از دیرباز چنین برای همگان جا افتاده است که وقتی زوجی نابارورند و فرزندی ندارند، باید صبر ایوب و کفشهایی از آهن داشته باشند تا بتوانند مراحل پذیرش فرزند را طی کنند و به سرمنزل مقصود برسند. اما شاید در این باره کمی اغراق شده باشد؛ بخصوص در این ایام که تعداد بچهها در شیرخوارگاهها زیاد شده و فضای زیادی برای نگهداری از آنها در این مراکز وجود ندارد. شاید قدری دوندگی داشته باشد که بیگمان غیر از این نمیتواند باشد و مراکزی چون بهزیستی باید کاوش و دقت لازم را در انتخاب والدین داشته باشند، اما در این مسیر، کافی است بدرستی اطلاعات داد و گرفت و مسیر را بدرستی پیمود؛ آن وقت میتوان جای بچه را از شیر خوارگاه به خانه تغییر داد و او را در آغوش کشید و برایش دنیای جدیدی ساخت. البته اگر هم گاهی خانوادهها در این مسیر سختی میکشند این به خاطر اهمیت موضوع وآینده همان بچهای است که قرار است به خانه شما بیاید و آیندهاش تضمین شود. علاوه بر آن قرار است در آینده فرآیند فرزند خواندگی، بیش از این نیز تسهیل شود تا خانوادهها کمتر دردسر بکشند. این نویدی است که مسئولان بهزیستی به خانوادههایی میدهند که قرار است فرزندی برای خود داشته باشند.
تعداد کودکان صفر تا 6 سال در شیرخوارگاهها سیر صعودی پیدا کرده است و دیگر فضای این مراکز پاسخگوی این همه بچه نیست. به فرض جا هم باشد، مربی به تعداد کافی نیست که بتواند ازآنها نگهداری کند. با این اوضاع واحوال خانوادههایی هستند که میخواهند به داد این کودکان برسند ولی چرخه کار و روند فرزند خواندگی آنها را خسته میکند. بهتر نیست به جای اینکه شیر خوارگاه بسازیم، اعتبار خرج کنیم، دردسر به جان بخریم و صدها چیز دیگر روند فرزندخواندگی را سرعت ببخشیم تا هم خانوادهها بیفرزند نمانند وهم فرزندان بیخانواده.
دکتر احمد دلبری مدیر کل بهزیستی استان تهران درباره موضوع فرزند خواندگی میگوید: کودکانی به فرزندی سپرده میشوند که والدین یا جد پدری آنها، شناخته شده نباشد. از طرف دیگر این کودکان باید تحت سرپرستی سازمان بهزیستی قرار گرفته باشند، به عبارتی قبل از سپردن کودکان به فرزندی این کودکان باید از طریق مراجع قضایی در اختیار سازمان بهزیستی قرار گیرند و مهمتر اینکه این کودکان باید به خانوادههایی سپرده شوند که قانون تعیین کرده است.
او میافزاید: امور مربوط به فرزند خواندگی در هر استان فقط از طریق کمیته ستادی استان و توسط کمیته شبه خانواده استان انجام خواهد گرفت. اعضای این کمیته شامل مدیرکل بهزیستی استان، معاون امور اجتماعی، کارشناس شبه خانواده استان، کارشناس فرزند خواندگی، مددکار و کارشناس حقوقی استان است.
کودکانی را میتوان به عنوان فرزند خوانده انتخاب کرد که کلیه تلاش ها و کوشش های حرفهای جهت شناسایی والدین و بازگشت کودک به خانواده مؤثر واقع نگردیده باشد. به گفته او، بخشی از فرآیند فرزند خواندگی در بهزیستی و بخشی نیز در قوه قضائیه و داد گستری سپری میشود: متقاضیان فرزند با مراجعه به بهزیستی ابتدا تشکیل پرونده داده و سپس پرونده آنها در شورای فرزندخواندگی از نظروضعیت اقتصادی، اجتماعی، مذهبی و رفتاری بررسی میشود. او تصریح میکند: بعد از بررسی و مصاحبه پرونده برای بازدید از منزل متقاضی به یکی از دفاتر تهران، ری، شمیرانات و شهریار ارجاع داده میشود. البته همزمان با آن جلسات ارزیابی، مشاوره و روانشناسی نیز انجام میشود. به گفته دلبری، با انجام مراحل فوق پرونده برای تشکیل پرونده قضایی به دادگاه خانواده ارسال میشود و در واقع ارزیابی اصلی و نهایی در دادگاه صورت میگیرد. پس از ارزیابی پرونده از سوی دادگاه حکم 6 ماهه برای خانواده متقاضی کودک جهت نگهداری ومراقبت موقت کودک از سوی قاضی پرونده صادر میشود. در این مدت دادگاه علاوه بر بررسی و ارزیابی خانواده، وضعیت کودک را بررسی میکند.
دلبری در ادامه یادآور میشود: پس از طی شدن مراحل قانونی خانواده به دفتر ثبت اسناد برای تعهد و واگذاری یک سوم اموال خود بهنام کودک معرفی میشود که در نهایت مراحل صدور شناسنامه و... انجام میشود.
او درباره اینکه تمایل خانوادهها به نگهداری دختر بیشتر است یا پسر میگوید: بیشتر خانوادهها تمایل دارند طفل دختر رابهعنوان فرزند خوانده بپذیرند آنهم زیر دوسال. چون هم از نظر محرمیت او برای خانواده و هم اینکه به هرحال کودکی که کمتر ازدوسال دارد بالطبع مشکلات کمتری در تربیت داشته و خانوادهها راحتتر میتوانند در تربیت او نقش داشته باشند به این خاطر ترجیح میدهند فرزند دختر زیر دو سال را به فرزندی قبول کنند.
مدیر کل بهزیستی استان تهران به تعداد کودکان در مراکز نگهداری شبه خانواده یا شیر خوارگاه اشاره میکند و خاطرنشان میسازد: در حال حاضر 456 کودک صفر تا 6 سال در سطح استان تهران شرایط فرزند خواندگی دارند. به گفته او، در سال 93، 1136 خانواده درخواست فرزندخواندگی کردند که تنها 142 خانواده موفق به پذیرش فرزند خوانده شدند یعنی 5/12 درصد و متأسفانه بقیه خانوادهها موفق به گرفتن فرزند نشدند. او یکی از دلایل موفق نشدن خانوادهها را اینگونه بیان میکند که، بخشی از فرآیند فرزندخواندگی به سازمان بهزیستی برمی گردد که باید مددکاران گزارش ها و بررسیهای خود را بموقع ارائه دهند که این اتفاق نمیافتد. باید روند کار را تسریع کرده و خیلی سخت نگرفت. البته قبول داریم که این کار به دلیل حساسیت موضوع نیاز به کارشناسی داردولی خب زمان هم مهم است.
دلبری به این نکته نیز اشاره میکند که در حال حاضر به ازای هر 10کودک در شیر خوارگاهها یک مربی وجود دارد و این امر موجب میشود که خدمات بدرستی ارائه نشود. از طرفی 85 درصد خانوادهها منتظرند تا کودکی را به فرزندی قبول کنند. البته همه متقاضیان واجد شرایط نیستند.
به اعتقاد او، برای کودکان یک ساله و دوساله به ازای 6 کودک یک مربی هم کم است چون براساس استاندارد باید یک مربی برای 4 یا 5 کودک باشد نه بیشتر. در غیر این صورت این خود یک آسیب است. مدیرکل بهزیستی استان تهران با اشاره به اینکه تهران بیشترین متقاضیان فرزند خواندگی را دارد میگوید: قرار است ظرف مدت سه ماه آینده پروسه بررسی و تکمیل پروندههای فرزند خواندگی ساماندهی و با سرعت بیشتری انجام شود. برای این کار سعی میکنیم از بخش خصوصی و کلینیکهای مددکاری کمک بگیریم. به اعتقاد او، ما باید 456 کودک را بهعنوان 456 طرح در نظر بگیریم و با کمک مددکاران بتوانیم شرایطی را برای کودک و خانوادهها فراهم کنیم که کودک به جای اینکه در مراکز و دور از محیط خانواده باشد در خانواده رشد کند.
*مفهوم «امین موقت» را به درستی دریابیم
دکتر رضا رزاقی، روانشناس و متخصص در امور «کودکان جدا از خانه» درباره موضوع «امین موقت» به ایران میگوید: «امین موقت» یک حکم قضایی است که بر اساس ماده 1187 قانون مدنی صادر میشود و بر فرایند رسیدگی به امور کودک یک فرد امین تعیین میشود، بنابراین «امین موقت» به اشتباه نوعی از مراقبت کودکان تلقی میشود که البته تداعیگر یک نوع فرزندپذیری موقت است که در فرایند حقوقی تفاوتهایی با فرزندپذیری دائم دارد. به گفته او، اگرچه تا اندازهای فرایند فرزندپذیری پیچیده به نظر میرسد اما مطابق با ماده 21 پیماننامه جهانی حقوق کودک مادامیکه منافع عالیه کودک در اولویت است، ناگزیر باید با دقت بیشتری در جهت انتخاب والدین فرزندپذیر اقدام کرد که این موضوع مدت زمان بررسیهای کارشناسی را بیشتر میکند و به تبع آن متقاضیان باید زمان بیشتری را در نوبت دریافت کودک بگذرانند. از طرف دیگر، طی این مدت و با ارائه خدمات مشاوره پیش از فرزندپذیری به متقاضیان کمک میشود تا بهتر و بیشتر به انتخاب و پیامدهای تصمیم خود فکر کنند. به اعتقاد رزاقی، اغلب متقاضیان زمان زیادی را برای درمانهای ناباروری سپری کردهاند و با ناامیدشدن از درمانها و با امید اینکه فرزندپذیری در اسرع وقت انجام میشود و همیشه راه برای فرزندپذیری گشوده است، در شرایط سنی نامناسبی اقدام به فرزندپذیری میکنند که احتمال رد تقاضای آنها بالا میرود.
رزاقی درادامه با اشاره به تعداد متقاضیان فرزند خواندگی بیان میکند: با وجود این مسائل باید به این موضوع نیز توجه کرد که از یک سو، تعداد کودکان برای واگذاری اندکاند و تعداد متقاضیان، فراوان؛ یعنی نسبت 1 به 8 را دارند. تقریباً به ازای هر یک کودک 8 زوج متقاضی وجود دارد. لذا توصیه اصلی این است که متقاضیان هنگامی که پا در مسیر فرزندپذیری میگذارند، بهتر است صبور و با حوصله باشند. اگرچه شاید بتوان تا اندازهای روند فرزندپذیری را کوتاه کرد اما تجارب بالینی نشان داده است که بهتر است زمانی را برای رسیدگی به مسائل و موضوعات روانشناختی دخیل در این فرایند داد. این موضوعات جدای از موضوعاتی هستند که باید در فرایند قانونی به آنها توجه داشت و زوج ملزم به رعایت و اجرای آن هستند.
این روانشناس درباره اینکه برای فرزندخواندگی چه موانعی وجود دارد اینگونه پاسخ میدهد که، فرزندپذیری یک فرایند حقوقی، اجتماعی و روانشناختی است. به همین نسبت افراد متقاضی فرزندپذیری ملزم به عبور از مراحلی هستند که این مراحل نیازمند بررسیهای کارشناسی متعدد است. آنچه برای متقاضیان آشکار است فرایند اداری و حقوقی فرزندپذیری است اما اینکه متقاضیان از لحاظ روانی و اجتماعی برای ورود به این فرایند آمادگی دارند، سؤالی است که اغلب مستلزم بررسیهای دقیق روانشناسی و مددکاری اجتماعی است. اغلب متقاضیان درباره فرزندپذیری و چالشآن آشنایی ندارند و دورههای آموزشی و خدمات مشاورهای را دریافت نمیکنند، همه این موضوعات و ضرورت موفقیت فرزندپذیری، تأمین منافع کودک و پیشگیری از موارد شکست در فرزندپذیری بر پیچیده شدن این فرایند میافزاید. اما اغلب این ضرورتها توسط متقاضیان درک نمیشود.
او به این نکته اشاره میکند که، با این حال موانعی هم وجود دارند که باید توسط سازمان بهزیستی به عنوان سازمان متولی فرزندپذیری مورد توجه قرار گیرد و منجر به اصلاح و سازماندهی مجدد امور اداری فرزندپذیری شود. برای مثال میتوان به تدوین دستورالعملهای اجرایی دقیق در این زمینه، آموزش کارشناسان فرزندپذیری و... اشاره کرد. البته شناسایی موانع مستلزم پژوهش و بررسیهای دقیق کارشناسی است که به نظر میرسد در حال حاضر ارادهای برای انجام این اصلاحات وجود ندارد. رزاقی با این حال معتقد است: موضوع دیگری که باید به آن اشاره کرد توجه به مراقبتهای جایگزین و فوریتی است. این نوع مراقبتها مطمئناً در کاهش تعداد کودکان بیسرپرست در مراکز شبانهروزی مؤثر هستند.
این نوع مراقبتها آنجا اهمیت مییابند که به کودکان کمک میکنند تا قبل از پذیرش به عنوان فرزندخوانده در خانوادههای فرزندپذیر، شرایط طبیعیتری را در خانههای جایگزین و نزد خانوادههای داوطلب تجربه کنند. این موضوعی است که سازمان بهزیستی کمتر به آن توجه دارد و تمایل به مراقبت کودکان در شیرخوارگاهها را ترجیح میدهد که این خود نیازمند بررسیهای علمی است.
*شرایط فرزند خواندگی:
زن و شوهر داوطلب سرپرستی، ایرانی و مقیم ایران باشند.
پنج سال تمام از تاریخ ازدواج آنها گذشته و از این ازدواج صاحب فرزند نشده باشند.
سن یکی از زوجین حداقل سی سال باشد.
زوجین دارای محکومیت جزایی مؤثر بهعلت ارتکاب جرایم عمدی و مهجور نباشند.
زوجین دارای صلاحیت اخلاقی باشند.
زوجین یا یکی از آنها دارای تمکن مالی باشند.
زوجین مبتلا به بیماری صعب العلاج نباشند.
زوجین معتاد به مواد الکلی یا مواد مخدر و سایر اعتیادات مضر نباشند.
هرگاه زوجین طبق گواهی پزشکی نتوانند صاحب فرزند شوند معافیت از شرایط 2 و 3 به عهده دادگاه است.
مدارک مورد نیاز:
متقاضیان فرزند خواندگی باید تقاضای رسمی خود مبنی برفرزندپذیری را به سازمان بهزیستی اعلام کنند. این تقاضا حتماً باید به امضای متقاضیان رسیده وشامل نشانی وشماره تلفن متقاضیان باشد. گاهی متقاضیان شروع کار را از دادگاه آغاز میکنند و سپس به بهزیستی معرفی میشوند.
تصویر شناسنامه زوجین صفحه اول و دوم
تصویر سند ازدواج
گواهی عدم بچه دار شدن از پزشک متخصص زنان و زایمان در مورد زوجه
گواهی پزشکی قانونی مبنی بر عقیم بودن زوجین یا یکی از آنان
ارائه حکم سرپرستی آزمایشی از مراجع قضایی
گواهی برگ عدم سوء پیشینه کیفری زوجین
گواهی سلامت جسم و روان از پزشک قانونی برای زوجین
گواهی تمکن مالی، اعم از فیش حقوقی، فتوکپی سند منزل مسکونی، ماشین، ...
گواهی سلامت از پزشک مبنی بر عدم ابتلا به بیماریهای صعب العلاج و واگیردار
گواهی عدم اعتیاد
با اندكي اضافه و تلخيص برگرفته از روزنامه ايران، سال بيست و يكم، شماره 5988، چهارشنبه 7 مرداد 1394، صفحه 16