شعار سال: عذرخواهی من را به خاطر بلندی رشتو بپذیرید. میخواهم راجع به انحلال یکی از قدیمیترین گنجینههای فرهنگی نابینایان بگم که در دولت «سریع، فوری، انقلابی»ها رقم خورد. امروز آخرین میخ به تابوت شکسته روزنامه «ایران سپید»، تنها منبع رسمی اطلاع رسانی به نابینایان ایران، کوبیده شد.
این روزنامه، بیش از ربع قرن قدمت داشت و تنها روزنامه در ایران و به روایتی جهان بود که برای نابینایان و به بریل منتشر میشد و شرکت پست، هر روز به رایگان توزیع میکرد. مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران، متولی چاپ این روزنامه بود و در طول سالیان، به هر ضرب و زوری حفظش کرده بود.
با شروع همهگیری ورق برای ایران سپید برگشت و کرونا بهانهای شد تا چاپ کاغذی متوقف بشود. توقف چاپ کاغذی تا مرداد شامل همه نشریات مؤسسه ایران، از جمله ایران سپید میشد، اما در مرداد ۹۹ نابینایان در کمال تعجب دیدند که همه نشریات چاپ کاغذی را شروع کردند، اما خبری از ایران سپید نیست.
پیگیریهای یک سال و چند ماهه نابینایان نتیجه که نداد هیچ، با تغییر دولت و به تبع اون مدیران مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران، مدیرمسؤول ایران سپید درست در روز تولدش (۲۸ آبان ۱۴۰۰) برکنار شد و علیرغم تلاشها، جوانانی که تازه گرد سفره نشسته بودند از انتصاب مدیرمسؤول امتناع کردند.
با یه جستجوی ساده میتوانید به انبوهی از مصاحبه و یادداشت دست پیدا کنید که نخبگانی از میان نابینایان انجام داده یا نوشته بودند و در خبرگزاریها و روزنامهها منتشر شده بود تا شاید بتوانند کمی جامعه رو نسبت به قربانی شدن ایران سپید حساس کنند. همه، اما بینتیجه.
محمدحسن روزیطلب جوانی که مدیریت مؤسسه بهش سپرده شده، نه حاضر بود با بزرگانی از نابینایان دیدار کند و نه حتی قبول میکرد پای صحبت خبرنگاران این روزنامه که همگی سالهای همکاری آنها با مؤسسه دو رقمی بود بنشیند و بیشترین توهینها به این خبرنگاران از سوی خودش و یارانش انجام شد.
فشارها از طرف نابینایان ادامه داشت تا جایی که اوایل بهمن، یکی از کارمندان مؤسسه در گفتگوهای خصوصی با خبرنگاران ایران سپید مدعی شد مدیرمسؤولی این روزنامه به او سپرده شده و مؤسسه قصدی برای انحلال ندارد. ادعایی که کمی ایران سپیدیها رو به بقا امیدوار میکرد.
وعده وعید و نمایش در باغ سبز تا همین دیروز همچنان ادامه داشت و مدیران، احتمالاً به خاطر هراس از واکنش جامعه نابینایان به هیچ وجه حاضر نبودند زیر بار پذیرش انحلال ایران سپید بروند، اما درست در آخرین روز کاری سال، همه چیز زیر و رو شد و از خبرنگاران خواسته شد فردا برای تسویه بروند.
حالا نابینایان یه رفیق ۲۵ ساله رو از دست دادند و خبرنگارانی که برای ایران سپید کار میکردند، درست در آخرین روز سال شغل شان را. مدیران خوش انصاف و انقلابی هم دقیقاً آخرین روز سال رو برای اعلام این خبر انتخاب کردند که در سکوت خبری تعطیلات نوروز، جایی پیگیر حقوق این خبرنگاران نباشد.
جزئیات ماجرا خیلی بیش از اینها است، اما دانستنش کمک خاصی به ما نمیکند. مهم اینه که حالا دیگه نابینایان روزنامه ندارند. از شما میخواهم صدای ما باشید تا جماعتی که تازه خر مراد رو سوار شدند، فکر نکنند به همین سادگی میشه حق طبیعی یه گروه رو پایمال کرد، بی آن که آب از آب تکون بخورد.
امید هاشمی
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال، برگرفته از کانال تلگرامی امتداد