پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
دوشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۴ - 2025 May 19
کد خبر: ۳۴۳۹۶۶
تاریخ انتشار : ۰۳ خرداد ۱۴۰۰ - ۲۱:۳۳
اقتصاددانان معتقدند؛ ریشه شکل‌گیری ابرچالش‌های اقتصاد ایران همین راهبرد‌ها هستند و اصلاحات ساختاری، چیزی جز تصمیم سیاسی برای تغییر وضعیت در این راهبرد‌ها نیست. در کشور ما، اقتصاد و سیاست از یکدیگر جدا هستند و سیاست، اهداف مستقلی را دنبال می‌کند که نه‌تن‌ها به اقتصاد کمک نمی‌کند، بلکه در بیشتر موارد هزینه‌های آن را افزایش می‌دهد و بهره کشی می‌کند. با توجه به وضع موجود اقتصادایران، آیا تازه واردان عرصه سیاست، علاقه‌ای به جراحی دردناک و اصلاحات ساختاری دارند؟

شعار سال: تصور کنید اقتصاد ایران ونزوئلایی شده و در حال احتضار است. بیکاری و تورم سر به فلک کشیده و متغیرهای اصلی اقتصاد مسیر سقوط در پیش گرفته‌اند. اما اصلا نگران نباشید: انتخابات در پیش است و ما می‌توانیم رئیس‌جمهور فعلی و سیاست‌های شکست خورده‌اش را دور ا‌ندازیم و فردی را جایگزین کنیم که با ایده‌های جدیدش کشور را نجات دهد.

چقدر ممکن است این اتفاق رخ دهد؟ چقدر ممکن است فردی قدرت را دست گیرد که اقتصاد را از گرفتاری فعلی نجات دهد؟

شاید در کشاکش این بحران، مردم سکان قدرت را به دست فردی بدهند که مشکلات را چند برابر کند و شرایط بدتر از وضع موجود شود. این نگرانی خیلی هم دور از واقعیت نیست. چه زمان‌هایی را سراغ دارید که بدترین سیاست‌مداران طرفدار پیدا می‎کنند؟ وقتی که اقتصاد در حال سقوط است. به قول برایان کاپلان، «وقتی به جهان نگاه می‌کنیم شواهد چندانی نمی‌یابیم که کشورهایی که عملکرد بدی دارند قادر به اصلاح مسیر خود باشند.»

به زودی انتخابات ریاست جمهوری برگزار می‌شود و این در حالی است که اقتصاد ایران در بدترین دوران خود به سر می‌برد. تورم 50 درصدی، رشد «هیچ» اقتصاد و ابرچالش‌هایی که هر روز ابعاد نگران کننده‌تری پیدا می‌کنند،نشانه‌های بحران در این دوره هستند. اما سوال این است که چرا به این روز افتاده‌ایم؟

تا امروز اقتصاددانان درباره اثر شگرف سیاست‌های بد بر وضعیت کشورها سخن گفته‌اند اما به نظر می‌رسد دلایلی هم وجود دارند که سیاست‌های بد را خلق کرده‌اند. نشانه‌ها یا راهبردهایی که هم چون چتر روی سر سیاست‌ها سایه انداخته‌اند. به طور مشخص مسعود نیلی معتقد است؛ وضع فعلی اقتصاد ایران، عمدتا مدیون دو راهبرد خطا در مدیریت کشور است؛ راهبرد اول، استقلال کشور را معادل تعارض با نظام بین المللی می‌داند و راهبرد دوم، عدالت را معادل مصرف ارزان دولتی می‌شمارد.

اقتصاددانان معتقدند؛ ریشه شکل‌گیری ابرچالش‌های اقتصادایران همین راهبردها هستند و اصلاحات ساختاری،چیزی جز تصمیم سیاسی برای تغییر وضعیت در این راهبردها نیست. در کشور ما، اقتصاد و سیاست از یکدیگر جدا هستند و سیاست، اهداف مستقلی را دنبال می‌کند که نه‌تنها به اقتصاد کمک نمی‌کند، بلکه در بیشتر موارد هزینه‌های آن را افزایش می‌دهد و بهره کشی می‌کند. با توجه به وضع موجود اقتصادایران، آیا تازه واردان عرصه سیاست، علاقه‌ای به جراحی دردناک و اصلاحات ساختاری دارند؟

پرویز گیلانی

پایگاه تحلیلی -خبری شعار سال، برگرفته از هفته نامه تجارت فردا

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین