شعار سال: وقتی درک درستی از مشکل نداشته باشیم طبیعی است نمیتوان برای آن راهحل روشنی به دست آورد! روزی اگر مشکل هر یک از هم وطنان را مشکل خودمان بدانیم به احساس درد مبتلا شده ایم دردی همگانی!.
اما برای درک درستی از سیاست و باورهایی از فعالیت اجتماعی نیازمند چه پیش زمینههایی است؟
آنانی که رنج آگاه شدن و مطالبه گری را در جامعه به دوش میکشند؟
آنانی که برای تحقق ابتداییترین حقوق شهروندی هنگام همراهی و همیاری؛ تنهایی میبینند چه مرحلهای از یقین و پویایی دست یافته اند که با همهی این اتفاقها پیوسته میکوشند و بن بستها را تعریف دوبارهای باز مییابند؟
نگارنده به خوبی میداند برای هر حرکت اجتماعی پایدار، نیازمند همراهی لایههای مختلف مردمی است، اما ابتکار چنین طراحی و امکان سنجی حاصل کار اقلیتی هوشمند صاحب نظر و فکر است!
برای نوشتن کدام یک از دردها و مناقشههای قابل توصیف انگشت بگذارم که به انتهای نرسیدن هایش اندوه بر سر واژهها نکشم؟! سالهاست میگویند ایران کشوری در حال توسعه است در حالی که دو ایراد اساسی وارد است، توسعه یافته یعنی به انتهای توسعه که مفهومی غیرخطی است رسیده باشیم و در حال توسعه به جامعه باید اطلاق شود که کل نظام اجتماعی رو به رشد باشد؟ مثلا چند سال بایستی صبر کرد که حق تجمعات به رسمیت شناخته شود؟ و صاحبان کار و حرفه و اقشار جامعه بتوانند برای بهتر زیستن در یک چارچوب مشخص و معین بدون استرس و فشار خواستهها و معیارهای اندیشه خود را با صدایی رسا بگویند و در یک فرایند مهندسی اجتماعی به سمت جلو حرکت کنند؟!
حقیقتا برایم آموزنده است و هم تلخ که در این نوشتار از کمپین معلولان سخن نگویم؛ با توجه به شرایطی که یکایک اعضای آن دسته و پنجه نرم میکنند و روزگار میگذرانند. بعنوان اولین قشر و یکی از آسیب پذیرترینهای اجتماعی کشور با همه محدودیتها جلوی مجلس شورای اسلامی بعنوان رکن قانونگذاری و ریلگذاری کشور؛ معترض به سند قانون برنامه هفتم توسعه نسبت به کم توجهی جامعه معلولان دست به روشنگری و خواستار بازنگری بعضی از سیاستهای مطروحه ان شوند و صدایی مطلوب و یاریگر همنوعان و همدردان خود باشند! (عطف به تجمع ۷خرداد معلولان جلوی مجلس و سازمان برنامه و بودجه) کمپینی به مدیریت آقای بهروز مروتی یکی از فعالان حقوق معلولان و افرادی، چون جنابان کولیوند و رضایی؛ که سابقه فعالیت هایشان کمتر از شش سال میرسد.
بیشک اگر نتوانیم در راه پرسشگری، سنتهای اماسیده و پیشینی ذهن مان را پاک کنیم هرگز نمیتوانیم منتظر خلق انگارههای ذهنی جدید و اثرگذاری در سیاست گذشته گردیم!.
کمپین معلولان چه میگوید که دریافت پژواک آن برای صاحبان قدرت و اقتدار ناشنوا و یا کم شنوا است؟!
در این باره به فراخور اتمسفر این یادداشت مختصر مینویسم:
۱_حذف ردیف بودجه قانون حمایت از حقوق معلولان و عدم تخصیص بودجه مورد نیاز برای اجرای کامل قانون فوق (بودجه سال ۱۴۰۲)
۲_کاهش ۵۰درصدی بودجه اشتغال بهزیستی و افزایش ۴۰درصدی بودجه تسهیلات اشتغال کمیته امداد (بودجه سال ۱۴۰۲)
۳_نادیده گرفتن و حذف معلولان در برنامه هفتم توسعه کشور!
تبصره ۱ماده ۱۹۹ برنامه هفتم توسعه صراحت دارد: تمامی حمایتها از نیازمندان موقت یا قابل توانمندسازی، مشروط و زماندار خواهد بود و وزارت تعاون مکلف به رصد رعایت شروط استحقاق مشمولان از طریق آزمون وسع و اقدام برای تداوم و حذف خدمات شده است
تبصره ۲ ماده همین ماده هم ذکر شده است: دستگاههای حمایتی سالانه ۲۰درصد از خانوارهای تحت پوشش که فرد در سن اشتغال و دارای توانایی کار کردن باشند را باید از چرخه حمایت خارج کنند
در ماده ۱۶برنامه هفتم، دولت به کارفرمایان اجازه میدهد به معلولان و سایر افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی، کمتر از حداقل دستمزد و مزایای مصوبات حقوق پرداخت کنند!
آنچه کارشناسان از ۶قانون برنامه توسعه کشور میگویند تحقق حدود ۳۰تا ۳۴ درصدی را نشان میدهد. این یعنی دولت حتی حاضر به حمایت نمادین از معلولان هم نیست. به عبارت سادهتر در برنامه دوم در بخش خط مشیهای اساسی و بند ۷ سیاستهای پرسنلی بخش دولتی، برنامه سوم در ردیف ۱و ۴ ماده ۳۸، تبصره ۱ماده ۴۳ و بند ج ماده ۱۹۳، برنامه چهارم در بند ل ماده ۹۷، برنامه پنجم در ماده ۲۷، بندی ماده ۴، مواد ۲۶،۸۸،۳۶،۳۷،۴۲،۶۷و ۱۰۳ و برنامه ششم در ماده ۷۹، ردیف ۴ بند ب ماده ۸۰، ردیف ۲ بند ج ماده ۸۰ و بند ب ماده ۸۳ به بهبود شرایط معلولان تأکید شده بود را در برنامه هفتم در این زمینه به هر ۶ قانون قبلی نادیده گرفته است!.
مشخصا برنامه هفتم کلیه مواد حمایتی از معلولان را نادیده گرفته و با تمایل به حفظ منافع دولت و حاکمیت از مسولیت شانه خالی کرده است. یعنی عملا دولت با بی تفاوتی رسمی نسبت به حوزه معلولان مواجه هستیم.
در این هنگام است که آن جمع اقلیت هوشمند صاحب نظر و اندیشه با همه محدودیتهای موجود با ویلچر و سون در گرما و سرما جلوی نهادهای حاکمیتی تجمع میکنند و حقی که آنها بایستی به تواضع و دست به سینه بپردازند، مدد میخواهند؟!
ظاهراً متولی اصلی جامعه معلولان «وزیرکار» با بی توجهی محض در هیات دولت نسبت به اصلاح لایحه سند برنامه هفتم توسعه خوشش میآید در این گرداب ناکارآمدیها و مصایبی که کشور با آن مواجه است لایههای زیرین جامعه از جمله معلولان را هم بشوراند! برای نمایندههای مجلس دیر نیست قدری بر دخالت و انتصاب نزدیکان خود در حوزه اجرایی کمی هم به حال آسیب پذیرترین قشر کشور توجه نمایند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از حکایت گیلان، تاریخ انتشار: ۱۱ خرداد ۱۴۰۲، کدخبر: ۱۵۱۷۲، hekayatgilan.ir