شعار سال: قصه تمامنشدنی پروژههای کاغذی در بیابانهای استانهای بی آب وعلف همچنان در جریان است، و بدون آن که کسی پاسخگوی کلنگهای زده شده باشد، از دولتی به دولت دیگر پاسکاری میشود!
ماجرا، اما وقتی جالبتر میشود که با گذشت زمان مشکل کمآبی، خصوصا در استانهای بیابانی جدیتر میشود و مردم دیگر علاوه بر عدم آب کافی برای صنعت و کشاورزی حالا در خصوص آب شرب هم مشکل دارند با روی کارآمدن هر دولت جدید موضوع پتروشیمی بروجن که برای تاسیسش بیش از ۵۰ میلیون متر مکعب آب نیاز دارد؛ هم دوباره مطرح میشود!
حالا، اما با وجود این مسائل گویا پتروشیمی بروجن هم یکی از مهمترین پروژههای مصوب شده در دولت نهم بود که جزو پروژههای نیمهتمام استان چهارمحال و بختیاری است تبدیل شده به دستاویزی برای سیاسیون در دولتها و مجلسهای قبل. دست آویز سیاسیون برای بهرهبرداری سیاسی بوده است، پروژهای که ظرفیت ندارد، اما برخی از نمایندگان و مسئولان در ادوار گذشته آن را تبدیل بدستاویزی برای بازار گرمی خود کردهاند؛ پروژهای که جز منفعت برای شعارهای مسئولین چیزی برای مردم نداشت.
سوال، اما اینجاست چطور میشود قبل از انجام کار به این بزرگی در رابطه با نیازهای تاسیس آن فکر نکرد، چطور در رابطه با ایجاد آلودگی در ۱۵ کیلومتری بروجن و آنهم در مسیر باد و در رابطه با مشکلات عدیده دیگر فکری نشد و فقط با شعار ایجاد اشتغال، مردم بازیچه نمایندگان و مسئولان ادوار گذشته شدند.
سوال بعدی، اما این است که؛ در حالی که استان چهارمحال و بختیاری یکی از رتبههای بالا در بیکاری را دارد، ایجاد یک صنعت مادر چقدر هزینه بر بود و آیانمیشد این شغل با صنایع پایین دست بدون تخریب بروجن ایجاد شود؟ وباز هم چرا طرح پتروشیمی بروجن بدون در نظر گرفتن اصولی مانند وجود آب کافی، آمایش سرزمین، نزدیکی به منابع تامین خوراک، در نظر گرفتن شرایط زیست محیطی و شرایط احداث خط لوله خوراک تعریف شده است و در نهایت با این شرایط کدام سرمایهگذار حاضر به تامین مالی پروژه خواهد بود؟ و چه کسی باید پاسخگوی میلیونها دلار سرمایه بیتالمال از بین رفته است.
هر چند ادعا میشود که برای احداث این پروژه ۲ سال مطالعه کارشناسی شده بود، اما بررسی روند پروژه حاکی از آن است که این طرح بدون در نظر گرفتن اصولی مانند آمایش سرزمین، نزدیکی به منابع تامین خوراک و شرایط احداث خط لوله خوراک تعریف شده است و به همین دلیل نباید انتظار داشت که بخش خصوصی حاضر به سرمایهگذاری در چنین طرحی شود.
علاوه بر افزایش هزینههای سرمایهگذاری به دلائل فوق، احداث این مجتمع در منطقهای دور از دریا، باعث ایجاد ابهام در تامین پایدار آب پتروشیمی نیز شده است. بررسیها نشان میدهد این طرح پتروشیمی با ظرفیت تولید ۳۰۰ هزارتن پلیاتیلن در سال به طور متوسط به ۳ میلیون مترمکعب آب نیاز دارد.
به این ترتیب واضح است که احداث پتروشیمی در بروجن نه تنها باعث رونق بخش صنعتی آن منطقه نمیشود، بلکه مصرف آب بالای این مجتمع سبب تعطیل شدن سایر شرکتهای صنعتی، نابودی بخش کشاورزی و بروز فاجعههای زیست محیطی در شهرستان و استان خواهد شد.
ضروری است مدیران استانی این نکته بدیهی را در نظر بگیرند که جهت احداث یک طرح صنعتی، تنها مجوزهای قانونی یا تصویب هیأت دولت کفایت نمیکند؛ بلکه شرط اولیه لازم برای فعالیت مجتمع پتروشیمی یعنی تامین ارزان و پایدار خوراک و آب از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است که بررسی طرح پتروشیمی بروجن نشان میدهد این طرح هیچ کدام از این شرایط را دارا نیست.
انتظار میرود مدیران ارشد صنعت نفت و پتروشیمی کشور ضمن تسریع در اجرای طرحهای تعریفشده در مناطق ویژه اقتصادی متناسب با طرح آمایش سرزمین، مجوزهای پتروشیمیهای بدتعریف را لغو و طرحهای جایگزین را متناسب با شرایط زیست محیطی آن منطقه تعریف کنند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از گروه خبری تحلیلی نفتی ها ، تاریخ انتشار: ۱۰ بهمن ۱۴۰۰، کد خبر:۶۲۴۳۸، www.naftiha.ir