شعار سال: یک کارشناس اجتماعی میگوید: چنین جامعه ای برای حفظ موقعیت خود به ویژه برای سختیهایی که گروهی از نخبگان به جان کشور میخرند، به وفاق و جامعه مدنی و ارزشهای جدید نیاز دارد. وظیفه دولت این است که اگر قرار است کشوری به دلیل آرمانهای خود گرسنه بماند، فقر را به طور عادلانه توزیع کند، همه باید اینطور باشند. در غیر این صورت فقر توسط گروهی کم بهره احساس شده و ممکن است دردسرساز شود. در این خصوص همراهی مردم با پیامبر اسلام در شعب ابی طالب یک حقیقت تاریخی است، ولی آن مردم هرگز بر علیه پیامبر شورش نکردند و نگفتند که ما فقیریم! مقاومت باید همگانی باشد. مساله ما این است که در جامعه حرف از مقاومت و از آرمانها زده میشود، ولی در متن جامعه بزرگان ما برای معالجه و خرید و گردش به خارج از کشور میروند.
وضعیت فقر بر امنیت و هویت یک کشور اثر وسیعی میگذارد
محمد زینالی اُناری، پژوهشگر مسائل اجتماعی در گفتگو با خبرنگار یک رسانه آینده در خصوص وضعیت فقر در جامعه میگوید: وقتی سخن از فقر یا شرایط دشوار اقتصادی به میان میآید، باید توجه کرد که در یک سرزمین ممکن است به صورت مقطعی وضعیت بحرانی پیش بیاید و انتظار هم این است که نباید زیاد طول بکشد. تبعات آن هم صرفاً به به فقر محدود نمیشود، فقر یکی از عوارض چنین وضعیتی است و اگر به درستی بنگریم خواهیم دید که عوارض دیگری هم داشته است. به طور کلی این وضعیت بر امنیت و هویت یک کشور اثر وسیعی میگذارد. اگر کشوری همواره در وضعیت اضطراری و در درگیری در درون خود و با دیگران روزگار بگذراند این موضوع هم اثر اقتصادی خواهد داشت و هم اثرات اجتماعی. چون در طول زمان مردم همواره فکر میکنند زندگی در جهان یک زندگی پریشان است. شاید در دوران سنت و در باورهای عرفانی و دینی سدههای گذشته هم چنین وضعیتی رسوخ کرده بود. البته به نظر من ادیان بزرگ دقیقا حل این معضلات برنامه داشتند. اما امروز گفتمان توسعه شکل گرفته و کشورها به رفاه فکر میکنند فلذا کشور ما نباید همواره در این وضعیت بماند.
فقر وقتی شکل میگیرد که بیعدالتی وجود داشته
از وقتی بحث عدالتگرایی شعارگونه از زمان رییس جمهور پیشین در کشور بیشتر شد پورشهها و بنزها را هم بیشتر دیدیم
وی افزود: ذکر این مسئله به این معنا نیست که نباید وازدگی رخ بدهد و یا از موضع خود عقب بنشینیم. اما اگر اصرار داریم که کشور اهدافی اساسی دارد باید سعی کنیم وضعیت آن را به شرایط تعادل برگردانیم. یکی از تبعات این وضعیت فقر است که به صورت یک بیماری وسیع خود را نشان میدهد. فقر وقتی شکل میگیرد که بیعدالتی وجود داشته و ملت برای اهدافی که به خاطر آن وضعیتش دشوار میشود، متحد نباشند. درحالیکه یک نظام سیاسی که اهداف و آرمانهای بزرگی را نمایندگی میکند، باید بتواند برای ایجاد تعادل و انسجام در درون خود، همدلی و همراهی ایجاد کند. اگر اینها نباشند فقر بوجود میآید و گرنه اگر مردم دشمنی دارند و میخواهند محاصرهای را بگذرانند تا این دوران سخت تمام شود پس آنچه را که دارند به طور مساوی تقسیم میکنند تا محاصرهی دشمنان بر بیفتد. همدلی باید خود را در شرایط حساس نشان دهد و این وضعیت با شعار و نوشتن کتاب حل نمیشود. اگر قرار باشد حصر بر افتد، باید همه به یک سبک بخوریم و بپوشیم؛ آن فقری که برای هدفی بزرگ بوجود بیاید و همه بپذیرند، خود غنا است! چون پای یک سری اهداف و سود نهایی حاصل از آن را مد نظر داریم. اما از وقتی بحث عدالتگرایی شعارگونه از زمان رییس جمهور پیشین در کشور بیشتر شد پورشهها و بنزها را هم بیشتر دیدیم، قبل از آن و در زمان دولتی که متهم به غرب گرایی بود به دنبال تغییر الگوی خودرو از پیکان به پژو با تولید داخلی بودیم. ولی از دولتهای نهم و دهم به بعد نمایش ثروت در کشور بیشتر و بیشتر شد و بحث بالای شهر نشینها پر رنگتر و پر رنگتر شد.
زینالی با توجه به اینکه در این جا باید از خود بپرسیم که آیا ما توانسته ایم برای هدفهایی که به خاطر آن شرایط بحرانی و اضطراری را پذیرفته ایم در درون کشور وفاق ایجاد کنیم؟ اظهار داشت: بالای شهرنشینها که غریبه نیستند! آنها هم بخشی از بازار مالی را در دست و نقش های اجتماعی همین کشور را بر عهده دارند. باید بپذیریم که ما یک کشوریم و وقتی ما با هم اتحاد نداریم در مسیر حرکت به سوی اهدافمان سست خواهیم بود؛ لذا تولید داخلی مان نابسامان میشود و نظام سیاسی نتوانسته برای حرکت به سوی آرمانهای مطروحه و کسب توفیق در آن اتحاد داخلی ایجاد کند. در نتیجه این متصور میشود که گروه سیاسی خاصی حاکمیت ملی را در دست داشته و اهداف خاصی در سر دارد که بدون توجه به شرایط دشواری که داریم فکرشان فقط در این خلاصه شده که این اهداف محقق شود.
کسانی که شعار لنگپوشی میدهند خود صاحب مشاغل متعدد بوده و برای فرزندانشان مدرسه غیر انتفاعی ساخته اند
این کارشناس اجتماعی بیان داشت: این درحالی است که باید این نکته در اولویت این سری از نخبگان سیاسی قرار گیرد که ما یک ملتیم و ملت را برای این مقاومت توجیه کنند. زمانی در تبریز مردم گیاه خوردند، ولی تسلیم نشدند، این در حافظه تاریخی ما حک شده و حاضریم برای آرمانهای مشترک سیاسی چنین شرایطی را بپذیریم. مردم بخاطر فرزندشان لقمه را دهان خود نمیگذارند و به جگرگوشهشان میدهند: حقیقت زندگی همین است. در زمان سرما لباس نمیپوشیم و کتمان را به دوش فرزندان مان میاندازیم. ما باید به این فکر باشیم که برای انتقال اهداف و آرمانهای مان به نسل بعدی باید سنگ تمام بگذاریم. اما این شرایط در وضعیت فعلی مان و در نسبت با این آرمانها وجود ندارد آن هم نه از سوی مردم عادی و معترض! ما امروز این همیّت را کم داریم و میبینیم کسانی که شعار لنگ پوشی میدهند خود صاحب مشاغل متعدد بوده و برای فرزندانشان مدرسه غیر انتفاعی ساخته اند. ماهیت این رفتارها بر هم زنندهی عدالت و بر هم زنندهی بحثها و اهداف و آرمانهایی است که در ابتدای انقلاب شکل گرفته است؛ لذا خیلی طبیعی است که در یک جامعه فقر و تنگدستی هم پیش بیاید. ولی آن طیف خود نمیگوید من فقیرم، بلکه او در چشمانداز یک پورشه سوار، فقیر به چشم میآید. او کتش را نمیپوشد نه برای این که بر دوش فرزندش بیندازد، بلکه دیگری آن را میپوشد.
وی تصریح کرد: اعتراضاتی که در سال ۹۸ در محلات خاصی از کشور شکل گرفت و بازنمایی رسانهای بود که اعتراضات را پر رنگ جلوه میداد و من همواره به اصالت آن اعتراضات شک دارم، این سوال را طرح میکند که امروز کدام یک از مردم اعتراض میکنند؟ گروه بزرگی از مردم فقیر بخاطر ایمان خود و بخاطر ناتوانی در ابراز این فقر صدای خود را در نمیآورند و این نخبگان و فعالان اجتماعیاند که میگویند فقر وجود دارد. البته این وضعیت آتش زیر خاکستر است و ممکن است به یکباره صدای آن دربیاید، ولی این مردم خود به خودشان فقیر نمیگویند بلکه این یک سبک زندگی ساده و در تعلیق کسانی است که در حاشیهی شهر سکونت برگرفتهاند. شما در این محلات خانهها را در وضعیت بدی میبینید، ولی برخی از این افراد سالی یکبار به مشهد و کربلا میروند. آنها خود را فقیر نمیدانند و بخشی از درآمد و گردش مالی شهر در این محلات است. ویژگی زندگی آنها به آن صورت است و مساله فرهنگی است و بیشتر از اصطلاح فقر، فرهنگ فقر برای این مفهوم مناسبتر است. ذیل همین فرهنگ است که دختر را زود شوهر میدهند و میزان اعتیاد و آسیبهای اجتماعی هم در این محلات بالاتر است. مساله بیشتر فرهنگی است و به مدرنیزاسیون کژدار و مریز بر میگردد. ذهناً مدرن یا امروزی نیستند، ولی مجبورند در بازارهای مدرن کار کنند. یک گدا از منظر دیگران گدا دیده میشود، ولی خودش تنها میگوید به من کمک کنید. فقر یک کلمه و یک لغت است ممکن است مردم این وضعیت را روزمره و حیث حاکم بر زندگی خود بدانند و جوری با آن کنار بیایند و طبیعی است که این را به مثابه تقدیر بپیرند و اعتراضی نداشته باشند. به این صورت فقر یک نوع روزمرگی و تطبیق با زندگی است، ولی کسی که کتاب جامعه شناسی اقتصاد فقر را مینویسد به این وضعیت میگوید فقر و فردی که میبیند به او فقیر میگویند نسبت به این شرایط موضع میگیرد. ولی ما صد سال قبل به این آدمها که دستشویی و خانهی درست و حسابی نداشتند فقیر نمیگفتیم، چون تقریباً همهمان همین بودیم.
جاماندگان از توزیع عادلانه توسعه
در شرایط مسلط امروزی که وضعیتی اضطراری است، همه میتوانند خود را فقیر تلقی کنند
ما امروز کشوری موزاییکی هستیم و به دلایل ماهیتی ریشههای افتراق در کشورمان زیاد است
وی ادامه داد: صد سال قبل به اندازه رفع جوع غذا خورده میشد، اما امروز همه برای سخن گفتن از وضعیت فقر در کشور از قیمت گوشت سخن میگویند. این فقر نیست بلکه یک زیست جهان و یک تکنیک زندگی البته متعلق به گذشته است. امروز که شاخصهای رفاه و شاخصهای اقتصادی و مساله کیفیت زندگی در دنیا مطرح شده، جاماندگان از توزیع عادلانه توسعه در کشور به دلیل شرایط رسانهای میشنوند که این فقر است و خود را به عنوان فقیر میشناسند. در حالی که در شرایط مسلط امروزی که وضعیتی اضطراری است، همه میتوانند خود را فقیر تلقی کنند و همه میتوانند این شرایط را داشته و با لنگ پوشی برای آرمانهای والا مقاومت کنند، ولی لُنگ به طور نابرابر توزیع میشود. در این قالب، اشرافیت و نابرابری خود را در پاکتی میپیچد و به مردم تحمیل میشود. این شرایط باید توامان به لحاظ سیاسی و اجتماعی و امنیتی برطرف شود. ما امروز کشوری موزاییکی هستیم و به دلایل ماهیتی ریشههای افتراق در کشورمان زیاد است. وقتی انسجام دست کم گرفته شود، جامعه ما به شکر بلور شکسته در آمده و همه با هم تفاوت و تضاد پیدا خواهند کرد. این وضعیت ممکن است علاوه بر سطح داخلی، در سطح منطقهای هم مشکل باشد. در سطح منطقه ای، دولتها در حال رقابت هستند و اگر دولت و ملتی در بحران و ضعف باشد، دست پایین را در رقابت و معاملات خواهد داشت. در نتیجه، ثبات و تعادل و حالت روانی آرام و پایدار برای یک ملت و دولتی که به درستی آرمانهای آن را نمایندگی می کند، برای موفقیت در منطقه و پیش افتادن از دیگران و رسیدن به آرمانها، اوجب واجبات است.
جامعه به وفاق، جامعه مدنی و ارزشهای جدید نیاز دارد
مقاومت باید همگانی باشد
در جامعه حرف از مقاومت و از آرمانها زده میشود، ولی بزرگان ما برای معالجه و خرید و گردش به خارج از کشور میروند
وی تصریح کرد: لذا باید گفت که چنین جامعه ای برای حفظ موقعیت خود به ویژه برای سختیهایی که گروهی از نخبگان به جان کشور میخرند، به وفاق و جامعه مدنی و ارزشهای جدید نیاز دارد. وظیفه دولت این است که اگر قرار است کشوری به دلیل آرمانهای خود گرسنه بماند، فقر را به طور عادلانه توزیع کند، همه باید اینطور باشند. در غیر این صورت فقر توسط گروهی کم بهره احساس شده و ممکن است دردسرساز شود. در این خصوص همراهی مردم با پیامبر اسلام در شعب ابی طالب یک حقیقت تاریخی است، ولی آن مردم هرگز بر علیه پیامبر شورش نکردند و نگفتند که ما فقیریم! مقاومت باید همگانی باشد. مساله ما این است که در جامعه حرف از مقاومت و از آرمانها زده میشود، ولی در متن جامعه بزرگان ما برای معالجه و خرید و گردش به خارج از کشور میروند. اما نکته حیاتی این است که چنین شرایطی برای برخی به جای وضعیت اضطراری، شرایط اختصاصی هم ایجاد کرده است چرا که در وضعیت متعادل و همدلی و اتحاد وجود داشته باشد، امکان ندارد یکی مسئول لنگ پوشیدن و حمایت از کالاهای داخلی گران و ساده باشد و دیگری نیازهای مصرفی و درمانی خود را از امکانات و برندهای روز خارج از کشور تأمین کند.
شعار سال، با اندکی تلخیص واضافات برگرفته از پایگاه خبری شفقنا، تاریخ انتشار: ۳ اردیبهشت ۱۴۰۱، کد خبر: ۱۳۵۸۰۳۱، www.fa.shafaqna.com