شعار سال: بیشک «دکتر هما داودیگرمارودی» از زمره این زنان فرهیخته و اندیشمند سرزمین ماست. سابقه ارادت حقیر به این بانوی فرهیخته، به پیش از تأسیس انجمن حقوقشناسی بازمیگردد. در سال 1390 به صورت اتفاقی باخبر شدم با جداشدن شهر کرج از استان تهران و تأسیس استان البرز بههمت وکلای آن شهر، کانون وکلای البرز تأسیس و از کانون وکلای دادگستری مرکز مستقل شده است. در جستوجوی نامهای بنیانگذاران این کانون، نام خانم دکتر داودی بیش از دیگران بهگوش میرسید و با آنچه از مطلعان امر دریافتم، دور از انصاف است که نگویم این استاد حقوق جزا و جرمشناسی دانشگاه، ایبسا بنیانگذار کانون وکلای دادگستری البرز نیز بوده است. با این وصف، تا سال 93 توفیق دیدار این بانوی فرهیخته نصیبم نشد تا اینکه در آن سال و در فرایند تأسیس انجمن حقوقشناسی مفتخر به همکاری و خدمتگزاری ایشان شدم. روحیه کنشگری، خدمت به جامعه، اعتلای نظام حقوقی و پشتکار کمنظیر او زبانزد خاص و عام بوده و بارها اینجانب مشاهده کردهام که در دفاع از حقوق و آزادیهای فردی و اجتماعی بهویژه در حوزه زنان و خانواده از هیچ کوششی فروگذار نکرده و در برابر هیچ قَدرقدرت و صاحب عظمت و شوکتی سر تسلیم فرود نیاورده است. هما داودی از اندیشمندانی است که نه در وادی نظر و ایدئولوژی، بلکه در مقام عمل و اجرا نیز ورود کرده و مسئولیت آنچه را به آن معتقد است، عهدهدار میشود. دلبسته جایگاه و مقام نیست و حسب مسموع، فقط در شش ماه گذشته، چند پست کلیدی و حساس دولتی را رد کرده و برخی از مقامات عالیرتبه کشوری برای جلب همکاری با ایشان در مناصب فوقالعاده حساس - که بسیاری همه عمر در رؤیای دستیابی به آن بودهاند - پافشاری و اصرار بسیار کردند و او صرفا به دلیل دلبستگی و عشق به جامعه وکالت، از پذیرش آنها سر باز زده است. جامعه حقوقی کشور به «هما داودیگرمارودی» و امثال او مدیون است. «همای دادگستر» وقتی برای اولینبار در تاریخ ایران ریاست کانون وکلای دادگستری را عهدهدار شد که در برخی کانونهای وکلای دادگستری، حتی بانوان کاندیدای عضویت در هیئتمدیره نیز نمیشدند. او را مدافعان حقوق بشر، کنشگران حقوق زنان و داعیهداران حقوق و آزادیهای فردی و اجتماعی داخلی و بینالمللی نیز ندیدند. گویی او را نباید به عنوان یک فعال اجتماعی به رسمیت شناخت.
او در زمانی بر این جایگاه دست یافت که ایران درگیر منازعات سهمگین
داخلی در دولت دهم بود که مایل نیستم به آن روزهای دلهرهآور در دولت دهم - حد
فاصل سالهای 88 تا 92- حتی اشاره کنم.
اما چرا ما امثال هما داودیها را نمیبینیم؟ چرا یادمان میرود که
بانوانی مانند نسرین مصفا، فریده غیرت، لعیا جنیدی، نوال نزاری، نسرین مهرا، شهلا معظمی
و بسیاری همچون آنها نیز هستند که با تواناییهای کمنظیری که دارند، میتوانند به
نظام حقوقی ایران خدمت کنند؟ شاید پاسخ این سؤال در ساختار فرهنگی و اجتماعی
مردسالارانه ایرانی نهفته است. یادمان نرود وقتی در سال 1335 دکتر
مهرانگیز منوچهریان از رساله دکترای خود با موضوع برابری جنسیتی در قانون مدنی
دفاع میکرد، فقط 13 بانوی ایرانی به دانشکده حقوق راه یافته بودند. او اولین
بانوی ایرانی بود که پروانه وکالت دادگستری گرفت و اولین سناتور زن در تاریخ ایران
بود. آنچه امثالِ منوچهریان در آن سالهای دور به آن اهتمام کردند، چراغ راه و نور
هدایتی شد برای ارتقای جایگاه بانوان شایسته ایرانی که اکنون با همت فرهیختگانی
همچون هما داودی آهسته و پیوسته میرود تا به شاهراهی از پیروان راه انسانیت تبدیل
شود.
هرچه داری اگر به عشق دهی/ کافرم گر جوی زیان بینی
جان گدازی اگر به آتش عشق/ عشق را کیمیای جان بینی
(هاتف اصفهانی)
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ایران، تاریخ 20 آذر 97، کد مطلب: 3313