عاقبت همه ماست. منتهی غافل هستیم. می تازونیم و بعد تازه در راند اخر متوجه اصل داستان می شویم.

قابل مقایسه نیست ، اما ای کاش برید ببینید خلخالی چطور درگذشت؟ حتی اگر با نگاه مادی به دنیا نظر کنیم، دنیا خیلی خیلی هوشمنده. هوشمند تر از اونی که تصور می کنیم. با نگاه دینی که دیگر جای خودش رو داره. اشغال پست مدیریتی ، الزاما صلاحیت می خواد، شایستگی ها رو نیاز داره و عملکرد باید ارایه بشه.
حرفام روی دلم مونده، اما می دونم اگر بیشتر از این باز کنم، شما منتشر نمی کنید

پسران ولایتی به نام‌های علی اصغر و محمد بنیان‌گذاران شرکتی با نام سیف بنا هستند که در شمال و تهران و جنوب به برج سازی و خانه سازی مشغول هستند.
بررسی‌ها نشان می‌دهد، محمد ولایتی دارای مدرک دکتری در رشته مدیریت بازرگانی است و هم اکنون به عنوان مدیرعامل شرکت پیمانکاری نفت گاز پتروشیمی (سیف بنا) در حال فعالیت است. دیگر فرزند ولایتی یعنی علی اصغر ولایتی نیز در همین شرکت مشغول به فعالیت است، وی دارای مدرک مهندسی عمران است و به عنوان رئیس هیأت مدیره در سیف بنا فعالیت دارد.

سیف بنا البته یکی از ده‌ها شرکتی است که این خاندان دارند. شرکت‌های «سیف بنا فولاد»، «تدبیر اندیشان عرشیا»، «مهندسین مشاور بینش نیارش اثر» و «پهنه گستر بنا» از جمله شرکت‌هایی است که محمد ولایتی یا صاحب آن است یا در آن عضویت دارد.

البته محمد ولایتی به جز فعالیت برجسازی، فعالیت فرهنگی هم دارد و در شرکت «آفرینندگان فرهنگ و تمدن اسلام و بوم ایرانیان» که پدر هم حضور دارد، به عنوان عضو هیات مدیره برای فرهنگ و تمدن و دین ایرانیان تصمیم می‌گیرد!

علی اصغر هم در تمام این شرکت‌ها عضو است و او هم همچون برادر در شرکت «آفرینندگان فرهنگ و تمدن اسلام و بوم ایرانیان» به وظیفه سنگین بررسی فرهنگ و دین و تمدن مردم ایران مشغول است!
فرزندان علی‌اکبر ⁧ ولایتی ⁩(محمد و علی اصغر ) از بنیانگذاران شرکت «سیف بنا» هستند. این شرکت 1400 پرسنل دارد و در سال 85 با سرمایه ابتدایی ۳ میلیارد تومان به ثبت رسیده است.پروژه 204 واحدی جاسک، مجتمع اداری تجاری فرجام، مجتمع اداری ترکمنستان، مجتمع مسکونی یاسمن الهیه، شهرک مسکونی شقایق ساری و مجتمع مسکونی کوثر الهیه از پروژه‌هایی است که توسط این شرکت ساخته شده است.

اینها بخشی از فعالیت های برادارن ولایتی در مجموعه شرکت ساخت و سازی با نام سیف بنا است.آنها توانسته اند در ترکیه هم برای خود نامی دست و پا کنند.
در سال ۹۹ ویدئوی در شبکه‌های مجازی منتشر شد که محتوای آن به حضور جمعی از جوانان در مهمانی یا همایشی با عنوان «گرگ‌های وال استریت» در ترکیه مربوط می‌شد. برای اولین بار، یک خبرنگار اصولگرا فیلمی از حضور پسران ولایتی در همایش گرگ وال استریت در ترکیه را منتشر کرد. این کلیپ با بازخورد فراوانی همراه بود و کاربران نسبت به حضور پسران ولایتی واکنش نشان دادند.

سایت خبری رویداد ۲۴ درباره این همایش نوشت: «نام همایش برگرفته از فیلمی ساخته «مارتین اسکورسیزی» است که روایتگر زندگی فردی به نام «جردن بلفورت» است که با دوز و کلک و فروختن اموال به‌دردنخور در بورس به ثروت کلانی دست می‌یابد و ثروتش را صرف مصرف کوکایین و مشروب و دختربازی و... می‌کند. جالب آنکه فرزندان ولایتی در این همایش در کنار جردن بلفورت نشسته بودند تا بیشتر با دیدگاه‌های او آشنا شوند!.»


ادعا شده که این مهمانی با محور سرمایه‌گذاری و بازاریابی در هتل شانگریلای استانبول برگزار شد. در بخشی از این همایش یا آن گونه که برخی رسانه‌ها نوشتند؛ مهمانی، مجری با نام بردن از فرزندان یکی از مقامات باسابقه جمهوری اسلامی از آنان تقدیر کرد و البته سبب ابراز واکنش‌های شدید و غلیظی در فضای مجازی شد.

یکی از حاضران در این همایش در گفتگو با رویداد‌۲۴ درباره جزئیات این همایش و همچنین حضور پسران ولایتی می‌گوید: «پسران ولایتی از دوستان مدیر همایش فرازان هستند، همایش فرازان مجموعه برگزارکننده این همایش در استانبول است و مجری برنامه نیز به همین خاطر در ابتدای این مراسم از آن‌ها به عنوان میهمان ویژه نام برده، آن‌ها نیز از جای خود بلند شدند و مورد تشویق حاضران قرار گرفتند.»

ظاهرا ملک هزارمتری در منطقه سعد آباد که ولایتی در آن زندگی می کند، در سال‌های نخست پیروزی انقلاب از سوی بنیاد شهید به وی واگذار شده است. علی اکبر ولایتی می گوید به همراه چهار فرزندش که همگی ازدواج کرده‌اند در این خانه زندگی می کند. به این معنا که فرزندان ولایتی از ابتدای زندگی خود از رانتِ سکونت در ملکی متعلق به حکومت پیشین، در یکی از بهترین مناطق تهران و در متراژی به وسعت هزار متر بهره مند بودند.

نکته عجیب آنجا که این ملک شائبه‌های بسیاری هم دارد و ظاهرا پول آن پرداخت نشده است. مهدی کروبی درباره این ملک و چگونگی واگذاری آن به ولایتی گفته «ماجرا از این قرار بود که آقای ولایتی از من خواستند ملکی واقع در سعدآباد به ایشان داده شود، چون ملک متعلق به بنیاد شهید بود، تا آن ملک ایشان گرفته شود. یعنی ملکی که به آقای ولایتی تعلق داشت به بنیاد شهید داده شود و مابه‌التفاوت آن پرداخت شود. بعد از مدتی که معامله انجام شد آقای ولایتی گفتند که من پول کافی ندارم، قرار شد که به‌صورت اقساط این پول را پرداخت کنند. من در حافظه‌ام نیست که ایشان چند قسط داده‌اند، ولی قاعدتا همان مقداری را که می‌گویند پرداخت کرده‌اند. ولی مقداری از پول ایشان مانده بود که امام رحلت کردند، پس از رحلت امام آقای ولایتی نظرشان عوض شد و گویا ظاهرا شبهه کردند در آن اختیارات و احکامی که امام به من داده بود و همینطور معامله‌ای که بنیاد شهید با ایشان انجام داده بود و یک روز آمدند و به من گفتند که من بقیه آن پول را با رهبری حساب می‌کنم لذا آقای ولایتی باقی پول را به ما ندادند و اظهار کردند که خودم می‌روم قضیه را با رهبری حل می‌کنم.»

وی در آن زمان در گفتگو با یک هفته‌نامه پیرامون منزلش در باره لزوم امنیت خودش به عنوان یک کارگزار نظام در اوایل دهه ۶۰ چنین می‌گوید: «آقای دعاگو که الان امام جمعه شمیرانات است، آن زمان رئیس کمیته بود. به من گفت خانه شما امنیت ندارد و مصلحت نیست شما اینجا باشید. گفتیم کجا برویم؟ کاخ سعدآباد شده بود محل کمیته. خان‌های نزدیک به کمیته وجود داشت که متعلق به بنیاد شهید بود. من با آقای کروبی وارد مذاکره شدم که این خانه را با خانه قبلی معاوضه کند. آمدند خانه را ارزیابی کردند ۳۶ میلیون تومان و خانه بنیاد شهید را ارزیابی کردند ۵۱ میلیون تومان.»

وی در آن گفتگو این ارزیابی را سال ۷۰ – ۷۱ عنوان می‌کند و در پاسخ به این سوال که آیا با چنین معاوضه‌ای مشکل امنیتی برطرف میشد، می‌گوید: «بله، ۱۵ میلیون تومان ما باید سر میدادیم. مدت طولانی باید ماهی ۷۰۰ هزار تومان میدادیم.

ولایتی در پاسخ به این سوال که آیا می‌دانید حالا قیمت خانه تان چقدر شده است؟ می‌گوید: «خانه های که گرفتیم ۱۰۰۰ متر بود. ۲۲۴ متر از این خانه را حسینیه کردیم. اخیرا که دیدم این حسینیه احتیاج به توسعه دارد، ۲۰۰ متر دیگرش را هم وقف کردیم. پس، از ۱۰۰۰ متر ۶۰۰ متر برای ما مانده است. در دوطبقه بالا ۴ تا از فرزندانمان که ازدواج هم کردهاند زندگی میکنند. ما هم که پایین مینشینیم، پس در این ۶۰۰ متر ۵ خانواده زندگی میکنند.

عجب زندگی پر و پیمونی داشته. مرگ بر امپریالیسم و سرمایه داری.