شعارسال: این یادداشت که در کانال تلگرامی عباس عبدی، فیاض زاهد و محمد مهاجری، سه چهره سیاسی حامی دولت پزشکیان، منتشر گردیده حاوی حمله به کسانی است که معتقدند حامیان رئیس جمهور نباید به او انتقاد کنند.
بخشهایی از این یادداشت را میخوانید:
*یک بار آقای پزشکیان مطلبی بیان کرد که گر چه چندان قانع کننده نبود، ولی معیار مناسبی برای نقد وضع برخی از وزرا است. آقای رییس جمهور معتقد بود که به جای حساسیت روی افراد، عملکردآنها را در نظر بگیرید. به این معنا که وظایف روشنی تعریف کنید، سپس اجازه دهید او عمل کند، اگر موفق نبود تغییرش دهید. اکنون میتوانیم توافق کنیم که با معیار ایشان به ارزیابی عملکرد منصوبشدگان کنونی بپردازیم. اگر کسانی که منصوب هستند تغییر نکنند، معنایش این است که آقای پزشکیان از عملکرد آنان رضایت دارند، در غیر این صورت باید در اولین فرصت مدیر کنونی را تغییر دهد.
*واقعیت این است که ناترازیهای موجود بویژه در حوزه انرژی ریشه در گذشته دارد، بویژه در سه سال دولت آقای رییسی این ناترازیها تشدید شد، بنابراین متوجه ریشهها هستیم، ولی به این دلیل که از گذشته بوده، نمیتوان مدیر کنونی را تبرئه کرد. متأسفانه وزارت نیرو نه تنها هیچ گام مهمی در جهت بهبود این وضع برنداشته است، بلکه بدتر از آن اظهارات و وعدههای عجیب و غریبی داده که هیچ کدام کارشناسی نبوده و محقق هم نشده است.
*عجیبترین مورد آن همین نکتهای است که وزیر نیرو در آخرین اظهارنظرها گفته است که: ”در بعضی مناطق ۱۹ درصد رشد مصرف برق داشتیم؛ اصلاً باورکردنی نیست. در اردیبهشت ماه چهار و نیم درجه متوسط دمای کشور افزایش پیدا کرده؛ کسی باور میکرد؟ چرا گرم شده است؟ کسی فکر میکند چرا باران نمیآید؛ سد لتیان و سد کرج را ببینید؛ سدها خالی است؛ چرا علما برای این فکری نمیکنند؟ “
وزیری که نداند وضع آب و هوا چگونه است و نداند که روند مصرف چگونه است بهتر است دور وزارت را خط بکشد. قرار نیست، علما کاری برای وضع آب و باران کنند، آنان اگر میتوانستند انجام میدادند. مسأله اینجاست که آقای رییس جمهور به دلیل اعتمادی که به وزیرشان داشتهاند، وعدههای او را نیز واقعیت دانسته و متأسفانه آن را بیان کردهاند.
* الآن ۹ ماه است که آمدهاید، هیچ اقدام حداقلی برای حل مسأله ناترازیهای انرژی نکردهاید. چرا؟ آیا به این علت که نظام کارشناسی کشور ناتوان از راهحل است؟ قطعاً خیر. حداقل یک دهه و بیشتر است که دنبال حل این مسأله هستند و همیشه راهحلهای موقتی و پرهزینه را انتخاب کردهاند، و حالا حداکثر راهی که در پیش گرفته شده دستور به ادارات برای نصب پنلهای خورشیدی از سوی خودشان است! علت فقدان برنامه برای این مسأله را در وزارت نیرو و نفت پیگیری کنید. باید در اولین فرصت مسأله انرژی را حل میکردید. نه اینکه آن را به عهده دو وزیری بگذارید که معلوم نیست چقدر در پی ادامه سیاستهای گذشته هستند و چقدر در پی در انداختن طرحی نو؟
*در ماههای اخیر بخش قابل اعتنایی از نقدهایی که به عملکرد دولت چهاردهم برمی گردد از سوی مدافعان و موافقان آقای پزشکیان است. به عبارت بهتر بیشترین انتقادها را افرادی مطرح میکنند که با تمام توان برای رای آوری او تلاش کرده اند. این اتفاق هر چند در دولتهای پیشین بی سابقه نبوده، اما در دولت کنونی پررنگتر است. بعلاوه اینکه منتقدان را چهرههای شاخص تشکیل میدهند.
*البته افرادی هم هستند که با وجود مشاهده ناکارآمدیها و یقین به آن معتقدند انتقادات را درگوشی به مسئولان گفت تا مبادا طبع نازک آنها آزرده شود. به زعم قائلان به این نگاه، نقد آشکار هیچ مشکلی را حل نمیکند، ضمن اینکه حریف را در موضع بالاتری مینشاند. چنین استدلالی که بوی امر به سکوت میدهد، حتی اگر از سوی حامیان آقای پزشکیان مطرح شود، مصداق دوستی خاله خرسه و جفا به اوست. کیست که نداند انتقادات وقتی علنی میشود افکار عمومی را با خود همراه میکند؟ اگر نقد درست و منطقی باشد جامعه پشتیبان آن میشود و برای اصلاح امور یک سرمایه قابل اعتناست و اگر احیانا انتقاد وارد نباشد منتقد به حاشیه رانده میشود و حرفش شنیده نمیشود.
*منتقدان بزرگترین خادمان دولتند و بخصوص اگر نقدها از سوی حامیان دولت مطرح شود جامعهای که به آقای پزشکیان رای داده، به اصلاح امور امیدوارتر میشود.
*رئیس جمهور اگر قبل از اقدام مجلس، راسا راه را برای محو ضعفهای دولت صاف کند، نتیجه مثبت عاید خواهد شد.
*شاید در حوزه هایی، چون وزارت کشور که تولیت هویت سیاسی دولت را عهده دار است این تغییرات ضرورت داشته باشد. برخی گزارشهای میدانی موید این حقیقت است که در انتخاب و ارزیابی استانداران هم نیازمند بازنگری هستیم. استانداران از این جهت دارای اهمیت هستند که انتخاب مدیران کل استانداران بدون رضایت آنها ممکن نیست. از سویی اگر وفاق در حوزههای تخصصی و تکنوکراسی محل تامل است، در حوزه سیاسی محل تامل نیست.
*دو خطر بزرگ در این باره وجود دارد. مدیرانی که سیاستهای دولت را قبول ندارند و با رندی خود را مدافع وضع موجود جا میزنند. آنها حتی اگر صادق هم باشند، چون با راهبردها و نیت دولت مستقر ناآشنا هستند، حتی اکر بخواهند نیز نمیتوانند گره گشا باشند. از سویی این رویه نیروهای حامی دولت و رئیس جمهور را ناامید میکنند و موجب سرافکندگی آنها خواهد شد. بازنگری در این امور به نفع دولت و رئیس جمهور است.
شعارسال با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرآنلاین، تاریخ انتشار: 27اردیبهشت1404، کدخبر:2065120، www.khabaronline.ir