این فیلم مواجهه امروز پیرمرد طبسی با وزیر کشاورزی است که خیلی ساده و بدون ملاحظات اداری برای وزیر کشاورزی شعر می‌خواند و او را اندرز می‌دهد.

 پیرمرد که در مقام یک ناصح پاک‌باخته، فواصل طبقاتی سیاسی را به هیچ گرفته بعد از خواندن شعرش می‌گوید: «خودتان می‌دانید و آن مملکتتان... خداحافظ ...»

یاسر عرب در این باب می‌نویسد:

۱. پیرمرد کشاورز طبسی در مقابل وزیر کشاورزی ایستاده و بدون ملاحظات اداری در کمال اعتمادبه‌نفس از وضعیت مدیریت کشاورزی و شرایط بازار گوجه‌فرنگی گلایه می‌کند!

۲. نکته قابل‌توجه برای شما لحظه خداحافظی است که دستی به شانه وزیر می‌زند و می‌گوید: خودتان می‌دانید و مملکتتان! (احساس "دیگری" بودن)

۳. این کشاورز مهم‌ترین زمان ارائه درد دل خود را به دو بیت اختصاص داد که برای بسیاری نامفهوم است. شعری که او نتوانست کاملش را ارائه دهد این است؛

این چه شوریست که در دور قمر می بینم

همه آفاق پر از فتنه و شر می بینم

هر کسی روز بهی می طلبد از ایام

علت آنست که هر روز بتر می بینم

ابلهان را همه شربت ز گلاب و قند است

قوت دانا همه از خون جگر می بینم

اسب تازی شده مجروح به زیر پالان

طوق "زرین" همه بر گردن "خر" می بینم

دختران را همه در جنگ و جدل با مادر

پسران را همه بدخواه پدر می بینم

هیچ رحمی نه برادر به برادر دارد

هیچ شفقت نه پدر را به پسر می بینم

پند حافظ بشنو خواجه برو نیکی کن

که من این پند به از گنج و گهر می بینم

۴. از آنجایی که رسانه های غیرر سمی و رسمی در کشور ما تحت دو قطب "مارکت" و "ایدئولوژی" اداره می شوند، کشاورزان، دامداران، عشایر، و روستانشینان (مستضعفان) در کشور ما "رسانه" ندارند!

شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از سایت خبری بولتن نیوز ، تاریخ انتشار: 20آبان 1397 ، کدخبر574657:www.bultannews.com