شعار سال: سید رضا فرهیخته در متنی انتقادی در رسانه مکتوبات می نویسد که ، امثال مهرشاد بچهاند و از سادگیشان است که رانتها را عیان و لخت بودن پادشاه را فریاد میزنند، پدیده مهرشاد سهیلی خودش به خودی خود مهم نیست، مثل صدها فعال فرهنگی و رسانهای این مملکت ، سوراخ دعا را پیدا کرده و دارد استفادهاش را میبرد، مثل دهها عمار و سایبری فجازی و کیف کشها و صاحبان موسسات و فرماندهان برخی از قرارگاهها. مسئله اصلی، هزاران موسسه و قرارگاهها و نهاد و فعال به اصطلاح فرهنگی هستند که دقیقا از مسیر همراه با رانت و ابهام آسفالت شده مهرشاد سهیلی رشد کردهاند و به برکت درآمدهای سرشار نفتی و بودجههای مبهم فرهنگی برای خود دکان باز کردهاند و الان هرکدام بعنوان نخبه و نماینده مجلس و جوان مومن انقلابی و کارشناس و سیاستگذار فرهنگی و... برای ما غالب شدهاند.
ما دنبال نخود سیاه نمیرویم و اصل داستان جای دیگر است. اینکه یک بچه توانسته از علمای قم تا صداوسیما و خبرگزاریهای مملکت را به بازی بگیرد ، یک مسئله است. اینکه کدام بستر امکان رشد چنین آدمهایی را میدهد ، مسئله ای مهمتر است.
مگر امثال عبدالملکی و رائفیپور و بذرپاش و محبی و.. از مسیری غیر این رشد کردهاند؟ ما از شما میپرسیم کسی میداند قرارگاه فرهنگی خاتمالاوصیا که دهها نفر مثل سهیلی را پشتیبانی میکند، در این مملکت چه کار میکند، یا قرب بقیه الله کدام نهادها و اشخاص را سازماندهی و ساپورت می کند و اصلا به کجا و کدام قانونی گزارش میدهند؟ کسی میداند پشت این درهای بسته که مهرشاد سهیلیها از قِبَل ارتباط با آنها رشد کرده اند، چه خبر است؟
نهادهای فرهنگی وابسته به حوزه علمیه، سازمان فرهنگ و ارتباطات، سازمان تبلیغات، دفتر تبلیغات و آنهایی که از جدول ١٧ بودجه میگیرند و صدها موسسه و قرارگاهها کشور چه کار میکنند؟ چه کسانی از برکت شان نان می خورد؟ اگر اینها کار میکنند پس چرا فرهنگ مملکت وضعش این است؟ کسی می داند؟
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال برگرفته از رسانه مکتوبات