شعار سال: کشوری که رتبه اول ذخایر نفت و گاز جهان و سرشار از سرمایه انسانی در دو سال اخیر با افزایش ۲۸ میلیونی جمعیت زیر خط فقر روبرو است و متولی یکی از مهمترین سازمانهای حمایتی کشور چنان با اطمینان خاطر از وعدهها و حمایت هایش در برابر جامعه هدف خود سخن میگوید که هر بینندهای از وضع معلولان و افراد تحت پوشش بهزیستی مطلع نباشد احسنت احسنت گویان بدرقه اش میکند! اما حقیقت ماجرا این است هیچ مدیری برخوردار از تدبیر چنین وضعیت حکمرانی را به طنز نگرفته است.
قادری از اشتغال ۹۵ هزار نفری مددجویان بهزیستی در سالی [۱۴۰۱]که گذشت سخن میگوید که تکلیف سازمان تحت مدیریت خود را ۶۲ هزار نفر اعلام کرده و آنچنان در فضای رویایی خود غرق است که تشویق کارفرمایان برای جذب افراد تحت پوشش را اشتغالزایی نمایند از بهره مندی ۲۳ درصد از حقوق فرد مددجو برای ثبت بیمه از سوی بهزیستی به کارفرما میگوید و یا در بخش دیگری هم از حمایتهایی بی پایان دولت و سازمان برای اخذ استخدام و سهمیه سه درصدی معلولان در دستگاههای اجرایی میگوید.
بی شک هر ببیندهای از این گفتگو شاهد بوده مثل آن دوستی خواهد بود که ظاهرا بطور تصادفی بخشی از سخنان معاون وزیر را در این برنامه شنید و به بنده زنگ زده که الحمدالله دولت قشر آسیب پذیر را در این شرایط نامناسب همراهی دارد!.
برای راقم سطور که به تحقیق اندک و شناختی که از ساختار سازمان حمایتی بهزیستی و بعنوان یک توانخواه از مصایب همنوعان خود اطلاع دارم صراحتا اعلام میکنم با این نمایشهای رییس سازمان بهزیستی کشور؛ گرهای از مشکلات جامعه هدف بهزیستی معلولان حل نخواهد شد کما اینکه در برنامه توسعه هفتم از تنزل توجه به آسیبهای اجتماعی و بی توجهی به خانواده بزرگ بهزیستی حکایت دارد.
کافیست گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در خرداد ماه را بخوانیم که اعلام میدارد جامعه آماری خط فقر در یک دهه اخیر ۱۳۹۰-۱۴۰۰ را ۱۱ میلیون نفر به جمعیت زیر خط فقر نشان داده و در کمتر از دو سال اخیر با توجه به تورم و نابسامانیها حدود ۱۸میلیون نفر جمعیت به زیر خط فقر افزایش داشته است. در چنین شرایطی سخن گفتن از ۹۵ هزار ایجاد شغل به سبب یک وام ۱۰۰ میلیونی و ۵۰ میلیونی و دریافت ماهیانه اقساط آن از سوی بانکها با کدام معیار و نظر اقتصادی توجیه پذیر است برای من اقتصاد نخوانده نه تنها باور پذیر نیست بلکه طنزآور و تلخ است.
سالهاست معلولان از وضعیت اسفناک خود و پشتیبانی بسیار ضعیف متولی رسمی کشور نالان هستند، اما گویی سیاستگذاران اجتماعی و مدیران مملکت در یک فضای دیگری زندگی میکنند که با مستمری ۶۵۵ هزار تومانی به افراد تحت پوشش اعانه پروری را حمایت میدانند! و یا پرداخت حق پرستاری ۲/۱۰۰/۰۰۰ میلیون تومانی و ۳۰۰ هزار تومانی خرید لوازم بهداشتی را برای معلولین ضایع نخاعی و جسمی و حرکتی شدید را خدمتی شایان توجه میدانند! تاسف بار است که در این شرایط با چه طریقی با ۶۵۵ هزار تومان دریافتی یک معلول و آسیب دیده تحت حمایت از سازمان بهزیستی در طول یکماه روزگار بگذراند؟! در صورتی که ۵ سال از اجرایی شدن قانون جامع حمایت از حقوق معلولان طبق ماده ۲۷ آن دولت موظف است برای معلولان شدید و بسیار شدید فاقد شغل و درآمد طبق دستمزد قانون کار حقوق پرداخت نماید هیچ صدایی و حمایتی از سازمان بهزیستی در نمیآید؟!
اخیرا هم بسیاری از معلولان جسمی حرکتی شدید اعلام داشتند که حق پرستاری آنان دیگر واریز نمیشود؟! پیگیریها نشان میدهد سازمان بهزیستی مرکز در پی کاهش جامعه آماری معلولان شدید و بسیار شدید است تا همین اندک حمایت خود را هم دریغ نماید! گویی که معلولان ویلجرنشین شفا یافته اند!.
طنز ماجرا نحوه دهک بندی وزارت کار و تعاون امور اجتماعی است! دهک اول با میانگین درآمد ماهیانه ۱/۶۵۴/۰۰۰ هزار تومان، دهک دوم با میانگین درآمد ۲/۳۳۵/۰۰۰ هزار تومان، دهک سوم ۲/۷۶۰/۰۰۰هزار تومان، دهک چهارم میانگین درآمد ۳/۰۰۰/۰۰۰میلیون تومان، دهک پنجم میانگین درآمد ۳/۵۰۰/۰۰۰، دهک ششم میانگین درآمد ۴/۳۰۰/۰۰۰، دهک هفتم با میانگین درآمد ۵/۰۰۰/۰۰۰ میلیون تومانی، دهک هشتم با ۶/۷۰۰/۰۰۰ میانگین درآمد و دهک نهم حدود ۹ میلیون تومان میانگین درامد دارند!
چرا چنین دهک بندی که به تنهایی طنز پردردی است با کمی تشریح در شرایط بغرنج معلولان وضعیت مصیبت واری را رقم میزند که انگار خوشایند رییس سازمان بهزیستی و دیگر صندلی چسبان امور حمایتی و حاکمیتی است که صدای جامعه معلولان را نمیشنوند؟!
۱-در دهک بندی جامعه معلولان باید عنصر معلولیت خود یک شاخص تعیین کننده و تاثیرگذار در دهک فرد باشد، اما اینطور نیست.
۲-نمی توان دو نفر با درامد همسان که یکی از آن دارای معلولیت است در یک دهک قرار داد و این با کدام معیار سیستم بهبود اجتماعی همخوانی دارد.
۳- وزارت کار تعاون و امور اجتماعی و مراتبا سازمان بهزیستی با این اعلام شرایط اقتصادی و افزایش جمعیت زیر خط فقر چه دفاعی برای این دهک بندی فاقد اعتبار خود دارد؟ که جز میخواهد سر معلولان را کلاه بگذارد.
۴-با این دهک بندی بسیاری از معلولان از چرخه حمایتی نامطلوب سازمان بهزیستی شده بودند را عملا توجیح پذیر میکند؛ بنابراین دهک بندی پیش از اینکه منجر به بهبودخواهی گردد مانعای برای شادکامی اقشار خصوصا جامعه معلولین میشود.
به تعبیر دیگر سیاست رفاهی و حمایتی بهزیستی با این شیوه دهک بندی و با در نظر گرفتن میانگین درامدی که اولا با این تورم افسار گریخته هیچ جایی دفاع ندارد و بیشتر به سخره گرفتن مردم و اقشار آسیب پذیر است و به همین دلیل است روز به روز و سال به سال جامعه مان زیر بار ناکارامدی و فقر بیشتر در حال غرق است.
ابوالفضل رضائی
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت حکایت آنلاین ، تاریخ انتشار:۵ مرداد ۱۴۰۲، کدخبر: ۱۵۸۰۳، hekayatgilan.ir