شعار سال: فرض کنید فردی چند سال یک واحد مسکونی به قیمت ۵۰۰ میلیون تومان خریده و به اجاره داده و ماهانه ۳ میلیون اجاره دریافت میکند و از درآمد آن زندگی میگذراند. (خودش هم در واحد ملکی دیگر خودش ساکن است). با گذشت زمان و با تورم موجود، قیمت واحد مسکونی او به ۲ میلیارد رسیده است. او کماکان همان یک واحد مسکونی را به اجاره میدهد و البته الان ۱۰ میلیون تومان ماهانه اجاره دریافت میکند، ولی هزینههای زندگی ۱۰ میلیونی حتی فشار بیشتری نسبت به زندگی ۳ میلیونی گذشته دارد.
او کماکان همان یک واحد را دارد. ارزش حقیقی اجاره ۱۰ میلیونی، حتی از ۳ میلیون سابق کمتر است.
تصور کنید او قصد دارد این واحد مسکونی را بفروشد و واحد دیگری بخرد. او این واحد را به ۲ میلیارد میفروشد، ولی مجبور است ۳۰ درصد ۱.۵ میلیارد تفاوت قیمت فروش از خرید را مالیات بر عایدی دهد یعنی ۴۵۰ میلیون تومان! حالا او دیگر ۲ میلیارد ندارد بلکه ۱.۵۵ میلیارد دارد! او دیگر نمیتواند مشابه همین واحد را بخرد و مجبور است واحدی کوچکتر بخرد. واحد کوچکتر، درآمد اجاره کمتری خواهد داشت.
این مثال به راحتی نشان میدهد این نوع مالیات، مالیات بر تورم است. تورمی که خود نوعی مالیات پنهان است. یعنی مالیات از مالیات! در واقع، چیزی به نام عایدی سرمایه اصلا وجود نداشت! یک واحد مسکونی، همان یک واحد مسکونی است. حتی با عمر بیشتر و قدیمی تر! چیزی به سرمایه افزوده نشده است.
تنها در یک حالت ممکن است عایدی بر سرمایه رخ دهد و آن زمانی است که رانت برنامهای ایجاد شود مثلا از کنار واحد مسکونی خیابانی رد شود و باعث افزایش ارزش ملک شود! برای این موضوع هم، مالیات داریم. شهرداریها چیزی تحت عنوان عوارض حق مشرفیت یا عوارض ارزش اضافه شده دریافت میکنند.
پ. ن: وقتی میگوییم این نوع طرحها صرفا چپاول مردم برای کسب درآمد برای دولت و حاکمیت به هر طریقی است، به این دلایل است.
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال برگرفته از کانال اطلاع رسانی مالیاتی