شعار سال: بررسی نظام سلامت کشورهای توسعه یافته نشان میدهد که مدیریت نظام یادشده دراین کشورها فرابخشی بوده ونقش علوم اقتصاد، حقوق و جامعه شناسی در مدیریت نظام سلامت از پزشکی به مراتب پر رنگتر بوده است.
بررسی تخصصی ۲۰ نفر از وزیران بهداشت و سلامت کنونی یا پیشین ۱۰ کشور توسعه یافته نشان میدهد که از این تعداد ۲۰ نفر تنها سه نفرشان پزشک بوده اند و بیشتران وزیران بهداشت این کشورها درسالهای تازه سپری شده دانش اموختگان اقتصاد و مدیریت و حقوق بوده اند.
این روند موفق دردنیا که پیامد ان حذف تعارض منافع بوده است در ایران کاملا برعکس شکل گرفته است به طوری که پزشکان به صورت تقریبا کامل بر ارکان سلامت مسلط هستند. درایران با پیشنهاد کمیسیونتخصصی بهداشت که اکثریت انها پزشکان هستند قانونها شکل میگیرند، وزارت بهداشت که مدیران اصلی ان پزشکان هستند این قانونها را اجرا میکنند، سازمان نظام پزشکی براجرای قانونهای در بین پزشکان نظارت میکند و در پزشکی قانونی نیز خود پزشکان به حقوق از دست رفته بیماران رسیدگی میکنند. در همه سالهای پس از انقلاب اسلامی که ۱۴ وزیر بهداشت و درمان داشته ایم ۱۳ نفرشان پزشک با تخصصهای گوناگون بوده اند و تنها همین سعید نمکی پزشک نیست.
تعارض منافع
پرسش این است که وقتی پزشکان برهمه ارکان نظام سلامت ایران تسلط دارند چه اتفاقی میافتد؟ واقعیت این است دراین وضعیتی که داریم حتی اگر خوش بینانه به موضع منافع نگاه کرده و نگوییم که پزشکان وقتی در سطوح گوناگون مدیریتی قرار میگیرند به صورت آگاهانه در هر تصمیمی به نفع خودعمل نمیکنند، اما به طور ناخود اگاه و به دلیل رویکردی که نسبت به حرفه خود دارند تصمیم هایشان به منفعت خودشان و به زیان جامعه خواهد بود. به طور مثال پزشکانبه دلیل اینکه زمان قابل اعتنایی برای مسایل درمانی میگذارند انگیزهای برای پیشگیری ندارند در حالی که پیشگیری دغدغه امروز بشر برای جلوگیری از شیوع بیماریهای غیر واگیر است. بنابر اعلام وزارت بهداشت از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۶ شیوع فشار خون در ایران سه برابر شده است و پزشکان اصولا برای جلوگیری از این رشد وجهش بلند به اصلاح روش زندگی علاقه ندارند.
عدم تقارن اطلاعات
سپردن همه ابعاد مدیریت خدمات سلامت به خود پزشکان در شرایطی که بیماران اطلاعی از کم و کیف خدماتی که دریافت میکنند ندارند بسیار آسیب رسان است. بیماران به ویژه در شرایط اضطرار صد در صد تسلیم پزشک است و مجبور است به هر قیمتی دستور پزشک را اجرا کند.
سرانه پایین پزشک
درحالی که نسبت پزشک به جمعیت درایران با لحاظ کردن معیار هر پزشک برای ۱۰۰۰ نفر در ایران مطابق با امار وزارت بهداشت ۱.۲۱ است این نسبت در کشورهای پیشرفته بین ۲ تا ۴ است و ایران از نظر این شاخص حتی از کشورهای خاورمیانه نیز پایینتر است. نظام سلامت در ایران باید میزان پذیرش دانشجوی پزشکی را بالاتر ببرد، اما این اتفاق نمیافتد و این به نفع پزشکان حاضر است، زیرا عرضه کمتر پزشک نرخ انها را بالا نگه میدارد. این داستان درباره پزشکان متخصص وضعیت بدتری دارد و درحالی که به ازای هر هزارنفر ۱.۵ پزشک متخصص در کشورهای توسعه یافته قراردارد این عدد برای ایران ۶. است. در حالی که باید ظرفیت تربیت پزشک بالا رود، اما این کار انجام نمیشود.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از سایت خبری تحلیلی ساعت24 ، تاریخ انتشار: 25 فروردین 1399 ، کدخبر: 490529 ، www.saat24.news