شعار سال: رضا الماسی
- امروز چرا اینقدر دیر کردی؟
*رفته بودم کلاس زبان اسپانیولی.
- اسپانیولی؟! چرا اسپانیولی؟ برنامه خاصی داری؟
* نه، فقط، چون به این زبان خارجی علاقه دارم به کلاس میروم تا یاد بگیریم.
- مگر میشود؟! دیوانهای؟! معمولاً اگر کسی هدف خاصی را از یادگیری یک زبان خارجی دنبال نکند و صرفاً بخواهد یک زبان خارجی یاد بگیرد به سراغ آموختن زبان انگلیسی میرود نه یک زبان فرعی...
متنی که خواندید بریدهای از گفتوگوی دو جوانی است که در یکی از ایستگاههای متروی تهران به هم رسیدهاند و این قسمت از مکالمه آنها به طور اتفاقی به گوشم میخورد. این میزان از تعجب و شگفتی این جوان در واکنش به علاقه دوستش به یک زبان خارجی غیر از زبان انگلیسی، فقط یک مشتِ نمونه، از خروارِ نگاه جامعه به زبانهای خارجی است که در اثر سیاستهای غلط نظام آموزش کشور برای منحصر کردن آموزش زبان انگلیسی ایجاد شده است.
از سالها قبل رهبر معظم انقلاب به انحاء مختلف تذکرات لازم در این خصوص را به دست اندرکاران حوزه مسائل تربیتی دادهاند، اما متاسفانه توجه درخوری از سوی مسئولان به این مهم نشده است.
در آخرین منویات معظمله، ایشان در دیدار با جمعی از معلمان و فرهنگیان (۱۳/۰۲/۹۵) میفرمایند: «متفکّرین سیاست غربی بارها گفتهاند بهجای اینکه ما مثل دوران استعمار قرن نوزدهمی برویم کشورگشایی کنیم و حاکم نظامی بگذاریم و پول خرج کنیم و اسلحه بفرستیم و جنگ و جدال راه بیندازیم، بهتر از آن و آسانتر از آن و کمهزینهتر از آن این است که نخبگان و زبدگان آنها را بیاوریم فکر خودمان را به آنها تزریق کنیم، آنها را بفرستیم به کشورشان، آنها میشوند سربازهای بیجیره و مواجب ما؛ همانی که او میخواهد، این عمل میکند. شما امروز چنین دولتهایی سراغ ندارید؟ در منطقه ما از این دولتها کمند؟ [که]همان حرفی را میزند که آمریکا میخواهد بزند، همان کاری را میکند که او میخواهد بکند؛ خرجش را هم متحمّل میشود، هزینهاش را هم متحمّل میشود، [امّا]برای او کار میکند. نه فقط از او امتیاز نمیگیرد و پول نمیگیرد، بلکه پول هم خرج میکند؛ امتیازش فقط این است که استکبار مانع سقوط او به دست عوامل مخالف میشود و او را نگه میدارد. یک برنامه اینجوری دارند برای نسل ما؛ برای همین دانشآموزی که زیر دست شما است همین برنامه را دارند. حالا چقدر بتوانند یا نتوانند بحث دیگری است، امّا این برنامه هست. فکر خودشان را ترویج میکنند، فرهنگ خودشان را ترویج میکنند، زبان خودشان را ترویج میکنند.»
بیتوجهی به قوانین بالادستی
هرچند روی کاغذ، اسناد و طرحهای بسیار مهمی با مشارکت بسیاری از کارشناسان و متخصصان تولید و به مرحله اجرا رسیده است، اما هنوز در ساحت عمل خبری از اجرای این طرحها نیست. مثلاً در سند برنامه درسی ملی که در سال ۱۳۹۱ به تصویب شورای عالی آموزش و پروش رسیده و در راهکار ۱-۱ سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نیز بر اجرای این برنامه (سند برنامه درسی ملی) تاکید شده، آمده است: «از آنجا که مراودات اجتماعی تحت تاثیر تعاملات جوامع بشری و رشد فناوری توسعه پیدا کرده و این دامنه هر روز افزایش پیدا میکند، برای برقراری ارتباط سازنده و آگاهانه ضروری است، دانشآموزان علاوه بر زبان رسمی کشور که به آنان امکان تعامل در سطح روابط میان فردی (خانوادگی، محلی و ملی) را میدهد، توانایی برقراری ارتباط با سایر جوامع و دستاوردهای بشری را در سطح منطقهای و جهانی دارا باشند.»
همچنین در راهکار ۵-۱ سند تحول بنیادین آموزش و پرورش تاکید شده است: «ارائه آموزش زبان «خارجی» در چارچوب بخش انتخابی (نیمه تجویزی) برنامه درسی، با رعایت اصل تثبیت و تقویت هویت اسلامی- ایرانی مورد توجه قرار دارد. در اجرای این راهکار توجه به این نکته ضروری است که آموزش زبانهای خارجی در سند تحول، رویکرد انتخابی داشته و نیمه تجویزی است. بخش نیمه تجویزی و انتخابی، این فرصت را برای برنامهریزان آموزش زبانهای خارجی فراهم میکند، تا امکان تدریس زبانهای غیر انگلیسی هم مورد توجه قرار گیرد.»
همانطور که در اسناد بالادستی و رهنمودهای رهبر انقلاب میبینیم، با توجه به ضرورت فراگیری یک زبان خارجی برای دانش آموزان کشورمان، آنچه محل دقت است، توجه به رعایت اصل تثبیت و تقویت هویت اسلامی- ایرانی است. به همین دلیل انحصار ایجاد شده در آموزش زبان انگلیسی در مدارس کشورمان اصلاً به صلاح شکل گیری شخصیت فرهنگی دانش آموزان مان در آینده و همچنین حفظ هویت ملی مان نیست.
رهبر انقلاب در دیدار یاد شده تاکید مینمایند: «این اصرار بر ترویج زبان انگلیسی در کشور ما یک کار ناسالم است. بله، زبان خارجی را باید بلد بود، امّا زبان خارجی که فقط انگلیسی نیست، زبان علم که فقط انگلیسی نیست. چرا زبانهای دیگر را در مدارس بهعنوان درس زبان معیّن نمیکنند؟ چه اصراری است؟ این میراث دوران طاغوت است، این میراث دوران پهلوی است... چرا زبان فرانسه یا زبان آلمانی تعلیم داده نمیشود؟ زبانهای کشورهای پیشرفته شرقی هم زبان بیگانه است، اینها هم زبان علم است. آقا جان! در کشورهای دیگر به این مسئله توجّه میکنند و جلوی نفوذ و دخالت و توسعه زبان بیگانه را میگیرند؛ ما حالا از پاپ کاتولیکتر شدهایم! آمدهایم میدان را باز کردهایم و علاوه بر اینکه این زبان را کردهایم زبانِ خارجیِ انحصاریِ مدارسمان، مدام داریم میآوریمش [در مقاطع]پایین؛ در دبستانها و در مهدِکودکها! چرا؟»
دکتر سبحان محقق، استاد دانشگاه و فعال رسانهای در گفتگو با گزارشگر کیهان درباره تعیین زبان انگلیسی به عنوان درس دانش آموزان، میگوید: «علت اولیه این موضوع، نفوذ بیرقیب انگلیس و آمریکا در حوزههای سیاسی و اجتماعی ایران طی ۱۵۰ سال اخیر است. این نفوذ وقتی بااشتیاق سردمداران غربزده کشورمان همراه شد، درس زبان انگلیسی را وارد مدارس و دانشگاهها کرده است.»
وی در پاسخ به این سؤال که نفوذ و دخالت و توسعه زبان بیگانه چگونه اتفاق میافتد و چه اهدافی را دنبال میکند، میافزاید: «این نفوذ به سه صورت است؛ ۱) اجبار، ۲) مجاورت و ۳) اقتدار. توسعه زبان به شیوه استعماری، نمونهای از اجبار است، علت توسعه آن به دلیل همسایگی، مجاورت است و بالاخره اینکه، زبان اگر به دلایل مذهبی، اعتقادی و علمی توسعه یابد، علت آن، اقتدار آن زبان است و مصر مثال خوبی در مورد اقتدار است.»
زبان علوم روز فقط انگلیسی نیست
آقای نویدرضا عرفانیان فعال فرهنگی در توضیح منحصر نبودن علوم روز دنیا به زبان انگلیسی در گفتگو با گزارشگر کیهان میگوید: «یک مطالعه اندک و حتی جست و جوی ساده نیز نشان میدهد که نه در گذشته و نه حتی در زمان فعلی، زبان علم روز دنیا، فقط انگلیسی نبوده و نیست. از قدمت زبان فارسی که یک روزی از قسطنطنیه و استانبول تا شبه قاره هند زبان علم بوده، بگذریم، در حال حاضر نیز زبانهای چینی، اسپانیولی، آلمانی، روسی، عربی و فارسی در تولید علم دنیا سهم دارند.»
عرفانیان در خصوص فراوانی استفاده از زبانهای مختلف دنیا اظهار میدارد: «تا جایی که بنده اطلاع دارم اکثریت جمعیت دنیا به ترتیب از زبانهای چینی (یک میلیارد نفر)، انگلیسی (۵۰۰ میلیون نفر)، هندی (۴۹۷ میلیون نفر)، اسپانیولی (۳۹۲ میلیون نفر)، روسی (۲۷۷ میلیون نفر)، عربی (۲۴۶ میلیون نفر)، بنگالی یا بنگلادشی (۲۱۱ میلیون نفر)، پرتغالی (۱۹۱ میلیون نفر)، مالایی و اندونزیایی (۱۵۹ میلیون نفر) و زبان فرانسوی (۱۲۹ میلیون نفر) استفاده میکنند.»
او تنوع دادن به یادگیری زبانهای مختلف دنیا در مدارس را موجب آشنایی دانش آموزان با فرهنگهای مختلف در دنیا میداند و معتقد است: «این موضوع باعث شکستن انحصار زبان انگلیسی و استفاده از ظرفیت علمی و حتی غیر علمی دیگر کشورهای غیر انگلیسی زبان در کشورمان خواهدشد.»
دکتر محقق درباره لزوم تنوع دادن به زبانهای آموزشی و شکستن انحصار آموزش زبان انگلیسی تصریح میکند: «فراگیری هر زبانی، زندگی جدیدی به انسان میدهد. این به معنای گستردگی و پراکنده بودن علم و دانایی و تجربه میان ملل مختلف است. به همین خاطر، ما باید زبانهای مختلف دنیا را یاد بگیریم. علاوه بر آن، یاد گیری زبانهای مختلف، وجه سیاسی هم دارد و باعث از خود با ختگی مردم جامعه نسبت به یک یا دو جامعه خاص نمیشود. ایجاد چنین توازنی، از لحاظ سیاسی اهمیت فراوان دارد.»
او همچنین در خصوص لزوم تعیین طرحهای تشویقی برای شکستن انحصار آموزش زبان انگلیسی میافزاید: «باید در حوزههای فرهنگی، معیشتی، علمی و رسانهای برنامههای میان مدت و درازمدتی را به اجرا در آورد. به عنوان مثال، کسانی که به دنبال کار هستند و به زبان دیگری غیر از انگلیسی مسلط هستند، باید بتوانند فرصت جذب شدن در نهادهای دولتی و خصوصی را داشته باشند.»
کج فهمی مسئله مصیبتی بالاتر از خود مسئله
در مقابل این موضع کاملاً منطقی و مستدل، برخی با فهمی نادرست از اصل قضیه، به تفسیرهایی غلطتر از فهم شان روی آورده و با اصرار بر اینکه فقط زبان انگلیسی زبان علم است، میگویند؛ تعطیل کردن زبان انگلیسی در مدارس درست نیست!
عرفانیان در این باره توضیح میدهد: «انحصار آموزش زبان انگلیسی در مدارس هیچ توجیه منطقی، دینی و عقلایی ندارد؛ یادگیری زبان انگلیسی به خودیِ خود مشکلی ندارد؛ اما انحصاری بودنش در دراز مدت آسیبهای فراوان فرهنگی و حتی امنیتی به دنبال خواهد داشت. رهبر انقلاب در این خصوص تاکید دارند؛ منظور این نیست که فردا برویم زبان انگلیسی را در مدارس تعطیل کنیم... حرف این است که بدانیم چهکار داریم میکنیم؛ بدانیم طرف میخواهد چگونه نسلی در این کشور پرورش بیابد، و با چه خصوصیّاتی... ما اوّلچیزی که لازم است برای دانشآموز خودمان در نظر بگیریم، این است که در او هویّت مستقلّ ملّی و دینی به وجود بیاوریم؛ این اوّلین چیز؛ هویّت مستقل و با عزّت. جوانمان را جوری بار بیاوریم که دنبال سیاست مستقل باشد، دنبال اقتصاد مستقل باشد، دنبال فرهنگ مستقل باشد؛ وابستگی، رُکون (گرایش) به دیگران، اعتماد به دیگران و تکیه به دیگران در وجود او بهعنوان یک روحیه رشد نکند. ما از این جهت دچار آسیبیم... شما میبینید یک کلمهی فرنگی که وارد کشور میشود، فوراً بزرگ و کوچک و عمامهای و غیرعمامهای و مانند اینها، همه این کلمه را بهکار میبرند... چرا ما اینقدر مشتاقیم و تشنهایم که تعبیرات فرنگی بهکار ببریم؟ چرا؟ این همان حالتی است که به ارث برای ما گذاشتهاند. این همان حالت دوران طاغوت است.»
او در پایان تاکید میکند: «ریشه بسیاری از مشکلات فرهنگی و اقتصادی کشورمان را (از مردم عادی گرفته تا بالاترین مسئولان رسمی) میتوان در این حالت جستوجو کرد. احساس بیهویتی؛ احساس وابستگی. داشتن یا نداشتن روحیه و نگاه خودباوری، از همین مسائل به ظاهر کوچک نشئت میگیرد؛ لذا به تعبیر حضرت آقا؛ «هویّت مستقل، اوّلین چیزی است که ما بایستی در جوان خودمان، در نوجوان خودمان رشد بدهیم و پرورش بدهیم.» طرحهای بومی و کارآمدی مثل اقتصاد مقاومتی زمانی معنا پیدا میکند که روحیه استقلال و مقاومت و ایستادگیِ در مقابل دیگران وجود داشته باشد و اگر نباشد کار سخت خواهد شد. شما امروز در برخی مسئولان دولتی هم ملاحظه میفرمایید که وقتی تحت تربیت کشورهای غربی قرار گرفته اند، فرهنگ آنها هم رویشان اثر گذاشته و اینگونه نیست که بگوییم نفوذ یک زبان خارجی خاص در تغییر باورها و تغییر محاسبات ذهنی افراد بیتاثیر است. به طور خاص امروز رئیسجمهور کشورمان را که گفته میشود مدتی در بریتانیا تحصیل کرده و تحت تاثیر فرهنگ غرب است میبینیم که علی رغم شکست مفتضحانه برجام و نگاه اعتمادآلودش به غرب، هنوز هم حاضر به تکیه قطعی به نیروهای درونی نیست و اگر رهایش کنند میرود و دیگر ظرفیتهای کشور را هم بر سر قمار مذاکره با ترامپ به باد میدهد. در مجموع معتقدم؛ به هر میزان اصرار بر انحصار آموزش یک زبان خارجه آن هم به صورت رایگان در آموزش و پرورش و تحصیلات تکمیلی ما بیشتر باشد، به همان میزان از هویت و سبقه و قدمت اصیل اسلامی-ایرانی خود نیز فاصله گرفته و خواهیم گرفت.»
محقق نیز در این خصوص توضیح میدهد: «در حال حاضر دانش آموزان ما از سه حوزه هویتی تاثیر میپذیرند: ایرانی، اسلامی و غربی. دو مورد نخست، به دلایلی که بحث مفصل را میطلبد، باید در مردم و دانش آموزان تقویت شوند. اما برخی از جنبههای مورد سوم، ممکن است در دراز مدت، آثار سویی را برای جامعه ما به ارمغان بیاورد. زبان نیز در اینجا نقش پنجره و یا پل را دارد؛ اگر زبان انگلیسی کم کم جایگزین زبان فارسی شود، اگر این زبان، ناهنجاریهای غربی را وارد کشور کند، و اگر به طور انحصاری، بر محافل دانش آموزی سایه بیفکند، خطر ساز خواهد بود و زمینههای خود باختگی، الیناسیون و حتی جریانهای سیاسی غربگرا خواهد شد. در چنین شرایطی، دانش آموزان از لحاظ هویتی، چند وجهی میشوند، که امر پسندیدهای نیست.»
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه کیهان، تاریخ انتشار: 16 دی 1398، کدخبر: 179200 ، www.kayhan.ir