پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۹۴۰۷۳
تاریخ انتشار : ۰۱ آذر ۱۳۹۶ - ۱۲:۱۸
نگاهي به معضل جهاني خشكسالي در قرن پيش رو

شعار سالاز ميان تمام ترس هايي که گرم شدن سياره زمين ايجاد کرده است، احتمالاً هيچ کدام به اندازه فرضيه اي که مي گويد جنگ هاي آتي براي آب خواهد بود، نظرها را به خود جلب نکرده اند. اين فرضيه مي گويد کمبود آب در سراسر جهان به جنگ ميان کشورها خواهد انجاميد. در واقع چنين چيزي رخ خواهد داد: از آنجا که آب براي تمام فعاليت هاي انسان از جمله توليد غذا، حياتي است، هيچ کشوري نمي تواند بر سر ذخاير آبي خود سازش کند. بنابراين، در جنگي که به خاطر کاهش ذخاير آبي رخ مي دهد، هر کشوري براي محافظت از آب هاي در دسترس خود، مشتاقانه خواهد جنگيد. در واقع فرضيه جنگ براي آب، نشان دهنده نگراني هاي عميق ما نسبت به آينده اي است که در آن ،جوامع تشنه براي به دست آوردن آب بر روي هم اسلحه مي کشند.

فرضيه جنگ بر سر منابع آب، بسيار مهيج و تحريک کننده است. اين درحالي است که نتايج تحقيقات زيادي نشان مي دهند، خوشبختانه، جنگ براي آب يک فرضيه بشدت اغراق شده است. تحقيقات گسترده اي که توسط آرون ولف، يک جغرافيدان از دانشگاه اورگان انجام شده است، با استناد به مدارک مستدل نشان مي دهد، علي رغم مطرح شدن فرضيه «جنگ براي آب»، طي هزاران سال اخير هيچ نشاني از جنگ بر سر آب در ميان کشورهاي مختلف وجود نداشته است. يا حداقل هيچ جنگي مستقيماً با بحران آب در ارتباط نبوده است. در حقيقت نتيجه تحقيقات ولف و تيم تحقيقاتي او نشان مي دهد انسان ها بيش از آنکه بر سر آب با هم مبارزه کنند، براي دسترسي به آب با هم همکاري کرده اند.

دلايلي بر نگراني
البته اينکه طي هزاران سال هيچ جنگي مستقيماً به بحران بي آبي مرتبط نبوده به اين معني نيست که نبايد نگران رخداد چنين مساله اي در آينده باشيم. درست برعکس، دلايل خوب زيادي وجود دارند که مي توانند ما را متقاعد سازند براي درک ارتباط بحران بي آبي و درگيري هاي بين کشورها و ايالت ها تلاش هاي خود را افزايش دهيم و زيرساخت هاي لازم براي حصول اطمينان از اينکه آب منبعي بالقوه براي صلح و خوشبختي و نه جنگ است را تقويت کنيم.
دليل نخست آن است که آينده قرار نيست دقيقاً مشابه گذشته باشد. همه مي دانيم که هيچ آينده اي درست و عيناً شبيه هيچ گذشته اي نبوده است. چهارسال قبل، دانشمندان علوم زمين درباره اين مساله با هم مباحثه مي کردند که آيا ما بايد نام دوره جغرافيايي اي که هم اکنون در آن به سر مي بريم را از هولوسين ( آخرين دوره زمين شناسي پس از عصر يخبندان) به آنتروپوسين (عصر جديد) تغيير دهيم يا خير. علت آنکه دانشمندان مي گفتند نام آنتروپوسين بهتر است جايگزين هولوسين شود آن بود که به عقيده آنها بشر آنقدر در سيستم سياره زمين دخل و تصرف کرده که گويي عملاً با سياره جديد و کاملاً متفاوتي مواجهيم که هيچ شباهتي با سياره قبلي ندارد. تغييرات آب و هوايي، از بين رفتن لايه ازون، رسوب گسترده، و اسيدي شدن اقيانوس ها، همه نشانه هايي است دال بر اينکه دخالت انسان در سيستم زمين شيوه کارکرد اين سياره را تغيير داده است.
اين قضيه درباره آب هاي شيرين نيز صادق است: چرخه آب در آينده به سختي قابل پيش بيني خواهد بود. براي مثال تغييرات آب و هوايي منجر به ايجاد خشکسالي و سيل هاي بيشتري در مناطق بيشتري از کره زمين خواهد شد. پيامدهاي بحران کم آبي کشورهاي بسياري را در آينده با مشکلات جدي و پيچيده مواجه خواهد ساخت. مثلاً ممکن است، دو کشور بر سر ذخاير آب مشترک وارد جدال شوند و هر کدام بخواهند مالکيتش را بر يک ذخيره آب مشخص به ديگري اثبات کنند. البته هنوز هيچ کسي نمي تواند با قطعيت بگويد تغيير در چرخه آب مي تواند به جنگ بينجامد.
اما دليل دومي که مي تواند ما را مجاب کند، همچنان به امکان ارتباط بحران کم آبي و جنگ هاي آتي به عنوان يک امکان بالقوه بينديشيم آن است که ما بدواً درکي بيش از حد محدود از مفهوم ارتباط داريم. در واقع ارتباط را در يک چارچوب بسيار محدود درک مي کنيم. جنگ بين ايالت ها فقط بخش بسيار کوچکي از يک بحران بزرگ است که مي تواند در اثر کم آبي ايجاد شود. اگر به جاي تاکيد بيش از اندازه روي فرضيه «جنگ براي آب» بروي بخش مهم تري از يک بحران احتمالي تمرکز کنيم، هوشمندانه تر خواهد بود.

آب راهي براي ثبات
بياييد بينديشيم «چطور» آب مي تواند صلح و ثبات را افزايش داده و يا به عکس، باعث بهم خوردن ثبات کشورها و مناطق آسيب پذير در سراسر جهان شود. آب براي تمام فعاليت هاي انساني لازم و ضروري است، در واقع آب مايه حيات است. وقتي آب به وفور وجود دارد، همه چيزهاي خوب نيز وجود خواهد داشت، از سلامتي گرفته تا توليد غذا، انرژي و هزاران چيز مفيد و ضروري ديگر. اما، وقتي که آب به مقدار لازم و در کيفيت مناسب در دسترس نباشد، دقيقاً عکس چيزي که گفته شد رخ خواهد داد: سلامتي انسان ها به خطر خواهد افتاد، غذا به اندازه کافي وجود نخواهد داشت، امکان توليد برق وجود ندارد، و هزاران اتفاق ناگوار ديگر. وقتي اين شرايط به اندازه کافي وخيم شود، جوامع شروع به از هم پاشيدن مي کنند و اينجاست که درگيري ها اجتناب ناپذير خواهند شد.
تراژدي اين روزهاي سوريه مي تواند يک مطالعه موردي مهم براي فهم آنچه بر اثر کمبود آب در حال وقوع است، براي ما فراهم آورد. مابين سال هاي 2007 تا 2010، سوريه يکي از بدترين خشکسالي ها در تاريخ خود را تجربه کرد. اتفاقي که سبب شد بسياري از جوامع روستايي از بين رفته، و هزاران نفر از روستاها به سوي شهرهاي سوريه سرازير شوند. آنها به شهرها وارد شدند اما هرگز در جامعه شهري پذيرفته نشدند.
وقتي«بهار عربي» در سال 2011 آغاز شد، سوريه يکي از جوامع بسيار آسيب پذير بود. خشکسالي از يک سو و نارضايتي از برخي سياست هاي داخلي اسد از سوي ديگر شرايط لازم براي به وجود آمدن خشونت ها در سوريه را به وجود آورد. به محض آنکه درگيري ها آغاز شد، گروه هاي شورشي مشتاقانه از مناطقي که درگير خشکسالي هاي شديد بودند، شروع به سربازگيري کردند. از زمان آغاز جنگ هاي داخلي، مبارزان از آب به عنوان يک سلاح استفاده کرده اند. در واقع آب تبديل به ابزاري براي جنگيدن شده است. داعش در اين ميان يکي از گروه هايي است که از آب به عنوان سلاح جنگي استفاده کرده است. او براي تنبيه کساني که عليه او اقدام مي کنند، گاهي جلوي آب را بسته و گاهي سدها را براي ايجاد سيلاب هاي عمدي گشوده است. اتفاقي که در سوريه در جريان است يکي از مواردي است که توجه جوامع سياست خارجي و امنيتي در سراسر جهان را به خود جلب کرده چرا که ارتباط بحران کم آبي و جنگ هاي آتي را مي توان با استناد به آن توضيح داد.
يکي از تحقيقات مهمي که در اين زمينه در سال 2012 توسط دفتر اطلاعات ملي امريکا (ODNI) انجام شد نشان داد چالش هاي جهاني بر سر آب «به بي ثباتي کشورهايي که براي منافع امنيت ملي امريکا مهم هستند»، منجر خواهد شد. اين گزارش پيامدهاي بي ثباتي ناشي از کمبود آب را شامل سقوط دولت ها، تاثيرات منفي کم آبي در توليد غذا، و خطر استفاده تروريست ها از آب به عنوان سلاحي عليه سياست هاي امريکا عنوان کرد. اين گزارش همچنين با اعلام زودهنگام بودن خطر جنگ براي آب، گفته است اين جنگ احتمالاً تا سال 2022 رخ خواهد داد. وزير امور خارجه وقت، هيلاري کلينتون، که از دفتر اطلاعات ملي امريکا خواسته بود اين پروژه ارزيابي را انجام دهد، بعد از اعلام نتايج گزارش، تلاش هاي خود را براي به صدا درآوردن زنگ خطر پيامدهاي بحران کم آبي آغاز کرد. وزارت امور خارجه امريکا نيز يک سازمان غير دولتي براي بسيج تمام بازيگران عرصه خصوصي و عمومي اين کشور که در زمينه آب فعاليت مي کنند، تشکيل داد. اما هنوز هم يک برنامه مدون در امريکا براي حل مساله کم آبي وجود ندارد. بيشتر فعاليت ها به شکلي در هم ريخته و ناهماهنگ با ساير بخش ها در جريان است. در واقع امريکا علي رغم آنکه از تلاش هاي سازمان هاي مختلف از خصوصي، عمومي، غير انتفاعي و دانشگاهي، بهره مي برد، هنوز هم هيچ استراتژي جهاني اي براي حل مساله آب ندارد. بخشي از اين آشفتگي ها مفهومي (آب بخش اعظمي از درآمد جوامع را به طرق مختلف تامين مي کند)، و بخشي از آن سياسي (چه کسي هم اراده و هم ابزار لازم براي عمل را دارد؟) و بخش ديگري از آن، ناشي از گسترده بودن تعداد سازمان هاي امريکايي است که در زمينه آب فعاليت مي کنند، که مديريت آنها را بسيار سخت کرده است. امريکا به عنوان کشوري که داعيه قدرت جهاني دارد، بيشترين منفعت را از ايجاد و اجراي يک استراتژي جهاني آب خواهد برد. کسب شهرت و نفوذ در کشورهاي ديگر يکي از اين منفعت هاست. اما مهم تر از آن، حصول اطمينان از اين مساله است که آب همان کاري را در گوشه گوشه جهان انجام مي دهد که از آن انتظار مي رود: ايجاد ثبات، صلح و امنيت.

سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت بانک اطلاعات نشریات کشور ، تاریخ انتشار 13 تیر96، کدمطلب:3586208،www.magiran.com


اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین