شهروندان گچساران و باشت بیش از چند دهه است که با وعدههای مسئولین و به خصوص نمایندگان محترم خود در ادوار مختلف مجلس آشنایی داشته و تا حدود زیادی از این وعدهها ناامید شدهاند. وعدههایی که معمولاً در زمان انتخابات مطرح شده و خیلی زود نیز به فراموشی سپرده میشوند و شهروندان میمانند و رؤیای توسعه و پیشرفت.
واقعیات کنونی شرایط اقتصادی ایران و به خصوص جنوب ایران نشان میدهد که برخی طرحها یا مباحث مطرح شده پیرامون توسعه گچساران نهتنها در حد حرف باقی خواهند ماند، بلکه توقعات شهروندان از مسئولین و به خصوص نماینده محترم را افزایش داده و درنهایت منجر به ناامیدی جامعه ار مسئولین خواهد شد.
برجستهسازی برخی مباحث در مورد توسعه و پیشرفت شهرستانهای گچساران و باشت در رسانهها طی چند هفته اخیر را میتوان مصداق خوشخیالی دانست. طرحهایی که تنها در حد حرف یا لایحه ارایه شده به مجلس هستند.
* یکم– منطقه ویژه اقتصادی گچساران:
ایجاد منطقه ویژه اقتصادی گچساران که در قالب لایحه دولت به مجلس ارایه شده و یک فوریت آن نیز رأی آورده است، برای برخی خوشخیالان گچساران و دوستانی که تنها به وعدهها و طرحها علاقه دارند، تبدیل به یکی از ابزارهای توسعه گچساران شده است!
هر چند ایجاد منطقه ویژه اقتصادی میتواند برای هر شهر یا استانی یک راهکار برای رشد و توسعه اقتصادی باشد اما وجود و کارایی منطقه ویژه اقتصادی، نیاز به بستر و ابزارهایی دارد که نهتنها در گچساران بلکه در استان کهگیلویه و بویراحمد نیز وجود ندارد. یکی از مهمترین ابزارهای رشد و توسعه را باید اراده و خواست مسئولین و مدیران ارشد دانست که این مؤلفه در گچساران و استان ما بسیار کمرنگ میباشد.
اراده سیاسی و اداری برای ایجاد تغییر و بهبود شرایط نیاز به نیروی انسانی توانمند و کارآمد دارد که این مؤلفه نیز در استان ما علیرغم وجود نیروی انسانی نخبه و توانمند، مورد توجه مسئولین و نمایندگان مجلس قرار نداشته و اصل انتخاب و انتصاب مدیران بر پایه مسایل سیاسی و طایفهای بوده است.
نزدیکی به بنادر استان بوشهر هر چند میتواند یکی از مزیتهای منطقه ویژه اقتصادی باشد، اما نباید فراموش نمود که بعد از گذشت چند دهه از انقلاب و تمام وعدههای داده شده، جاده دسترسی گچساران به بنادر گناوه و دیلم همچنان از پرخطرترین جادههای جنوب کشور محسوب میگردد که هر سال جان دهها نفر از مسافرین این مسیر را گرفته و خسارات مالی و جانی فراوانی ایجاد میکند.
به صراحت میتوان گفت که ایجاد زیرساختهای منطقه ویژه اقتصادی گچساران خود نیاز به ارایه یک لایحه به مجلس دارد تا بلکه ردیف خاصی برای تأمین هزینههای آن در نظر گرفته شود.
* دوم– صنعت گچساران و باشت:
گچساران را به علت داشتن نفت و گاز و برخی صنایع وابسته آن، شهرستانی صنعتی مینامند در حالی که به خوبی میدانیم که گچساران و باشت در زمینه صنعت از یک عقب نگهداشتگی خاص رنج میبرد که ناشی از مسایل سیاسی استان بوده است.
مزیت وجود نفت و گاز برای گچساران تاکنون نتوانسته است به صنعتی شدن این منطقه کمک نماید. صنایع وابسته به نفت و گاز در شهرستان گچساران تنها در حد همان چند ایستگاه یا کارخانه اختصاصی شرکت نفت و گاز گچساران باقیمانده است، اما دو شهرستان گچساران و باشت دارای یک شهرک صنعتی نیز هستند که دارای مشکلات اقتصادی است.
شاید اگر بخواهیم نمادی برای صنعت و رشد صنعت گچساران و باشت جستجو نمائیم، باید شهرک صنعتی” خاناحمد” را نماد توسعه صنعت گچساران بدانیم!
شهرک صنعتی خاناحمد که بیش از پنج سال از معرفی، کلنگزنی و ساخت خیابان و سردر آن میگذرد، طی چند سال اخیر در کنار جاده ترانزیتی گچساران به استان فارس تبدیل به نمادی از ضعف و ناکارآمدی سیاستگذاران استانی، شهرستانی شده است. این پرژه را میتوان نماد آینده وعدههایی دانست که اکنون نیز به شهروندان داده میشود.
پیشینه برنامه توسعه استان، گچساران و باشت نشان میدهد که ارادهای برای رشد و توسعه گچساران و باشت در استان وجود ندارد و برخی سیاستگذاران نیز تنها به دادن وعده و ایجاد هزینههای اضافی برای شهروندان دو شهرستان مشغول هستند.
عدم وجود سند توسعه گچساران و باشت و یا ناکارآمدی این سند توسعه و از سوی دیگر عدم اجرای سند آمایش سرزمینی را باید از جمله جلوههای ناکارآمدی وعدههای داده شده دانست که نماد بارز آن را باید همان شهرک صنعتی خاناحمد دانست، نماد صنعتی شدن گچساران و باشت!!
طرحهایی مانند منطقه ویژه اقتصادی، ساخت ۷ کارخانه صنعتی و … در گچساران که خبرهای آن رسانهای شده و از سوی برخی دوستان نویسنده نیز برزگنمایی میشود، نیاز به ارادهای سیاسی و حاکمیتی دارد که گویا در نزد مسئولین استان ما وجود ندارد و یا اینکه توانمندی و توانایی اجرای اینگونه طرحها در نزد مسئولین ما وجود ندارد.
طی چند سال اخیر در رسانههای استانی با نوعی فضای سکوت یا تملق نسبت به مدیران گچساران و باشت و نماینده محترم آن مواجه بودهایم. با توجه به گذشت چهار سال از دوره نمایندگی دکتر تاجگردون، اکنون لازم است تا آن دوستان نویسندهای که هر مسئله کوچک سیاسی را با آب و تاب قلم میزنند و در نقد دولت سابق و نماینده پیشین گچساران و باشت قلم میزدند، به نقد و بررسی سیاستها و دستاوردهای دوره نمایندگی آقای تاجگردون بپردازند و سکوت خاص و مشکوک خود را کنار بگذارند.
چرا هیچکدام از نویسندگانی که خود را نقاد مینامند و همچنان به دولت سابق حمله میکنند از مسئولین کنونی و نماینده محترم نمیپرسند که شهرک صنعتی خاناحمد چه سرانجامی دارد؟
برای شهروندان گچساران و باشت که طرح بزرگ شهرک صنعتی خاناحمد را طی چند سال اخیر دیدهاند، اخذ مجوز منطقه ویژه اقتصادی یا مجوز ساخت ۷ کارخانه جدید، وعدههایی است که تنها کاربرد موجسازی رسانهای داشته و دیگر قادر به فریب آنان نیست. شهروندان به صراحت از آینده خود و شهرشان ابراز ناامیدی نموده و خیلی زود نسبت به آقای دکتر تاجگردون که با هزاران امید به ایشان رأی داده بودند، ابراز نارضایتی میکنند.
شهروندان دیگر قادر به کار کردن و کسب درآمد و حقوقهای نجومی از طرحهای آرمانی وعده داده شده نیستند و به دنبال رشد و توسعه واقعی هستند تا بتوانند زندگی شرافتمندانهای داشته باشند.
به هر حال شرایط کنونی اقتصاد ایران و استان ما نیاز به نقد و تحلیلهای علمی و متقنی دارد که برخواسته از واقعیات و بستر اقتصادی، سیاسی و … منطقه باشد نه اینکه برای خوشامد و تملق آقای تاجگردون یا فلان مدیر دیگر باشد. مدیران یا نماینده محترم نیاز به تملق ندارند بلکه نیاز به سیاستهای کارآمد و قابل اجرا برای تغییر و بهبود شرایط دو شهرستان دارند.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از پایگاه خبری تحلیلی نسیم توسعه، تاریخ انتشار: یکشنبه 27 تیر 1395 ، کدخبر: - ، www.nasimetosee.ir