پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۹۳۴۲۸
تاریخ انتشار : ۱۷ دی ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۱
دو خبر اصلی در زمینه واگذاری جنگل برای توسعه گردشگری شامل احتمال ایجاد تاسیسات و تجهیزات تفریحی در پارک لویزان و واگذاری شش هزار هکتار منطقه جنگلی به شهرداری چالوس برای ایجاد پارک جنگلی است. در مورد اقدام آخر که با اغراق فراوان راهی برای توسعه اقتصادی استان و مقصدی برای گردشگری بین‌­المللی بیان شده، سخنان متضادی عنوان شده است. از یک سو گفته می‌­شود که در این منطقه صرفا با آلاچیق و سکو، ایجاد یک مرکز گردشگری بین‌المللی پیگیری می‌­شود، از سوی دیگر از برنامه­‌ها یی همانند شهربازی، محوطه ورزش و سایر تسهیلات گردشگری سخن به میان آمده است. «شاهرخ جباری ارفعی»، کارشناس جنگل و «رحیم ملک‌نیا»، مدرس دانشگاه در این پرونده، درباره واگذاری شش هزار هکتار از عرصه‌های جنگلی چالوس دیدگاه‌های خود را بیان کرده‌اند.

شعارسال: یافتن سوژهٔ مناسب برای نوشتن گزارش در حوزه محیط زیست مانند سایر حوزه‌ها دشوار نیست؛ یک روز عرصه‌ای جنگلی آتش می‌گیرد، روز دیگر جنگلبان یا محیط‌بان ضرب‌و‌شتم می‌شود، روز سوم خبر عبور خط لوله در تالاب می‌آید و هنوز به بیست‌وچهار ساعت نرسیده کارشناسان دربارۀ ماهی‌های مهاجم در همان تالاب خبر می‌دهند. همین موضوع سبب می‌شود بسیاری از گزارش‌ها فرصت پیگیری دوباره نداشته باشند. با‌ این‌حال گاه کارشناسان و استادان در مواردی دست به کار می‌شوند و خودشان مجموعه یادداشت‌هایی را دربارۀ یک چالش محیط زیستی می‌نویسند. «شاهرخ جباری ارفعی»، کارشناس جنگل و «رحیم ملک‌نیا»، مدرس دانشگاه در این پرونده، درباره واگذاری شش هزار هکتار از عرصه‌های جنگلی چالوس دیدگاه‌های خود را بیان کرده‌اند.

پیامدهای واگذاری نگهداری از پارک های جنگلی به شهرداری ها +تفکر تخریب و تغییر کاربری، بجای بهره برداری حفاظت شده

مارگزیده و ریسمان سیاه و سفید

این روز‌ها خبر واگذاری مدیریت خدمات حدود شش هزار هکتار پارک جنگلی به شهرداری چالوس بسیار مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفته و به موضوع روز تبدیل شده است.

داستان پارک‌های جنگلی و شهرداری‌ها، داستان تازه‌ای نیست. بعد از اقدام‌های موردی در چند دهه قبل، متأسفانه علی‌رغم مخالفت‌های کارشناسی، واگذاری آن به شهرداری‌ها بدون تشریفات مناقصه حتی به قانون نیز راه یافته است (ماده ۱۴۷ قانون برنامۀ پنجم توسعه).

این داستان قدیمی، اما بدون چالش هم نبوده است. «محمود حجتی»، وزیر وقت جهاد کشاورزی در مراسم امضای تفاهم‌نامۀ اجرای مدیریت شهری و نگهداری از پارک‌های جنگلی و توسعۀ فضای سبز با شهرداری تهران گفته بود: «حفظ پارک‌های جنگلی و فضای سبز از اولویت‌های این وزارتخانه است که اکنون امانتی در دست شهرداری‌ها است.» به گفتۀ او، بیش از ۲۲ هزار هکتار پارک جنگلی در اطراف تهران وجود دارد که قابل واگذاری نیستند، اما برای حفظ فضای سبز آن، مدیریت و بهره‌برداری آن در اختیار شهرداری تهران قرار می‌گیرد.

اما آنچه اینک موجب نگرانی کنشگران منابع طبیعی و محیط زیست شده همان نکته‌ای است که در آن مراسم توسط وزیر وقت جهاد کشاورزی به زبان آورده شد: «ورود شهرداری برای حفظ اراضی طبیعی، وضعیت را بهبود می‌بخشد، زیرا در گذشته ورود شهرداری‌ها به اراضی طبیعی در برخی از مناطق مشکلاتی را ایجاد کرده بود که اکنون دیگر این نگرانی وجود ندارد.»

پرسش اینجاست که آن مشکلات چه بوده؟ و چه راهکاری برای رفع نگرانی مورد عمل قرار گرفته است؟

به خبر ابتدای یادداشت برگردیم. «مسعود یعقوبی»، شهردار چالوس در مراسم عقد قرارداد بزرگترین پارک جنگلی چالوس در جنگل‌های منطقه «ورگاویج»، «خانیکان» و «پلهم کوتی» گفت: «این پارک جنگلی در منطقه‌ای به مساحت تقریبی ۶ هزار هکتار احداث خواهد شد و مجتمع‌های تفریحی اقامتی که شامل ساخت کلبه‌ها، آلاچیق، شهربازی، محوطۀ ورزش جوانان و کودکان، اسکیت، تنیس، والیبال و ... در این طرح اجرا خواهد شد.» به گفته این مقام مسئول این منطقه ویژه و فوق‌العاده می‌تواند علاوه بر خدمات‌دهی به گردشگران داخلی، به‌عنوان مرکز و مقصد بین‌المللی گردشگری نیز تبدیل شود. 

مشکلی که وزیر وقت جهاد کشاورزی از آن نام برده همان مواردی است که شهردار چالوس بیان کرده و همان است که کنشگران دوستدار جنگل و محیط زیست با توجه به تجربه‌های قبلی درباره آن نگران هستند. کنشگرانی که با طرح‌های جنگلداری با کمترین تاسیسات که با دانش موجود در کشور تهیه شده و دارای ناظر مقیم بوده مشکل داشته‌اند؛ حال با ایجاد شهربازی، ورزشگاه و ... در داخل جنگل روبه‌رو بوده بدون آنکه اساسا مجوزی برای آن در دستورالعمل پارک‌های جنگلی وجود داشته و یا در صورت پذیرش آن، ضوابط فنی احداث این تاسیسات تدوین شده باشد.

تجربه نشان می‌دهد که شهرداری‌ها چندان پای‌بند قوانین و مقررات نیستند و در حالی که صرفا مدیریت خدمات به آنان واگذار می‌شود با دست باز در تغییر کاربری عرصه‌های موضوع قرارداد و احداث تاسیسات اقدام می‌کنند. نمونه‌ها از شماره بیرون است؛ کافی است به جنگل‌های ناهارخوران گرگان اشاره شود که پس از واگذاری به شهرداری به بازار مکاره تبدیل شده است.

تهیه و اجرای طرح‌های پارک ملی و پارک جنگلی در همه جای دنیا مرسوم است و در ایران نیز دنبال شده و خواهد شد، اما واگذاری آن به شهرداری‌ها ریسمانی است که مارگزیده از آن می‌هراسد. وجود مرکزی ملی برای تصویب سیاستگذاری درست در این زمینه و امکان نظارت جدی بر عملکرد بخشی از نگرانی‌ها را کاهش خواهد داد.

زنگ خطر تغییر کاربری در جنگل‌های چالوس

در گرم­‌ترین و خشک‌­ترین زمستان دهه­ ها‌ی اخیر جهان قرار داریم و بخش وسیعی از مناطق برف­گیر دنیا، از کانادا تا اروپا و دماوند، پاییز را بدون برف چشمگیر سپری کرده و با بی‌نشانی از زمستان، وارد آخرین فصل سال شدند. در این وضعیت، برخی از زردنگاران فضای مجازی و حتی مسئولان تلاش می­‌کنند که برای این شرایط، دلایلی غیرطبیعی ارائه کنند و وضعیت ایجادشده را به عواملی غیر از طبیعت ربط دهند. این شرایط اقلیمی از چنان گستردگی برخوردار است که کمتر نقطه‌ای از کرۀ خاکی از آن در امان مانده است. علی‌رغم وضعیت ایجادشده، کماکان تخریب طبیعت به بهانۀ توسعه، سفر ها‌ی سیاستمداران با جت شخصی برای ترویج دوچرخه‌سواری و سردمداری شرکت­ ها‌ی نفتی بین‌­المللی برای اقدامات محیط ­زیستی را شاهد هستیم.

اما آیا می‌­توان از دستکاری­ ها‌ی بی‌شمار بشر در طبیعت چشم‌پوشی کرد و پاسخ قاطع طبیعت به قلدری بشر را نادیده گرفت؟ آیا می‌­توان جنگل­‌ها را تراشید، دریاچه­‌ها را خشک کرد و با آلوده کردن هوا، توقع زمستانی نرمال را داشت؟ در این روز‌ها که بیش از پیش گرفتار عواقب تخریب محیط ­زیست شده‌ایم و بشر نیاز به تغییر نگرش در مدیریت طبیعت دارد، جنگل­ ها‌ی کشور روز ها‌ی سخت و عجیبی را سپری می­‌کنند. جنگل­ ها‌ی اطراف مریوان برای برداشت شن و ماسه منفجر می‌­شوند و یکی از مناطق رکوردار فرسایش خاک دنیا، بخشی از پوشش گیاهی حافظ خاک را از دست می‌دهد. از سوی دیگر بحث واگذاری جنگل­ ها‌ی دست‌کاشت و طبیعی اطراف و داخل شهر‌ها به شهرداری­‌ها با هدف توسعۀ گردشگری، مطرح می‌­شود که در صورت رعایت نکردن اصول گردشگری مسئولانه، می‌­تواند زمینه‌ساز خسارت به این منابع باشد.

دو خبر اصلی در زمینه واگذاری جنگل برای توسعه گردشگری شامل احتمال ایجاد تاسیسات و تجهیزات تفریحی در پارک لویزان و واگذاری شش هزار هکتار منطقه جنگلی به شهرداری چالوس برای ایجاد پارک جنگلی است. در مورد اقدام آخر که با اغراق فراوان راهی برای توسعه اقتصادی استان و مقصدی برای گردشگری بین‌­المللی بیان شده، سخنان متضادی عنوان شده است. از یک سو گفته می‌­شود که در این منطقه صرفا با آلاچیق و سکو، ایجاد یک مرکز گردشگری بین‌المللی پیگیری می‌­شود، از سوی دیگر از برنامه­‌ها یی همانند شهربازی، محوطه ورزش و سایر تسهیلات گردشگری سخن به میان آمده است.

بدون شک، زندگی امروزی و به طور خاص، شهرنشینی و زندگی شهری نیاز به توسعۀ مولفۀ­ طبیعی برای گذراندن اوقات فراغت را اجتناب‌ناپذیر می‌­کند تا شهروندان بتوانند از مزایای متعدد این منابع بهره‌­مند شوند. گردشگری نیز به‌عنوان صنعتی با رشد روزافزون، عنصر اصلی در بسیاری از برنامه ها‌ی توسعۀ اقتصادی به‌ویژه در مناطق کمتر دست‌خورده است. اما هم‌گام با کارکرد ها‌ی سنتی تفرج و برداشت چوب در جنگل­‌ها، کارکرد ها‌ی محیط­ زیستی این منابع اهمیتی روزافزون یافته‌اند و جنگل­‌ها دیگر تنها یک منبع تفرجی یا تولید چوب نیستند. در دهه­ ها‌ی اخیر، گردشگری نیز با تغییر نگرش به استفاده از طبیعت، در مسیر عبور از گردشگری انبوه به سوی اکوتوریسم حرکت کرده که در آن حداقل فشار استفاده بر محیط­ زیست مورد توجه است.

این تغییرات در نگرش و استفاده از منابع طبیعی، در راستای بهره‌­مندی از تمامی خدمات طبیعت از جمله کارکرد ها‌ی اکولوژیکی و کاهش خطرات تحمیل بار اضافی بر آن است. در زمانی که تغییر اقلیم حفظ بستر حیات را بر هر اقدام اقتصادی اولویت می­‌دهد، استفاده از منابع جنگلی نیز باید با رویکردی متناسب با این شرایط صورت گیرد. حتی با ناگزیر بودن تبدیل این مناطق جنگلی به عرصه­ ها‌ی گردشگری، مدیریت و استفاده از این منابع نیازمند یک تفکر جامع است که بتواند اصول متعدد گردشگری، حفاظت از منابع آب و خاک و از همه مهمتر تنوع زیستی را در نظر بگیرد. ازاین‌رو، هیچ سازمانی همانند منابع طبیعی و آبخیزداری کشور دارای پتانسیل مناسب مدیریت این عرصه­‌ها نیست.

واگذاری جنگل­ ها‌ی دست‌کاشت و طبیعی به شهرداری­‌ها می‌­تواند زنگ خطری برای تغییر کاربری در این عرصه­‌ها باشد. برج‌باغ­‌ها و تغییر کاربری­ ها‌ی دیگر فضا ها‌ی سبز با هدف درآمدزایی، نشانگر غلبه تفکر اقتصادی شهرداری­‌ها بر نگرش محیط­ زیستی است. در روزگار اهمیت‌یافتن روزافزون ارزش­ ها‌ی اکولوژیک جنگل، واگذاری جنگل به سازمانی که اهداف اقتصادی آن در اولویت است، پایداری سرزمین را تهدید می‌کند. چگونه می‌­توان باور کرد که چنین مراکز گردشگری بدون قطع درخت و تخریب زیستگاه ایجاد خواهند شد؟ پارک جنگلی سیسنگان و جنگل ها‌ی عباس‌­آباد آکنده از زباله گردشگران را شاید بتوان آیندۀ قابل تصور برای چنین برنامه­‌ها یی دانست. سیسنگان نمونه‌ای بارز از جنگلی طبیعی و ارزشمند، با بارگذاری نامتناسب با ظرفیت برد طبیعت، عدم زادآوری و بی‌توجهی به اصول اکوتوریسم است که سرنوشت محتوم آن، تخریب است. از‌این‌رو، چنانچه برنامه توسعه گردشگری در مناطق جنگلی مدنظر است، این اقدام باید با نگاه اکولوژیک صورت گیرد و اکوتوریسم تبدیل به دستاویزی برای سبزشویی تخریب محیط ­زیست نشود.

شعارسال با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت پیام ما، تاریخ انتشار: 13دی1402، کدخبر: 97156، payamema.ir

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین