شعارسال: کشورهای دیگر را نمیدانم ولی در
ایران «تغییر» تابو است؛ از تغییرات فردی تا تغییر در ساحتها و ساختارها. هیچ کس
حاضر نیست تغییر کند، مگر اینکه مجبور شود. اگر سیاستها تغییر نمیکند، نه از آن
رو است که به درستی آن ایمان دارند؛ بیشتر برای آن است که تغییر را عقبنشینی میدانند
و «عقبنشینی» را آغاز فروپاشی. اگر از کسی بشنوند که فلان سیاست یا بهمان برنامه،
این هزینهها را دارد و آن پیامدها را، در دل میگویند: آری، اما پذیرفتن تغییر یعنی
پذیرفتن خطا، و به گردن گرفتن خطا یعنی میدان دادن به تردیدها و نقدهای دیگر. پس
نه به هزینهها میاندیشند و نه به پیامدها.
45 میلیون ایرانی را در باتلاق فیلترشکنها
رها میکنند؛ اما از تصمیمی که گرفتند، بازنمیگردند؛ حتی اگر یقین کنند که نقض
غرض شده است. تغییر، عادتهای ما را برمیآشوبد، حال و هوای ما را دیگرگون میکند،
چشماندازی دیگر پیش روی ما میگذارد، گذشته را کالبدشکافی میکند، بر گلیم آینده
نقشی دیگر میزند و از همه مهمتر، به تازهنفسها میدان میدهد. تغییر، سخت است؛
سختتر از جراحی قلب یا مغز؛ اما گاهی از آن گزیری نیست. تغییر را باید پذیرفت؛
وگرنه آینده چونان مغول بر سر ما فرود میآید و از تاک و تاکنشان، نشانی باقی نمیگذارد.
تغییرهراسی در کشوری که در چهارراه اندیشهها و تمدنها است، جز هزینه و زیان، سودی
ندارد. اگر تابوی تغییر نشکند، در تابوت تعصب و یکدندگی میپوسیم. در زمانهای که
هر وسیلهای هدف شده است و هر هدفی وسیله، معجزهای جز تغییر و بازاندیشی وجود
ندارد. چندیپیش با یکی از فضلای حوزه دربارۀ برخی رفتارها و باورهای دینی در میان
دینداران گفتوگو میکردم. گفتم شما میدانید که فلان مراسم دینی یا فلان باور
مذهبی، هیچ ریشهای در قرآن و حدیث معتبر ندارد؛ هیچ و هیچ. اما اکنون جزء لاینفک
دینداری در میان میلیونها ایرانی شده است.
چرا حقیقت را به مردم نمیگویید تا افکار و رفتار دینیشان را اصلاح کنند؟ گفت: اولا لازم نیست هر باور یا مراسمی به آیهای از قرآن یا حدیثی معتبر یا سیرهای مستند بازگردد؛ ثانیا آشفتن باورها و عادات دینی مردم صلاح نیست؛ خصوصا اگر با روح دینداری [به زعم ما] سازگار باشد. گفتم: قبول! اما همین را هم به مردم بگویید. به آنها بگویید که فلان عقیده یا برنامه، ریشهای در دین و تاریخ دین ندارد اما به عقیدۀ ما با روح دینداری سازگار است. مردم حق دارند که بدانند باورها و رفتارهای دینیشان چه جایگاهی در متون و نصوص دینی دارد. مردم حتی باید بدانند که آنچه شما میگویید قرآن است یا تفسیر قرآن و اگر تفسیر قرآن است، تفسیر اجتهادی است یا تفسیر بر پایۀ روایات. گفتم از تغییر نگاهها نترسید. پیامبران هم برای تغییر آمدند؛ وگرنه برای هر اندیشه و رفتاری میتوان توجیهی یافت و دست به آن نزد. از تغییر نترسیم؛ با تغییر مهربان باشیم. تغییر ممکن است مقام و جایگاه ما را به دیگری بدهد؛ اما جامعه را پیشرو و توانمند میکند. ما هم جزئی از همین جامعه هستیم. به قول روسو: «تغییر ساختارها، بدون هزینه و گاهی بدون سرافکندگی و قبول شکست نیست؛ اما هزینهای که شما بابت مقاومت در برابر روح زمانه(Zeitgeist) میدهید، هزار برابر بیشتر از هزینههای تغییر است.»
سایت شعارسال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت کوزه شکسته، تاریخ انتشار: 5خرداد1397 ، کدخبر: -: kuzeshekaste.com