شعار سال:مرتضی کرمانی مقدم از «پرویز دهداری» و گم شدن اخلاق در فوتبال می گوید
این جا لیگبرتر است. خبرنگار سوالی می کند که به مذاق آقای مربی خوش نمیآید، برای همین مربی یکی از آدمهایش را صدا میکند و جلوی دوربینها با چشم و ابرو، خبرنگار را نشانش میدهد تا... اما لیگ یک، تیمی در حال سقوط است و در عوض اگر حریفش تعداد عجیب و غریبی گل بزند، صعود میکند، خب تیم سقوط کرده هم چیزی برای از دست دادن ندارد و آنقدر گل میخورد که کار تیم مقابل راه بیفتد، بعد هم راحت چشم در چشم دوربینها میگویند تمام تلاشمان را کردیم! ما هم باور میکنیم پولی در پشت پرده رد و بدل نشده است. برویم سراغ فوتبال ردههای سنی امید و جوانان، مربی گرامی از پدران بچهها پول دریافت می کند تا فرزندشان را وارد ترکیب کند. خیانت به بازیکنان بیپول و با استعداد و خیانت به تیمی که برای انتخاب بهترین ترکیب به او پول داده است.
از این مثالها زیاد است، از بازیکنی که قبل از بازی با تیم سابقش مصدوم میشود، تا مدافعی که عمداً جلوی تیم حریف وا میدهد و سال بعد با قراردادی کلان به همان تیم منتقل میشود. از ستارههایی که به هواداران فحاشی میکنند تا بازیکنانی که برای محبوب شدن و گرفتن لقب با تعصب به رباط صلیبی حریف رحم نمیکنند. از میزبانی که به حریفش اجازه تمرین قبل از بازی در زمین را نمیدهد تا مربیانی که برای بسته نگه داشتن دروازهشان به جادو با ادرار بچه متوسل میشوند! این مثالها را تا بینهایت میتوان ادامه داد. اما فکر کنید در زمانی که خیلی هم دور نیست یک مربی با آن که حتماً نتیجه بازی برایش مهم بوده، بعد از انجام هر سه تعویض، حاضر است تیمش 10 نفره بازی کند اما بازیکن اش رفتار تحقیرآمیزی با بازیکن حریف نداشته باشد. ماجرایی که «مرتضی کرمانی» بازیکن سابق تیمملی درباره مرحوم «پرویز دهداری» و بازی با تیمملی نپال میگوید. وقتی که بعد از سه تعویض، مرتضی به بازیکنان نپال لایی میزند و دهداری بدون تعویض او را بیرون میکشد. اگر امروز چنین اتفاقی بیفتد، همه سرمربی تیمملی را به رفتار غیرحرفهای متهم می کنیم. بههرحال اسباب حرفهایگری امروز وقتکشی، خطا روی حریف بدون آنکه داور ببیند و تمارض است. در فوتبال حرفهای امروز میشود تیم خودی را به پول بیشتر فروخت. پول آمد، فوتبال ما به ظاهر حرفهای شد و انگار اخلاق با نسل دهداریها رفت. حالا ما ماندیم و فوتبالی که نتیجه در آن همهچیز شده است و به جنگهای گلادیاتوری شباهت بیشتری دارد تا یک ورزش که قرار بود از آن لذت ببریم، همدلی و هیجان را تجربه کنیم و در کنارش روحمان را پرورش دهیم. امروز مهم هزینهای است که برای یک تیم شده است، نتیجه هم که نباشد هزینهها تباه شده است. نتیجه هم که راحت بهدست نمیآید و کسب آن توجیه مناسب برای هر رفتاری است. به بهانه سوم آذر، سالروز درگذشت مرحوم پرویز دهداری، گپوگفتی با کرمانیمقدم شاگرد سابقش خواهیم داشت و به بحث اخلاق در فوتبال و بازیکنان بااخلاق میپردازیم.
دهداریها را تکثیر نکردیم
فوتبالیستهای معروف امروزی همه پورشهسوار هستند. لازم نیست برای مشهور شدن در فوتبال امروز، بازیکن تیمملی باشی یا لژیونر شوی. کافی است در شبکههای اجتماعی فعال باشی، هنگام بازی رفتارهای عجیب داشته باشی و خلاصه دست از حاشیه برنداری تا مرکز توجه باشی. اگر بتوانی پولی خرج کنی تا برخی نشریات یا سایتهای ورزشی از احتمال لژیونر شدن و ملیپوش بودن ات خبر بزنند راحت میتوانی از تیمهای لیگ برتری، سالی چند میلیارد دشت کنی اما خب در همین فوتبال پرویز دهداری را داشتیم؛ مردی که بازیکن پرسپولیس و تیمملی بوده است. در 38 سالگی سرمربی تیم فوتبال کشور شده است اما راحت استعفا می کند تا اصولش را زیرپا نگذارد. چند سال بعد در بازگشت دوباره به نیمکت تیمملی، یک قدم تا فتح جام ملتهای آسیای 1988 فاصله داشته است آنهم با حداقل امکانات اما پشت پردهها علیه تیمملی ایران او را از کسب این افتخار بازمیدارد. با جوانانی گمنام عنوان سومی جام ملتها را کسب میکند و بدنه تیمش دو سال بعد با علی پروین قهرمان آسیا میشود. در تمام دوران فعالیت اش هدایای ریز و درشت را رد میکرد، حتی اگر بابت کسب عنوان بود. خیلیها معتقدند دهداری در کارش سختگیریهای غیرضروری داشته است و حتی ماجرای استعفای 14 بازیکن از تیم ملی را هم به همین رفتارهای دهداری ربط میدهند. اما در نهایت دهداری سر اصولش ماند و فقط چند بازیکن را که عذرخواهی کردند به تیمملی بازگرداند. برای او ماندن در تیمملی به هر قیمتی اهمیت نداشت برای همین دوبار به خواست خودش از نیمکت تیمملی کنار رفت. برای دهداری مهم این بود که نتیجه در فوتبال تبدیل به همهچیز و هدف نشود و در راه رسیدن به این نتیجه چیزهای مهمی مثل اخلاق قربانی نشوند. بازیکن و مربی تیمملی بود اما در 57 سالگی و به دلیل عارضه کلیوی فوت کرد، کما بیش غریبانه و دردناک. هر سال در سالروز درگذشت اش از اخلاق در فوتبال میگوییم و از فردایش دوباره جنگ گلادیاتوری شروع میشود، رسانههای ورزشی روبه روی هم، مدیران ورزشی با هم، سکوها همینطور، کانون هواداران تیمها، مربیان و بازیکنان هم هر کدام به شیوه خودشان. امروز نباید فقط به دلیل فقدان دهداریها ناراحت و نگران بود. باید از این گله کرد که راه آنها در این فوتبال فراموش شد و ادامه نیافت. دهداریها را تکثیر نکردیم، چون کاریزمای رسانه ای لازم را نداشتند، چون علاقه ای به محبوبیت کاذب روی سکوها را نداشتند. فوتبال ما این روزها به شدت تشنه اخلاق است تا به کارکرد واقعیاش برگردد و هیجان و شادی تزریق کند. اینروزها نه موفقیتهای فوتبالی دلچسب است نه شکستها فقط واگذاری نتیجه محسوب میشوند. بازی تیمملی با ژاپن یا پرتغال یا اسپانیا را در ذهنتان مرور کنید، بازیکنانی که نماینده فرهنگی کشورمان بودند از بازیکن خودی تا داور و به خصوص در بازی با ژاپن بازیکن حریف را مورد لطف و خشونت قرار دادند. چطور میشود از این همه عصبانیت لذت برد حتی اگر باختها با برد عوض شود؟
رمز گشایی از عجیب ترین تعویض بازیکن در تاریخ فوتبال ایران
«مرتضی کرمانیمقدم» که شاگرد معلم اخلاق فوتبال ایران بوده است، از خاطرات اش درباره «دهداری» و گمشدن اخلاق در فوتبال این روزها میگوید
«مرتضی کرمانیمقدم»، بازیکن شاخص پرسپولیس و تیمملی کشورمان در دهههای 60 و 70 را بیشتر فوتبالیها به خوبی در خاطر دارند. بازیکنی جنگنده و متعصب که گاهی به شدت عصبانی می شد. مرتضی که به واسطه علی پروین به مجتبی معروف شده بود خاطرات جالبی از مرحوم دهداری دارد. به بهانه سالروز درگذشت این مربی، سراغ شاگردش رفتیم تا درباره اخلاق در فوتبال با هم گپوگفتی داشته باشیم.
از مرحوم دهداری به عنوان معلم اخلاق فوتبال یاد میکنند. از نظر شما که مدتها شاگردش بودید، کار کردن با او چطور بود؟
واقعا لذتبخش بود. من افتخارم این است که شاگرد ایشان بودم. مربی بزرگ و بااخلاقی بود. حتی اولین باری که تیمملی دعوت شدم آقای دهداری من را دعوت کرد. مثل آقای دهداری کم داریم و کمتر کسی است که همه چیز برایش اخلاق باشد. فکر میکنم اگر مربیهای خوبمان اخلاق را مثل ایشان در درجه اول قرار بدهند، تحت هر شرایطی موفق میشوند و نامشان در تاریخ ماندگار خواهد شد.
مرحوم دهداری از نظر فوتبال هم خاص بود و دانش زیادی داشت؟
بله، مرحوم پرویز دهداری مربی فهیم و بزرگی بود و فوتبال یک قطبی ایران را عوض کرد. «عباس سرخاب»، «صمد مرفاوی»، «احمدرضا عابدزاده» و بسیاری دیگر از بازیکنان سرشناس فوتبال ایران را او از شهرستانها به تیمملی دعوت کرد. مربی سالم و دانایی بود. استاد و پدر فوتبالیستها بود. وقتی در ورزشگاه آزادی به او بیاحترامی شد، گریهام گرفت. همان زمان هم تیمیملی را رها کرد. او انقلابی فوتبال ما بود. تقریبا بیشتر بازیکنانی را که او به تیم ملی دعوتشان کرد، الان به بازی و مربیگری در سطح حرفهای مشغول هستند.
ماجرای بیرون کشیدنتان از بازی توسط مرحوم دهداری به دلیل شطینتهای تان در زمین و ناراحت کردن تماشاگران حریف چه بود؟
آن روز با نپال بازی داشتیم و 3 بر صفر جلو بودیم. با مجید نامجو مطلق در گوشه زمین، آنها را اذیت میکردیم. دهداری تمام تعویضهایش را هم انجام داده بود ولی من را از بازی بیرون کشید و کنار خودش روی نیمکت نشاند. 10 دقیقه به پایان بازی مانده بود که از داور اجازه گرفت و این کار را انجام داد. پرسیدم: «چرا؟ آقا چه اتفاقی افتاده؟» گفت: «خجالت نمیکشی؟ شاید خانواده آن بازیکنان اینجا نشسته باشند. شما دارید، آنها را دست میاندازید؟» تازه معنای حرف او را درک میکنم. او معلم اخلاق و پدر ما بود.
قبول دارید که این روزها، جای اخلاق و جوانمردی در فوتبال و بین بازیکنان به شدت خالی است؟
بله، یک مقداری پول زیادی در فوتبالمان آمده است. البته تا یک حدی از آن مشکلی ندارد و در همه جای دنیا فوتبال حرفهای همین است اما پر رنگ شدن این مسئله باعث شده است اخلاق و اخلاقمداری به حاشیه برود. از بازیکنی که با دلال بازی به تیمهای بزرگ میرسد، نمیتوان توقع اخلاق داشت. البته در همین فوتبالمان، مربیان و بازیکنان با اخلاق هم داریم و من در خصوص همه حرف نمیزنم.
مهمترین ویژگی جالب شخصیتی و خصلت مرحوم دهداری چه بود؟
آرامش ویژهای داشت که خیلی دوستداشتنی بود. من خودم خیلی دوست داشتم وقتی مربی شدم، شبیه ایشان باشم که نشد و نتوانستم. فوتبال برای مرحوم دهداری اولویت دوم بود و اخلاق برایش حرف اول و آخر را می زد. اگر در تمرین اتفاقی میافتاد یا بین بازیکنان اختلافی پیش میآمد، سریع آنها را کنار میگذاشت و از تیم اخراج میکرد چون برایش اخلاق خیلی مهم بود.
از اهالی فوتبال، کدامشان بیشتر شبیه دهداری هستند؟
از نسل خودم «محسن عاشوری» به نظرم خیلی بااخلاق بود. از مربیان فعلی هم «کریم باقری» آرامش و متانت خوبی دارد. البته خیلیهای دیگر هم هستند که شاید من حضور ذهن نداشته باشم ولی امیداورم همه راه آقای دهداری را ادامه بدهند.
مرز بین متعصب بودن و جنگیدن برای موفقیت تیم با رعایت رفتارهای اخلاقمدارانه چیست؟
ببینید به هرحال تعصب در ایجاد برخی اتفاقات تاثیر دارد. شاید خود من جزو کسانی بودم که آنقدر تعصب داشتم که جاهایی نتوانستم خیلی خودم را کنترل کنم. ما جوری با آقای پروین بار آمده بودیم که طاقت باخت را نداشتیم. به نظرم این وظیفه باشگاههاست که در این خصوص کار کنند، بزرگان و پیش کسوتان بیانید و در این خصوص صحبت کنند.
و رمز ماندگاری نام مرحوم دهداری از نظر شما چیست؟
ما معمولا با بسیاری از بازیکنان آن نسل مثل عابدزاده، پنجعلی، وحید قلیچ و بقیه در مراسم سالگرد مرحوم دهداری حاضر میشویم. مهم این است که راه ایشان ادامه داشته باشد و نگذاریم امثال او فراموش شوند. معرفی امثال دهداری به جوانترها باعث میشود که فوتبال را از زوایای دیگر ببینند. این که یک نفر چطور با اخلاقش در فوتبال ماندگار شده است.
بااخلاقهای امروزی تر
بعد از مرحوم دهداری بازیکنان زیادی داشتیم که هر کدام از جنبهای اخلاقمداربودند و ثابت کردند اگر کسی بخواهد ظرفیتهای رفتار اخلاقی در فوتبال وجود دارد. مروری بر معروفترین بازیکنانی داریم که ضمن موفقیت در فوتبال بااخلاق هم بودند:
خسرو آبیها/ خسرو حیدری چه در زمین فوتبال، چه بیرون زمین، آرام و متین بود. گوش راست دوست داشتنی آبیها، در تمام این سالها نه مدل مویش عوض شد، نه درگیر حاشیهها شد. شاید اگر این اواخر به حاشیهها توجه میکرد میتوانست بیشتر بازی کند اما منافع تیمش را به خودش ترجیح داد.
آقا مهدی مهدویکیا/ موشک ایرانی تیم هامبورگ آلمان چه وقتی که در بوندس لیگا بود، چه بعد از بازگشت به فوتبال ایران همان پسر خوبی بود که به بزرگ تر احترام میگذاشت و رفتار حرفهای داشت. نیمکت نشینی را قبول میکرد، هوای هوادار را داشت، علیه دیگران صحبت نمیکرد و اعتراض به داور هم در کارش نبود.
مهدی رجب ذوبیها/ باید مثل رجبزاده زندگی سالم و بیحاشیه داشته باشی که تا 38 سالگی بدرخشی. البته مهدی رجب در مقاطعی با مربیان اختلاف سلیقه فنی داشت اما در کل مرد محجوب، آرام و تکنیکی فوتبال ایران بود که اگر به استقلال یا پرسپولیس آمده بود میتوانست در تیم ملی بیشتر بازی کند.
آق کریم باقری/ کریم باقری با همان سبیل معروف از آلمان تا روی نیمکت پرسپولیس هیچ فرقی نکرده است. جالب بود بعد از گل تماشاییاش در دربی، از هواداران استقلال عذرخواهی کرد که کامشان را تلخ کرده است! باورتان میشود؟
امیرحسین خان صادقی/ امیرحسین صادقی بازیکن خشنی بود، اما خشونت اش فوتبالی بود. در عوض خارج از زمین فوتبال، بیسروصدا به دیگران کمک میکرد. یک بار برنامه 90 فیلمی از یک بازیکن مصدوم شهرستانی پخش کرد. چند ماه بعد دوربین 90 سراغ او رفت. فرد مصدوم گفت مدافع آبیها تمام مخارج درمانش را بی سروصدا تقبل کرده است.
جادوگر عجیب قرمزها/ خب علی کریمی بازیکن عجیبی بود، یک روز در حد مارادونا ظاهر میشد گاهی هم بازیاش نمیگرفت. اما اخلاقش عجیبتر بود. کریمی با مدیران و مربیها راحت کنار نمیآمد. اما از تامین مخارج درمان کاپیتان فقید تیم ملی فوتسال تا کمک به کودکان محروم و کم توانان ذهنی، ردپای او وجود دارد. کریمی هم برای این فعالیتهایش اهل سروصدا نیست. خب شخصیت او داخل زمین با خارج از زمین خیلی فرق داشت. جالب اینکه در خلال بازی پرسپولیس و پگاه، وقتی هواداران خودی به داور توهین کردند، به داور پیشنهاد داده بود بازی را علیه قرمزها قطع کند تا فحش نشنود!
حاج ممد/ محمد انصاری بین فوتبالیستها به حاج ممد معروف است، بازیکنی که در زمان مصدومیت مسابقات ورزشی را در خانه شهدا و در کنار فرزندان شان دنبال میکرد. با وجود تمرینهای پرفشار در ماه مبارک رمضان، روزه می گرفت و در زمین هم بیحاشیه و آرام است.
شعار سال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از موسسه فرهنگی هنری خراسان،تاریخ انتشار:3آذر1398،کد خبر: 678655،khorasannews.com