شعارسال: بیلان منفی آبهای زیرزمینی کشور از سال 70 به بعد عدد قابل توجه 32 میلیارد مترمکعب را نشان میداد اما این عدد هرگز نتوانست در مسؤولان حساسیت لازم را ایجاد کند و پس روی دریاچه ارومیه را به اثبات رساند؛ به طوریکه در این سالها به میزان 75 میلیارد مترمکعب یعنی به اندازه دو برابر تاریخ، آبهای استاتیک(ایستایی) کشور به حراج میرود تا خطرناکترین بلای طبیعی کشور که همانا مرگ تدریجی دریاچه ارومیه است در شرف وقوع باشد.
در این مقطع سکوت و بیمسوولیتی مسؤولان وقت هزینههای احیای دریاچه را در آینده چند برابر و دشواری کار را صد چندان میکند. به هر حال دولت جدید که نام تدبیر و امید را بر روی خود نهاده بود، تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه را به عنوان اولین مصوبه خود در کارنامه کاری خود ثبت میکند تا امیدی دوباره بر کالبد دریاچه ارومیه دمیده شود و آذربایجانیها به تدبیر این دولت چشم بدوزند.
اما احیای دریاچه کاری بس خطیر و دشوار بوده و بازگشت آب رفته به جوی، همتی سراسری از سوی آحاد و اقشار جامعه میطلبد. در این میان مدیریت مصرف آب به ویژه در بخش کشاورزی در صدر مهمترین وظایف مردم و مسؤولان قرار دارد.
برای اینکه به اهمیت موضوع مصرف بهینه منابع آبی و راهکارهای برونرفت از بحران فعلی آب در کشور و به ویژه استان آذربایجانشرقی اشارهای داشته باشیم، میزگردی با حضور مهندس غلامرضا خیاطی، کارشناس آب منطقهای آذربایجان، دکتر محمدتقی ستاری عضو هیات علمی گروه آب دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز، دکتر داوود زارعحقی عضو هیات علمی گروه خاکشناسی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز، مهندس حسین عباسی، کارشناس مسوول آبیاری تحت فشار سازمان جهاد کشاورزی آذربایجانشرقی و دکتر پرویز محمدزاده، معاون توسعه و برنامهریزی سازمان مدیریت و برنامهریزی آذربایجانشرقی ترتیب دادیم که ماحصل آن تقدیم حضور میشود.
**لزوم دخالت مجریان در تصمیمگیریهای کلان کشور
فارس: همانطور که مستحضرید در منطقه آذربایجان از نظر منابع آبی در شرایط بحرانی قرار گرفتهایم و دریاچه ارومیه هم خشک شده است، با این وجود بیشترین مصرف آب یعنی 92 درصد مصارف آبی ما در بخش کشاورزی است. به نظر شما چطور میتوانیم مصرف آب در استان به ویژه در بخش کشاورزی را مدیریت کنیم تا با مشکل آب مواجه نشویم؟
* خیاطی:
در استان آذربایجانشرقی مصرف آب در بخش کشاروزی کمتر از 90 درصد یعنی 86.6 درصد است. البته باید به مصرف بهینه برسیم و کسانی که بهرهبرداری میکنند در برنامهریزیهای خود به مقوله بحران آب توجه جدیتری نشان دهند.
بحران آب واقعاً جدی است و نباید مدیریت آب را به برگزاری جلسات و صحبت کردن محدود کنیم. باید سیاستهای مدیریت آب را عملیاتی کنیم و کسانی که مستقیماً آب را مصرف میکنند، در مدیریت آب نیز نقش اساسی داشته باشند.
ذخایر آبهای زیرزمینی استان ما نسبت به سایر استانها در وضعیت بهتری قرار دارد اما طبق آمار با یک میلیارد و 100 میلیون مترمکعب کسری مخازن آبی مواجه هستیم.
به نظر بنده که به عنوان کارشناس آب در بخش کشاورزی فعالیت میکنم، بزرگترین مشکل این است که در تصمیمگیریهای کلان کسانی که تصمیم را اجرا خواهند کرد، دخالت ندارند.
اگر بخواهیم در این مسیر گام برداریم، راهکارها تدوین شده است و باید آنها را عملیاتی کنیم. اعتبارات زیادی برای مدیریت مصرف آب هزینه میشود اما تا زمانی که مردم مشارکت نکنند به هدف اصلی مدیریت آب دست نخواهیم یافت.
چند سال قبل در دشت مرند آب زیادی مصرف میشد با این حال زمانی که برای مدیریت آب و کاهش مصرف به آنجا رفتیم با مخالفت شدید مردم و حتی مسؤولان مواجه شدیم. در طول این چند سال برای کاهش مصرف آب در دشت مرند شبها در مساجد جلساتی در خصوص کاهش مصرف آب برگزار میکردیم و با تلاشهای صورت گرفته موفق شدیم سال گذشته بیشترین کنتور هوشمند مصرف آب استان را در دشت مرند نصب کنیم و در حال حاضر برداشت آب از دشت مرند سیر نزولی را طی میکند.
نتیجه گرفتیم اطلاعرسانی و افزایش آگاهی مردم و مشارکت دادن آنها در کاهش مصرف آب میتواند بسیار مفید واقع شود.
* عباسی:
به مطالب بسیار مفیدی اشاره شد. در مدیریت مصرف باید همواره آب و خاک را در نظر بگیریم. کل اراضی آبی که در استان وجود دارد یکهزار و 400 هکتار است و بیشترین فشار روی منابع آبهای زیرزمینی و سفرههاست.
خوشبختانه امسال برای عملیاتی کردن سیستمهای آبیاری تحت فشار استان 89 میلیارد تومان اعتبار پیشبینی شده است. اگر آبیاری تحت فشار را اجرایی کنیم، دولت بهازای هر هکتار 12 میلیون تومان یارانه آب میدهد. اولین گام این است که برای چاهها کنتور هوشمند نصب کنیم و اراضی پایاب مشخص شود و بعد هم آبیاری تحت فشار را عملیاتی کنیم.
بدترین وضعیت مصرف آب مربوط به سفرههای آبی است. رودخانهها و آبهای سطحی تحت کنترل هستند. اما بر سفرههای زیرزمینی کنترل مطلوبی وجود ندارد و لازم است از سفرههای زیرزمینی نیز محافظت کنیم.
* زارع حقی:
متاسفانه میزان کارایی مصرف آب ما از استانداردهای جهانی و متوسط جهانی کمتر است. کارایی مصرف آب یعنی بهازای آبی که مصرف میکنیم به میزان مشخصی محصول تولید کنیم.
به عنوان مثال برای تولید یک کیلوگرم هندوانه 500 لیتر آب مصرف میکنیم. در حالی که قیمت هندوانه خیلی ارزان است. باید به سمت گیاهانی که آب را کم مصرف میکنند، برویم و نبات خود را اصلاح کنیم.
تغییر الگوی کشت باعث میشود مصرف آب کاهش یابد. باغات سیب در حاشیه دریاچه ارومیه بسیار زیاد شده که اشتباه است چرا که با کمبود آب مواجه هستیم.
آبیاری قطرهای تاثیر زیادی در کاهش مصرف آب دارد. در حالی که آبیاری سطحی علاوه بر مصرف آب زیاد باعث میشود، گیاهان هرز نیز بیشتر از گیاهان مفید رشد کنند.
متاسفانه سیستمهای آبیاری قطرهای هنوز در حد تئوری است و عملیاتی نشده است. در مجموع باید به سمت تولید محصولات دیمی برویم و با پیشبینی هواشناسی نیز کارها را اجرایی کنیم.
* محمدزاده:
میزان آب مصرفی کشور ما حتی در مقایسه با کشورهایی با درآمد متوسط نیز بسیار زیاد است. سهم آب مصرفی کشاورزی در کشورهای متوسط به پایین به 80 درصد نمیرسد و این رقم در کشورهای صنعتی به مراتب کمتر و حدود 30 تا 40 درصد است.
یک دلیل این مصرف نامتعارف، این است که دولت در قیمتگذاری و تعیین تعرفه محصولات مداخله دارد. حالا در بحث کشاورزی که با معیشت مردم سروکار دارد دولت برای اینکه به مردم خدمت کند تعرفه آب را بسیار پایین میآورد و به یکسوم قیمت آن در شهر میرساند و وقتی که تعرفه آب تا این حد ناچیز است، خود به خود انگیزه برای استفاده بیشتر از آب بالا می رود. آن واقعیت این است که دولت با سیاستگذاری بر رفتار افراد، تولید و مصرف تاثیر میگذارد.
در حال حاضر شاهد هستیم حتی در کشورهایی که پرآب محسوب میشوند، تعرفه آب آنها به مراتب از ما بیشتر است؛ در کشور ما انحراف قیمت آب بخش کشاورزی خیلی بالا بوده و اصلاً منطقی به نظر نمیرسد.
خوشبختانه سیاستگذاریها به تدریج در حال تغییر است و میخواهیم به جای اینکه تعرفه را پایین بیاوریم، به نحوه استفاده از آب به اصطلاح سوبسید بدهیم.
یعنی مثلاً به کشاورزان سوبسید میدهیم که شیوه آبیاری خود را از سنتی به قطرهای تغییر دهند یا در جهت ترویج و آموزش شیوههای نوین کشت اقدام میکنیم.
* ستاری:
امروزه در بحث آب به یک گفتمان عمومی نیازمندیم و شواهد نشان میدهد که این گفتمان در حال شکلگیری است.
به عنوان مثال آقای رئیس جمهور در مراسمی مشکلات جامعه را تیتر کرده بودند. ایشان اولین مشکل را بالا بودن نرخ بیکاری و دومین مشکل جامعه را موضوع آب و بحران آب میدانستند که این امر نشان میدهد موضوع آب و بحران آن از اهمیت ویژهای برخوردار شده است.
افرادی بودند که در گذشته آب را مسئله اقتصادی نمیدانستند و در مصرف آن صرفهجویی نمیکردند و به پیدایش بحران آب اهمیت نمیدادند، اما امروز به این نقطه رسیدهاند که هیچ مسئلهای مهمتر از مدیریت مصرف آب نیست.
اگر ما بتوانیم این بحثها را به لایههای مختلف جامعه بکشانیم و روحانیت، اقتصاددانان، جامعهشناسان و حقوقدانان را با این مسئله درگیر کنیم، در عرصه فرهنگسازی اقدامات موثری قابل انجام خواهد بود.
یعنی بحث آب را از سطح کارشناسی و تخصصی سازمان آب و کشاورزی و به سطح عمومی جامعه بکشانیم.
** در مدیریت منابع آب باید جامعنگری و مدیریت یکپارچه اعمال شود
فارس: از دیگر موضوعاتی که در مورد آب مطرح میشود، بحث نوع حکمرانی آب است. وقتی بحث حکمرانی پیش کشیده میشود، یعنی تمام ارکان اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و حقوقی جامعه توامان در مسئله آب دخیل هستند. به نظر شما نوع نگرش در حکمرانی آب به چه شکل باید باشد؟
* ستاری:
در مدیریت منابع آب، نباید بخشینگری حاکم باشد بلکه باید جامعنگری و مدیریت یکپارچه اعمال شود که تا به حال در کشور ما چنین مدیریتی وجود نداشته و بیشتر مدیریت حوزهای مطرح بوده است. به طوری که در دریاچه ارومیه که بین چند استان مشترک است هر استان برای خود مدیریت میکند و بخشینگری وجود دارد.
عموماً ادارات آب، کشاورزی، بودجه و محیط زیست استانها باهم در تعارض و رقابتند و هر استان سهم بیشتری از آب دریاچه را برای خود میخواهد!
چیزی که امروز اهمیت دارد، این است که دیگر تصمیمات از بالا به پایین نباشد. یک حکمرانی خوب آن است که تصمیمات از پایین به بالا گرفته شود.
در کشورهای پیشرفته برای اجرای یک پروژه توسعه منابع آب همه کارشناسان جمع میشوند، نظریه میدهند و همه این نظرات و بحثها به رأی گذارده میشود تا در نهایت تصمیم بگیرند این پروژه اجرا شدنی است یا خیر.
خیاطی، مدیریت مصرف در دشت مرند را مثال زدند، وقتی شما بتوانید با مصرفکننده تعامل پیدا کرده و با زبان خودش صحبت و توجیهش کنید قطعاً حساسیت وی به موضوع بیشتر خواهد شد ولی اگر مثل سابق بخواهیم به صورت ایزوله تصمیم بگیریم و آن را به مردم تحمیل کنیم، این تصمیمات ثمربخش نخواهد بود و تبعات و عوارض بسیاری را در پی خواهد داشت.
موضوع بعد اینکه، در کشورهای در حال توسعه مصرف بخش کشاورزی از 70 درصد بالاتر نمیرود. در کشورهای پیشرفته 20 درصد آب در بخش صنعت مصرف شده است و در کشور ما تنها دو درصد آب در بخش صنعتی استفاده میشود. این امر موجب شده آنقدر به منابع خاک و آب فشار بیاوریم که دیگر توان مقابله با این فشارها را نداشته باشند.
دوستان به مسئله قیمتها نیز اشارهای داشتند، در واقع وقتی قیمت آب کم باشد میل به اسراف هم بیشتر خواهد شد. در اتحادیه اروپا هر مترمکعب آب 2 یا سه دلار ثابت نگه داشته میشود. در بخش صنعت درآمدی که از هر متر مکعب آب حاصل میشود معادل 26 دلار است و این رقم در صنعت فولاد تا سقف 150 دلار هم میرسد.
در بخش کشاورزی حتی در بهترین شرایط سه دهم دلار از هر متر مکعب آب حاصل خواهد شد. کشوری مثل ترکیه در سال 2012، حدود 16 میلیارد دلار فقط از بخش فولاد در آمد کسب کرده است.
**باید استراتژی ما به سمت توسعه صنعت باشد نه کشاورزی
فارس: با این اوصاف به نظر شما آیا زمان آن نرسیده است که دیدگاهمان را نسبت به توسعه تغییر دهیم و محور توسعه را از بخش کشاورزی به بخش صنعتی انتقال دهیم و به این وسیله با فشاری که به منابع آبی و خاکی وارد میشود مقابله کنیم؟
* محمدزاده:
البته این مسئله در سطح کشور مطرح است و مختص استان ما نیست. برای مثال در استان ما 87 درصد آب در بخش کشاورزی استفاده میشود اما ارزش افزوده حاصل از آن کمتر از 30 درصد است.
در واقع سهم ارزش افزوده کل اقتصاد استان در بخش کشاورزی کمتر از 30 درصد است. در حالی که مقدار آب استفاده شده در بخش صنعت سه درصد و ارزش افزوده حاصل از آن بالای 30 درصد است.
این راندمان نشان میدهد ارزش افزوده حاصل در بخش صنعت به مراتب بیشتر از بخش کشاورزی است. البته محصولات کشاورزی در زندگی نقش حیاتی را ایفا میکنند و ما نمیتوانیم تولید محصولات کشاورزی را کم کنیم.
نظر بنده این است که ما تعرفه را اصلاح کنیم تا به استفاده بهینه از آب منجر شود. سیاست مناسب قیمتگذاری قطعاً در رفتار کشاورز تاثیر خواهد گذاشت.
از طرف دیگر اصلاً لازم نیست همه محصولات را خودمان تولید کنیم. میتوانیم کالاها و محصولات ضروری را که آب زیادی برای تولید آنها صرف میشود از استانها و کشورهای پر آب تحت عنوان آبهای مجازی وارد کنیم، در عوض محصولات کمآببر تولید و به سمت رونق و توسعه صنعت حرکت کنیم.
اکثر کشورهای پیشرفته که درآمد بالاتری دارند مخصوصاً از طریق صنعت این مسیر را طی کردهاند و توانستهاند منابع را در خدمت صنعت به کار گرفته و مصرف آب را کاهش دهند.
لازم است در این ارتباط مطالعات جامعی انجام و در این مطالعات منافع تمام ذینفعان لحاظ شود. در آینده بحرانهای آبی تنشهای اجتماعی و تبعات منفی بسیاری را پدید خواهد آورد.
باید از همین الان به فکر این مسائل و مدیریت آن باشیم. باید به ساختار و رشد جمعیت نیز توجه کنیم تا مدیریت مصرف آب به خوبی اجرایی شود.
ارتباط و تعامل با کشورهای همسایه نیز مهم است چرا که یک پنجم مرزهای کشور آبی بوده و در برداشتهای آب مشترک نیاز به تعامل با همسایگان داریم و حقآبه ما بعضاً مشخص نیست. باید جهتگیری تکنولوژی ما نیز به سمت کاهش مصرف آب و استراتژی ما به سمت توسعه صنعت باشد نه کشاورزی.
* زارع حقی:
لازم است با استفاده از آبیاری قطرهای مصرف را محدود کنیم و از طرف دیگر صنعت را رونق و توسعه دهیم. کیفیت آبهای ما در منطقه به شدت کاهش و شوری آن افزایش یافته است، بنابراین کشاورزی ما باید به سمت کارایی و مصرف آب کمتر برود.
* عباسی:
عمدهترین سهم اقتصاد ما در بخش کشاورزی است. فرهنگسازی و آموزش در بخش کاهش مصرف آب به خوبی صورت میگیرد اما باید به بحث حاکمیتی در حوزه منابع آبی هم توجه کنیم.
سیستمهای آبیاری قطرهای در بسیاری از روستاهای استان اجرایی میشود. اگر کنتورهای هوشمند و سیستمهای تحت فشار نصب شود، مصرف آب در استان قطعاً کاهش و در مقابل میزان محصولات نیز افزایش مییابد.
برنامهریزی در بخش آب فقط در دست متولیان آب نیست. مدیریت منابع آب را میتوان با عزم ملی پیش برد. قبل از اینکه دچار بحران شویم باید منابع را بررسی کنیم و جمعیت را در نظر بگیریم و برنامهریزی کنیم.
شاید اگر دریاچه ارومیه به سمت خشکی نمیرفت به فکر آب نبودیم. سازمان برنامه و بودجه نیز میتواند در این زمینه موثر واقع شود و برنامههای چند ساله تدوین کند.
* خیاطی:
چند سال قبل دولت به همه کشاورزان دستور کاشت داده بود و سیاست افزایش تعداد چاهها و محصولات کشاورزی را دنبال میکرد! در آن مقطع اگر الگوی کشت ما اصلاح میشد با مشکلات فعلی مواجه نبودیم.
حال حرفهایی را که قبلاً به مردم گفتهایم بر عکس آن را از آنها میخواهیم! البته تاثیر فرهنگسازی در بین مردم بسیار زیاد است. مردم باید به وضوح مشکل کم آبی را لمس کنند. آگاهسازی و اطلاعرسانی به مردم در این بخش بسیار تاثیرگذار است. اگر واقعیتها را به مردم بگوییم مردم همکاری خواهند کرد.
در ضمن مواردی که مطرح شد باید در برنامههای چندساله متجلی شود. اگر مباحث به صورت کمی در قالب برنامهها خود را منعکس کند، میتواند به اهداف ترسیم شده خود امیدوار باشد ولی اگر در حد صحبت در جلسات و محافل باشد راه به جایی نخواهد برد.
**کمبود آب در آینده میتواند مشکلات امنیتی و تنشهای اجتماعی ایجاد کند
فارس: جدای از همه مباحث مطرح شده کمبود آب در آینده میتواند مشکلات امنیتی و تنشهای اجتماعی ایجاد کند، به نظر شما برای کاهش تنشهای احتمالی چه اقداماتی باید انجام داد و اقشاری مثل روحانیت در این ارتباط چطور میتوانند به ایفای نقش بپردازند؟
* عباسی:
یکی از اهم فعالیتهای کشاورزی در زمینه ترویج است. در اکثر روستاها روحانیون در ترویج کاهش مصرف آب بسیار تاثیرگذارند و به کاهش مصرف آب تاکید میکنند.
مسائل فرهنگی و دینی که مطرح میشود، کشاورز در مصرف آب صرفهجویی میکند و تغییر الگوی کشت میدهد. در این راستا صدا و سیما نیز برنامههایی تهیه و پخش میکند که بخشی از آنها علمی و بخشی نیز ترویجی است.
**نقش پررنگ دانشگاهها و مراکز علمی و پژوهشی در بحران آب
فارس: به نظر شما آیا دانشگاهها و مراکز علمی و پژوهشی اقدامات مطلوبی برای کاهش مصرف آب انجام دادهاند وظیفه اینها در این عرصه چیست؟
* زارع حقی:
بعضاً در مقطع کارشناسی ارشد و یا دکترا دانشجویانی داریم که بدون انگیزه کارهایی در این بخش انجام میدهند و یا شاید اصلاً وارد این بحثها نشوند!
در حال حاضر شاهد هستیم هر سازمانی برای خود مراکز آموزشی ایجاد کرده است و معمولاً کسانی که از این مراکز فارغالتحصیل میشوند بیکار میمانند، بنابراین انگیزهای در آنها ایجاد نمیشود.
برای انجام کارهای تحقیقاتی و پژوهشی متولی مناسبی نداریم و در زمینه تربیت دانشجو و تدوین پایاننامه برنامهمحور عمل نمیکنیم. متاسفانه سازمانها از مقالات کاربردی آنطور که باید حمایت نمیکنند.
* محمدزاده:
فاصله زیادی بین ایده و اجرای آن وجود دارد. باید بحرانهای آبی را از طریق ایده و تحقیقات رفع کرد. مراکز تحقیقاتی میتوانند در این خصوص پژوهشهایی انجام دهند و راهکارهای عملیاتی پیشنهاد کنند.
پیوند دانشگاه و جامعه به مفهوم واقعی باید اتفاق بیفتد. در این ارتباط اخیراً کلینیک صنعت و جامعه را راهاندازی کردهایم و از دانشکدههای مختلف نیرو جذب و خوشههای صنعتی و مشکلات آنها را بررسی کردیم که به نظر میرسد اقدام موثری باشد.
لازم است دفتر انتقال تکنولوژی نیز ایجاد شود. این دفتر باید در جهت تجاری کردن یافتههای علمی تلاش کند. چرا که حلقه گمشده در این عرصه همان تبدیل ایده به محصول و تجاری سازی آن است. در عین حال دانشگاهها میتوانند به صورت مشترک با سازمانها مراکز R&D ایجاد کنند.
** تامین امنیت غذایی رویکرد خودکفایی
فارس: آقای خیاطی در بحث تامین امنیت غذایی رویکرد خودکفا بودن مطرح است؛ از طرف این سوال مطرح میشود که چرا باید برای تأمین غذا امنیت خود را به خطر بیندازیم؟ ما میتوانیم محصولات را خریداری کنیم و با راهاندازی گلخانهها در مصرف آب صرفهجویی کنیم نظر شما در این ارتباط چیست؟
* خیاطی:
باید با توجه به اقلیم منطقه مزیت نسبی خود در استفاده از آب را بسنجیم و به نتایج صادرات و واردات از بعد مدیریت آب بیندیشیم. گلخانهها نیز باید از حالت سنتی خارج شده و به صورت استاندارد درآیند که به نظر میرسد در این عرصه وضعیت مطلوبی نداریم.
شرکتهای هلدینگ میتوانند به احداث گلخانههای استاندارد و مدرن بپردازند و باید تاکید کنم فعالیت هلدینگها در این زمینه ضروری است.
** سیاستهای نادرست در بخش آب و کشاورزی و نابودی دریاچه ارومیه
فارس: اجرای سیاستهای نادرست در بخش آب و کشاورزی دریاچه ارومیه را سمت نابودی سوق داده که به دنبال آن تبعات منفی زیادی پدید میآید، به نظر شما در ساختار سازمانها کدام راهحلها میتواند برای احیای دریاچه ارومیه مفید واقع شود و در اولویت قرار بگیرد؟
* زارع حقی:
برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی یکی از عوامل کاهش آب است و تغییر الگوی کشت میتواند در کاهش مصرف آب بسیار مفید واقع شود.
به عنوان مثال در ایلخچی باغ پستهای ایجاد شده است که میزان تولید آن از میزان تولید کشور بیشتر است و آب کمی نیز صرف میشود و به نظر بنده بهترین کار برای احیای دریاچه کشت چنین محصولاتی است.
* عباسی:
در همه کشورها توسعه سطح کشت را افزایش میدهند و سفرههای آبی را غنیتر میکنند تا آبی که استخراج میشود با راندمان بالا مصرف شود.
در استان ما هم اگر سازمانهای آب و جهاد کشاورزی کنار یکدیگر باشند سفرههای زیرزمینی آب خود را از دست نمیدهند و کشاورزی نیز پایدار میماند.
* محمدزاده:
در حوضه دریاچه ارومیه از بعد مزیت نسبی استان ما از استانهای با ظرفیت به شمار میرود. به نظرم باید الگوی اشتغال را در این حوزه اصلاح کنیم و به سمت صنایع سوق دهیم. شاید بتوان دریاچه را از این طریق نجات داد.
بسیاری از دهقانان حاشیه دریاچه ارومیه تغییر الگوی اشتغال دادهاند و اکنون در برخی از واحدهای صنعتی به کار مشغولند. اگر چنین مشاغلی توسعه یابد و نیروهای متخصص از دانشگاهها وارد عرصه صنعت شوند، فشار در بخش کشاورزی کاهش مییابد و بزرگترین اقدام در این زمینه اصلاح الگوی اشتغال است.
* ستاری:
در گذشته سیاستگذاری کلی کشاورزی بر این بود که بخش کشاورزی توسعه یابد و در نتیجه احداث سدها افزایش یافت و باعث شد خشکی دریاچه ارومیه تشدید شود.
طبق آخرین آمار بانک مرکزی سهم اشتغال در ایران در بخش کشاورزی 18 درصد، در صنعت 32 درصد و در خدمات 50 درصد است. در استان ما در بخش کشاورزی سهم اشتغال 20 درصد، در بخش صنعت 40 درصد و در بخش خدمات نیز 40 درصد است.
استان وضعیت خوبی در صنعت دارد و اگر بتوانیم الگوی اشتغال را تغییر دهیم و اشتغال بخش کشاورزی را به بخش صنعت انتقال دهیم مصرف آب کاهش خواهد یافت.
باید سیاستگذاریها طوری صورت پذیرد که بخش صنعت تقویت شود. با تقویت بخش صنعت ارزش افزوده نیز افزایش خواهد یافت و حتی میتوان کشاورزان را به سمت این بخش جذب کرد تا سفرههای زیرزمینی نیز تقویت شود.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از خبرگزاری فارس ، تاریخ انتشار: 24 مهر 1396 ، کدخبر: 13960724000639 ، www.farsnews.com