یک استاد معارف اسلامی دانشگاه ضمن اشاره به حساسیت تولید برنامههای ماورایی برای مخاطب عام، گفت: برنامههایی مثل «زندگی پس از زندگی» به طور کلی ۲ آفت بزرگ دارند اول اینکه با چنین روندی مخاطب را به خوشخیالی، راحتطلبی و عافیتطلبی سوق میدهد و دوم اینکه موجب ترساندن و خوف مخاطب عام میشود البته خوف و رجا در عرفان مقدس است، اما خوف شیطانی با روح خدایی در تضاد است.
شعار سال:حسن خودروان، دکترای معارف اسلامی و استاد دانشگاه پیام نور، درباره برنامه «زندگی پس از زندگی» اظهار کرد: برنامهای که در روزهای ماه رمضان از شبکه چهار بر روی آنتن میرود و توانسته مخاطب عام را به خود جذب خود کند به لحاظ فرم و محتوا نقاط قوت و ضعفی دارد.
وی سخنان خود را ضمن پرداختن به یکی از قسمتهای این برنامه آغاز کرد و گفت: به عنوان مثال در یکی از قسمتهای برنامه تجربه آقایی مطرح شد که به قول خودش در حق خانمش ظلم کرده و بدرفتاری با همسرش را در قالب یک گرگ وحشتناک تجسم و تجربه کرده بود، این فرد بیان کرد که من از این تاریخ به بعد خیلی میترسم و سرم را بالا نمیگیرم.
خودروان بیان کرد: به نظر میآید این تیپ برنامهسازی و پخش چنین گفتههایی، آن هم بدون توضیح کارشناس مجری یا کارشناسان دیگر، نوعی ترویج دینداری عقاب محور یا همان دینداری بردهها و ترسوهاست که خیلی ارزشمند نیست! همان طور که میدانید در اصناف دینداری (دینداری ثواب محور، عقاب محور و معرفت محور) آنچه مهم و ارزشمند است دینداری معرفت محور است که انسان حدود خود و خالقش را میشناسد و بدون اینکه به بهشت و جهنم فکر کند، خدا را از روی معرفت و فقط به خاطر خودش میپرستد.
وی تأکید کرد: وقتی مخاطب عام این تیپ برنامه را میبیند، ناخودآگاه میترسد و خدا را به خاطر ترس میپرستد، بندگان خدا مثلاً همسرش را به خاطر ترس دوست دارد و نه به خاطر خودش، از روی ترس و اضطراب بلافاصله تماس میگیرد، پیامک میدهد و از دیگران حلالیت میطلبد! چرا؟ به خاطر وجود خودشان و کرامت و بزرگیشان؟ نه؟! بلکه به خاطر همان ترس و وحشتی که برنامه در دلش انداخته است. درباره روزه و نماز و بقیه عبادات هم همینطور است. این تیپ دینداری، آنچنان ارزشی ندارد، انسان را ارتقا نمیدهد، بالا نمیبرد و به کمال نمیرساند.
این استاد دانشگاه در ادامه تصریح کرد: بنابراین به نظرم شایسته بود یک کارشناس یا خود مجری در برنامه کمی روشنگری میکرد. حتی شاید بهتر بود تجربهگر توضیح میداد که چرا میترسد و سرش بالا نمیگیرد؟ مگر از همسرش حلالیت نطلبیده است؟ مگر همسرش او را نبخشیده است؟ چرا بازهم ترس؟ و ادامه این روند یعنی انحراف، یعنی پیروی از شیطان؟! یعنی ناامیدی از رحمت خدای مهربان! یعنی نوعی بیماری روانی که باید درمان شود و از این به بعد ربطی به دین و دیانت ندارد، دامن دین، بری از این ترس و وحشتهای مزمن و مهلک است.
وی افزود: میهمان برنامه در جایی از کلامش گفت توصیه میکنم اگر قرار است به همسرتان از گل نازکتر بگویید، اصلاً ازدواج نکنید و باز بدون توضیح کارشناس مجری، مطلب رها و به نوعی تأیید شد و این مطلب بیان نشد که چرا؟ آیا به خاطر ترس از او و عواقبش، به خاطر پدرش یا نه فقط به خاطر خودش!
حساسیت تولید برنامههای ماورایی
خودروان در ادامه ضمن اشاره به حساسیت تولید برنامههای ماورایی برای مخاطب عام، گفت: برنامههایی مثل «زندگی پس از زندگی» بهطور کلی ۲ آفت بزرگ دارند اول اینکه با چنین روندی مخاطب را به خوشخیالی، راحتطلبی و عافیتطلبی سوق میدهد. مخاطبین با خود میگویند اگر آنجا همهاش نور و زیبایی است پس چرا ما را از آن دنیا ترساندند به همین دلیل به بیخیالی و خوشخیالی روی میآورند. خداوند در قرآن کریم به انذار و تبشیر اشاره کرده است و پیامبران نیز برای انذار از عذاب الهی و بشارت به بهشت مبعوث شدهاند.
وی خاطرنشان کرد: حتی گاهی از مستندهای خارجی کپی میکنند، مثلاً در مسیحیت به احکام شرعی عمل نمیکنند و تنها میگویند خوش باش اگر احکام شرعی را انجام ندادی مانعی ندارد و تجربهگران نیز با این ذهنیت میگویند که آرامش و حس خوب داشتیم، چنین سخنانی چه بسا ممکن است باعث شود افرادی که افسردگی دارند به زندگی خود پایان دهند و بگویند آن سو بهتر است.
این استاد دانشگاه بیان کرد: اینگونه برنامهسازی این آفت بزرگ را دارد که مخاطب را به خوشخیالی فرامیخواند؛ در طول تاریخ، مرجئه یکی از فرقههایی بود که در زمان معاویه در برابر خوارج ایجاد شد طرفداران آن میگفتند داشتن دل پاک مهم است و نداشتن عمل مهم نیست. در مقابل خوارج به عمل زیاد بها میدادند و حتی فراتر رفتند و اعمال علی (ع) را درست نمیدانستند و ایشان را کافر خطاب میکردند و بر اساس همان توهمات امام معصوم را به شهادت رساندند.
وی اضافه کرد: مرجئه در برابر خوارج ایجاد و از سرزمینهای شام و روم و دین مسیحیت وارد اسلام شد و به شیعه سرایت پیدا کرد و این اواخر در سایه برخی از مداحیها رسوخ پیدا کرده است. برخی از مداحان کمسواد هستند که از دین شناخت درستی ندارند و عمل و احکامگریزی را در جامعه ترویج میدهند که این بزرگترین آفت است. مرجئه در قامت و نسخه جدیدش بروز پیدا کرده و حتی در جامعه شیعی در حال شکلگیری است، آنها میگویند عمل مهم نیست و به نظر بنده این برنامه تلویزیونی نیز به عملگریزی تشویق و تحریک میکند و مخاطبین را به آفت خوش خیالی، بیعملی، احکام و عملگریزی مبتلا میکند.
این کارشناس در ادامه اظهار کرد: آفت دوم برنامه «زندگی پس از زندگی» این است که موجب ترساندن، لرز و خوف مخاطب عام میشود البته خوف و رجا در عرفان مقدس است، اما خوف شیطانی نیز وجود دارد که با روح خدایی در تضاد است؛ استرس، اضطراب، دلهره و ناآرامی از جانب شیطان است، در قرآن کریم آمده است «أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» هرکس با خدا باشد با یاد او آرام میگیرد بنابراین نباید ترس به دل راه دهد. در این برنامه ترس از آثار عمل مطرح شد و گویا دانشجویان بسیاری با برنامه تماس گرفته و گفتهاند بعد از برنامه از دوستانشان حلالیت طلبیدند، مجری برنامه میگوید از قم زنگ زدند و گفتند که به خاطر این برنامه زوجهای در آستانه طلاق با یکدیگر آشتی کردند، بنده هم تماس گرفتم و به مجری عرض کردم که این اقدام خوبی است، اما اگر دوستی آنان به خاطر ترسی باشد که برنامه در دل آنان انداخته، ارزشمند نیست.
خودروان تصریح کرد: دوست داشتن به خاطر شوق بهشت، ثروت، موقعیت اجتماعی و ترس از موقعیت، ارزشی ندارد، چون اگر آن از بین برود دوستی هم از بین میرود. دوستی زمانی ارزشمند است که به خاطر وجود فرد، قلب، اخلاق و کرامت انسانی وی باشد. حال اگر این دوستی را به خداوند تعمیم دهیم دوستی با خالق به خاطر شوق بهشت و ترس از جهنم دینداری تجار، بازرگانان و معاملهگران است؛ بنابراین آفت اول انذار بیش از حد و بشارت بیجا و آفت دوم ترس از عذاب و عکسالعملهاست.
دینداری ترسمحور ارزشمند نیست
وی بیان کرد: دینداری ترسمحور، عقابمحور و ثوابمحور ارزشمند نیست هرچند ممکن است برنامههایی مانند «زندگی پس از زندگی» نقش تربیتی در جامعه داشته باشند، اما این نقش تربیتی نقش سازنده، مداوم و پایدار نیست و نقش موقتی دارد و باید دینداری انذاری و تبشیری را ارتقا دهیم. باید دوست داشتنهای خود را هم ارتقا دهیم و افراد را به خاطر خودشان یعنی بر اساس کرامت ذاتی که خداوند به انسانها داده است دوست داشته باشیم.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: آفت برنامه «زندگی پس از زندگی» این است در عین حال که افراد را متذکر و متنبه میکند آنان را در همان سطح نگاه میدارد و این مطلوب نیست. برخی میپرسند چاره چیست؟ آیا باید برنامهسازی متوقف شود؟ در پاسخ باید بگوییم تولید امثال این برنامهها نباید متوقف شوند بلکه باید تقویت شوند؛ در جامعه کنونی، افراد در سایه رفتار برخی از مسئولان دینگریز، احکامگریز و آخرتگریز شدند که ساخت چنین برنامههایی میتواند به جامعه کمک کند، اما باید با روشنگری و کارشناسان متعدد باشد.
وی تصریح کرد: ظرافتهای هنری نیز باید در تولید این برنامه رعایت شود و از کارشناسان مجرب استفاده شود، وقتی میهمان برنامه میگوید سرم را بالا نمیگیرم کارشناس و یا مجری برنامه بگوید چرا سرت را بالا نمیگیری و متذکر شود که از اینجا به بعد شیطان است و به دیانت ربطی ندارد. کارشناس باید بگوید که همسرت را به خاطر خودش دوست داشته باش، روح خود را ارتقا بده و خدا و ائمه را به خاطر خودشان دوست بدار.
این دکترای علوم معارف بیان کرد: کلیت این برنامه در ساخت و پخش مشکلی ندارد، برای تهیه آن زحمات فراوانی کشیده شده است و یافتن تجربهگران کار سهلی نیست؛ این برنامه برای انذار مناسب است، اما باید ارتقا داده شود و از خدا بزرگی بخواهد. انسان به هر میزان بزرگ شود خواستههای او نیز بزرگ میشود. سردار سلیمانی نمونهای از انسانهای بزرگ در عصر حاضر است که به مراتب بالای انسانی رسیده بود. وقتی انسان متعالی شود بدرفتاری نکرده و اطرافیان را به آرامش دعوت میکند لذا اگر فکر افراد را ارتقا دهیم به هدف برنامه رسیدیم.
وی در پایان گفت: منظور از بزرگی، فقط فرهیختگی در ساحت اخروی و دینی نیست بلکه در ساحت دنیوی، معنوی و مذهبی نیز مطرح است؛ بنابراین اگر دولتمردان، معلمان، رسانهها، خانوادهها و جامعه جوانان را به سمت کار، فعالیت و اشتغالزایی و اهداف متعالی هدایت کنند گامی در راستای فرهیخته و بزرگ شدن انسانهای جامعه برداشتهاند و دین هم، چنین انسانی میخواهد که فرهیخته و بزرگ شود و دنبال مسائل کوچک نباشد.
شعار سال، با اندکی تلخیص واضافات برگرفته از ایکنا، تاریخ انتشار: ۹ خرداد ۱۴۰۰، کد خبر iqna.ir، ۳۹۷۰۸۰۱