصریح کرد: در افق اندیشه انقلاب اسلامی و بیانات امامین انقلاب، آموزش و پرورش مسئله اصلی انقلاب اسلامی است، اما وقتی در جمهوری اسلامی وارد میشویم، میبینیم که این نهاد درجه دو و سه شده است؛ پس تا وقتی آموزش و پرورش را در حد افق انقلاب اسلامی ارتقا ندهیم، نمیتوان آنطور که باید و شاید از آن انتظار تحول آفرینی داشته باشیم.
موانع آموزش و پرورش برای ایجاد تمدن نوین اسلامی
وی اضافه کرد: باید جایگاه آموزش و پرورش و معلم به حدی باشد که بودجه آموزش و پرورش حتی در تحریمها و بحرانها مثل شرایط عادی کنار گذاشته شود، سپس برای سایر نهادها بر اساس شرایط بحرانی یا تحریم، بودجه در نظر گرفته شود چرا که این آموزش و پرورش است که برای همه نهادها نیروی انسانی تولید میکند.
ارتقای وضعیت سازمانی آموزش و پرورش، ایجاد قدرت فرابخشی و قوه عاقله، ایجاد معاونت آموزش رئیس جمهور، احیای کار ویژه شورای عالی آموزش و پرورش، اصلاح سیاستها، قوانین، ساختارها و برنامهها از دیگر پیشنهادهای این طرح بود که امینیان در خصوص آنها توضیح داد و افزود: بروکراسی چند لایه اداره حاکمیتی موجب به محاق رفتن نقش معلم و امر تربیت، شکل گیری نظام مرکز ـ پیرامونی، عدم توجه به نیازهای روز و آینده و تورم بخش ستادی شده است که برای رفع آن باید مردمی سازی و تمرکز زدایی کرد. باید مدیران به نیازهای واقعی و به روز دانش آموزان توجه کنند و منتظر تصمیمسازان در مرکز نباشند.
وی در بخش ارائه برنامه عملیاتی نیز گفت: باید تبدیل آرایش ستادی به آرایش قرارگاهی در وزارتخانه به عنوان مقدمه تحول و اجرایی سازی طرح تحول و طرحهای اقدام صورت گیرد. همچنین باید قرارگاه سه سطحی تحول در آموزش و پرورش شامل اندیشکدههای فعال آموزش و پرورش و شورای منتخب از مدیران مؤثر آموزش و پرورش با رویکرد تحولی و شورای عالی آموزش و پرورش ایجاد شود.
امینیان در پایان تصریح گفت: نیازمند تحول بنیادین در آموزش و پرورش هستیم و وضع موجود، وضعی نیست که ادامه پیدا کند.
یادآوری میشود، این پیش همایش به همت پژوهشکده شهید صدر و پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در محل پژوهشگاه برگزار و به صورت آنلاین پخش شد.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری بین المللی قرآن، تاریخ انتشار:۱۱ بهمن ۱۴۰۰، کد خبر:۴۰۳۲۸۲۸، iqna.ir