پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۶۶۹۶۶
تاریخ انتشار : ۰۳ فروردين ۱۳۹۹ - ۲۱:۲۹
در میانه بحران کرونا، تشکل‌های مردمی باید همچنان تلاش کنند تا معتمد بودن خود را به اثبات برسانند و بر حیاتی بودن نقش‌شان تاکید کنند تا حاکمیت را قانع کنند، حاکمیتی که بیشتر از هر زمان دیگری نیاز به چنین کمک‌های سیستماتیک از پایین به بالا دارد.آنچه این بحث‌ها را به اپیدمی کرونا در ایران مرتبط می‌کند، پاسخ به این سوال است که ما آیا می‌توانستیم یا می‌توانیم از سازمان‌های مردم‌نهاد برای کمک به‌ دولت در زمان شیوع بیماری کرونا استفاده کنیم؟

شعار سال:ابولا در فاصله سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶، جان بیش از ۱۱ هزار و ۳۰۰ نفر را در غرب آفریقا گرفت، مرگبار‌ترین اپیدمی در تاریخ این ویروس که نخستین بار در سال ۱۹۷۶ در همین قاره شناسایی شده بود.[1] مرگ پسربچه‌ای یک ساله در روستایی در جنوب گینه، نخستین گزارش مرگ براثر این ویروس در ماه دسامبر سال ۲۰۱۳ بود که نخستین توجهات را به این بیرون آمدن دوباره هیولا جلب کرد.

«سِرَن کاباجونز»[2] بنیانگذار و مدیرعامل موسسه «فِیس اَفریکا» که هدف آن افزایش دسترسی شهروندان به آب نوشیدنی سالم در منطقه جنوبی صحرای آفریقاست، در گزارشی که در سایت مجمع جهانی اقتصاد منتشر شده در این زمینه می‌نویسد: «اولین مورد از ابتلا به بیماری ابولا در غرب آفریقا، در سپتامبر ۲۰۱۳ ثبت شد و تا اوایل سال ۲۰۱۴ طول کشید تا این بیماری چهره‌ واقعی‌اش را به ما نشان دهد. باید از خودمان بپرسیم آیا می‌توانستیم زودتر از شیوع این بیماری مطلع شویم؟ آیا می‌‌توانستیم از گزارش‌های مستقیم و دست‌اول نهادهای محلی استفاده کنیم؟ آیا متخصصان بیماری‌های همه‌گیر می‌توانستند پیش‌بینی بهتری از ظرفیت‌های سیستم درمانی منطقه برای مقابله با ابولا داشته باشند؟ آیا گروه‌های محلی می‌توانستند، به گروه‌های دیگر درمورد خطرات جدی این بیماری و راه‌های اولیه مهار آن هشدار بدهند؟ متاسفانه همان‌طور که بارها در گذشته اتفاق افتاده است، ما زمانی متوجه این اقدامات پیشگیرانه شدیم که بیماری کاملا شیوع پیدا کرده بود.»

گزارش کاباجونز در اکتبر سال ۲۰۱۴ (مهرماه ۱۳۹۳) منتشر شده است، اما می‌توان آن را به دیگر بیماری‌های همه‌گیر از جمله اپیدمی جهانی بیماری کرونا هم تسری داد که تاکنون جان بیشتر از پنج‌هزار و ۳۰۰ نفر را در سراسر جهان گرفته است. همان‌طور که شهردار نیویورک هم در دومین نشست مطبوعاتی خود درباره کرونا (پیش از شیوع آن در این شهر) در ۲۶ فوریه (هفتم اسفند)، بر استفاده از کمک‌های سازمان‌های مردمی و اجتماعات محلی، درصورت شیوع کرونا در این شهر تاکید کرد؛ گروه‌هایی که از قبل شبکه‌ای از ارتباطات گسترده با مردم در محلات یا بخش‌های مختلف شهر یا منطقه برقرار کرده‌اند.

آنچه نویسنده این گزارش - که کمپین‌های مردمی‌اش را برای آموزش و تسهیل دسترسی به آب آشامیدنی سالم در سال‌های ۲۰۰۸ - ۲۰۰۹ در لیبریا آغاز کرده است- در زمینه توان بالاقوه سازمان‌های مردم‌نهاد به آن ارجاع می‌دهند، روابط گسترده و اعتماد متقابل میان مردم محلی و اعضای این نهادهاست که یا خود به این جوامع تعلق دارند یا شناخت آنها از مردم نزدیک و دقیق است. او کمپین‌های آگاهی‌بخشی ابولا توسط موسسه خود یعنی «فیس افریکا» را در «ریورسِز» لیبریا یکی از نمونه‌های موفق در این زمینه می‌داند که منجر به کاهش آمار مرگ و میر در این منطقه شد: «تاثیر کمپین‌های آگاهی‌بخشی ما، به‌دلیل پیوندهای محلی و اعتماد عمیقی بود که اعضای ما از قبل با مردم محلی برقرار کرده بودند. نمونه‌های بسیاری وجود دارد که تیم‌های بهداشتی (ملی یا بین‌المللی) پس از حضور در محل، با برخورد بد و گاهی دشمنی آشکار مردم مواجه شده‌اند.» به گفته او اعضای این جمعیت‌های محلی ممکن است، تمام دانش لازم را در اختیار نداشته باشند، اما اشتیاق به کمک، مسئولیت‌پذیری و حتی گاهی راه‌حل‌های محلی برای مشکلات بزرگ دارند.


حتی در میانه بحران کرونا، تشکل‌های مردمی باید همچنان تلاش کنند تا معتمد بودن خود را به اثبات برسانند و بر حیاتی بودن نقش‌شان تاکید کنند تا حاکمیت را قانع کنند، حاکمیتی که بیشتر از هر زمان دیگری نیاز به چنین کمک‌های سیستماتیک از پایین به بالا دارد


نتایج گزارشی به نام «مشارکت عمومی، ابزاری برای رهبری رویدادهای بهداشتی فاجعه بار» که چند سال قبل توسط مرکز درمانی دانشگاه پیتسبورگ آمریکا منتشر شده، حرف‌های سرن کاباجونز را تایید می‌کند. این گزارش که با نگاهی به احتمال اپیدمی بیماری آنفولانزا در آینده نوشته شده تاکید دارد: «زیرساخت‌های مدنی برای مدیریت بیماری‌های همه‌گیر، ضروری است چون می‌توانند در زمان بروز فاجعه‌ای ملی، شبکه‌ای از افراد مطلع و تربیت شده را به خدمت بگیرند.» در بخشی از این گزارش، دکتر «مونیکا شاکس‌اسپانا»[3] پژوهشگر ارشد مرکز بهداشت عمومی دانشگاه جانز هاپکینز می‌گوید: «می‌توان از روابط پایداری که جامعه مدنی با افراد یک جامعه برقرار کرده است، در زمان بروز اپیدمی استفاده کرد، چه باهدف ایجاد آمادگی پیش از همه‌گیرشدن بیماری، چه برای اطلاع‌رسانی و سازمان‌دهی مردم در زمان وقوع آن و چه در فرایندهای بهبود و بازیابی پس از عبور فاجعه؛ مخصوصا وقتی سر دولت برای مدیریت فاجعه‌ای که رخ داده خیلی شلوغ است.»

آنچه این بحث‌ها را به اپیدمی کرونا در ایران مرتبط می‌کند، پاسخ به این سوال است که ما آیا می‌توانستیم یا می‌توانیم از سازمان‌های مردم‌نهاد برای کمک به‌ دولت در زمان شیوع بیماری کرونا استفاده کنیم؛ همچون تجربه کوچک، اما موفق موسسه « فِیس اَفریکا» در زمان شیوع ابولا در غرب آفریقا.

۲۹ بهمن ماه امسال، شیوع کرونا در ایران رسما تایید شد. روز دهم اسفند وزارت بهداشت ایران فراخوانی برای حضور پرستاران داوطلب در بیمارستان‌ها برای مقابله با کرونا منتشر کرد و یک هفته پس از آن، یعنی در هفدهم اسفند، جمعیت هلال احمر نیز طی بیانیه‌ای از همه داوطلبان با تخصص‌های مختلف خواست برای حمایت از تیم‌های درمانی و کمک به کنترل و پیشگیری از شیوع ویروس کرونا با این مرکز تماس بگیرند. به‌ این درخواست‌ها، درخواست‌های کمک مراکز درمانی استانی برای حضور نیروهای داوطلب یا ارسال تجهیزات پزشکی را هم باید اضافه کرد که در روزهای اخیر منتشر شده و می‌شوند.

کمبود تجهیزات و امکانات پزشکی و بهداشتی، به‌خصوص در شرایط فعلی تحریم، محدود به ایران نیست و در زمانه کرونا به مشکلی جهانی حتی در کشورهای پیشرفته، تبدیل شده، اما به‌نظر می‌رسد، سرعت بسیج مردمی و ایجاد شبکه‌ای از نیروهای داوطلب، آن هم با فراخوان‌هایی که حدود یک ماه پس از شیوع کرونا منتشر می‌شوند، در مقابل سرعت گسترش این بیماری (که عصر ایران در گزارشی سرعت ابتلای آن را در ایران هر ساعت، ۱۵ نفر تخمین زده است) ناچیز است.


سرعت بسیج مردمی و ایجاد شبکه‌ای از نیروهای داوطلب، آن هم با فراخوان‌هایی که حدود یک ماه پس از شیوع کرونا منتشر می‌شوند، در مقابل سرعت گسترش این بیماری ناچیز است

کمک سازمان های مردم نهاد به دولت در زمان شیوع کرونا
یک داوطلب در جامو در حال پخش ماسک مجانی | عکس:‌ ANI

تجربه « فِیس اَفریکا» یا گزارش مرکز درمانی دانشگاه پیتسبورگ، حقیقت ساده‌ای را با ما در میان می‌گذارند. وقتی شبکه‌ای از نیروهای مشتاق، مسئول و مطلع که از قبل بدون انگیزه‌های مالی و براساس اهداف وطن‌دوستانه و انسانی شکل گرفته‌اند، می‌توانند در زمان بروز یک اپیدمی همچون کرونا، به خدمت دولت دربیایند. این گروه‌ها، جمعیت‌ها، سازمان‌های مردم‌نهاد یا سمن‌ها، فارغ از حوزه تخصصی‌ کاری خواه مبارزه با فقر باشد یا انگیزه‌های زیست‌محیطی، به‌دلیل شبکه روابط و اعتماد متقابلی که از قبل با مردم شکل داده‌اند، می‌توانند همچون صدها بازوی کمکی کوچک، نیروهای دولتی در صحنه را یاری دهند. این حلقه‌های رابط مطلع و معتمد در فاصله مردم و دولت؛ چه در زمینه اطلاع‌رسانی دوطرفه درمورد بیماری و چه برای کمک‌های فیزیکی موردنیاز در مراکز بهداشتی و درمانی و شهرها یا مناطق دورافتاده می‌توانند کمک مهمی به نیروهای دولتی باشند، آن هم در شرایطی که اخبار مختلفی از خستگی نیروهای بهداشتی و درمانی به‌دلیل طولانی شدن اپیدمی کرونا دائما در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی شنیده می‌شوند.

اما این گروه‌ها، سمن‌ها یا سازمان‌های مردم‌نهاد حالا کجا هستند؟ اسامی چند نهاد یا جمعیت مردمی فعال را می‌توانید در ذهن‌تان مرور کنید که می‌توانند در اپیدمی کرونا نیروهای دولتی را یاری دهند؟ اگر به جمعیت هلال‌احمر فکر می‌کنید، این جمعیت و زیرمجموعه‌های آن مثل سازمان امداد و نجات یا سازمان داوطلبان یک نهاد عمومی غیردولتی محسوب می‌شود و از نظر رتبه‌بندی اداری در رده شهرداری‌‌ها و سازمان‌هایی همچون سازمان بهزیستی، سازمان تامین اجتماعی یا کمیته امداد قرار می‌گیرد و بنابراین عملا بخشی از خود دولت هستند. اگر به سمن‌های فعال محیط‌زیستی فکرمی‌کنید، تعدادی از اعضای فعال آنها به‌دلیل اتهامات امنیتی در زندان هستند و حتی باوجود خطر شیوع کرونا در زندان‌ها هنوز نتوانسته‌اند برای مرخصی به خانه برگردند. شاید تنها اسمی که از یک سازمان فعال مردم‌نهاد فعال به ذهن بیاید، جمعیت امام علی است که به‌نظر می‌رسد به‌دلیل همین فعالیت‌ها و شبکه‌ای که با مردم محلی قرار دارد، مدت‌هاست تحت فشارهای امنیتی قرار دارد. «چرا باید یک نهاد مدنی مستقل، تا این حد بی‌دلیل تحت فشار قرار بگیرد؟» عنوان بیانیه‌ای است که این جمعیت در اردیبهشت ماه سال قبل، در اعتراض به چنین فشارهایی منتشر کرد.

هفتم اسفند ماه نیز جمعی از مدیران سمن‌ها و جمعیت‌های مردمی در جلسه‌‌ای مجازی با «علی ربیعی» سخنگوی دولت، درباره‌ای نامه‌ای که ظاهرا پیش از آن، شبکه‌های سازمان‌های مردم‌نهاد درباره ویروس کرونا به او نوشته بودند، شرکت کردند. آنچه از محتوای منتشر شده این جلسه برمی‌آید، توصیه به پرهیز از نگاه سیاسی و امنیتی و نقش موثر سازمان‌های غیردولتی در مطالبه‌گری، دیده‌بانی و آگاهی‌سازی و همکاری در مبارزه ملی با بیماری کرونا بخشی از محورهای بحث بوده. از چنین بیانیه‌ها یا جلساتی می‌توان اینطور برداشت کردکه همچنان مهم‌ترین مساله سمن‌های ایران، احساس خطر حاکمیت از جانب این نهادهای مردمی و غیرخودی دانستن آنهاست. حتی در میانه بحران کرونا، این تشکل‌های مردمی باید همچنان تلاش کنند تا معتمد بودن خود را به اثبات برسانند و بر حیاتی بودن نقش‌شان تاکید کنند تا حاکمیت را، که بیشتر از هر زمان دیگری نیاز به چنین کمک‌های سیستماتیک از پایین به بالاست، قانع کنند از ظرفیت‌ها و توانایی‌های آنها استفاده کند.

بدگمانی حاکمیت به جمعیت‌های مردمی ریشه‌های طولانی تاریخی و سیاسی دارد که مجال این نوشته کوتاه نیست. این بی‌اعتمادی و برخورد گاها خصمانه، از مراحل سفت و سخت تشکیل گرفته تا نظارت‌های شدید بر فعالیت‌ها یا حتی بگیر و ببندها چندان در شرایط عادی کشور به چشم نمی‌آید، اما بحران‌هایی مثل کرونا یا زلزله‌های کرمانشاه و آذربایجان جای خالی این جمعیت‌ها را بیشتر از هر زمان دیگری نشان می‌دهد. دود آتشی که سال‌ها قبل آرام و بی‌صدا روشن بوده، حالاست که به چشمان می‌رود.

طاهره رحیمی

پی‌نوشت

[1] هرچند که سازمان بهداشت جهانی در پایان این شیوع تاریخی چنین رقمی را بسیار خوش‌بینانه‌تر از رقم واقعی مرگ و میر ارزیابی کرد

[2] Saran Kaba Jones

[3] Monica Schoch-Spana

منبع؛ فضای مجازی

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین