پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۸۳۸۱۰
تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱۳۹۶ - ۰۹:۵۸
یک روز نبرد ۷۲ نفر در برابر ۳۰ هزار نفر، تحلیل درست این واقعه می تواند نگاه ما را به حادثه کربلا تصحیح کند و کربلا را از نو برای ما به تصویر بکشد.

شعارسال: "پرسش دوم این است که از نظر عقلی و منطقی واقعه کربلا باید ظرف 20 دقیقه تمام می شده و کارش یک سره می شده است. خب با عقل جور در نمی آید که جنگی درگرفته باشد یک سو 72 نفر و سوی دیگر 30 هزار نفر جمع باشند. یک سو آدم هایی که مسلح هستند و کارکشته و نظامی و با ابزارهای جنگی و در سوی دیگر افرادی تشنه که اکثرا نوجوان و جوان هستند و تجربه نظامی گیری و جنگ را ندارند. آن سو شمشیرها صیقل خورده و مهیای جنگ و در این سو سلاح ها معمولی. وقتی انسان چنین تصویری را در پیش چشم خود تصویر می کند می گوید این جنگ در 10 دقیقه باید تمام می شد اما این چه رازی است که این جنگ یک روز طول می کشد؟ یک روز نبرد 72 نفر در برابر 30 هزار نفر، تحلیل درست این سوال می تواند نگاه ما را به حادثه کربلا تصحیح کند و کربلا را از نو برای ما به تصویر بکشد."

آنچه در ادامه می آید بخش دوم گفتگوی ما با حجت الاسلام قادری از فضلا و مبلغان برجسته حوزه علمیه قم درباره ابعاد و وجوه برخوردهای فکری با نهضت امام حسین (ع) است.

از جمله آثار جنابعالی درباره رخداد عاشورا کتاب "بر کدامین مصیبت باید گریست" است که با نگاهی تحلیلی به این حادثه و در ادامه آثاری چون "حماسه حسینی" و "انسان 250 ساله" نوشته شده است و خوشبختانه استقبال بسیار خوبی از اثر شد. قاعدتا در این مجال کوتاه نمی شود به طور کامل به همه ابعاد این اثر پرداخت اما مایلم که به بخشی از وجوه این کتاب بپردازیم.

همچنان که اشاره کردید فرصت ارزیابی نیست اما من به دو وجه اشاره می کنم. اولین پرسشی که بعد از گزارش منابع کهن در این کتاب مطرح می شود این است که چرا امام اصرار دارد که جنگ حتما متوقف شود و صبح روز بعد صورت بگیرد. آیا امام می خواهند نماز بخوانند و چیزهای دیگری که در این باره مطرح شده است یا نه داستان بالاتر از این حرف هاست و اهداف بلندتری وجود دارد اما امام در آن مقطع نمی خواهد دشمن بویی در این باره ببرد.

پرسش دوم این است که از نظر عقلی و منطقی واقعه کربلا باید ظرف 20 دقیقه تمام می شده و کارش یک سره می شده است. خب با عقل جور در نمی آید که جنگی درگرفته باشد یک سو 72 نفر و سوی دیگر 30 هزار نفر جمع باشند. یک سو آدم هایی که مسلح هستند و کارکشته و نظامی و با ابزارهای جنگی و در سوی دیگر افرادی تشنه که اکثرا نوجوان و جوان هستند و تجربه نظامی گیری و جنگ را ندارند. آن سو شمشیرها صیقل خورده و مهیای جنگ و در این سو سلاح ها معمولی. وقتی انسان چنین تصویری را در پیش چشم خود تصویر می کند می گوید این جنگ در 10 دقیقه باید تمام می شد اما این چه رازی است که این جنگ یک روز طول می کشد؟ یک روز نبرد 72 نفر در برابر 30 هزار نفر، تحلیل درست این سوال می تواند نگاه ما را به حادثه کربلا تصحیح کند و کربلا را از نو برای ما به تصویر بکشد.

شما می خواهید بگویید کربلا آن چیزی نیست که در ذهن ما وجود دارد و باید از نو شناخت؟

همین طور است. شما نگاه کنید عبیدالله ابن زیاد در کربلا جوانی است که 28 - 25 سال سن دارد . یک جوان نورس است اما آن قدر باهوش است که 30 هزار نفر را وارد صحنه می کند آن هم در برابر 72 نفر. چرا عبیدالله ابن زیاد تلاش می کند حجم جمعیت را بالا ببرد؟ فهم درست این رویداد امروز می تواند به همه ما در این روزگار ناآرام و پرتلاطم کمک کند.

آیا شما در کتاب به این سمت رفته اید که فی المثل راز این مواجهه نابرابر و طول کشیدن جنگ به خاطر امدادهای غیبی و ... بوده است؟

به هیچ وجه ما نباید حادثه کربلا را حواله به عواملی بدهیم که نزدیک به ما نیست و افراد نمی توانند لمس کنند. من خیلی زمینی و ملموس در این باره شرح داده ام که جنگ در آن روز سه مرحله را طی کرد. بسیاری از افراد نمی دانند که جنگ چه مراحلی را طی کرد و امام چه تدبیرهایی را به خرج دادند و چه برنامه هایی ریختند که این گونه در برابر آن نابرابری ها بایستند. توصیه من به برادران مداح و روحانی این است که وقتی به حادثه کربلا می پردازند سعی نکنند از دریچه کرامت و مسایل ماورایی این رخداد را توصیف کنند.

اشکال ما کجاست که به این زاویه ها بیشتر علاقه نشان می دهیم؟

اشکال این جاست که حوزه مطالعاتی ما ضعیف است و از سوی دیگر تحلیل تاریخی کار بسیار پیچیده و چندلایه و سختی است و علاوه بر این که فرد باید آن قابلیت ها و شخصیت تحلیل را در خود گرد آورده باشد بدون عنایات ائمه نمی تواند در این باره حرف قابل اعتنایی داشته باشد. گاهی من وقتی "حماسه حسینی" را می خواندم به این موضوع فکر می کردم که چیزهایی که به ذهن استاد مطهری رسیده بدون عنایت معصومین (ع) نمی تواند باشد.

امروز من با خانم های طلبه دیدار داشتم و در محضر این عزیزان گفتم شما با یک خانم خانه دار یا یک خانم کارمند یا حتی یک خانم استاد دانشگاه فرق دارید. اگر حوزه فکری و مطالعاتی و سطح تحلیلی شما با این افراد یکی یا خدای نکرده کم تر باشد این یک فاجعه است چون شما می خواهید به این عزیزان یاد بدهید اما اگر هم سطح آن ها باشید چیزی برای عرضه نخواهید داشت.

یک نکته ای که وجود دارد این است که به تعبیر "پاک شو اول و پس دیده بر آن پاک انداز" فهم عاشورا در گرو این است که انسان اول از همه به یک طهارت درونی رسیده باشد. درست است؟

همین طور است. بنده از خودم قیاس می کنم که اگر من امروز قلم به دست بگیرم دیگر نمی توانم آن کتابی که برای عاشورا نوشتم دوباره بنویسم چون آن حال نوشتن این کتاب دیگرگون بود. به هر حال امام حسین علیه السلام فقط حضرت ابوالفضل (ع) را نمی پذیرد، وهب را هم می پذیرد. امام بدهایی مثل ما را هم قبول دارد و نکاتی را وارد ذهن شما می کند که ارزشمند و تازه است. همچنان که شما هم اشاره کردید کربلا در درون خود طهارت دارد و بنابراین کسی مطهر نباشد پس زده می شود. دیشب در یک سخنرانی می گفتم این واقعه چقدر قداست و طهارت در بطن خود دارد و هر کسی هم که به این قداست و طهارت می پیوندد قلب مستعدی پیدا می کند که به فهم جدیدی از کربلا و عاشورا برسد.

شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری شبستان، تاریخ انتشار: 11 مهر 1396، کدخبر 658583: ،www. shabestan.ir

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین